جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انتخابات پارلمانی عراق و اقلیت های دینی


قبلا نهاد نماینده اهل سنت یعنی «هیات علمای مسلمین عراق» اخطار داده بود چنانچه نیروهای امریكایی به فلوجه حمله كنند ، انتخابات را تحریم خواهد كرد.اكنون گفته می شود كه این هیات شرط خود را تغییر داده و شركت اهل سنت را در انتخابات مشروط به تعیین جدول زمانی برای خروج نیروهای امریكایی از عراق كرده و در عین حال این نظر را ابراز كرده چنانچه دولت شیعی آینده عراق ، جدولی برای خروج نیروهای امریكایی تعیین كند، از روی كارآمدن چنین دولتی استقبال خواهد كرد!.در واقع ، دامن زدن به بحث شیعه و سنی در عراق ، جزو راهكارهای فریبنده و قابل تاملی است كه در حال حاضر از سوی محافل مشكوك در این كشور دنبال می شود.شاید شاه عبدالله ، نخستین مقام رسمی است كه با اظهارات یك ماه پیش خود در زمینه تشكیل دولت شیعی در عراق ، این مبحث را مطرح كرده است.طبعا ، ارزیابی های معطوف به پیروزی احتمالی فهرست انتخاباتی مورد حمایت مرجعیت شیعه در عراق ، به دلیل در اكثریت بودن جمعیت شیعه و همچنین ویژگی ائتلافی بودن فهرست انتخاباتی مزبور ، سرمنشاء این قضاوت های وارونه و غیرموجه است.در واقع ، فرض غیرواقعی شاه عبدالله و سایرین بر احتمال روی كارآمدن یك دولت شیعه در عراق استوار است.این در حالی است كه تعیین یك شخصیت برجسته شیعه مانند «عبدالعزیز حكیم» یا «شهرستانی» به عنوان رئیس جمهور یا نخست وزیر ، نمی تواند تعبیری درست از ایجاد یك دولت شیعه تلقی می شود بلكه چنین انتخابی را بایستی متكی بر احیای حقوق تاریخی شیعیان عراق به عنوان بزرگ ترین گروه تشكیل دهنده جمعیت عراق دانست.باید در نظر گرفت كه دامن زدن به این مبحث ، ممكن است اهداف خاصی را دنبال كند از جمله آن ، احتمال قائل شدن یك سهمیه مشخص و تغییرناپذیر برای اهل سنت عراق در ساختار دولتی است.مثلا ممكن است پست نخست وزیری یا معاون اول رئیس جمهوری برای آنان در نظر گرفته شود و ترتیباتی كه در حال حاضر در برخی از كشورهای سابقا مستعمره رواج دارد ، در مورد ساختار آینده نظام سیاسی عراق ، اعمال شود.
طبعا چنین امری برخلاف آموزه های دمكراسی است و هیچیك از طبقات مردم عراق نباید راضی به اعمال چنین ترتیباتی كه نشاندهنده وجود امتیاز خاصی برای یك طبقه مشخص دینی ، اجتماعی و... است ، رضایت دهند.جالب تر این كه كسانی كه امروزه مدعی حمایت از اهل سنت در عراق هستند ، هیچگاه تلاش نكردند حقوق آنان در نظام سیاسی ضد دینی و ضد مردمی حزب بعث و صدام ، حفظ شود ، بویژه این كه هیچكس نمی تواند در مورد ماهیت سكولار و غیر دینی آن رژیم و دشمنی و عداوت آن با علما و روحانیون مسلمان ، بویژه مرجعیت شیعه ، تردید به خود راه دهد.
ازاین رو پادشاه اردن كه امروزه در صف مقدم حامیان اهل سنت عراق قرار گرفته است ، چرا در آن سالها از سركوب اسلام گرایی در عراق ، انتقاد نكرده است؟ و آیا می توان شكی در مورد هم پیمانی و همدستی رژیم های اردن و عراق در سركوب مسلمانان و بویژه شیعیان ، داشت؟ در واقع یكی از مشكلات كنونی عراق ، دخالت های بیجا و بی ربط برخی از كشورهای عربی در امور داخلی این كشور است.به طوری كه برخی از همین كشورها، از موضع قیمومت و سرپرستی برخی از اقلیت های دینی و اجتماعی عراق ، رفتار كرده و گویی ، درصدد تحمیل نظرات خویش بر آن اقلیت هستند تا بتوانند، بموقع ، از ترتیبات سیاسی در داخل نظام سیاسی عراق ، به نفع خود استفاده كنند.شكی نیست شیعیان و اهل سنت ، سالیان دراز در كنار یكدیگر در سرزمین پهناور بین النهرین زندگی كرده اند و شواهد تاریخی نشان می دهد كه كمترین اختلاف میان آنان وجود داشته است.اكنون شخصیت های اهل سنت عراق در پی بازسازی درونی خود ، بر اساس همین تجربه زیست مشترك با شیعیان است كه می تواند سرنوشت روشنی برای آینده عراق رقم بزند.