چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
نوروز و هنر
در زندگی مردمان روزگاران پیشین، چیزی به نام هنر، كه تنها هنر باشد، شناخته نبوده، و هنر جدا از زندگی ، معنا و مفهومی نداشت. شكل بهتر، زیباتر و نیرومند تر هر پدیده با صفت هنر وهنری، توصیف می شد، و هنر در خوبی، زیبایی و قدرت متجلی می گردید. و این هر سه، سه معیار و سه اصل بنیادین در هنری توصیف شدن هر پدیده بود.
در سرزمین ماه، و در سرزمین های حوزه فرهنگ ایرانی و دیگر سرزمین های شرقی، هنر، جایگاه اهورایی و خدایی نیز پیدا كرد. در هستی شناسی و جهان بینی ایرانی، از عرصه های سه گانه هنر، تنها قدرت و آن هم به میزانی و تا به زمانی، از آن اهریمن و نیروهای اهریمنی می توانست باشد.
اما زیبایی و نیكی كه دو صورت از ماهیتی یگانه اند، تنها می توانستند اهورایی و خدایی باشند. در جهان ایرانی، آنچه كه در زندگی انسان، نیك بود، از جلوه های آفرینش نیك به شمار می آمد و از زیبایی به حد كمال بهره داشت. توصیف اردویسور آناهیتا در آبان یشت نمونه برجسته ای از این گونه است، وهمه آنچه هنری بود، چنین بود.
دربرابر، آنچه اهریمی بود، زشت بود، سرشت پلید داشت، و هر اندازه نیرومند بود، از زیبایی و نیكی بهره نداشت. بنابر این اهریمن و عناصر اهریمنی، نمی توانستند جایگاه هنری داشته باشند. هنر، چه در عرصه های قدسی و چه عرصه های زیستی مردمان جایی برای اهریمن وهر آنچه اهریمنی بود، نداشت.
آیین ها ومراسم نیز در شكل های گوناگون خود، با یاد و برای زنده كردن و زنده نگهداشتن نیكی ها پدید آمدند. در هیچ آئینی، بدی و زشتی را پاس نداشته اند. اصل و بن همه آیین ها نیایش و ستایش زیبایی و نیكی و آرزوی دور داشتن زشتی و پلیدی است.
ماه و خورشید هم ، این آئینه می گردانند. چرا كه پدید آوردنده نورند و زدانیده تاریكی، كه نهفتن گاه زشتی و پلیدی است. حتی در پاره ای باورهای كهن مردم ما، « ماه» به این لحاظ كه دنیای تاریكی را روشن می كند از خورشید ارجمندتر است. و آتش نیز چنین جایگاهی دارد و شمع و چراغ و هر آنچه كه زداینده تاریكی، است و همه آیین هایی كه بر این پایه برپا می شوند.
بنابر این بن مایه و جانمایه نیكی، كه زیبایی را نیز در خود نهفته دارد، وجه مشترك هنرها و آیین ها است. از این رو همیشه ، هنرها در قالب آیین های گوناگون سوك و سور، نیایش ، شكر گزاری، گذار و جز این ها، رخ می نمایند، و رسم و آیین هر اندازه فراگیرتر و بزرگتر باشد وهر اندازه با عرصه های گوناگون زندگی بیشتر پیوند بخورد، و با رابطه های انسان و محیط در عرصه های طبیعی، انسان ساخت، فراطبیعی بیشتر مربوط باشد،زمینه های بروز هنر، در آن بیشتر است و ظرفیت بیشتری برای بروز هنرها دارد. نوروز چنین بود، و چنین هست.
نوروز، در سرزمین ما و در تاریخ ما و در همه سرزمین هایی كه مردمانش با ما تبار مشترك و جهان بینی و آیین های مشترك و همسان دارند و جشن آفرینش انسان و باز آفرینی طبیعت و جشن بزرگ شگفتگی و نوزایی بوده است و هنوز هم هست.
در نوروز هر كس می خواهد تا آنجا كه در توان دارد، در هر چیز ودر هر كار بهترین ها را پدید آورد، و نیكی ها را در بهترین و زیباترین قالب و با بهتریم آرزوها، بنمایاند.
و چنین بود كه نوروز با زایش هنر توام شد. و چنین بود كه هنرهایی از گونه نمایش، موسیقی، آواز، سخنوری، شعر ، سرود، نگارگری وهنرهای دستی، چه در سطح محلی و چه در سطح ملی در گستره جهان ایرانی همه از نوروز متاثر بودند و در كنش متقابل خود با نوروز، بر آن اثر داشته اند و در استمرار نوروز تا به زمانه ما، همچنان با آن همراهند .
محمد میرشكرایی
منبع : پژوهشکده مردم شناسی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران رهبر انقلاب مجلس مجلس شورای اسلامی خلیج فارس بابک زنجانی دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان
معلم شهرداری تهران تهران هواشناسی پلیس آموزش و پرورش سیل قوه قضاییه فضای مجازی سلامت دستگیری شورای شهر تهران
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو دلار سایپا چین قیمت طلا بازار خودرو تورم کارگران
مسعود اسکویی تلویزیون سریال دفاع مقدس سعید آقاخانی موسیقی سینمای ایران فیلم نون خ تئاتر رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
وزیر ارتباطات اینستاگرام تبلیغات اپل گوگل ناسا نخبگان همراه اول آیفون ویروس
دیابت کاهش وزن پرستار ویتامین قهوه خواب بیماری بارداری