آشیانه ناآرام بازها

بوش در حالی آخرین ماههای اقامت خود درکاخ سفید را سپری می کند که بسیاری از کارشناسان احتمال نشستن جمهوری خواه دیگری برصندلی ریاست جمهوری در چهار سال آینده را ضعیف می دانند.اگرسیر نزولی محبوبیت بوش در بیش از هفت سالی که از ریاست جمهوری وی می گذرد را ازنظر بگذرانیم به مشکلات حزب متبوع وی در انتخابات پیش‌رو بیشتر واقف می شویم.
بوش پسر سالهای ابتدایی ریاست جمهوری خود ازمحبوبیت۸۸تا۹۰درصدی بهره می برد. آمار وارقام محبوبیت بوش را در ماههای پایانی چهار سال اول ریاست جمهوری وی ۶۴تا۶۲درصد اعلام کرد این در حالی است که نتایج نظرسنجی اخیر که موسسه گالوپ انجام داده حاکی از آن است که مردم آمریکا دیگر هیچ علاقه ای به جرج بوش، رئیس جمهوری که به اتلاف منابع بدلیل جنگ طلبی متهم است، ندارند.
براساس این نظرسنجی محبوبیت بوش در بدترین حالت به۲۹ درصد رسیده این در حالی است که نیکسون ، از جمله غیر محبوب ترین روسای جمهورآمریکا، وقتی محبوبیتش به زیر ۳۰درصدرسید از قدرت کناره گیری کرد حال آنکه محبوبیت بوش در مقاطعی ازدوران ریاست جمهوریش به ۱۵ درصد نیز نزول کرده است.
اگر واقع بینانه رویگردانی مردم آمریکا از سیاست های محافظه کاران را مورد بررسی قرار دهیم می بایست در صدر علل از دو دوره جنگ طلبی و ماجراجویی بوش در عرصه سیاست خارجی آمریکا نام ببریم.
بوش و نئومحافظه‌کاران جمهوری‌خواه با دستاویز قراردادن حملات هواداران بن لادن و ماجرای ۱۱سپتامبر با دکترین جنگ پیشگیرانه ابتدا ‌به افغانستان و سپس عراق لشگرکشی کردند. نظامیان آمریکایی اگرچه توانستند در کمتر از سه هفته حکومت صدام حسین در عراق را سرنگون سازند اما پس از آن برای برقراری نظم و امنیت با دشواری های زیادی مواجه شدند و اکنون با گذشت بیش از چهارسال از زمان اشغال عراق هنوز نتواسته اند مانع ناامنی و کشتار و ترور در این کشور شوند.
ناامنی، خشونت و خون ریزی در عراق هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد تا جایی که برخی منتقدان آمریکایی سیاست های بوش، از جنگ عراق با عنوان «باتلاق عراق» یاد می کنند و معتقدند آمریکا در این باتلاق گرفتار شده است بوش عراق را از صدام گرفت و به تروریست‌های زرقاوی و صدها گروه وابسته به القاعده سپرد‌.
این شرایط در مورد افغانستان نیز صادق بود چراکه تنها ابرقدرت جهان با وجود هزینه های نجومی که بر دوش مالیات دهندگان آمریکایی سنگینی می کند از دستگیری بن لادن عاجز است حتی این اواخر با ادبیات ساختگی وسازش کارانه، طالبان وگروههای افراطی افغانستان را به دودسته میانه رو وافراطی تقسیم کردند تا زمینه های سازش با گروه میانه رو این گروه مرتجع که نشان از شکست آمریکا در افغانستان بود فراهم شود.
در همین راستا افکار عمومی آمریکا با چشمانی بهت زده اسناد منتشره در مورد هزینه های جنگ بی پایان عراق وافغانستان را نظاره می کنند مقامات پنتاگون اعلام کرده ‌اند، دولت بوش به دنبال ۶۲۲‌‌ میلیارد دلار برای بودجه نظامی این کشور در سال ۲۰۰۸‌‌ هستند.
این رقم شامل ۱۴۰‌‌ میلیارد دلار است که برای هزینه ‌های جنگ اختصاص می‌یابد .مقامات پنتاگون گزارش دادند که دولت جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا همچنین به دنبال ۹۳‌‌ میلیارد دلار بودجه برای عملیاتهای نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان در سال جاری است . این درخواستها بخشی از درخواست بودجه سالانه به کنگره آمریکا برای تمامی برنامه‌ های فدرال آمریکا است.
استیون کیوساک، یک کارشناس بودجه نظامی مرکز برآوردهای بودجه ای و استراتژیک گفته است که: هزینه نظامی آمریکا در حال حاضر برابر است با هزینه نظامی کل جهان. بنابراین جای این سوال وجود دارد که چرا چنین قدرتی نتوانسته بعد از چهار سال و هزینه کردن بیش ازپانصد میلیارد دلار و کشته شدن شمار زیادی از آمریکائیان، صلح را به کشوری کوچک مانند عراق ویا افغانستان بازگرداند.
شکست در عراق وافغانستان در حالی پاشنه آشیل آمریکا گردیدکه از یک طرف جمهوریخواهان با جریان پرونده سازی دستیاران ومشاوران بوش در جنگ عراق روبرو شدند( که تلخترین روزهای این حزب ما جرای آزاردهنده محاکمه لویس اسکوتر لیبی،رئیس سابق دفتر دیک چنی ومشاور سابق کاخ سفید،بود) واز طرف دیگر تخلفات متعدد و سریالی دستیاران بوش که شامل رنجی از رسوایی اخلاقی ومالی می شد روبرو بودند.
آرزوی راستگرایان افراطی آمریکا از بدو شکل‌گیری نئومحافظه‌کاران در پایان دهه ۷۰ میلادی تا این زمان، به وجود آوردن فضای جنگی و امنیتی کردن فضای مدنی داخل آمریکا بوده است.
حرکتی که به وضوح از روز پس از ۱۱سپتامبر به صورت خزنده و سریع تمام نهادهای مدنی را مورد حمله قرارداد و دوره جدیدی از مک کارتیسم در فضای جامعه آمریکا سیطره یافته است که هم افکار عمومی، آراء و فعالیت‌های سیاسی و مذهبی و حتی هنری را در کنترل دارد و هم حریم خصوصی افراد از حمل ونقل و مسافرت‌ها گرفته تا مکالمات تلفنی، ‌ایمیل ‌ها، بازدیدهای اینترنتی را تحت نظارت قرارداده است.
سیطره این تفکر امنیتی افراطی تا بدانجاست که حتی نهادهای رسمی جاسوسی و معروفی چون سازمان سیا را نیز خودی نمی‌داند و ژنرال‌های خودکامه پنتاگون به فتح آن برخاسته‌اند در چنین شرایطی افشای بخش دیگری از سیاست جاسوسی و استراق سمع دولت از شهروندان موجی از نگرانی را در داخل آمریکا و حتی در میان هواداران حزب جمهوری‌خواه به وجود آورد.
افشای خبر کنترل ۳۰۰ میلیون مکالمات تلفنی مردم، افکار عمومی این کشور با بخشی از فضای رعب‌آوری که می‌رود تمام نهادهای مدنی را به تصرف درآورد، آشنا کرد این مسئله باعث شیوع بدگمانی نسبت به رئیس جمهوری شده بود که روزهای سختی در پیش داشت.
مطالبی که عنوان شد گوشه ای از مشکلات محافظه کاران در انتخابات ریاست جمهوری است حال اگر به این مجموعه لیست معضلات ونابسامانیهای داخلی را بیفزائیم علت خرسندی دموکراتها بهتر درک می شود.
عمده مشکل بوش در داخل آمریکا شامل :
۱) کسری روزافزون بودجه به دلیل هزینه ‌های سنگین جنگ. طبق برآوردهای دقیق هر ماه؟ میلیارد دلار هزینه جنگ است.
۲) نارضایتی مردم از عدم توجه دولت بوش به مسئله مهاجرین غیرقانونی
۳) نارضایتی بازنشستگان و افراد مسن از نظام بیمه های اجتماعی
۴) گسترش فساد سیاسی و ادامه رسوایی ‌های مربوط به مسئولان بلندپایه دولتی
۵)نابسامانی در نظام تامین اجتماعی ونظام مالیاتی وبهداشت ودرمان
۶) موافقت بر سر موضوعات حساسی چون سقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان در انتخابات گذشته که باعث از دست دادن حمایت مسیحیان گردید
۷)افزایش آمارتبعیض نژادی درآمریکا
۸)عزل ونصب مغرضانه دادستانها توسط بوش
۹)بالا رفتن نرخ بیکاری
۱۰)کند شدن رشد اقتصادی آمریکا وپایین آمدن ارزش دلار در مقابل یورو
۱۱)افزایش غیر قابل تصور ناامنی اجتماعی در آمریکا
۱۳) تجارت آزاد و پیامدهای منفی آن به ویژه از ناحیه چین برای آمریکا
۱۴) وجود زندان‌های مخفی در اروپا برای نگهداری زندانیان مظنون تروریستی تاسیس شده و حفره سیاهی هم به نام گوانتانامو که در آن زندانیان، خارج از خاک آمریکا بازجویی و شکنجه می‌شوند.
۱۴) بی اعتمادی فزاینده افکار عمومی آمریکا به اظهارات بوش وتیم نومحافظه کار وی
مطالبی که عنوان شد مبین روزهای دشوار برای جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آینده است.
بسیاری از کارشناسان اتفاق نظر دارند که نتیجه این انتخابات بیشتر از آنکه برد دموکرات‌‌ها باشد شکست جمهوری‌خواهان خواهد بود. کافی است دموکرات‌ها فقط گوشه‌ای نشسته و از خشم رای دهندگان آمریکایی علیه سیاست‌های بوش و به‌ویژه جنگ عراق استفاده برند. در حقیقت خروج جمهوری‌خواهان بدلیل عملکرد نامطلوب بوش در داخل وخارج از خاک آمریکا، از صحنه قدرت ایالات قریب الوقوع خواهد بود.

حسین کبریایی زاده

منبع : روزنامه رسالت