شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


توسعه صنعت گاز، چالشها و راهکارها


توسعه صنعت گاز، چالشها و راهکارها
در حال حاضر گاز طبیعی نزدیک ۲۵ درصد انرژی جهان را تامین می‌کند. با توجه به مسائل زیست‌محیطی و کاهش ذخایر نفتی جهان سهم این سوخت در سبد مصرف انرژی در حال افزایش است، به نحوی که طبق گزارش انجمن جهانی انرژی حداقل تا سال ۲۰۲۰ گاز طبیعی بهترین گزینه بعنوان سوخت جایگزین نفت خواهد بود. این مسئله در کنار پتانسیل کشور در حوزه گاز طبیعی، ما را با این پرسش روبرو می‌کند که راه استفاده درست از منابع گازی کشور چیست و چگونه می‌توان در عمل گاز را به ابزاری جهت توسعه کشور مبدل ساخت؟
در حال حاضر گاز طبیعی نزدیک ۲۵ درصد انرژی جهان را تامین می‌کند. با توجه به مسائل زیست‌محیطی و کاهش ذخایر نفتی جهان سهم این سوخت در سبد مصرف انرژی در حال افزایش است، به نحوی که طبق گزارش انجمن جهانی انرژی حداقل تا سال ۲۰۲۰ گاز طبیعی بهترین گزینه بعنوان سوخت جایگزین نفت خواهد بود.
این مسئله در کنار پتانسیل کشور در حوزه گاز طبیعی، ما را با این پرسش روبرو می‌کند که راه استفاده درست از منابع گازی کشور چیست و چگونه می‌توان در عمل گاز را به ابزاری جهت توسعه کشور مبدل ساخت؟
تجربه صد سال تولید و فروش نفت و مقایسه آن با عملکرد کشورهای موفق در این عرصه نظیر نروژ نشان‌دهنده این مسئله است که برخورداری صرف از منابع اولیه ارزان عامل ترقی و توسعه نبوده و می‌توان گران‌قیمت‌ترین منابع معدنی جهان را در اختیار داشت و همچنان توسعه نیافته ماند.
توسعه صنعت گاز و استفاده بهینه از این نعمت الهی، نیازمند تغییر نگرش‌های مدیریتی و سیاستهای تولید و مصرف است. اگر سیاستگذاری در خصوص توسعه صنعت گاز بر طبق معیارها و روشهای توسعه صنعت نفت صورت پذیرد، دور از ذهن نیست که در آینده­ای نه چندان دور وزیر نفت کشور، صنعت گاز را نیز فاقد توان تکنولوژیکی و توسعه متوازن بخواند.
در این مقاله که حاصل مصاحبه و نظرخواهی بیش از سی تن از صاحبنظران حوزه­های مختلف صنعت گاز، برگزاری دو هم­اندیشی با مدیران و کارشناسان صنعت گاز کشور و ترازیابی استراتژی صنعت گاز آمریکا، نروژ و نیجریه است، مشکلات موجود بر سر راه توسعه هدفمند و صحیح صنعت گاز بررسی شده و راهکارهایی جهت رفع این مشکلات ارائه گردیده است
● چالش‌های توسعه صنعت گاز:
بررسی سیاستهای توسعه صنعت گاز نشان دهنده وجود مشکلات ساختاری کشور در استفاده از فرصتهای پیش ‌رو است. اصلی‌ترین مشکلات موجود را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
▪ فقدان استراتژی جامع توسعه صنعت گاز که اولویتهای موجود در این زمینه و راهکارهای اجرایی جهت دستیابی به آنها را برای دستگاههای درگیر مشخص کند و الگوی بهینه تولید و مصرف را تعریف نماید.
▪ نبود متولی مشخصی که با مطالعات جامع و در نظر گرفتن کلیه جوانب بر اساس استراتژی معینی توسعه صنعت گاز را مدیریت نماید.
