یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
ارتداد؛ سرنوشت سیاه ملیون
یا ایها الذین امنواکتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شئ فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان ذلک تخفیف من ربکم فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم (۱)
جبهه ملّی که بر خلاف بازرگان و یارانش، از ابتدا، خیال خود را از بابت اسلام و حکومت راحت نموده بود، توطئههای خود را یکی پس از دیگری به اجرا میگذاشت. همزمان با عزل بنی صدر، جبهه ملّی در روز های پایانی بهار ۱۳۶۰ تلاش نمود تا مردم را علیه نظام بشوراند. لذا در اعلامیه ای تحریک کننده و با این قید که «... در شرایطی که انقلاب بزرگ، ملت را از کلیه هدفهای بنیادی خود منحرف کرده اند»، مردم را به راهپیمایی بر ضد سیاستهای نظام دعوت نمود. ماجرا بدین جا ختم نمی شد. تدارک فراهم شده تناسبی با یک راه پیمایی ساده نداشت محتوای تحریک کننده اعلامیه نیز.ناگهان مشخص می گردد تمامی گروههای ضد انقلاب از جمله گروهک منافقین نیز همه با هم و البته با جبهه ملی هم آوا شدند. راهپیمایی، به زعم آنان می توانست جرقه ای برای سلسله شورش ها علیه اساس نظام باشد. آنان با زیرکی و با ترس از عکس العمل امام خمینی (ره) حتی هدف کوتاه مدت خود را نیز پنهان ساخته بودند.هدف اصلی راهپیمایی علیه لایحه قصاص بود که تقدیم مجلس شده بود. جبهه ملی در اعلامیه ای جداگانه از اعلامیه دعوت به راه پیمایی به لایحه می تازد و چند روز بعد مردم را علیه سیاستهای نظام دعوت به شورش می نماید.
اما این بار نیز هوشیاری و شجاعت امام خمینی (ره) پرده از توطئه ای دیگر از معاندین برداشت. اعلامیه اول و همچنین دعوت به راهپیمایی با هدف مقابله با یک ضروری دین صورت می گرفت. این قانون، از صریح قرآن برگرفته شده بود و مخالفت با آن، مخالفتی علنی با قرآن بود. امام خمینی، قاطعانه، در برابر این اقدام موضع گرفته و در سخنرانی پر شور و مفصل به شرح توطئه پرداختند.
"من میخواهم ببینم که این راهپیمایی که امروز اعلام شده است ، اساس این راهپیمایی چه هست. من دو تا اعلامیه از "جبهه ملی" ، که دعوت به راهپیمایی کرده است ، دیدم. در یکی از این دو اعلامیه، جز انگیزهای که برای راهپیمایی قرار دادهاند، لایحه " قصاص" است. یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحه قصاص بایستند. در اعلامیه دیگری که منتشر کرده بودند تعبیر این بود که " لایحه غیر انسانی"! ملت مسلمان را دعوت میکنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! شما را دعوت به قیام و استقامت و راهپیمایی میکنند در مقابل قرآن کریم. نص قرآن کریم. ضروری مسلمین، چه برادران اهل سنت و چه برادران شیعی، ضروری این است که این قرآن از خداست و در قرآن هرچه باشد ضروری است که باید پذیرفت. قضیه " قصاص" در جاهایی از قرآن تصریح شده است. لایحه قصاص همین مسائل قرآن است." (۲)
امام خمینی (ره) در ادامه اشاره می کنند که این امر مسئله ای جدید نبوده و مخالفت آنان با اسلام از ابتدا و از زمان مصدق وجود داشته است.
