رسالت آموزش و پرورش در توجه به نیازهای نوپدید ملی و بین‌المللی

امروزه در جهان، شاهد روی آوری گسترده و انبوه انسانها به ارزشهای والای انسانی و الهی هستیم و نظام‌های مارکسیستی و کاپیتالیستی ودیدگاه های فروید و فوکو یاما، به هیچ وجه نتوانسته جوابگوی نیازهای واقعی بشر باشند و بی‌تردید قرن ۲۱ را باید قرن مذهب و گرایش به سوی خدا دانست.‌
سالها پس از انقلاب صنعتی که منتج به جنگ‌های جهانی اول و دوم شد، دو تئوری انقلاب در جهان مطرح بود به گونه‌ای که از دید ملتها تنها راه مقابله با اردوگاه غرب به رهبری آمریکا - حکومت پهلوی در آن قرار داشت - ملبس شدن به تفکرات مارکسیسم و جلب حمایت شوروی بوده و از طرفی دیگر، راه نجات ملتها از سلطه شوروی نیز صرفاً از جاده غرب می‌گذشت کار به جایی رسید که حتی دیدگاه های جامعه‌شناختی و سیاسی مثل پایان تاریخ فوکو یاما را ترویج می‌کردند.‌
در دهه‌های پایانی قرن ۲۰، ملت ایران با تغییر دادن در نگاه هستی‌شناسانه خود به جهان، تحت تاثیر و هدایت اندیشه‌های امام خمینی(ره) مبتنی بر دین مبین اسلام، راه سوم خودباوری را به جهانیان متذکر شد و با صرف هزینه‌های زیاد معتقد است که پیروزی بهمن ۱۳۵۷، سقف خواسته‌هایش نیست بلکه با تلاش همه‌جانبه سعی می‌کند جامعه خود را به علم و ایمان مسلح کرده و به عنوان یک الگو ساخته تا پس از قرن‌ها سکون، شاهد ایجاد موج علمی و اعتقادی از سوی مسلمین باشیم و هم مستبدان و نظام سلطه و سرمایه که صاحبان زر، زور و تزویر هستند را وادار به کوتاه کردن دست تجاوز کنیم.‌
لازم به ذکر است که ما در شرایط زمانی و مکانی خاصی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که به فرموده امام اگر نظام سلطه بتواند جلوی دستیابی انقلاب خودباوری را به اهداف خود بگیرد و حتی آن را بشکند محال است اجازه دهد تا صدها سال بعد چنین حرکتی از سوی ملتها آغاز شود زیرا ضربه محکمی خورده و فاکتورهای قدرت خود را در معرض خطر می‌بیند.‌
● فضای جدید ملی و بین‌المللی‌
اراده ملی، همیشه نقش تعیین‌کننده سرنوشت ملتها بوده است. در تاریخ دیده‌ایم هرگاه این اراده به صورت منسجم و متحد تجلّی کرده موجب ارتقای شخصیت ملت‌ها و برعکس فقدان آن، در تحمل و پذیرش خواست بیگانگان موثر بوده است در حقیقت تجلی اراده ملی در نقاط تعیین‌کننده تاریخ برای احراز شخصیت ملی به شدت موردنیاز است.‌
تا ۲۲ بهمن ۵۷ همه به جز ملت ایران درصدد بودند که مانع تحقق انقلاب اسلامی شوند. آنتونی پارسونز معتقد است انقلاب اسلامی برای غرب غافلگیرکننده بود او در جواب گله‌مندی شاه و دوستان او که می‌گفتند چرا انگلستان کاری برای حفظ تاج و تخت محمدرضا صورت نداده است، گفت: <این‌ها خیال می‌کنند که انگلستان آنقدر توانا بوده که می‌توانسته جلوی یک انقلاب وسیع را در ایران بگیرد. اینها باور نداشتند که انقلاب ایران یک حرکت عظیم و غافلگیرکننده بوده و امکان توقف آن وجود نداشت. انقلاب اسلامی در ایران یکی از بومی‌ترین و حقیقی‌ترین انقلاب‌های تاریخ است که بدون تاثیرپذیری از خارج و یا دخالت دادن حتی یک عنصر خارجی رخ داده>. دیوید کوریت معتقد بود که دلیل حضور فعال قدرت‌هایی مثل انگلیس یا روس در ایران در قرن‌های ۱۹ و ۲۰ آمادگی مقامات ایران برای پذیرش این حضور بوده است.‌
اما ملت ایران، اراده ملی را بر آن قرار داد که سرنوشت ایران به دست ایرانی رقم زده شود و با هزینه سنگین مانع نفوذ مجدد بیگانه و باعث ارتقاء شخصیت ملی ایرانیان شده است. نگاهی به کارنامه دفاع مقدس و ایستادگی در برابر بسیاری از توطئه‌ها در سه دهه گذشته، مؤید نقش پررنگ اراده ملی در تحقق حاکمیت ایرانیان بر سرنوشت خود بوده است.‌
می‌توان با قاطعیت اعلام کرد که دشمن با صبر و حوصله کشنده در انتظار روزی برای بروز اختلاف میان مردم، مسئولان و مردم با مسئولان و کاهش انسجام ملی است تا بتواند بر هارتلند جدید مستولی شود و الگو را در هم شکسته تا دیگران در جای خود بنشینند. آنان از هر روش و ابزاری برای فشار بر اراده ملی، مثل محاصره نظامی و جنگ و کودتا، تحریم اقتصادی و علمی و فناوری، بایکوت سیاسی و فشار روانی و استفاده می‌کنند و از هر روزنه‌ای که بستری را برای کاهش اراده ملی و تحرک جامعه مهیّا کند، حمایت و هدایت می‌کند به نظر می‌رسد مهمترین راهبرد آنان، برای رسیدن به اهداف خود، نفوذ و تسلط بر افکار مردم در مناطق موردنظرشان است.‌
● طرح مسأله‌
الف) از کدام ابزارها و روش‌ها برای نفوذ فکری استفاده می‌شود و فضاهای ضعیف فکری ما کجاست و اساساً وضع خودمان چگونه است و در کجا کوتاهی داریم؟‌
ب) نیازهای نوپدید جامعه ما کدامند و جایگاه و چرایی تحول در اجتماعی شدن، و نقش تحول آموزش و پرورش در رشد و تعالی جامعه و ساخته شدن جامعه بعنوان الگو چگونه است و راهکارهای آموزش و پرورش در این تحول چگونه می‌تواند باشد. وراهکارهای ما برای تقویت اراده ملی و تولید علم چیست؟
در مورد سؤال نخست، باید به مشکلات و ضعف‌ها و راههای نفوذ دشمن بر افکار از طریق موارد زیر اشاره کرد:‌
▪ رواج خرافه‌گرایی و مدگرایی و اختلاف مذهبی و پذیرش شایعه.‌
▪ گسترش میزان استفاده از ابزارهایی مثل ماهواره و و پایین آمدن سنین استفاده از آنها.‌
▪ پایین بودن تیراژ محصولات فرهنگی و مطالعه کتاب.‌
▪ گسترش فضای ارائه نظرات شخصی در مورد همه چیز - که البته نظر علمی نیست . -‌
▪ تلاش برای ایجاد فضای ناامن در امنیت، اقتصاد و علم.‌
▪ گسترش استفاده از موادمخدر شیمیایی و الکل و پناه بردن به انواع قرص‌های روانگردان.‌
▪ نگاه آگاهانه نداشتن به اقدامات دولت در سطح کشور.‌
▪ پایین بودن سطح آستانه تحریک و پرخاشگری به دلیل کم عمق بودن تفکر منطقی ناشی از کمی مطالعه و در نتیجه ضعف در سیالی کلام و هوش اجتماعی.‌
▪ جایگزینی رسیدن به نفع شخصی به جای نفع جمعی علیرغم اینکه منافع درازمدت فراوانی دارد.‌
▪ برخی از اجزای جامعه به درستی از روزمرگی فاصله نگرفته است.‌
در مورد سؤال دوم روی موارد زیر بحث می‌شود:‌
▪ چرایی و جایگاه تحول در اجتماعی کردن و آموزش و پرورش.‌
▪ وضع موجود آموزش و پرورش.‌
▪ ارائه استراتژی.‌
راهکارها در مورد بخش‌های تاثیرگذار آموزش و پرورش مثل اردو، بازدید و سفر ، کتاب، فیلم، گروه‌های آموزشی و ارتباط میان سازمانی.‌
چرایی و جایگاه تحول در اجتماعی شدن و آموزش و پرورش و نقش آموزش و پرورش در تحول و پویایی جامعه: براساس تئوری گوی، هر یک از اجزاء جامعه به منزله یک گوی تلقی می‌شود که تحرک در گوی نیروی انسانی، بقیه گوی‌ها را به جنبش وامی‌دارد و نوک پیکان‌ گوی نیروی انسان در جامعه مدعی الگوشدن، آموزش و پرورش است.‌
یک جامعه می‌خواهد عناصرو اجزای فرهنگ و تمدن خود شامل: اعتقادات دینی، تاریخ و جغرافیای سرزمینی، موسیقی، ادبیات و زبان و خط، حرفه و فن و علوم جدید، شخصیت‌های ملی و مذهبی، میراث معنوی و فرهنگی، آداب و رسوم، ابداعات و اکتشافات و جاذبه‌های گردشگری و... را به فرزندان خود آموزش و انتقال دهد. و آنان را برای زندگی در جمع و در آینده آماده کند.