▪ کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه صنعت گاز و عدم سیاستگذاری صحیح برای آموزش نیروی کارآمد و حفظ این نیرو در بدنه صنعت گاز کشور
▪ اطلاع‌رسانی ناقص و عدم شفافیت برنامه‌ها و سیاست‌های اجرایی.
در ادامه تبیین مشکلات فوق و ارائه راهکارهای موجود می‌پردازیم:
● فقدان استراتژی توسعه صنعت گاز:
ایران یکی از بزرگترین کشورهای گازخیز دنیا است که توان تولید آن از نیاز تزریق به مخازن نفتی و مصرف داخلی بیشتر می‌باشد. گاز می‌تواند ماده اولیه تولید مواد پتروشیمیایی و پالایشی باشد و یا به صورت مایع شده یا با خطوط لوله صادر شود. تزریق گاز به منابع نفتی، می‌تواند با افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفتی، علاوه بر افرایش ظرفیت تولید نفت در کشور، گاز مخازن مشترک را ذخیره و صیانت نماید.
مصرف گاز در داخل کشور و جایگزینی آن با فرآورده‌های نفتی نیز علاوه بر تامین منابع زیست‌محیطی به بهینه‌سازی مصرف این فرآورده‌ها و نجات دولت از بار سنگین یارانه‌های موجود و مخارج سنگین واردات این فرآورده‌ها به کشور خواهد انجامید.
نیاز کشورهای جهان به منابع انرژی در کنار ذخایر عظیم گاز طبیعی در کشور صحنه گفتمان اقتصادی سیاسی وسیعی را به سوی ما می‌گشاید و اهمیت استراتژیک ویژه‌ای را به منابع گاز ما می‌بخشد.
تامین گاز مورد نیاز، استحصال و بهره‌برداری صحیح و به موقع از مخازن مشترک نظیر پارس جنوبی با هدف تامین گاز مورد نیاز و ایجاد توازن بین تولید و مصرف و نیز استفاده حداکثر از سهم خود در این میادین از دیگر ضروریات توسعه این صنعت است.
هر یک از این زمینه‌ها اهمیت خاصی در تامین منافع کشور داشته و باید در طرحی کلی در خدمت توسعه ملی سازمان یابد. تا فرصت‌های موجود به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرند.
بهره‌گیری از فرصتهای موجود و نیز فرصتهایی که در آینده ایجاد خواهد شد، نیازمند برنامه‌ای جامع است که بر اساس مطالعات جامع فنی، اقتصادی و سیاسی تدوین شده و با درنظر گرفتن پتانسیل‌های مصرف داخل، بازارهای استراتژیک صادرات و نحوه ورود به آنها، دسترسی به تکنولوژی‌های روز صنعت گاز نظیر GTL ، DME، GTP، MTP، MTO، LNG و غیره و کسب حداکثر انرژی افزوده حاصل از آنها، میزان گاز لازم جهت تزریق به مخازن نفتی، توازن تولید با مصرف و سایر مولفه‌های موجود، هدف از توسعه صنعت گاز و چگونگی رسیدن به این هدف و ابزار و بسترهای مورد نیاز را تعریف نماید.
متأسفانه بدلیل فقدان سندی علمی که کلیه مولفه­های موثری چون مولفه­های سیاسی، امنیتی، بین­المللی، امنیت عرضه انرژی، کسب حداکثر ارزش افزوده، صیانت از مخازن، اشتغالزایی، توسعه فناوری، کسب بازارهای جهانی تجارت گاز و ... و نیز درصد وزنی هریک را معین نموده و بر مبنای آن به اولویت بندی روشهای متنوع پیش­روی حال و آینده مصرف گاز بپردازد، شاهد فعالیتهای پراکنده و ناهماهنگ چون تلاش برای حداثر نمودن صادرات گاز و چانه‌زنی برای قراردادهای عظیم صادرات گاز، افزایش مصرف داخل و جایگزینی سریع فرآورده‌های نفتی با گاز طبیعی در کلیه بخش‌های خانگی، تجاری، صنعت و تا حدی حمل و نقل، عدم تزریق به موقع گاز به مخازن نفتی و از دست رفتن فرصت استحصال نفت بیشتر از مخازنی نظیر پارسی، کوپال و آقاجاری، مشکلات ناشی از افزایش پیک مصرف گاز طبیعی در فصول سرد سال و قطع گاز برخی مناطق کشور و ایجاد وقفه در صدور گاز، فازبندی‌های نامناسب در پارس جنوبی و ناتوانی در جذب مورد نیاز سرمایه بهره‌برداری از برخی فازها و مسائلی از این دست هستیم که تنها نتیجه آن از دست رفتن فرصتهای استراتژیک و عدم بهره­برداری بهینه از گاز طبیعی جهت توسعه زیرساختهای کشور خواهد بود.
در حال حاضر تصمیم‌گیری‌ها در حوزه صنعت گاز کشور بر اساس نوعی الگوپذیری از کشورهای دیگر و یا بر مبنای نیازهای روزمره و اقتضائات سیاسی، امنیتی و اقتصادی امروز کشور بوده که در صورت ادامه این روند، هرگز به توسعه مطلوب این صنعت برای کشور نخواهد انجامید. دستیابی به توسعه صحیح تنها زمانی میسر است که چشم‌اندازی کاملاً مشخص و دقیق که بر مبنای آینده پژوهی و مطالعه روندهای جهانی و بومی پیش­روی صنعت گاز تدوین شده باشد، بر تصمیمات اجرائی و سیاسی کشور حکمفرما و اثرگذار گردد. کسب این چشم‌انداز نیازمند انجام مطالعات دقیق و همه‌جانبه و کاربردی ساختن آنهاست.
● بدون وجود یک استراتژی کلان در زمینه توسعه صنعت گاز
▪ نه تنها خط‌مشی‌های توسعه و انتقال فناوری به درستی شناخته نخواهد شد، بلکه
▪ برنامه تولید و مصرف انرژی در داخل کشور نیز روشن نبوده، صاحبان صنایع انرژی بر داخلی و حتی مشتریان خارجی گاز را دچار سردرگمی و کناره‌گیری از بازار گاز ایران خواهد کرد.
▪ علاوه بر این تخصیص نامطلوب منابع و تحمیل هزینه‌های اضافی به جامعه نیز از دیگر پیامدهای این مسئله است.
در چنین حالتی است که روزی صادرات گاز خیانت محسوب می­شود، روز دیگر صادرات بنیان و اساس امنیت ملی محسوب شده، مرجع رسمی وزارت نفت ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز برای تزریق در نظر می­گیرد و در همان زمان کمیسیون انرژی مجلس گاز مورد نیاز را حداقل دو برابر برآورد می­کند و میادین نفت کشور را از دست رفته می­خواند، در برنامه­ها و اجرا بر خلاف دنیا و حتی روسیه با دوبرابر منابع گازی کشور، بدن توجه به قضیه مدیریت انرژی به کلیه نقاط دور و نزدیک کشور گازرسانی شده و در همان حال میزان مصرف انرژی کشور دو برابر مصرف چین برآورد می­شود و بر خلاف آمریکا که کمترین مصرف گاز در حوزه­های عمومی، خانگی و حمل و نقل بوده و بیشترین مصرف به حوزه­های صنعتی و تبدیل به برق اختصاص دارد، در کشور ما کمترین مصرف به صنعت اختصاص داشته و مصارف عمومی و خانگی از بالاترین میزان برخوردار بوده و کم کم حمل و نقل نیز بدان افزوده خواهد شد.