"در این راهپیمایی که مسلمانها را به اصطلاح خودشان دعوت کردهاند ، دعوت کردهاند که مردم قیام کنند در مقابل قرآن! مردم قیام کنند در مقابل احکام ضروریه اسلام!... مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند (هر کاری میخواهند بکنند) - من از آن ریشههایش میدانم - یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت الله کاشانی دید که اینها خلاف دارند میکنند و صحبت کرد، اینها (این) کار کردند (که) یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را "آیت الله" گذاشتند! این در زمان آن بود که اینها فخر میکنند به وجود او. او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدهاند و به اسم " آیت الله" توی خیابانها میگردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام میزد. اینها تفالههای آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را، "غیر انسانی" میخوانند. ما تکلیفمان با آنها خوب تا یک حدودی معلوم است. هر وقت هم مصلحت پیدا بشود، روشنش میکنیم. "(۳)
آری و امام خمینی (ره) تکلیف به اصطلاح ملیون را روشن نمود. امام خمینی (ره) با شجاعت مثال زدنی و درایت داهیانه حکم خدا را در مورد جبهه ملی بیان نمود. تاریخ تکرار گشت و تفاله ها که به گفته امام خمینی (ره) نه به اسلام معتقد بودند و نه به ملیت، بسان اسلاف خود سیلی خوردند؛
«جبهه ملی، از امروز، محکوم به ارتداد است». (۴)
● دغدغه امام؛ خطی مهلکتر از ارتداد!
غایت دور اندیشی یک رهبر سیاسی در سخنرانی فوق الذکر امام خمینی (ره) تبلور می یابد. در این سخنرانی امام بصورتی طولانی در مورد قضیه مذکور صحبت نمود. در یک نگاه ساده انتظار می رود ایشان به تفصیل به بررسی ابعاد توطئه جبهه ملی پرداخته و کارنامه سیاه آنان قبل و بعد از انقلاب را رو نماید. اما امام عتاب خود به جبهه ملی را در چند پاراگراف خلاصه می نماید. کفر و ارتداد هرگز خطر اصلی برای کشور نبوده و نخواهد بود. آنان از همان ابتدا تکلیف خود را با اسلام و خواست مردم، و مردم نیز تکلیف خود را با آنان روشن ساخته بودند. مردمی که پس از کودتای ۳۲ برای مقتدای اینان تره خورد نکرده بودند، عکس العملشان در برابر "تفاله ها" قابل پیش بینی بود. اما امام خمینی (ره) چه خطری را مهمتر از ارتداد میداند که قاطبه مطالب طولانی خود را بدان اختصاص میدهد؟
آری!آنانی که در لباس مذهب به اندیشه های ناب جوانان می تاختند ضررشان هم از مرتدین و هم از منافقین بیشتر بود. امام در پاسخ به نامه محتشمی پور که در آن به توطئه های نهضت پرداخته بود می فرماید؛
«نهضت به اصطلاح آزادی، صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارد و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه، موجب فساد عظیم ممکن است بشوند؛ از ضرر گروههای دیگر، حتی منافقین ـ این فرزندان عزیز مهندس بازرگان ـ بیشتر و بالاتر است.» (۵)
اکثر قریب به اتفاق جملات امام در سخنرانی مربوط به جبهه ملی، خطاب به نهضت آزادی می باشد. در این عبارات دلسوزی امام خمینی (ره) نسبت به سرنوشت بازرگان نمودی خاص دارد. ایشان در هر عبارت با بی اهمیت نشان دادن جبهه ملی و مورد انتظار بودن مواضعشان سریعاً خطاب را به برادران مذهبی ملیون قرار می دهند و خطر راهی که آنان در حمایت از برادران مرتد خود برگزیده اند را به آنها و مردم گوشزد می نمایند؛
"من کار دارم به آنهایی که پیوند کردهاند با این جبهه ؛ پیوند کردهاند با منافقین؛ پیوند کردهاند با منحرفین. من با اینها کار دارم که شمایی که متدین هستید و مدعی تدین چه توجیهی از این معنا دارید؟ آیا تکلیف شرعی فقط این است که در مقابل مجلس و دولت اعلامیه صادر کنید! در تمام تکلیفهای شرعی که شما احساس کردید همین تکلیف شرعی را دارید که مردم را دعوت کنید به شورش در مقابل دولت اسلامی، در مقابل مجلس شورای اسلامی؟!...با این مقدسهایی که از اینها پشتیبانی میکنند و با هم ائتلاف کردند، وبا منافقین هم از اول ائتلاف داشتند ، با این مسلمانهای نمازخوان ما چه بکنیم؟"(۶)
امام خمینی پس از بیان درد دل فوق راه صحیح را به مهدی بازرگان معرفی می نماید. ایشان بارها و بارها از بازرگان و هم اندیشانش می خواهند که اگر با جبهه ملی مخالفند، تکلیف خود را با جبهه ملی روشن ساخته و از آنان دوری جویند.
"خوب چرا حسابتان را جدا نمیکنید؟ من حالا باز عرض میکنم به شماها حسابتان را جدا کنید. به مجرد اینکه کمونیستها هم به ضد اسلام است، آقایان از کمونیستها هم دعوت کردند که بیایید ، بیایید با هم باشیم! خوب، "جبهه ملی" تکلیفش معلوم است؛ آن صریحاً به ضد اسلام قیام کرده؛ اما شمایی که مسلمان هستید و هیچ گاه نمیخواهید به ضد اسلام قیام کنید چرا این قدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمیفهمید دارید چه میکنید؟ چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشمهای ما را کور کرده است و قلبهای ما را وارونه کرده است؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا "نهضت آزادی" هم قبول دارد آن حرفی را که "جبهه ملی" میگوید؟" (۷)
● عکس العمل بازرگان
نهضت آزادی در ۲۷ خرداد ماه ۱۳۶۰ در بیانیه ای آشکارا در برابر درخواست امام بی اعتنایی نموده و تاکید بر مواضع به اصطلاح اسلامی خود را بیهوده می نامد. (۸)
امام نومید نگشته و در اول تیرماه در سخنرانی مبسوط خود نهضت را به بازگشت به اسلام ناب فرا می خواند: ضرورت اسلام است و بر خلاف نص قرآن است، و از یک گروهی صادر شده است با اسم و رسم، من دعوت کردم که از اینها حسابتان را جدا کنید، نکردید؟ آن آقا، من کرارا به او گفتم که حسابت را از این منافقین جدا کن و اعلام کن به اینکه شماها از اسلام نیستید و شماها به من ارتباط ندارید ، نپذیرفت، و دید آنچه دید. و من امیدوارم که توبه کند تا خدای تبارک و تعالی او را بیامرزد و در آن عالم روسیاه نباشد. شما الآن وقت دارید. وقت توبه باقی است وقت جدایی از گروههایی که به ضد اسلام قیام کردهاند باقی است. یک قدم روی هوای نفس بگذارید، یک قدم روی خواستهای شیطانی خود بگذارید، و اعلام کنید به اینکه این کسانی که اعلامیه "جبهه ملی" را دادهاند و بر ضد اسلام اعلامیه دادند، و ارتداد برای آنها - هر کدام ثابت بشود که به اطلاع آنها بوده است این مطلب، - مرتد شدند، شما از آنها تبری کنید. شما از اینهایی که دیروز پریروز ریختند در خیابانها و آن همه جنایت کردند "(۹)
اما بازرگان که امروز برخی از مریدان امام نادانسته سینه چاک شخصیت و اندیشه های وی گشته اند، دوسال بعد، وقیحانه در کتاب خود پاسخ دلسوزیهای امام خمینی (ره) را می دهد؛
"دشمنی با مصدق و با جبهه ملی و ملیون که خصلت و برنامه سیاستهای استیلاگر خارجی انگلیسی و آمریکا و شوروی و احزاب مارکسیستی وابسته و غیر وابسته به آن بوده و هست، امر کاملاً طبیعی است...چیزی که باعث تعجب و تأسف است هم آوازه شدن طرفداران انقلاب و اسلام و جناحی از روحانیت تشیع با دربار و امریکا و انگلیس و با کمونیسم علیه کسی و گروهی است که در سیاست ضد استعماری و طرد استیلای خارجی بزرگترین موفقیت تاریخی را بدست آوردند"(۱۰)
البته بازرگان در کنار این اهانت به مرجع والای شیعیان ،هیچ گاه پاسخ نداد که در صورت صحت ادعای وی چرا آمریکا همواره از مواضع ملیون حمایت می نمود و اگر کمتر دشمنی میان این دو وجود داشت چرا ملیون بلا فاصله پس از حکم ارتداد و فرار از کشور همین "استیلاگران خارجی" را مأوای خود می یابند؟ مأوایی که پیش از انقلاب نیز این مبارزان با "استیلاگران خارجی"! را در خود جای داده بود.
اما گویی تکرار تاریخ چیزی فراتر از افسانه است. امروز نیز وقایع چونان تورق تاریخ تکرار می شود. متاسفانه باز هم مرز موافقین و معاندین، احرار و وابستگان و نفاق و ایمان را مبهم می یابیم. برترین شاگرد مکتب امام خمینی (ره)،حضرت آیت الله خامنه ای اخیرا در بیاناتی خطاب به احزاب و افراد فعال سیاسی بر ضرورت تبیین خط قرمزها و مرز ها میان آنان و استعمار و عمال داخلی آن تاکید نمودند. اما امید آنکه آخرین صفحه داستانی که شرح آن گذشت اینبار خوشتر تمام گشته و کسانی که کژ دار و مریز بر روی مرز باریک و مبهم میان خودی و غیر خودی در حرکتند نیم نظری به سرنوشت جبهه ملی و نهضت آزادی بیاندازند. هرچند که به گفته مولای متقیان " ما اکثر العبر و اقل الاعتبار".(۱۱)
پژوهشگر: محمد علی صدر شیرازی
پانوشت:
۱- بقره ۱۷۸
۲- صحیفه نور ،جلد ۱۴ - صفحه ۴۵۷
۳- همان
۴- همان ، ص ۴۶۲
۵- صحیفه نور، ج۲۰، ص۴۵۷
۶- همان ،ص ۴۵۳
۷- همان ، ص ۴۵۶
۸- روز نامه اطلاعات /۳۰ خرداد ۱۳۶۰
۹- همان ، ص ۴۹۲
۱۰- مهدی بازرگان ، بازیابی ارزشها ، نهضت آزادی ایران ، ج ۳ ، ص ۱۰۳
۱۱- اصول کافی ، ج ۲ ، ص۵۵
پانوشت:
۱- بقره ۱۷۸
۲- صحیفه نور ،جلد ۱۴ - صفحه ۴۵۷
۳- همان
۴- همان ، ص ۴۶۲
۵- صحیفه نور، ج۲۰، ص۴۵۷
۶- همان ،ص ۴۵۳
۷- همان ، ص ۴۵۶
۸- روز نامه اطلاعات /۳۰ خرداد ۱۳۶۰
۹- همان ، ص ۴۹۲
۱۰- مهدی بازرگان ، بازیابی ارزشها ، نهضت آزادی ایران ، ج ۳ ، ص ۱۰۳
۱۱- اصول کافی ، ج ۲ ، ص۵۵
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد رئیسی رئیس جمهور جنگ
تهران هواشناسی شهرداری تهران پلیس دستگیری وزارت بهداشت سیل قتل سلامت کنکور آتش سوزی سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات قیمت خودرو خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلویزیون یمن تئاتر سینمای ایران قرآن کریم سریال پایتخت فیلم موسیقی سینما
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور سپاهان رئال مادرید
فناوری همراه اول گوگل تبلیغات اپل سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
سازمان غذا و دارو خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا