یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


انرژی سبز


انرژی سبز
برخی از صاحبنظران استدلال می‌كنند كه اروپایی‌ها توجه خود را به زیر بناهای گسترده و تولید به مقیاس بالا معطوف كرده‌اند تا مسئله امنیت عرضه برق را حل كنند. اما به جای بهره‌گیری از فرصت پیشروی و آماده سازی اروپا برای عرضه برق پایدار و مطمئن از طریق نیروگاه‌های غیرمتمركز، ما (اروپاییان) را به قهقرا برده‌اند. سیاستمداران باید به جلو نگاه كرده و شرایط را در بازار آزادسازی شده به نفع عدم تمركز، دگرگون سازند.
تابستان گذشته مسایلی بسیار در زیر ساخت‌های متمركز برق غرب رخ داد. ایستگاه‌های برق اروپایی از كمبود آب خنك‌كن، كارخانه‌های «نوردیك‌هیدرو» از كمبود آب و شمال شرق آمریكا، ایتالیا، سویس، لندن و سوئد از كمبود برق عمده رنج بردند. تمام این موارد بخشی عمومی را در زمینه آینده انرژی و سیاست‌های حفظ سطح عرضه فعلی برانگیخت. پارلمان اروپایی سوال‌هایی را درباره امنیت عرضه انرژی و ارتباط آن با فرآیند آزادسازی مطرح كرد. هراس از خاموشی‌هایی به سبك كالیفرنیا باعث شد كه بسیاری از احزاب درگیر در این بحث خواستار بازگشت به وضعیت‌های توام با موفقیت‌ دهه گذشته شدند كه شامل افزایش ظرفیت‌های تولید در مقیاس وسیع و گسترش شبكه‌ها بود. رییس كمیسیون حمل و نقل وانرژی اتحادیه اروپایی «لایولا دی‌پلاسیو» پیشنهاد سه نماینده راكه شامل اقداماتی به نفع تولید در مقیاس بالا بود- یعنی راهنمایی برای زیربنا سازی و عرضه برق، تصمیم‌گیری در زمینه شبكه انرژی اروپایی (TENS) و مقررات دسترسی به شبكه انتقال گاز – مورد بررسی قرار داد.
●گذشته و حال
درگذشته برق از طریق شبكه‌هایی كوچك با بهره‌گیری از مراكز تولید بالنسبه كوچك عرضه می‌شد. پس از جنگ دوم جهانی این شبكه‌های كوچك در آمریكا و اروپا تكامل یافت و به شبكه‌هایی بزرگ (ملی) تبدیل شد و بااتصال شبكه‌ها به یكدیگر سیستم‌های بزرگتری ایجادشد. انگیزه ونیروی اصلی این توسعه، اقتصادی‌تر كردن مقیاس‌ها، كاهش هزینه‌های سنگین نیروگاه‌ها و بهبود پایداری و كاهش نیاز به بهره‌گیری از ظرفیت‌های ذخیره (برای تولیدبرق) بود. برق به كالایی قابل دسترسی برای همگان تبدیل گشت. در همین احوال ملاحظات زیست‌محیطی همراه با كارایی بیشتر و هزینه‌های گران فناوری‌های پاك‌سازی جدی‌تر شد. اما این سیستم‌های متمركز آسیب‌پذیری خود را نشان داد. ایستگاه‌های برق بزرگ‌تر باعث افزایش تهدید واكنش‌های زنجیره‌ای بیشتر در صورت از كار افتادن حتی یك ایستگاه شد و به ظرفیت‌های پشتیبانی و خطوط انتقال گسترده‌تر نیاز پدید آمد. اما در فضای آزادسازی شده، عاملان بازار چندان اشتیاقی به سرمایه‌گذاری عظیم در ایستگاه‌های (تولید) برق و خطوط انتقال نداشتند و این امر به دلیل امنیت انرژی بود. باتولید محدودتر ظرفیت اضافی معنایی نداشت.
راه‌حل‌های پیشنهادی مثل ایجاد بازار جدابرای ظرفیت اضافی در واقع معطوف بر عارضه شناسی مساله است اما اصل موضوع این است كه بازار برق بیش از حد متمركز شده است. شرایط در شبكه‌های برق همچنان متكی بر عرضه متمركز است. سیاستمداران از تكنولوژی‌ها و سیاست‌هایی كه در گذشته مناسب بودن خود را نشان داده بود واپس ماندند. شركت‌های بزرگ چند ملیتی برق پشتیبان و تغذیه‌كننده این اندیشه‌ها بودند زیرا بازتابی از بهره‌های بالای آنان از دارایی‌های مقیاس بزرگ بود. اما با مداخله در فرآیند آزادسازی و اضافه كردن پیش شرط‌هایی برای فناوری‌های مقیاس بزرگ، بازار ، امتیازهای خود را برای نوآوری و انعطاف‌پذیری كه لازمه بازار رقابتی است از دست داد.
امروز برق ارزان و قابل دسترسی برای همگان است و اطمینان عرضه و پایداری، نیروهای كلیدی عرضه برق هستند. فناوری‌هایی در مقیاس كوچك به خوبی تجهیز شده‌اند تا این خصوصیات را برآورده سازند. سیستم‌های غیرمتمركز انرژی می‌تواند با تقاضای فزاینده برق سازگار بوده نسبت به واكنش‌های زنجیره‌ای واحدهای بزرگ هنگام بروز مشكل در سیستم انتقال یا خاموشی، از آسیب‌پذیری كم‌تری برخوردارند. سیستم غیرمتمركز عرضه انرژی همچنین برای فرصت آفرینی خاص انرژی‌های تجدید پذیر مجهز تر است و در نهایت می‌تواند وابستگی اروپا به سوخت‌های فسیلی را كم كند. نوآوری‌ها و افزایش مقیاس‌های اقتصادی (با تولید در سطح بالا) به معنای آن است كه نیروگاه‌ها و تولید در مقیاس كوچك سازگارتر با سیستم‌های مقیاس بزرگ می‌شوند.
واحدهای غیرمتمركز می‌تواند انرژی را به كاربر نهایی نزدیك كند. به سخن دیگر واحدهای محلی می‌توانند انرژی را به كار بر نهایی با هزینه انتقال كم‌تری عرضه كند. به شكل استعاری، تولید انرژی در یك ناحیه باعث آگاهی بیشتری در نزد كاربران نهایی، برای صرفه‌جویی در انرژی می‌شود و مزیت‌های زیادتری نیز خواهند داشت.
غیر از این كنترل واحدهای غیرمتمركز دیگر مساله‌ای نیست زیرا قابلیت دسترسی به سیستم‌های ارتباطی، مدیریت برق، فناوری پرورش اطلاعات امكانات بیشتری را فراهم می‌كند. تمام این موارد به نفع شبكه‌های كوچك‌تر شبكه‌ای و واحدهای تولید برق كوچكی است كه به یكدیگر متصل می‌شوند. سرمایه‌گذاری در این سیستم‌ها كم‌تر بوده پایداری عرضه آنها بیشتر است. واحدهای غیرمتمركز عرضه كاملاً با آرمان پایداری، به حداقل رساندن ضایعات و كاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای همخوان است. منابع تجدیدپذیر انرژی – مثل باد، خورشید، زیست توده و امثال آن- بدون حذف سیستم‌های سوخت‌های فسیلی و برق هسته‌ای درآینده باز هم مهم‌تر خواهند بود. منابع انرژی،‌ حامل‌های انرژی تمیز‌تری نظیر هیدروژن و برق را در اختیار مصرف‌كنندگان برای مصارف روشنایی، گرمایش، نیرو و حمل و نقل قرار خواهند داد.
●عدم تمركز
منابع تجدید‌پذیر نیازمند زیربنای غیرمتمركزند. این امر باعث كارایی بیشتر انرژی شده و تولید برق با محیط زیست سازگار خواهد بود و سیستم‌های تركیبی تولید و مشترك گرمایش و برق CHP بیشتری پدید خواهد آمد. فناوری CHP امكان پرداختن سریع به تقاضاهای فوری محلی برای گرمایش و سرمایش فراهم كرده و شاید در آینده نزدیك با استفاده از هیدروژن امكان ذخیره‌سازی ظرفیت بیشتری فراهم اید. ارتباط واحدهای CHP غیرمتمركز و پایدار هنوز در حاشیه شبكه‌های بزرگ میسر است. توربین‌های بادی حتی تا سال‌های اخیر به عنوان بار اضافی بر شبكه‌ تلقی می‌شد به خصوص كه عدم تداوم تولید آنها این مساله را مزید بر علت می‌كرد. به هر صورت با بهبود شیوه‌های پیش‌بینی هوا و سیستم‌های مدیریت برق همچنین سیستم‌های بادی فراساحلی،‌بار پایه‌‌ای برای عرضه برق فراهم شده است.
امروزه مصرف‌كنندگانی كه نمی‌توانند خاموشی برق را تحمل كنند برق رااز واحدهای جانبی و ذخیره تاسیسات گاز و بنزین می‌خرند. به این شكل عارضه با دارویی ناپایدار معالجه می‌شود. بنابراین زمان بحث‌های بنیانی در زمینه شبكه‌های برق فرا رسیده است. حال كه بازار از حشو و زواید و ظرفیت اضافی گران قیمت خود می‌كاهد، در جستجوی تعادل جدیدی برای برآوردن تقاضای اوج به شیوه‌ای سازگار با محیط زیست و موجه به لحاظ اقتصادی و پایدار است حفظ شیوه‌های تولید توسط كارخانه‌های بزرگ و گرایش به سیستم‌های متمركز تولیدی و واكنش‌های دیرین آن، فضای بیشتری را برای فناوری‌های جدیدو عاملان نوآوری در بازار فراهم می‌كند. برای برانگیختن این رویكرد،‌ سیاستگذاران باید باآینده‌نگری شرایط را در بازار آزادسازی شده به نفع سیستم‌های غیرمتمركز تولیدی دگرگون سازند و از سرمایه‌گذاری در راه‌های همواركننده عرضه غیرمتمركز اما پایدار انرژی حمایت كنند.
●جابه‌جایی عرضه
جابه‌جایی به سوی عرضه غیرمتمركز در صورت تحقق سال‌ها به درازا خواهد كشید. نگاهی به نوآوری‌های فعلی و تلاش صنایع (نظیر تولید انبوه باسلول‌های سوختی از سال‌های ۶-۲۰۰۵) تصویری تكاملی از هزاران مركز تولید كوچك متصل به شبكه را ایجاد خواهد كرد. این شبكه جهانی انرژی می‌تواند شامل هزاران واحد باشد كه از اتصال شبكه‌های متعدد پدیدآمده‌اند و هر یك نیازهای محلی را فراهم می‌آورند چنین شبكه‌هایی فرصت‌های مناسبی را برای توربین‌های بادی، برق خورشیدی، انرژی زیست‌ توده،‌سلول‌های سوختی، ایستگاه‌های كوچك‌تر و سبزتر برق و حتی واحدهای مینی و میكروی تركیبی برق و گرمایش فراهم می‌آورد و چرا نباید از سلول‌های سوختی خودروهای شخصی و اتوبوس‌ها هنگام توقف به عنوان واحدهای برق استفاده نكرده و آنها را به شبكه متصل نكنیم؟
این دیدگاه بازتابی ازنظریه «كوچك، زیباست» دهه ۱۹۷۰ نیست و در واقع دیدگاهی برای عرضه انرژی در آینده از طریق واحدهای كوچك‌تر اقتصادی (در مقایسه با واحدهای بزرگ و متمركز و در عین حال آسیب‌پذیر عرضه برق در حال حاضر است.
نشریه ریفوكاس
منبع : مجله بولتن بین الملل


همچنین مشاهده کنید