دلیل این تفاوت را می­توان در تفاوت روش برنامه­ریزی دو کشور یافت. در حالیکه آمریکا بواسطه حساسیت فوق­العاده­ای که برای صنعت گاز خود قائل است، با تشکیل کارگروه گاز طبیعی در کاخ سفید، از طریق کسب نظرات کلیه صاحبنظران و کارشناسان دانشگاههای مرتبط، انستیتوهای تحقیقاتی، کمپانیهای بزرگ گازی و مراکز مرتبط از طریق روش دلفی، بر مبنای اسناد بالادست و پایین دست صنعت گاز به تدوین طرح استراتژیک گاز طبیعی می­پردازد، برنامه­ریزی برای صنعت گاز ما توسط تنی چند از کارشناسان معدود برنامه­ریزی­های تلفیقی و معاونت برنامه­ریزی وزارت نفت، بر مبنای روشهای سنتی صورت می­پذیرد که آن نیز در اکثر مواقع بدلیل سلایق سیاسی مدیران ارشد و عوامل بیرونی صنعت نفت دستخوش تغییرات آنی و غیر علمی قرار گرفته و برنامه توسعه صنعت گاز را به کاریکاتوری تبدیل می­نماید که نه روش تخصیص مصرف علمی و مشخصی دارد و نه توازن تولید و مصرفی و نه به مسائل استراتژیک جانبی چون توسعه تکنولوژی، آموزش نیروی انسانی، ساخت داخل، تامین منابع مالی و غیره پرداخته است. لذا نتیجه آنست که؛ در حالی که گاز طبیعی می­تواند به تولید بیش از ۵۰ محصول با ارزش افزوده بالا از بنزین و گازوئیل مرغوب گرفته تا محصولات با ارزش پتروشیمیایی با بازار بالقوه جهانی و در نتیجه ایجاد اشتغال و توسعه صنعتی کشور گردد، تنها در کشور ما عمدتا به گرم کردن منازل و روشن نمودن اجاق گاز خانه­ها پرداخته و در نهایت در نیروگاههای با بازدهی پایین برق تولید نماید.
این در حالیست که تدوین استراتژی توسعه صنعت گاز کشور با توجه به کلیه مسائل مرتبط، علاوه بر رفع معضلات فوق و هدفمندسازی برنامه­های این صنعت، کلیه منافع حاصله چون توسعه تکنولوژی و درآمدزایی، تامین امنیت انرژی کشور با استفاده از گاز طبیعی، امنیت اقتصادی از طریق ارتباطات تجاری و مبادلات انرژی با سایر ملل جهان، کسب درآمدهای ارزی و سرمایه‌های مالی و تربیت نیروی انسانی متخصص لازم را تامین خواهد نمود. برخی از مسائلی که در تدوین این استراتژی توجه بدانها ضروری است به شرح زیر می‌باشد:
▪ واقعیت‌های حاکم بر صنعت نفت و گاز و پتانسیل‌های موجود کشور در این زمینه مدنظر قرار گرفته شود.
▪ این استراتژی با درنظر گرفتن اهداف بلندمدت کشور در حوزه انرژی تهیه شود.
مبتنی بر نظرات کارشناسی بوده و بوسیله افرادی تدیون شود که توانایی و شایستگی لازم را داشته باشند.
▪ تدوین آن در مکان‌های استراتژیک نفت مانند معاونت برنامه‌ریزی و برنامه‌ریزی تلفیقی شرکتهای نفت و گاز که واقف بر اهداف، سیاستها و محدودیت‌ها می‌باشند، صورت پذیرد.
▪ تدوین آن متناسب و در تعامل با اسناد فرادستی چون چشم‌انداز توسعه نفت و گاز و اسناد فرودستی چون طرح‌های توسعه‌ای صورت گیرد.
▪ تحولات تکنولوژی و نقش انرژی‌های نو که می‌توانند در بلندمدت اهمیت گاز را تحت تاثیر قرار دهند، در این حرکت مدنظر قرار گیرد.
▪ همزمان با تحول نهادهایی نظیر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و آگاه نمودن‌ آنها به اهمیت گاز طبیعی صورت پذیرد.
بر مبنای اولویت استفاده از مخازن مشترک نظیر پارس جنوبی تدوین شود.
مرحله بعد از تدوین، عمل به این استراتژی و اجرایی کردن آن از طریق مدیریتی توانمند و دارای قدرت اجرایی است. نبود نهادهای منسجم که متولی صنعت گاز کشور باشد از دیگر مشکلات این صنعت است که عملی شدن استراتژی فوق را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.
● نامشخص بودن متولی تدوین و اجرای استراتژی توسعه صنعت گاز:
عدم پیگیری، سیاستگذاری و انجام امور مربوط به گاز طبیعی توسط یک واحد مشخص از مشکلات اصلی توسعه صنعت گاز است. در حال حاضر شرکت ملی گاز ایران فقط مسئولیت پالایش و توزیع گاز در کشور را بر عهده دارد، برنامه‌ریزی و تولید گاز و تزریق گاز به مخازن نفتی بر عهده شرکت ملی نفت می‌باشد، صادرات گاز توسط شرکت ملی صادرات گاز انجام می‌گیرد و جایگزینی با فرآورده‌ها توسط بخشهای دیگر پیگیری می‌شود.
چنین ساختار پراکنده و غیرمنسجمی جوابگوی استفاده بهینه از بزرگترین ذخائر گاز طبیعی جهان نمی‌باشد. از این‌رو لازم است برنامه‌ریزی و سیاستگذاری درخصوص توسعه صنعت گاز و مدیریت کلیه امور مربوط به گاز از اکتشاف و تولید تا مصرف، تزریق و صادرات و غیره تحت مدیریت یک نهاد واحد درآید تا برنامه‌های تدوین شده اجرایی شده و دچار مشکلاتی نظیر ناهماهنگی و موازی کاری و مشکلات ساختاری از این دست نگردد. در حالیکه می­توان با مطالعه روشهای نوین مدیریت صنعت گاز در کشورهای بزرگ و شرکتهای مشابهی چون Gazprom روسیه و یا Statoil نروژ و بر مبنای نیازهای بومی نسبت به اصلاح و تثبیت ساختار صنعت و نیز شرکت ملی گاز کشور اقدام نمود.
● تاثیر منفی فقدان استراتژی صنعت گاز در انتقال تکنولوژی
ذخایر گازی کشور فرصتی را ایجاد می‌کنند که مجموعه‌ای از فعالیتهای صنعتی در کشور شکل گیرد و در صورت فراهم آوردن بسترهای لازم توسعه تکنولوژی را به همراه داشته باشد. این مجموعه فعالیتهای مهندسی ساخت و نصب، تعمیر و نگهداری دستگاهها، طراحی و تحقیق و توسعه را شامل می‌شود.
مجموعه تاسیسات صنعتی که ذخایر گازی ما فرصت توسعه آن را ایجاد می‌کند عبارتند از:
▪ تاسیسات بهره‌برداری،‌ پالایشگاههای گاز، خطوط انتقال، ایستگاههای تقویت فشار
▪ کارخانجات تبدیل گاز به مایع LNG
▪ کارخانجات تبدیل گاز به فرآورده‌های با ارزش نظیر GTL
▪ کارخانجات تولید مواد پایه پتروشیمی که از گاز به عنوان سوخت استفاده می‌کنند.
▪ تاسیسات گازرسانی به خودروها (CNG)
علاوه براین تقویت و توسعه پژوهشکده‌های تحقیقاتی، ایجاد پایلوت‌ها و تجهیزات آزمایشگاهی جهت دستیابی به تکنولوژی‌های جدید صنعت گاز و طراحی فرآیندهای مربوطه از دیگر فرصت‌های مذکور می‌باشد.
این پتانسیل‌ها می‌توانند به توسعه توانایی در حوزه‌های زیر بینجامند:
▪ بهره‌برداری از تاسیسات و کارخانجات بالادستی و پایین دستی
▪ ساخت و نصب کارخانجات صنعتی، تاسیسات، پالایشگاهها، خطوط لوله و ماشین‌آلات و تجهیزات مورد نیاز در صنعت گاز
▪ تعمیر و نگهداری تجهیزات صنعتی و ماشین‌آلات
▪ طراحی و مهندسی ساخت ماشین‌آلات، فرآیندها و تاسیسات
▪ تحقیق و توسعه در راستای انتقال دانش و فناوری و لیسانس تکنولوژی‌های صنعت گاز و نوآوری و خلق تکنولوژیهای جدید
این فعالیتها مجموعه‌ای از بنگاههای بهره‌بردار، شرکت‌های خدمات مهندسی و پیمانکاری، شرکت‌های مشاور، قطعه‌ساز، ماشین‌ساز، کشتی‌ساز، بنگاههای تعمیراتی، مراکز مطالعات مخازن، شرکت‌های حفاری و لوله‌سازی، مراکز استاندارد و مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی را شامل می‌شود. فعال شدن این مراکز منجر به توسعه صنعتی کشور خواهد شد. اما آیا این توسعه صنعتی منجر به توسعه تکنولوژیکی و افزایش توان کشور در این حوزه‌ها نیز خواهد شد، یا تنها بهره‌برداری و اپراتوری را برای کشور به ارمغان خواهد آورد.
توسعه توانایی در سطوح مختلف تکنولوژی (تحقیق و توسعه، طراحی، ساخت تجهیزات، ساخت نصب و بهره‌برداری) مستلزم داشتن برنامه‌ای هدفمند و از پیش تعیین شده است. ممکن است در بحث تولید، در بخشهایی نیازمند خرید کامل لیسانس و یا واگذاری کامل تولید از میدان به طرف خارجی باشیم، اما بر اساس برنامه از پیش تعیین شده خود که بر اساس مطالعات جامع تدوین شده در برخی بخش‌ها، وارد تعیین شده سطوح تعیین شدهٔ تکنولوژی شده و در آن سطح بسترهای لازم را برای توسعه توانمندی‌های خود فراهم ‌کنیم.
برای نمونه اگر با برخورداری از استراتژی صحیح در خصوص عدم فروش صرف منابع خام و توجه بیشتر به تکنولوژی و افزایش توانمندی اقدام می‌شد، در عوض طرح‌ریزی برای تاسیس ۴ واحد LNG همزمان در مقیاس ۱۰ تن توسط شرکتهای خارجی نظیر شل و لینده با تکنولوژی‌های تست نشده با احداث دو واحد ۴ تنی با فاصله زمانی می‌توانستیم از تجارب حاصله در واحد اول با مشارکت طرف خارجی، واحد دوم را با بهره‌گیری از توان داخلی به انجام برسانیم و به موازات این طرح، از طریق خطوط لوله صادرات و حضور در بازارهای استراتژیک را پیگیری نموده و حضور استراتژیک خود را در بازارهای جهانی حفظ کنیم.
عملی نشدن و ضعف در مطالعات جامع که از فقدان استراتژی نشات می‌گیرد موجب شده با وجود اقدامات مناسب صورت پذیرفته نظیر استفاده از قراردادهای مشترک در طرح‌ها، بدلیل نبود نظم و برنامه منسجم اهداف توسعه تکنولوژیکی حاصل نگردد. موفقیت در کسب دانش فنی راکتور تصفیه گاز ترش (سولفیران) در پژوهشگاه صنعت نفت، در کنار بی‌نتیجه‌ماندن سال‌ها تلاش در پروژه‌های مهم و استراتژیک GTL (عدم توجه مدیران ارشد به این تکنولوژی در عین موفقیت­های بالای پژوهشی در کشور) و OCM نشان‌دهنده پتانسیل‌های بالا در زمینه‌کسب تکنولوژی و درعین حال بی‌برنامگی و بی‌نظمی در استفاده از این پتانسیل‌ها است.
تدوین استراتژی توسعه صنعت گاز می‌تواند با نظم بخشیدن و هدفمند کردن توسعه تکنولوژیک صنعت گاز سطوح مورد نظر را برای توسعه شناسایی نموده و با سازماندهی و هماهنگ نمودن تشکیلات بخش‌های پژوهشی و توسعه‌ای نظیر پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهش و توسعه شرکت ملی گاز، تحقیق و توسعه پتروشیمی و دانشگاهها برای رسیدن به این اهداف برنامه‌ریزی نماید. این چالش در صنعت نفت و گاز نروژ بصورت جالبی با تدوین سند OG۲۱ مدیریت شده است. دولت نروژ دریافته که با توجه به محدودیت منابع مالی و مهمتر از آن زمان، نمی­توان برای انجام هرگونه پژوهش و دستیابی به هرگونه فناوری هزینه نمود. از این رو تصمیم به انتخاب اولویت­های فناوری خود بر مبنای نیاز آینده صنعت نفت جهان در بازه­ای ۲۰ ساله نمود. اولویت­هایی که بر اساس چالشهای سالهای آتی در حوزه تامین نفت و گاز و منایع انرژی پایدار و کاهش آلودگیهای زیست محیطی و کسب ثروت بیشتر از منابع اولیه گریبانگیر کشورهای تولید کننده و مصرف­کننده خواهد بود.
این اولویت­یابی که بر اساس کسب حداکثری نظرات نخبگان و کارشناسان، روشهای نوین آینده­پژوهی و تجاری­سازی فناوری بنا نهاده شده می­تواند برای صنعت نفت ما که پا به عرصه تجربه­شده حمایت بی­برنامه از طرح­ پژوهشی و توسعه فناوری گذاشته مفید به فایده خواهد بود.
نروژ در این عرصه تنها به اولویت­بندی و انتخاب نقاط هدف فناوری­ها اکتفا ننموده بلکه نسبت به تجدید ساختار نظام­ آموزش و پژوهش دانشگاهی، نظام نوآوری، نظام سرمایه­گذاری و نظام توسعه پایلوت­های نیمه­صنعتی، نظام توسعه SMEs و خوشه­های صنعتی در حوزه نفت و گاز پرداخته و برنامه­های مختلفی را نظیر DEMO۲۰۰۰ و PETROMAX جهت مشخص نمودن نقش دانشگاه، صنعت، مراکز تحقیقاتی و دولت جهت دستیابی به فناوری­های منتخب تدوین نموده است.
لذا در عبارتی ساده می­توان گفت:
نروژ در قالب برنامه­های تعیین شده، امروز تنها از طرح­های پژوهشی و تحقیقاتی و تلاشهای آزمایشگاهی و پایلوت­های نیمه صنعتی در حوزه نفت و گاز حمایت می­کند که جزو اولویتهای OG۲۱ باشد. تا فردا که جهان با چالش در تامین منابع انرژی مواجه شد، نروژ بجای منابع انرژی، فناوریهای تامین­کننده انرژی متناسب با شرایط روز را به جهانیان بفروشد!
● مشکلات نیروی انسانی متخصص در صنعت گاز:
نیروی انسانی متخصص یکی از مولفه‌هایی است که تقویت آن منجر به هضم و بومی‌سازی تکنولوژی و توسعه صنعت گاز می‌گردد. نیروی انسانی حوزه گاز در کشور ما با توجه به سطح قابل قبول تحصیلات در کشور و مشارکت بسیاری از این نیروها در فرآیندهای صنعتی میدان گازی پارس جنوبی و پالایشگاههای گازی و غیره دارای مهارت‌های مناسبی هستند. . از این‌رو در صورت برقراری پیوند مناسب با شرکت‌های جهانی، سرمایه‌گذاری در ارتقای سطح دانش و کسب مهارت‌های لازم و فراگیری فناوری‌های روز، یکی از عوامل اصلی جذب و بومی‌سازی تکنولوژی در کشور فعال خواهد شد.
صنعت گاز کشور در زمینهٔ تربیت نیروی متخصص مستعد، کمبود چندانی ندارد، لکن در خصوص قدرت جذب، نگهداری و ارتقای به‌موقع و به‌کارگیری بهینه این نیروها دارای نواقص قابل‌توجهی است. طبق نظر برخی از متخصصان این صنعت، به نیازهای مالی، انگیزشی و آموزش کارشناسان این صنعت توجه چندانی نمی‌شود و از آن‌رو که صنعت نفت و گاز، صنعتی بین‌المللی است، وجود اختلاف شدید در دستمزدها و احساس عدم بهره‌وری مناسب، موجب مهاجرت نیروهای متخصص به کشورهای توسعه یافته و کشورهای همجوار می‌گردد. برای دلگرم کردن و ایجاد انگیزه در متخصصان داخلی موارد زیر پیشنهاد شده‌اند:
۱) ایجاد انگیزهٔ مادی لازم برای حفظ نیروها،
۲) ایجاد برنامه‌های آموزشی مؤثر در داخل و خارج از کشور نظیر اعزام دانشجو و متخصصان برای دوره‌های دکتری و دوره‌های تخصصی،
۳) تأسیس دوره‌های دکتری گاز مشترک میان پژوهشگاه صنعت نفت و دانشگاه‌های داخل به‌منظور ارتباط میان مراکز علمی و عملی و کاربردی کردن آموزش در صنعت گاز
۴) ایجاد یک شبکهٔ اطلاعات فنی قوی برای دسترسی عموم متخصصان به اطلاعات لازم و مورد نیاز به‌منظور حل مشکلات فنی آنان،
۵) ایجاد ارتباط بین متخصصان حوزه‌های مختلف (شبکه‌سازی)
۶) اصلاح دیدگاه مدیران و اصلاح ساختار مدیریت ناپایدار در بخش‌های علمی، آموزشی و نیروی انسانی صنعت گاز
۷) تقویت و فعالسازی انجمن مهندسی گاز ایران
۸) اصلاح ساختار ارتباط و تعامل وزارت علوم و وزارت نفت به منظور تربیت نیروی انسانی بر اساس نیازهای موجود
● جمع­بندی:
در این مطلب برخی چالش‌های موجود در زمینه توسعه صنعت گاز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. تدوین استراتژی توسط عقل جمعی متخصصین کشور و همکاری نهادهای علمی، تحقیقاتی و عملیاتی می­تواند هدف از توسعه صنعت گاز و راه‌رسیدن به این هدف را برای بخش‌های مختلف داخل و خارج از بدنه صنعت گاز روشن ساخته و حدود و ثغور وظایف هر بخش را روشن‌ ‌سازد.
بی­شک اگر مدیران به اهمیت این استراتژی و تشکیل نهاد متولی و پیامدهای آن واقف شوند گامهای اساسی را در این زمینه خواهند برداشت.از این رو می­توان آگاهسازی مدیران را مهمترین زیرساخت برای رسیدن به توسعه مطلوب صنعت گاز دانست. امید است که مسئولین کشور نسبت به اهمیت این صنعت آگاهی لازم را یافته و با سیاستگذاری­های صحیح شعار گاز محور توسعه را در عمل تحقق بخشند.
منابع:
نظرخواهی از صاحبنظران پیرامون استراتژی و تکنولوژی صنعت گاز- منتشره توسط شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران
هم­­اندیشی مدیران و کارشناسان پیرامون؛ " استراتژی توسعه صنعت گاز؛ چرایی و چگونگی" WWW.ITAN.IR
طرح استراتژیک گاز طبیعی آمریکا WWW.ITAN.IR
استراتژی توسعه تکنولوژی نفت و گاز نروژ برای قران ۲۱ WWW.ITAN.IR
برنامه توسعه صنعت گاز نیجریه WWW.ITAN.IR
مشکلات توسعه صنعت گاز کشور (مصاحبه با صاحبنظران پیرامون برنامه توسعه صنعت گاز
منبع : شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران