سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


ضرورت توجه به علم آینده‌پژوهی


ضرورت توجه به علم  آینده‌پژوهی
در آذرماه ۱۳۸۲ سیاست‌های کلی برنامه ۲۰ ساله آینده کشور تحت عنوان چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد اما تحقق اهداف و آرمان‌های سند چشم‌انداز، نیازمند الزاماتی است که توجه و به کارگیری آن‌ها می‌تواند نقش مهمی در محقق شدن این سند ملی ایفا کند. از آن‌جایی که سند چشم‌انداز به آینده‌ای آرمانی در دنیایی پررقابت و پیچیده و به سرعت درحال تحول می‌پردازد، ضرورت سیاستگذاری را بیش از پیش نمایان می‌کند و یکی از مهم‌ترین ابزارها و مبانی مورد استفاده در این ارتباط آینده‌پژوهی است که از فرآیندهای سیستماتیک و تعاملی برای ایجاد چشم‌اندازهای میان‌مدت و بلندمدت به شمار می‌رود.
بشر از دیرباز، زمان را به سه بخش گذشته، حال و آینده تقسیم کرده‌است. زمان حال به اندازه کافی شناخته‌شده است، شناخت گذشته از وظایف علم تاریخ است و شناخت آینده نیز از دهه‌های پایانی قرن بیستم (دهه ۶۰ میلادی)، برعهده علم آینده‌شناسی (Futurology) یا آینده‌پژوهی (Future Research) گذاشته شده‌است. آینده‌شناسی به منزله علم کشف آینده و شکل بخشیدن به دنیای مطلوب فرداست. آینده برای ملت‌ها و دولت‌ها مانند سرزمین‌هایی ناشناخته است و آینده‌شناسان نقش دیده‌بانان و پیش‌قراولان علمی را دارند که اطلاعات گرانبهایی را از این سرزمین ناشناخته در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهند. براین اساس می‌توان گفت، آینده‌شناسان یا آینده‌پژوهان، بازیگران کلیدی در فرآیند خلق چشم‌اندازهای ملی، بخشی و سازمانی به شمار می‌روند.
در حقیقت می‌توان آینده‌پژوهی را یکی از گونه‌های علوم و فن‌آوری‌های نرم (Soft Science & Thechnologies) به شمار آورد و از آن‌جا که ثروت حقیقی در جامعه دانش بنیان و دانایی محور (Knowledge based society) آینده، «ثروت نرم» است. بنابراین هر جامعه، سازمان و شرکتی که خواستار تحولات بنیادی است، ضرورتا باید با استفاده از روش‌های مختلف آینده‌شناسی و پیش‌بینی (Forecasting) به کشف ناشناخته‌ها و جهان بپردازد.
● پیشینه علم آینده پژوهی
در زمان جنگ جهانی دوم، کشورهای درگیر درجنگ پی بردند که به علت تغییرات سریع تکنولوژی، ساختارهای قبلی پاسخگوی نیازهای جدید نیست. آمریکایی‌ها دست به ایجاد ساختارهای جدیدی به نام کانون تفکر
(Think Tank) زدند. یکی از مهم‌ترین وظایف آن‌ها این بود که آینده تغییرات را پیش‌بینی کنند. از سال‌های ۶۰ به بعد به تدریج با کتاب‌هایی که به تدریج در این زمینه منتشر شد متون کلاسیک این رشته شکل گرفت و بعد از مدتی به‌عنوان یک رشته دانشگاهی پذیرفته شد. در حال حاضر انجمن‌های زیادی در دنیا در این زمینه فعال هستند و این علم به عنوان یکی از دانش‌های استراتژیک برای کشورها به شمار می‌رود.پیدایش پارادایم آینده‌پژوهی را می‌توان از دو دیدگاه بررسی کرد:
از دیدگاه نخست، ابداع روش دلفی توسط محققان مؤسسه رند (RAND)، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به ظهور روشی علمی و کارآ جهت پیش‌بینی پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی منجر شد.از دیدگاه دیگر تحولاتی که در سه حوزه برنامه‌ریزی استراتژیک، مطالعات آینده و توسعه سیاست (Policy Development) رخ داد، موجب ظهور آینده‌پژوهی شد.آینده‌پژوهی حاصل تلاقی سه دسته از مفاهیم در حوزه‌های مختلف یعنی برنامه‌ریزی یا برنامه‌ریزی استراتژیک، آینده‌اندیشی و توسعه سیاست (سیاستگذاری) است.
● اهمیت آینده‌پژوهی
امروزه سرعت تغییرات آن‌چنان سرسام‌آور است که دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی کنارآمد و اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد اما آیا امکانی برای اطلاع یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعا در مورد آینده هیچ‌چیز قطعی و یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه آینده‌پژوهی است اما اصل دیگری هم با این مضمون وجود دارد که انسان می‌تواند در سرنوشت آینده تاثیرگذار باشد. آینده‌پژوهی فراتر از پیش‌بینی است و دانش شناخت تغییرات است و شناخت آینده از حیاتی‌ترین علوم مورد نیاز هر ملتی است.
● مفروضات آینده‌پژوهی
۱) زمان به صورت یکطرفه و بی‌بازگشت به پیش می‌رود.
۲) هر چیزی که در آینده به وجود خواهد آمد، لزوما امروز یا در گذشته وجود نداشته است (ضرورت اندیشه‌های تازه و نوآوری)
۳) تفکر درباره آینده برای اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. (ضرورت داشتن چشم‌انداز، آرمان و هدف)
۴) آینده به طور کامل از پیش تعیین شده نیست (برخی آینده‌ها بهتر از بقیه هستند)
● پنج دیدگاه کلی آینده‌پژوهی
الف) دیدگاه استنتاجی:
پیروان این دسته از روش‌ها معتقدند که آینده، ادامه منطقی گذشته است بنابراین کسی که روندهای گذشته را به خوبی شناسایی کند می‌تواند با استفاده از منطق حاکم بر روندهای گذشته، آن‌ها را به سمت آینده گسترش داده و بهترین پیش‌بینی ممکن را به دست آورد. روش‌های تحلیل روند (Trend Analysis) در این دیدگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ب) دیدگاه تحلیل الگوها:
دراین دسته از روش‌ها اعتقاد بر این است که تاریخ تکرار خواهد شد بنابراین بهترین پیش‌بینی در این دیدگاه، از طریق تحلیل مقایسه‌ای و تطبیقی موقعیت‌های گذشته و ارتباط دادن آن‌ها با آینده‌های محتمل به دست می‌آید. تحلیل‌های تاریخی (Historical Analysis) دراین دیدگاه قراردارند.
ج) دیدگاه تحلیل هدف:
پیروان این دسته از روش‌ها معتقدند که آینده توسط باورها و اقدامات افراد، سازمان‌ها و ارگان‌های مهم و کلیدی به وجود می‌آید بنابراین آینده را می‌توان با مطالعه اهداف و آرمان‌های تصمیم‌سازان و افراد مؤثر پیش‌بینی کرد. در حقیقت چشم‌انداز و آرمان‌های افراد و سازمان‌های مؤثر، از آینده محتمل پرده‌برداری می‌کند. ترسیم چشم‌انداز (Visioning) به این دیدگاه اختصاص دارد.
د) دیدگاه آینده‌های متعدد:
به باور پیروان این دیدگاه، آینده‌بینی زمانی اثربخش خواهد بود که طیف وسیعی از روندهای حوادث ممکن شناسایی شده و آینده‌های متعدد و مختلفی را با جمع‌آوری اطلاعات از محیط‌های مختلف به تصویر بکشیم نمونه بارز این دسته از روش‌ها تکنیک برنامه‌ریزی بر پایه سناریوها (Scenarios) است.( دیدگاه مکاشفه‌ای: براین پایه استواراست که آینده به واسطه پیچیدگی‌های حاکم برآن و توأم بودن با مؤلفه‌های اثرگذار بی‌شمار باید از طریق جمع‌آوری هرچه بیش‌تر اطلاعات و استفاده از فرآیندهای نیمه خودآگاه و کشف و مکاشفه شخصی رمزگشایی شود. تکنیک دلفی (Delphi) از جمله این روش‌هاست.
● نتیجه‌گیری
امروزه گام اول برنامه‌ریزی با تدوین چشم‌انداز شروع می‌شود و چشم‌انداز به زبان ساده یعنی تابلویی از آینده مطلوب. بدون داشتن اطلاعات کافی از آینده، چشم‌اندازها در هر سطحی نمی‌توانند قابل اتکا و اعتماد باشند بنابراین ضرورت آینده‌شناسی و آینده‌پژوهی به منظور جهت‌دهی به سرمایه، تکنولوژی، نیروی انسانی و صرف وقت و هزینه بیش از پیش آشکار می‌شود. در همین زمینه پیشنهاد می‌شود کانون‌های آینده‌پژوهی در نهادهای اقتصادی کشور به منظور ترسیم چشم‌انداز ۲۰ ساله تحولات این عرصه، راه‌اندازی شود تا با تجزیه و تحلیل روندها و تغییرات و با در ‌نظر ‌گرفتن مقولاتی نظیر جهانی شدن (Globalization) و الحاق به سازمان تجارت جهانی (WTO)، بتواند ایران را آماده رویارویی با نیازها و خواسته‌های آتی کند زیرا فقط در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامه‌ریزی شده و مدبرانه جمعی می‌توان امید داشت که ایران در مسیر تحقق آرمان‌های سند چشم‌انداز به کشوری توسعه‌یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی، فن‌آوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین‌الملل تبدیل شود.
بهروز اسدنژاد
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید