سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


چم و خم‌های ثروت


چم و خم‌های ثروت
”راسل.اچ.کان‌ول“ در سخنرانی‌ مشهورش با عنوان ”کرورها الماس“ تأکید می‌کند: ”مجبورید ثروتند باشید؛ زیرا حق ندارید فقیر باشید. زندگی کردن و ثروتمند نبودن، به‌طور حتم بداقبالی است و بدبختی مضاعف، آن‌که به همان اندازه که می‌توانید فقیر باشید، می‌توانید ثروتمند نیز باشید. این وظیفهٔ بی‌چون‌وچرای ماست که از راه‌های شرافتمندانه، ثروتمند شویم.“
توجه کنید که واژهٔ ”ثروتمند“، به‌معنای برخورداری از فراوانی نعمت، زندگی غنی‌تر و رضایت‌بخش‌تر می‌باشد. همانا میزان آرامش، تندرستی و شادمانی شما، میزان ”ثروت“ شما را نشان می‌دهد.
برای رسیدن به این هدف، راه‌های شرافتمندانه‌ای وجود دارد که انجامشان، آسان‌تر از آنی است که تصورش را بکنید.
باید آرزومن توانگری باشید. شاید بزرگ‌ترین مشکلی که وجود دارد، این است که بسیاری از مردم، هنوز اندرخم یافتن راه‌حلی برای آن تعارض قدیمی هستند که آیا باید آرزومند توانگری باشند یا نه؟ البته که ثروت می‌خواهند. هر انسان متعادل و به‌هنجاری، آن را می‌خواهد؛ اما آنان در این فکر هستند که آیا از دیدگاه‌های معنوی نیز باید طالب آن باشند یا نه؟
بیشتر مردم از این‌که جویای توانگری باشند، احساس گناه می‌کنند؛ اگرچه هر روز سخت در جست‌وجوی ثروت، می‌کوشند؛ اما معلوم است که هنوز این سئوال در ذهنشان مطرح است که فقر، فضیلتی معنوی است یا نقصانی مشترک و معمول؟ هر روز مردمان نازنینی را می‌بینیم که در ظاهر سردرگم این مسئله‌اند که آیا باید توانگری (ثروت) را موهبتی معنوی پنداشت یا نه؟
اما وقتی به آنان نشان می‌دهیم که توانگری به‌طور حتم معنوی است، چه آسایش خاطری می‌یابند. بدیهی است که اگر فقیر باشید، نمی‌توانید احساس شادمانی و خوشبختی کنید. وانگهی لازم نیست فقیر باشید.
فقر، تجربه‌ای ناپاک، آزاردهنده و خوارکننده است. فقر سبب می‌شود که زندان‌ها از دزدان و جنایت‌کاران پر شود. فقر، انسان‌ها را به‌سوی اعتیاد، فساد، فحشا و خودکشی سوق می‌دهد. از کودکان پاک، بااستعداد و باهوش، مجرم و بزهکار می‌سازد. باعث می‌شود مردم به کارهائی دست بزنند که اگر فقیر نبودند، به فکرشان هم خطور نمی‌کرد. عواقب معصیت‌بار فقر، بی‌انتهاست.
پزشکی می‌گوید: ”اگر مشکل‌های مالی نبود، مطب او همیشه خالی می‌ماند؛ زیرا بیشتر مردم به علت نگرانی، فشار و تنش مالی، بیمار می‌شوند.
“ او می‌گوید: ”بیشتر بیمارستان‌های روانی، پر از بیمارانی است که سال‌ها زیر فشار مالی بوده‌اند و این تنش، ذهن و جسم آنان را از کار انداخته است.“ این حق انسان است که توانگر، دولتمند و صاحب همهٔ نعمت‌ها باشد؛ زیرا انسان خلیفهٔ خداوند است. ”ثروت“، میراث الهی اوست. آفریدگارتان، شما را توانگر می‌خواهد. این نیز یکی دیگر از حقیقت‌های تکان‌دهنده دربارهٔ توانگری است.
وانگهی اگر ثروتمند نباشید، نه به درد خودتان می‌خورید، نه دیگری. انسانی که نخواهد توانگر باشد، نابه‌هنجار، است؛ زیرا زندگی بدون ”ثروت“، نابه‌هنجار می‌شود. هیچ عذر و بهانه‌ای را برای کنار آمدن با تنگ‌دستی یا پذیرفتن آن به‌صورت وضعیتی دائمی قبول نکنید.
دلیل اصلی شما برای این‌که می‌خواهید ثروتمند باشید، این است که باید ثروتمند باشید. ”ثروت“ حق مسلم شما و میراث الهی شماست. دلیلی ندارد که توانگری را از زندگی معنوی خود جدا بدانید.
دربارهٔ هر کارتان، خواه امور مالی و خواه سایر امور، هدایت او را جویا شوید و فرمان الهی او را بطلبید. آن‌گاه از بهبود و دل‌پذیر شدن هر جنبهٔ زندگی‌تان به شگفت خواهید آمد.
این معنا را خدای کریم در قرآنش این‌گونه خبر می‌دهد که: ”ما همهٔ آسمان‌ها و زمین را به تسخیر شما در آوردیم“ و ”من هرچیز را در این جهان هستی برای تو آفریدم و تو را برای خودم“ هرگاه دریابید که این، خواست خداست که ثروتمند باشید و به‌عنوان خالق این عالم غنی، سرچشمهٔ توانگری شماست، آن‌گاه مال‌پرست نمی‌شوید و از ثروتمند بودن برای خود بت نمی‌سازید.
شما فقط از همهٔ موهبت‌ها و برکت‌های خود، میراث غنی و بی‌کران خویش را می‌طلبید. واژهٔ ”ثروت“ یا تمول و دارائی، به‌معنای زندگی شکوهمند می‌باشد و این همان چیزی است که متفکر توانگر باید برای به‌دست آوردن آن بکوشد و آن را حق معنوی خود بداند.
به این ترتیب از این لحظه به بعد، برای ثروتمند بودن، هیچ عذر و بهانه‌ای نیاز ندارید. ”توانگری“ آرزوی الهی است که باید به گونه‌ای الهی تجلی یابد. خواست خدای رحمان برای شما نیک‌دلی نامحدود و موهبت‌های بی‌کران است، نه یک زندگی بخور و نمیر. یکی از ادعاهائی که منشأ قدرت و رزق و روزی معنوی است، به این‌صورت می‌باشد که هرگاه نیاز مالی نزدیک می‌شود، بارها این دعا را در دل تکرار کنید و به آرامی به آن بیندیشید.
این دعائی است که خداوند به انسان می‌گوید: ”باز ایستید و بدانید که من خدا هستم“ یعنی باز بایست و بدان که منِ خداوند، در این وضعیت سرگرم کارم. اگر خدا را منشأ رزق و روزی خود بدانیم، می‌توانیم این حقیقت را به اثبات برسانیم که این منشأ حتی در شدیدترین وضعیت، هیچ‌گاه موجب شکست و سرافکندگی انسان نمی‌شود.
آن‌گاه زمانی می‌رسد که شاهد اضطرارها و فوریت‌های مالی نخواهید شد. شگفت این‌که هرچه بیشتر خدا را سرچشمهٔ روزی خود بدانید، اوضاع مالیتان بهتر می‌شود و همواره جوهری که نیازهایتان را برمی‌آورد، در دسترس شما خواهد بود.
شاید فکر کنید: ”اگر توانگری من در اصل از جانب خدا می‌آید و او منشأ روزی من است، پس فایدهٔ اندیشهٔ توانگرانه و برکاتم چه رابطه‌ای وجود دارد؟“ برکت غنی خدا از روز ازل، پیرامون شما و هم‌چنین به‌صورت استعدادها، توانائی‌های بالقوهٔ، آرمان‌ها و اندیشه‌های در انتظار تجلی، درون شما بوده است و خواهد بود؛ اما باید با این جوهر و خزانهٔ غنی، تماس حاصل کرد.
ذهنتان حلقهٔ اتصال شماست. گرایش‌ها و مفاهیم ذهنی، باورها، اعتقادها و نگرش‌های شما به‌مثابهٔ اتصال شما برای دسترسی به جوهر و خزانهٔ غنی خداوند است. خداوند، تنها می‌توان آن را از طریق آرمان‌ها، فکرها و واکنش‌های خودتان بیان و عیان کند. از هم‌اکنون تماس با جوهر غنی جهان پیرامون و جوهر غنی عالم درونتان را آغاز کنید.
”از همین لحظه‌ هدیه‌ها و عطایای خدا را در درون و پیرامونم بر می‌انگیزانم و از هر جهت، برکت، شادمانی و کامیابی راستین به‌سوی من می‌آید.“ با تکرار این عبارت، همهٔ ثروت‌ها و دولت‌های این عالم غنی را به‌سوی خود می‌کشانید و از طریق خویشتن، متجلی می‌سازید.
یکی دیگر از حقیقت‌های تکان‌دهنده دربارهٔ ”ثروت“، این است که ”اندیشه‌هائی که پیش از این، در سرتان می‌گذشت، امروز شما را آفرید و اندیشه‌هائی که امروز در سرتان می‌گذرد نیز فردای شما را می‌آفریند.“ پس به فکرها و اندیشه‌های کامیابی‌بخش خود بچسبید و از آنها دست برندارید. همواره به خاطر آورید که خدا منشأ همهٔ برکت‌هاست.
منبع: ”قانون توانگری“
محمدحسن ساعیان
منبع : مجله شادکامی و موفقیت


همچنین مشاهده کنید