مجموعه این فرآیند را اجتماعی شدن و فرهنگ‌پذیری می‌گویند. عوامل و ابزارهای اجتماعی شدن عبارتند از خانواده، مدرسه، همسالان و رسانه‌های گروهی.‌
بدین صورت این عوامل در انتقال فرهنگ و تمدن جامعه به دانش‌آموزان نقش اصلی دارند در یک نگاه گذرا متوجه می‌شویم که مدرسه می‌تواند اثرگذاری عمیق‌تری داشته باشد و حتی در برخی فضاها، پاراجای دیگر عوامل گذاشته و یا در میزان اثرگذاری دیگر عوامل، نقش مهمی به عهده گیرد متأسفانه میزان سرعت تحرک و پویایی در مدرسه و آموزش و پرورش یا نیازهای زندگی و فضای ملی کافی نیست زیرا در فضای نو پدید ملی و بین‌المللی، مدرسه دیگر صرفاً جایگاه نشر دانش و اطلاعات نیست چرا که در این راه یعنی انتقال صرف اطلاعات به دانش‌آموزان، رقیبان جدی پیدا کرده است.‌
ما روز به روز در جامعه چند فرهنگی و فضای جهانی شدن، شاهد افزایش تعداد گروه‌های مرجع و کاهش قدرت مرجع واحد مثل مدرسه هستیم. مدرسه امروز باید بتواند مهارت‌های زندگی اجتماعی را به دانش‌آموزان بیاموزد. چه خوب گفت مارک تواین که سعی می‌کنم مدرسه رفتن، مزاحم تحصیلاتم نشود در عصر حاضر ما باید به سه مفهوم در جامعه توجه کنیم که نیازآفرین می‌شود که تلاش کنیم به تفکر و اختراع و راه‌حل‌یابی منجر شود.
▪ اول: تحولات جمعیتی که باعث می‌شود بخش اعظم جامعه یا آموزش و پرورش درگیر باشد.
▪ دوم: افزایش سطح تعامل و وابستگی‌ها در جامعه ما که از حالت بالا به پایین در حال تبدیل شدن به تعامل افقی است پس نگاه دستوری و آمرانه کمتر جواب می‌دهد.
▪ سوم: پیشرفت روزافزون علمی و فناوری.
برای اینکه ما خودمان را آماده مواجهه با این تحولات کنیم باید به ۴ تهدید توجه کنیم که شامل روزمرگی، کاهش امید اجتماعی که بدتر از کاهش امید فردی است، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش رقابت آشفته و تهدیدات زندگی انسان و محیط زیست می‌شود.
● خلاصه‌ای از وضع موجود آموزش و پرورش‌
▪ روح پرسشگری و خلاقیت در دانش‌آموزان در اندازه کافی تقویت نمی‌شود.
▪ میزان توانمند شدن در زندگی اجتماعی و مهارت‌های زندگی مطلوب نیست.
▪ آموزش‌ ما منجر به تربیت شهروند مسئولیت‌پذیر می‌شود.
▪ اراده جمعی در انجام کار گروهی ضعیف است.
▪ تحقیقات به سمت کاربردی شدن حرکت نمی‌کند.
▪ ابزارها و روش‌های نوین آموزشی، جایگاه مطلوب ندارد.
▪ به جای آینده‌سازی، به نتیجه‌گرایی در کوتاه‌مدت توجه می‌شود.
▪ در اقدامات ادارات آموزش و پرورش، استراتژی مشخص به چشم نمی‌خورد.
▪ دانش‌آموزان یاد نمی‌گیرند که عمل کنند.
● تعیین استراتژی پیشنهادی‌
نظر به اینکه افکار و اندیشه‌های انسانها تحت تأثیر استعداد، وراثت، اعتقادات، مسافرت، میزان مطالعه و تربیت خانوادگی و...، متفاوت است در نتیجه رفتار متفاوت به دنبال دارد بنابراین منطقی‌ترین راه برای انجام هر اقدام جمعی، تعیین استراتژی است. هدف از تعیین پرسش مهر رئیس جمهوری و نامگذاری سال از سوی رهبر معظم انقلاب نیز همین نکته است که اجزای تحقیقاتی و تبلیغاتی مثل دانشگاه و مدرسه و رسانه، روی آن موضوع کار کنند و از روزمرگی خارج شوند و در حقیقت این نامگذاری و تعیین استراتژی براساس نیاز نوپدید ملی و بین‌المللی تعیین می‌شود.
در مورد آموزش و پرورش دو استراتژی زیر پیشنهاد می‌شود:
آموزش سازنده‌تر = یادگیری پایدارتر
در ابتدا باید از آموزش مطلوب و سازنده تعریف مشخص ارائه و ویژگی آن را عرضه کنیم سپس ببینیم چه فاکتورها و ابزارها و روش‌ها در آن دخالت دارند. مثل اراده جمعی، انگیزه، امکانات فیزیکی مدرسه، ابزارهای مورد نیاز هر کتاب و نوع رنگ‌آمیزی مدرسه، لباس معلم، طرح درس و... در مرحله بعد در مورد میزان تأثیر هر عامل و راهکارهای دستیابی به آن امکانات و اجرایی کردن آن مورد تحقیقات کاربردی قرار گیرد. استراتژی به منزله ترازویی تلقی می‌شود که همه امکانات و رفتارها با توجه به میزان کمک آنان برای رسیدن به هدف اصلی یعنی پویایی در آموزش پرورش در جهت رشد و سعادت جامعه، مورد مقایسه قرار می‌گیرند و به کار برده می‌شوند و یا اصلاح می‌شوند.‌
● استراتژی گرمازایی به جای سرمازدایی‌
به جای اینکه امر و نهی‌ و نفی به دانش‌آموز کنیم، سعی کنیم وقت و ذهن و انرژی دانش‌آموزان رابا چیزهای مثبت از فرهنگ و تمدن جامعه پر کنیم تا فضا برای مانور چیزهای دیگر خارج از شئونات و هنجارهای جامعه کمتر شود. فراموش نکنیم که تلاش در جهت رسیدن به هدف، موفقیت است.
‌ ارائه راهکار در مورد بخش اثرگذار در مسیر استراتژی معرفی شده‌
▪ بازدید، سفر، اردوها و نقش سازنده آنها.
▪ وطن دوستی را با وطن‌شناسی شروع کنیم.
▪ دیدن اقدامات دولت در سطح کشور.
▪ روح پرسشگری در دانش‌آموزان تقویت می‌شود.
▪ درگیری همه حواس دانش‌آموز در یک بازدید علمی و اردو.
▪ افزایش تعداد دلسوزان برای حفظ آثار تاریخی و جاذبه‌های طبیعی و مذهبی و فرهنگی.
▪ کسب انرژی مجدد برای تلاش بیشتر در سازندگی زندگی شخصی و اجتماعی.
▪ رونق اقتصادی در کنار جاذبه‌ها.
▪ اثر روی روابط انسانی و اجتماعی و افزایش ظرفیت در تحمل حوادث و تلخی‌ها.
▪ ایجاد شغل.
▪ بهترین راه برای تعمیق دوستی‌ها و شناخت زوجین است.
▪ رواج تفکر اعتقاد به معاد.
▪ فرهنگ‌سازی ترافیک و حمل و نقل.
▪ جذب گردشگر نشانه وجود امنیت است و نتیجه آن جذب سرمایه‌گذاری خارجی و خنثی‌شدن تبلیغات بدخواهان انقلاب اسلامی است.
▪ گردشگری بیشتر باعث افزایش توان مالی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی گردشگری شده در نتیجه حفاظت از آثار بیشتر می‌شود.
▪ سفر بیشتر باعث فعال کردن ارگا‌ن‌های دیگر مثل راهنمایی و رانندگی، هلال‌احمر، وزارت راه و صدا و سیما می‌شود.
▪ <اردو بهترین کلاس درس، کارگاه هنر و صنعت و آزمایشگاه جغرافی و علوم تجربی، پرورشگاه ذوق و اخلاق است. اردو خروج از چارچوب رسمی کلاس و ورود به دامن طبیعت و تمرین زندگی اجتماعی است و دانش‌آموز ایثار، تعاون، هماهنگی با امور را در جمع کوچک و بزرگ تجربه می‌کند> با توجه به این که اردوها نقش مهمی در نهادینه کردن سفر و گردشگری پایدار دارد.
▪ بهتر است به وسیله گروه‌های آموزش، اهداف بازدیدی برای هر پایه در منطقه مشخص و تعریف شود این تعریف می‌تواند اماکن و مسیرهای خارج از استان و اطراف منطقه و خود شهر را در بر گیرد.
▪ برگزاری کلاس ضمن خدمت به شکل اردو و بازدید برای مدیران و دبیران هم رشته.
▪ تجهیز مدارس به کتاب و نقشه و جزوه در مورد گردشگری برای آشنایی قبل از اردو و سفر و یا لااقل تجهیز گروه‌های آموزشی.
▪ فرم مخصوص گزارش علمی اردوی یک روزه توسط گروه‌های آموزشی تدوین و قبل از بازدید به دانش‌آموزان داده شود تا توجه آنها تقویت شود.
▪ جاذبه‌های گردشگری طبیعی در کتابهای جغرافیای مدارس معرفی شوند.
▪ معرفی جاذبه‌های مذهبی و تاریخی در کتابهای تاریخ مدارس.
▪ استفاده از دبیران علوم اجتماعی مقطع راهنمایی در بازدید‌ها و اردوها به دلیل ارتباط با تاریخ، جغرافیا و مسائل اجتماعی و مهارت‌های زندگی. ‌
▪ برگزاری تور گردشگری فرهنگیان به همراه خانواده.
● کتاب و فیلم - اهمیت و راهکار
علیرغم نقش کتاب در انتقال فرهنگ و تمدن و یادگیری پایدار، در نگاهی گذرا به جامعه متوجه می‌شویم که وضع موجود مطلوب نیست چرا که:
▪ مصرف ادبی در سبد اکثر خانواده‌ها جایی ندارد.
▪ با توجه به جمعیت تحصیلکرده و در حال تحصیل جامعه، تیراژ کتاب، ناامید کننده است.
▪ مدارس زیادی کتابخانه ندارند یا کتابها خاک می‌خورد و یا بیشتر معلمان، ارتباطی میان کتاب درسی و غیردرسی ایجاد نمی‌کنند.
▪ میزان انس با ادبیات دفاع مقدس، شهروندی، محیط‌زیست و گردشگری و میراث فرهنگی جای تأمل دارد.
▪ در مجموع، وضعیت‌ موجود ما را به رفع نیازهای ‌نو پدید ملی و بین‌المللی سوق نمی‌دهد.
▪ فراموش نکنیم که کتاب غذای روح بشر است و نوعی مشورت تلقی می‌شود. یادگیری از راه مطالعه کتاب غیردرسی، نوعی روش فعال تدریس و نوعی افزایش زمان تدریس در خارج از مدرسه تلقی می‌شود. با مطالعه کتاب،‌ سیالی کلام افزایش یافته و در نتیجه میزان پرخاشگری و خشونت کاهش می‌یابد و اساساً هرچه کتابخوان زیادتر شد، تولید علم و چاپ کتاب رونق می‌گیرد. پس پیشنهاد می‌شود که:‌
▪ با تصویب قانون، بر قرعه‌کشی بانک‌ها، ۱۰ درصد مالیات بسته شود و درآمد حاصل که هر سال وجود دارد، صرف تجهیز کتابخانه مدارس و روستا‌ها و کتابخانه‌های عمومی شود.
▪ ‌بردن همکاران فرهنگی به نمایشگاه بین‌المللی کتاب.
▪ تلاش معلمان برای بردن کتاب به کلاس و تشویق این دسته از معلمان.
▪ جذب کتاب رایگان از برخی سازمان‌ها و افراد خیر که در این راه فعالیت می‌کنند.
▪ به کمک دانش‌آموزانی که رایانه دارند ‌‌cd ارزان‌قیمت با موضوعات فرهنگ و تمدن جامعه ما تکثیر و در اختیار همه دانش‌آموزان قرار گیرد چرا که نوعی آموزش خانواده است و پرکردن وقت دانش‌آموزان و استفاده از نقش چشم در یادگیری است.
● گروه‌های آموزشی:
مقطع راهنمایی دوره‌ای از تحصیلات است که دانش‌آموز نحوه یادگیری را می‌آموزد اگر با روش فعلی که حفظ طوطی‌وار است و آینده‌ای جز فشار روانی و کلاس خصوصی و گاهاً تقلب ندارد ادامه مسیر دهیم، نیازهای دوره دبیرستان و دانشگاه تحقق نمی‌یابد، بنابراین گروه‌های آموزشی هر رشته باید تبدیل به چشم و چراغ اداره شده و منعکس کننده نیازهای نوپدید مدارس و دانش‌آموز به اداره باشند و اداره نیز شأنی جز فراهم کردن شرایط مساعد برای معلمان در مدرسه برای آموزش بهتر و یادگیری پایدارتر نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می‌شود که گروه‌های آموزشی جلسات منظم تشکیل داده و اهداف زیر را مورد توجه قرار دهند:‌
▪ تلاش برای مشخص کردن بهترین روش تدریس برای هر درس از یک کتاب.
▪ تعیین هدف اصلی از هر درس از یک کتاب و تهیه طرح درس.
▪ مشخص کردن نوع فعالیت‌های خارج از کلاس برای هر کتاب.
▪ تعیین و تعریف بازدید‌های علمی موردنیاز برای هر کتاب.
▪ تعیین استانداردی از وسایل آموزشی موردنیاز هر کتاب به عنوان هدف.
▪ تهیه و انتقال ‌‌CD های آموزشی با موضوع فرهنگ و تمدن، گردشگری، طبیعی و آموزشی میان فرهنگیان و در مرحله بعد معرفی به دانش‌آموزان.
▪ معرفی کتاب و سایت‌های علمی جدید مرتبط با کتاب درسی.
▪ کار بر روی مسائل روز و یا براساس مندرجات تقویم به عنوان تحقیق و انتقال به معلمان دیگر رشته‌ها.
▪ از طریق گروه‌های آموزشی، ارتباط مطلوب میان سازمان‌ها مثل شهرداری برای ایجاد فضای سبز در مدارس برقرار شود. ‌
● نتیجه‌گیری
سؤال اینجاست که:
آیا فکر در کشور ما جریان عادی دارد؟
آیا میان ۱۷ میلیون دانش‌آموز و دانشجو و تیرا ژ ۲۵۰۰ جلدی کتاب رابطه مطلوب وجود دارد. مراکز شکوفا کننده فکر در جامعه ما از خود، چه تراوش می‌دهند؟
آیا استیلای کمیت بر کیفیت، تهدید کننده جامعه نیست؟
اساساً جوانان و نوجوانان ایران، اکنون با چه فرهنگی در حال رشد هستند؟
آیا در عصر جهانی شدن و مدیریت تحولات توسط صاحبان قدرت، با شیوه‌های قدیمی می‌توانیم هویت ملی خود را حفظ کنیم؟ به نظر می‌رسد که مدیریت تحولات در کشور باید در دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی قرار گیرد. در روند تحول و پیشرفت حقیقی بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمان‌های اسلامی باید توجه کرد در نگاه ویژه نظام اسلامی، تحول و پیشرفت حقیقی علاوه بر معیارهای جهانی، بر ملاک‌هایی مانند: افزایش ثروت و اقتدار ملی، عدالت‌طلبی، رشد اخلاقی، معنویت و عواطف انسانی، عزت ملی، مبارزه با فقر، فساد، بیکاری و تبعیض، مقابله با جهل و بی‌قانونی، ارتقاء علمی مدیریت‌ها، انضباط اجتماعی، افزایش احساس مسئولیت اجتماعی و استقلال فرهنگی متکی باشد. ‌
در این رهگذر آموزش و پرورش به عنوان تربیت‌کننده نسل بعدی جامعه باید با پوست‌اندازی بتواند در مسیر تحول سازنده جامعه فعال‌تر شود و در حقیقت براساس نیازهای نو پدید ملی و بین‌المللی، پویا شود و این امر به مدد تعیین هدف و استراتژی میسر خواهد بود به امید اینکه بتوانیم بر اساس اشتراکات عینی و ذهنی جامعه، و با هدف رسیدن به منافع ملی، به تحکیم وحدت ملی، جامعه عمل بپوشانیم.
در این صورت است که می‌توانیم جامعه‌ای به عنوان الگو بسازیم و مدعی توانایی در مدیریت جامعه باشیم. امیدواریم دست در دست هم و با تلاش و پشتکار و با بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی و امکانات خدادادی و نفوذ ایدئولوژیک در قلوب ملتها، ایرانی آباد و سربلند را برای پذیرش حاکمیت جهانی حضرت قائم(عج) مهیا کنیم.

تهیه‌کنندگان: عبدالعلی خجسته‌نیا و هاجر حسن‌زاده

منبع : روزنامه اطلاعات