جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تکنولوژی اطلاعات در جهان امروز


تکنولوژی اطلاعات در جهان امروز
بیست سال قبل، هفته نامه «تایم» (Time) مرد سال جهان را در زمینه «كامپیوتر» معرفی كرد و از آن زمان تاكنون، تصویر افراد و شركتهای فراوانی، به مثابه چهره های شاخص صنعت كامپیوتر، بر پشت جلد این نشریه نقش بسته است اما هنوز كامپیوتر نتوانسته انتظارات اولیه ای را كه از سرمایه گذاری برروی این صنعت می رفت، برآورده سازد. در سال ۱۹۷۸ «رابرت سولو» (Robert Solow) برنده جایزه نوبل دررشته اقتصاد اظهارداشت: «عصر كامپیوتر را می توان در تمامی زوایای زندگی بشر مشاهده و احساس كرد به جز عرصه مربوط به بهره وری!» سرمایه گذاری ناكافی بر روی تكنولوژی اطلاعات برای ارتقای سطح بهره وری، به «معمای بهره وری» (productivity paradox) معروف شده است. در واقع طی دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ آهنگ رشد بهره وری در اغلب كشورهای جهان كند شد. به همین دلیل در اواسط دهه ۹۰ رشد ناگهانی بهره وری در آمریكا با تعجب و استقبال فراوان جهانیان روبرو شد، اما آیا این موفقیت آمریكا بدان معنی است كه معمای «بهره وری» سرانجام حل شده است؟
پاسخ گفتن به این سؤال پیچیده بسیار دشوار است زیرا شاید در جهان امروز بتوانیم رشد بهره وری را مهمترین شاخص اقتصادی تلقی كنیم. درواقع شاخص بهره وری، بیان كننده سطح زندگی هر كشوری است.
امروز میانگین سطح زندگی آمریكاییها هفت برابر بهتر از سطح زندگی آمریكاییان در آغاز قرن بیستم شده است و این بدان دلیل است كه بهره وری مردم آمریكا نیز طی این مدت هفت برابر شده است.
سرعت گرفتن نرخ رشد بهره وری، نه تنها بر سطح زندگی مردم اثر می گذارد بلكه درآمدهای مالیاتی را نیز بهبود بخشیده و پرداخت مقرری های اجتماعی را برای نسل آینده تسهیل می كند.
در حال حاضر سرمایه گذاری روی تجهیزات و نرم افزارهای مربوط به تكنولوژی اطلاعات بالغ بر نیمی از كل سرمایه گذاری شركتهای آمریكایی را به خود اختصاص داده است. به همین جهت این سؤال مطرح می شود كه چرا این حجم از سرمایه گذاری هنوز نتوانسته تأثیری چشمگیر بر آهنگ رشد بهره وری داشته باشد؟ تاریخ نشان داده میان عصر بخار و عصر الكتریسیته نیز یك دوره انتقالی نسبتاً طولانی وجود داشته است. «پاول دیوید» (paul David) از اقتصاددانان برجسته دانشگاه آكسفورد، معتقد است نرخ بهره وری در اوایل دهه ۱۸۸۰ یعنی تا ۴۰ سال پس از رواج نیروی برق رشد چشمگیری نشان نداد و تنها پس از سال ۱۹۲۰ كه حداقل نیمی از ماشین آلات صنعتی آمریكا به نیروی برق مجهز شد، نرخ بهره وری در این كشور نیز به آرامی روبه افزاش گذاشت.
علت این وقفه آن است كه كارخانجات صنعتی و بنگاههای اقتصادی برای تطبیق عملكرد واحدهای خویش با این نوآوری تكنولوژیك به زمان احتیاج داشتند.
به نظر «پاول دیوید» هر تكنولوژی جدیدی، هنگامی شروع به تأثیرگذاری بر آهنگ رشد بهره وری می كند كه تا پنجاه درصد اقتصاد یك كشور نفوذ كرده باشد. در حال حاضر كامپیوتر به این سطح از نفوذ در اقتصاد آمریكا دست یافته است، دیگر كشورهای ثروتمند دنیا هنوز تا این مرحله فاصله بسیار دارند. (به نمودار یك توجه كنید) به نظر می رسد تكنولوژی اطلاعات در دنیای امروز در همان مرحله ای قرار دارد كه الكتریسیته در دهه ۱۹۲۰ قرار داشت. رشد بهره وری نیروی كار در اقتصاد آمریكا از سال ۱۹۹۶ به بعد، سالانه به طور متوسط ۲‎/۹ درصد بوده است. درحالی كه نرخ مزبور در بعضی از سالها از ۵‎/۲ درصد نیز فراتر رفته است. (به نمودار ۲توجه كنید).
اما اقتصاددانان درباره استمرار نرخ كنونی رشد بهره وری اتفاق نظر ندارند.
آنچه مسأله را پیچیده تر می‌كند، وجود دو مقیاس متفاوت در این مورد است:
بهره وری نیروی كار (Labour productivity: میزان محصول تولید شده در واحد زمان كار) و بهره وری مجموعه عوامل (tetal factors productivity: بازدهی كل سرمایه و نیروی كار در واحد زمان). اغلب مردم بهره وری را فقط در نیروی كار تصور می كنند و معتقدند این عامل تعیین كننده سطح زندگی است. اما اقتصاددانان برای بهره وری مجموعه عوامل اهمیت بیشتری قائلند. به نظر آنها از طریق ارتقای بهره وری مجموعه عوامل می توان بدون اتكا بیشتر به منابع كمیاب، با هزینه ای اندك به سطح زندگی بالاتر نائل شد.
اقتصاددانان معتقدند هر چه آهنگ رشد بهره وری مجموعه عوامل سریعتر شود سرعت رشد بهره وری نیروی كار نیز فزونی خواهد گرفت.
تكنولوژی اطلاعات از دو طریق موجب تسریع آهنگ رشد بهره وری نیروی كار می شود: اولاً از طریق افزایش سهم سرمایه به ازای هر كارگر (تقویت سرمایه گذاری) كه موجب رشد سریع بهره وری مجموعه عوامل به ویژه در صنایع مرتبط با تكنولوژی اطلاعات می شود. ثانیاً از طریق رشد بهره وری مجموعه عوامل در صنایعی كه از دستاوردهای تكنولوژی اطلاعات سود می برند. بی تردید بهره وری دربخشهایی كه تولیدكننده كالاها و تجهیزات مربوط به تكنولوژی اطلاعات هستند، به نحو بی سابقه ای افزایش یافته است، طوری كه میانگین سالانه این رشد در دهه ۱۹۹۰ حدود ۲۴ درصد بود. اما بر سر میزان تأثیر تكنولوژی اطلاعات بر دیگر بخش های اقتصاد، اتفاق نظر وجود ندارد.
در میان مطالعات گسترده ای كه تاكنون در باره رشد چشمگیر بهره وری در آمریكا طی سالهای اخیر انجام شده و به چاپ رسیده است تحقیق به غایت خوش بینانه «استفن اولینر» (Stephen oliner) و «دانیل زیشل» ( Daniel Sichel) محققان برجسته «فدرال رزرو» آمریكا، جایگاه ویژه ای دارد. در این تحقیق كه برمبنای نگرش و دیدگاههای «آلن گرنیزپان» مسؤول سابق فدرال رزرو تنظیم و تدوین شده است، نتیجه گیری می شود عامل اصلی رشد چشمگیر بهره وری در آمریكا تكنولوژی اطلاعات است كه انتظار می رود بخش اعظم این آهنگ رشد در آینده نیز همچنان حفظ شود. در این تحقیق برآورد می شود نزدیك به پنجاه درصد از رشد بهره وری در اقتصاد آمریكا طی نیمه اول و دوم دهه ،۱۹۹۰ به علت سرمایه گذاری گسترده بنگاههای اقتصادی این كشور بر روی تكنولوژی اطلاعات بوده و علت نیمی دیگر نیز تسریع نرخ رشد بهره وری مجموعه عوامل (TFP) است كه دو پنجم آن را باید مدیون پیشرفتهایی دانست كه در عرصه كامپیوتری كردن فرآیند تولید حاصل شده است. نویسندگان تحقیق فوق، در پایان نتیجه می گیرند تقریباً دو سوم افزایش نرخ بهره وری كار در آمریكا، بطور می نیمم در رابطه با تولید و به كارگیری كامپیوتر است.
در تحقیق دیگری كه «دیل یورگنسون» (Dale Jorgenson) از دانشگاه هاروارد آن را انجام داده نتایج مشابهی به دست آمده است:
سرمایه گذاری گسترده روی كامپیوتر و رشد چشمگیر بهره وری در صنعت كامپیوتر آمریكا، علت اصلی رشد بهره وری كار دراین كشور است. اما «یورگنسون» در عین حال از این امر كه ممكن است رشد بهره وری مجموعه عوامل در بخش های خارج از صنعت كامپیوتر، رابطه چندانی با تكنولوژی اطلاعات نداشته باشد ابراز نگرانی و پیش بینی می كند رشد بهره وری نیروی كار در آمریكا طی دهه آینده، سالانه بطور متوسط به ۲‎/۳ درصد بالغ شود و این به معنی رشد ۳‎/۵ درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریكا ، بدون مواجهه با تورم خواهد بود كه بیشتر از نرخ ۳ درصدی دو دهه اخیر آمریكا است.
اما «رابرت گوردون» (Robert Gordon)، اقتصاددان برجسته دانشگاه «نورث وسترن» ( North - Western ) آمریكا و یكی از منتقدان معروف این اقتصاد جدید (كه طرح آن در جامعه امروز آمریكا شهامت فراوان می طلبد) چندان تحت تأثیر «معجزه بهره وری» در آمریكا قرار نگرفته است . او عقیده دارد بخش اعظم بهره وری مجموعه عوامل در بخش های خارج از صنعت كامپیوتر ، مدیون ادوار تجاری (economic cycle) است . در دورانی كه اقتصاد رشد سریع را تجربه می كند، بنگاههای اقتصادی بر كاركنان خود فشار وارد می آورند كه حاصل این فشار، افزایش سطح بهره وری خواهد بود كه در دور بعدی تجاری ، مجدداً روند نزولی خواهد داشت. به نظر «گوردون» اگر بخش تولید كالاهای مصرفی پردوام را نیز در كنار صنعت كامپیوتر مستثنی كنیم، آنگاه اصولاً در بقیه اقتصاد آمریكا (۸۸ درصد) رشد بهره وری نیروی كار مشاهده نخواهد شد. نتیجه این می شود كه «معمای بهره وری» همچنان لاینحل باقی می ماند.
اینكه تكنولوژی اطلاعات تاكنون نتوانسته به رشد بهره وری مجموعه عوامل در كل اقتصاد آمریكا منجر شود باعث تعجب «گوردون» نشده است. او می گوید: كامپیوتر و اینترنت را نمی توان یك «انقلاب صنعتی» از نوع اختراع اتومبیل یا كشف نیروی برق تلقی كرد. حداكثر كاری كه اینترنت انجام داده ، جایگزین كردن روش نوین در انجام امور بوده است . در واقع، اینترنت حتی می تواند موجب كاهش بهره وری در محل كار شود. ترافیك سنگینی كه بر سایت های اینترنتی حاكم است در ساعات میانی روز به اوج خود می رسد و در شب روبه كاهش می گذارد.
اما، بسیاری از اقتصاددانان با «گوردون» هم عقیده نیستند. به نظر آنها ، حداقل بخشی از رشد بهره وری در اقتصاد امروز جهان ، دلایل ساختاری دارد. «گرنیزپان» با نظریه رشد ادواری بهره وری بشدت مخالفت می ورزد. برخی اقتصاددانان كشورهای عضو OECD نیز نظر او را تأیید می كنند.
خلاصه اینكه ، امروزه اكثر اندیشمندان براین باورند كه رشد سریع نوآوری و كاهش سریع قیمتها، حداقل طی دهه آینده ، همچنان ادامه خواهد یافت.

ترجمه: ف. م . هاشمی
منبع : پورتال مديريت فناوري اطلاعات