پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رنگ و بوی گل ها یکی نیست


رنگ و بوی گل ها یکی نیست
● نگرشی به تفاوت های فردی در فرآیند آموزش و نقش مربی
بدون شك خداوند انسان را به گونه ای خلق كرده است كه از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار باشد، حتی دو قلوهای هم شكلی كه شناسایی ظاهری آن ها از هم برای ما تقریباً غیرممكن است، نیز دارای تفاوت هایی هستند كه اعضا درجه یك آن ها، با درنظر گرفتن این تفاوت ها، بسیار راحت تر از ما، آن ها را از هم بازمی شناسند.
دانشمندان اثبات كرده اند كه این افراد، اگرچه از تقسیم یك سلول شكل گرفته اند، اما بازهم تفاوت هایی از جهت جسمی و روحی دارند. این ایده امروزه مورد استفاده كارشناسان علم ژنتیك، امور قضایی و حتی علوم تربیتی قرارمی گیرد.
روان شناسان معتقد هستند سه عامل بررفتار فرد مؤثر است: «خود- محیط- وراثت» كه وجود هر یك از این سه عامل می تواند به عنوان یك محرك، در جهت نزول یا رشد توانایی ها و یا استعدادها مؤثر باشد. مصرف داروها، مراقبت های دوران بارداری، فشارهای روانی، مصرف موادمخدر و مشروبات الكلی، به عنوان یك عامل «خود» یا «محیط» می تواند تأثیر عجیبی بر روی هوش یا عقب ماندگی جنین داشته باشد.
ایجاد محیط مناسب تربیتی نیز موجب می شود استعدادها و توانایی های كودكان شكوفا شده و به توانایی های جدیدی دسترسی یابند. حتی تجارب زندگی هر كودك منحصر به فرد است و در مراحل رشد او تأثیر می گذارد.
بنابراین باید قبول كرد كودكان و نوجوانان، در اثر عوامل طبیعی و محیطی و حتی نوع تغذیه و فرهنگ محیط زندگی دارای تفاوت های اساسی با یكدیگرند كه می تواند در تقویت یا تبلور استعدادهای بالقوه آنان نقش بسیار داشته باشند، به گونه ای كه ممكن است دانش آموزی با بهره هوشی۹۰، هم كلاس دانش آموزی با بهره هوشی ۱۲۰باشد كه به جهت تفاوت های بسیارشان، هرگز از توانایی های مساوی برخوردار نباشند كه در این صورت نباید از آن ها انتظار یكسانی داشت.
امروزه دانشمندان علاوه بر بهره هوشی (IQ) از بهره انگیزشی یا بهره هیجانی (EQ) سخن به میان می آورند كه مقصود از بهره هیجانی، میزان انگیزه فرد برای انجام كارهای مختلف است دانش آموزی كه دارای انگیزه كافی برای انجام كارهای خود است، با دانش آموزی كه انگیزه كمی در این زمینه دارد، نمی تواند مورد مقایسه قرارگیرد.
در این صورت است كه باید شرایطی فراهم كرد تا ضمن ایجاد انگیزه، از هر فرد متناسب با شرایط خود فعالیت و تكلیف خواست.
متأسفانه امروزه گاه دیده می شود مشاوران تربیتی در مدرسه، صرفاً مشاوران هدایت تحصیلی هستند كه به طور تجربی كار می كنند، چرا كه این عزیزان بدون اشراف كامل به شرایط تربیتی و روان شناختی، تنها مجری برنامه های آموزشی مدارس هستند، كاری كه در گذشته توسط مدیران دروس و معاونین آموزشی مدارس انجام می گرفت، در حالی كه مشاورین مدارس- به خصوص مشاورین تربیتی مدارس باید برای كار خود چهار برنامه كلی داشته باشند:
۱) توجه به ویژگی های اساسی تربیتی مثل هوش، انگیزش، خلاقیت و سلامت روانی.
۲) مشخص كردن جایگاه دانش آموزان در میان هم سالان خود و شناخت میزان این فاصله ها و عوامل آن.
۳) در نظر گرفتن پیشرفت هر فرد نسبت به گذشته خود او، نه نسبت به وضعیت كنونی دیگران.
۴) اصالت بخشیدن به تربیت شونده در برنامه های تربیتی، نه اصالت بخشیدن به برنامه.
بنابراین در امر تعلیم و تربیت، باید ابتدا به شخصیت انسان احترام گذاشت و حتی به قوم و نژاد و موقعیت و عقیده دینی، سیاسی و ملیت و جنسیت او توجه كرد، اما نباید این تفاوت ها را به عنوان محدودیت تربیتی فرد قلمداد كرد. تاجایی كه دكتر علی شریعتی در كتاب «جامعه و تعلیم و تربیت» می نویسد:
«دموكراسی به عنوان عاقلانه ترین و انسانی ترین راه زندگی، مورد توجه مربیان و متفكرین بزرگ عصر حاضر قرار گرفت، یكی از مبانی اساسی دمكراسی، احترام به شخصیت فرد انسان بدون توجه به نژاد، موقعیت، عقیده، جنسیت و ملیت است... در یك جامعه دموكراتیك، باید سطح تربیت آن قدر بالا رود كه همه افراد به مقام شامخ انسان احترام گذارند و در اتخاذ رویه عقلانی، در شئون زندگی اقدام كنند، بنابراین باید برای همه افراد، فرصت های تربیتی ایجاد شود تا هر یك به فراخور حال و امكانات خود، پیشرفت نماید.»
و این یعنی همان تأكید خداوند در قرآن كریم كه ملاك ارزشی انسان ها را، تنها تقوای الهی می داند، نه تفاوت هایی مثل قوم و نژاد و زبان و حتی جنسیت آن ها.
عبدالله خرم پشته ای
منبع : روزنامه کیهان