شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حمله به غزه و ضعف دیپلماسی ایران


حمله به غزه و ضعف دیپلماسی ایران
حمله هوایی و زمینی اسرائیلی‌ها به غزه ظرف سه هفته گذشته چند نکته را تا بدینجا ظاهر ساخته؛ نخست آنکه برخلاف تصور اولیه‌ای که اسرائیلی‌ها داشتند، حماس ریشه‌دارتر از آن است که بتوان از طریق نظامی آن را نابود ساخت. ارتش اسرائیل هر نقطه‌ای را که گمان می‌برد حماس ممکن است در آنجا باشد به شدت کوبید. از مساجد، مدارس و ساختمان‌های مسکونی گرفته تا اماکنی که مشخصا تعلق به سازمان ملل، آژانس‌های امدادرسانی و صلیب‌سرخ جهانی داشت. اما علی‌رغم آنکه اسرائیلی‌ها هرجا را که توانستند از زمین و هوا کوبیدند، جملگی شواهد و قراین موجود حکایت از آن دارد که در توان فیزیکی حماس دقت چندانی صورت نگرفته. نکته بعدی که ظاهر شده آن است که به نظر نمی‌رسد در حمایت مردمی از حماس هم چندان تغییری به‌وجود آمده باشد. علی‌رغم همه مصیبت‌هایی که بر سر مردم غزه وارد شده، آنان کمتر حاضر هستند حماس را محکوم کنند، بلکه در عوض بغض و کینه آنان از اسرائیلی‌ها به مراتب عمیق‌تر شده و نکته سومی که ظاهر شده آن است که اسرائیلی‌ها برای از بین بردن حماس یک راه بیشتر پیش رو ندارند آن هم ورود به شهرهای غزه و خان یونس و درگیری کوچه به کوچه و خانه به خانه با مبارزان فلسطینی. این راه بالطبع با تلفات سنگین برای اسرائیلی‌ها همراه است و افکار عمومی اسرائیل پذیرای چنین تلفاتی نیست. می‌ماند همان روشی که اسرائیلی‌ها ظرف سه هفته گذشته به کار برده‌اند؛ بمباران دریایی، هوایی و زمینی از دور؛ روشی که کمترین تلفات را بر حماس وارد کرده و در مقابل بیشترین تلفات را بر غیرنظامیان.
این روش درعین حال سبب می‌شود همه کشورها و دولت‌ها، اگر هم اسرائیلی‌ها را محکوم نکرده باشند، دست‌کم خواهان توقف عملیات نظامی آن کشور، خروجش از غزه و برقراری آتش‌بس شوند. بسیاری از کشورهای عربی ضمن محکوم کردن اسرائیل در عین حال امیدوار بودند که اسرائیل بتواند حماس را در هم کوبیده یا دست‌کم آن را به شدت تضعیف کند. اما فشار افکار عمومی سبب می‌شود که دولت‌های عربی نتوانند بیش از این در قبال عملیات نظامی اسرائیلی‌ها در غزه سکوت کرده و فقط به اعتراض ظاهری بسنده کنند. به همین خاطر است که کشورهای عربی از یک‌سو تلاش در رساندن کمک‌های انسانی به فلسطینیان دارند و از سویی دیگر سعی در وادار کردن اسرائیل به پذیرش آتش‌بس. تا بدینجا بیشترین نقش را در عرصه بین‌المللی از این بابت مصر و فرانسه بر عهده دارند. اگر چه ما علی‌الدوام مصری‌ها را مورد لعن و ناسزا قرار می‌دهیم اما مذاکرات و ملاقات‌های مداوم مصری‌ها با سران حماس کمک زیادی در به وجود آمدن آتش‌بس احتمالی خواهد کرد. عملکرد بازیگران دیگر کم و بیش همان‌هایی بوده که انتظار می‌رفت. آمریکایی‌ها طبق معمول حاضر نشدند اسرائیل را محکوم کنند، اروپایی‌ها صرفا خواهان آتش‌بس شدند، بدون آنکه حاضر شوند اسرائیل را محکوم کنند، حزب‌الله لبنان به‌شدت اسرائیل را محکوم کرد اما حاضر نشد خود را درگیر کند، ایضاً سایر اعراب. البته ما هم اعراب و هم کشورهای اسلامی را به شدت محکوم کردیم. اما توضیح ندادیم که آنان چه کار می‌توانستند انجام دهند و مهم‌تر آنکه خود ما چه کار کردیم؟
این پرسش که ایران به‌جز آنکه اسرائیل، رژیم‌های عرب و کشورهای اسلامی را به‌شدت محکوم کرد، چه اقدام عملی‌ای توانست برای فلسطینی‌ها انجام دهد، سوال گزنده‌ای است چرا که پاسخ آن معلوم است. در ترکیه مردم تظاهرات عظیم میلیونی علیه اسرائیل و به‌نفع فلسطینی‌‌ها به راه انداختند. در استانبول رقم تظاهرکنندگان به مرز یک میلیون نفر رسید. با شرمندگی می‌توان پرسید که به جز نمازگزاران جمعه در سراسر کشور و تعداد اندکی از دانشجویان دیگر کدام ایرانی علیه جنایات اسرائیل و در حمایت از فلسطینی‌ها تظاهرات کرد؟ آیا کل تظاهرکنندگان در تهران به ۱۰ یا ۲۰ هزار نفر رسید؟ رفتار مردم‌مان به کنار، حمله اسرائیلی‌ها به غزه در عین حال بن‌بست حاکم بر دیپلماسی ما را آشکار کرد. شاید اگر ظرف سال‌های گذشته دیپلماسی خارجی ما به‌جای سعی و تلاش در رخنه کردن و ایجاد پایگاه در ونزوئلا، کلمبیا، نیکاراگوئه، حبشه، گینه‌بیسائو، بورکینافاسو، السالوادور و آن طرف دنیا، سعی می‌کرد یک حداقلی از رابطه با کشورهای همجوارمان، یا کشورهای عرب همسایه‌مان یا کشورهای اسلامی برقرار سازد، امروز اینطور از صحنه درگیری‌ها در خاورمیانه منفک و ایزوله نمی‌بودیم.
بعد هم برای اینکه به دلیل جدا بودن‌مان از کشورهای عربی و اینکه نقش مثبتی برای فلسطینیان در عمل نمی‌توانیم ایفا کنیم، یکی از مسوولان‌مان راهی دمشق می‌شود، دیگری می‌رود به بیروت، سومی تلفنی با دبیرکل سازمان کشورهای اسلامی صحبت می‌کند و چهارمی هم با معاون اول وزیر خارجه گینه‌بیسائو دیدار می‌کند.
بحران غزه برای چندمین بار به ما نشان داد که اگر واقعا می‌خواهیم جایی در جهان عرب داشته باشیم، در آن صورت نمی‌توانیم مصر و روابط با این کشور را به پشیزی هم نگیریم. چه بخواهیم، چه نخواهیم. به‌نظر می‌رسد اگر میان ایران اسلامی و جهان عرب، یک حداقلی از رابطه و وفاق بود ما می‌توانستیم به فلسطینی‌ها بیشتر کمک کنیم.
صادق زیباکلام
منبع : روزنامه اعتماد ملی