یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

چرا و به چه دلیل منشور جهانی دانشجویی بوجود آمد و تهیه و تدوین گردید


چرا و به چه دلیل منشور جهانی دانشجویی بوجود آمد و تهیه و تدوین گردید
بدون تردید قرن بیستم عصر دگرگونی های بنیادین در تمامی عرصه های زندگی انسان مخصوصا زندگی اجتمائی و سیاسی او بوده است. آگاهی فزاینده انسانها نسبت به محیط پیرامون خویش ، تاسیس سازمانهای جهانی و منطقه ای ، پیدایش احزاب سیاسی توده ای و سیاسی تر شدن برخی نظامهای فکری و مذهبی قدیم در واکنش به مسائل عصرجدید و پیدایش مدرنیسم ، فروپاشی امپراطوری ها ، پیدایش جنبشهای انترنا سیونالیستی و .... از مولفه های این عصرند.
اما درآستانه قرن بیست ویکم، دغدغه صلح وامنیت - که ازآغازهمزاد بشربوده و می باشد – دغدغه ای که جهانشمول و پررنگ درزندگی انسانها گردیده است . مسئله ای که هم اکنون به شمشیری دولبه می ماند و پس ازدو جنگ جهانی خانمانسوزبشربا این پرسش اساسی مواجه شد که چگونه می تواند به صلح ، امنیت و نظم مطلوب ، باحفظ هوبت های محلی دست یابد. با تاسیس جامعه ملل پس از جنگ جهانی اول و ناکارامدی و انحلال آن با بروز جنگ جهانی دوم سازمان ملل تاسیس گردید. اما اکنونپس از بیش از نیم قرن در مورد جنگ اسرائیل با حزب ا... لبنان درکنار سکوت جامعه جهانی درآغاز جنگ نا کارآمدی سازمان ملل متحد خبر از تحولات جدیدی در دیپلماسی و روابط بین الملل در جهان ، پیرامون مسئله امنیت و صلح می دهد.
از نقطه نظر نگارنده برای دستیابی به صلح و امنیت مطلوب باید به دو اصل توجه بسیار کرد :
۱) اینکه بدانیم پاسیفیسم ، حقوق یشر و امنیت ، همواره در هر عصری ، با توجه به مولفه های قدرت مربوط به عصرخود قابل بررسی ، مصالعه و تحقق است. بدین معنی که برای دست یابی به امنیت مطلوب جامعه یشری باید بدانیم مولفه های نوین قدرت و هژمونی و بازیکران اصلی چه کسانی هستند و منافع این بازیگران و صاحبان قدرت تا چه حد با منافع جامعه جهانی همخوانی و همنوایی داردو در تضاد نمی باشد.
۲) اینکه بدانیم در یک نگاه رئالیستی - و درعین حال دربرخی نقاط ایده آلیستی منطق گرا وعقلانی- نباید ونمی توانیم در پی خیر مطلق باشیم. انچه قابل تحقق و دست یافتنی تر م نماید شر محدود است . پس ضمن در نظر داشتن دستیابی به صلح وامنیت مطلوب به عنوان یک آرمان در صددیم در دنیای واقعی بشر را محدود و محصور کنیم.
دراندیشه مارکس ، به نظر می رسد که بازیگران اصلی سیاسی ، طبقات اقتصادی باشند که منافع آنها درتضاد با یکدیگر است. نزاع سیاسی درنتیجه افزایش آگاهی طبقات ازمنافع انها وهم بروزتغییرا ت درموقعیت نسبی آنها بعنوان نتیجه آنچه امروزه به نام « توسعه اقتصادی » شناخته می شود، حادترمی گردد؛ پیش بینی مارکس ان بود که نظام سر مایه داری نیز به نوبه خود به دلیل تناقضات درونی اش که منجر به پیروزی یک طبقه برتر جدید یعنی پرولتاریای مبارز که هم پر شمار ترند و هم یه نحوی فزاینده بهتر سازمان یافته اند ، شکست خواهد خورد .
اما آنجه دارندورف (Dahrendorf-۱۹۵۹) و دیگرا ن استدلال کرده اند ، مارکس زمانی دست به قلم بوده که در آن، تنها پیمانکاران سرمایه دار و کارگران غیرماهرتولید انبوه ، حضور داشتند. این تقسیم ساده دیگربرای برای یک نظام تولیدی که درآن کارکردهای سرمایه میان سهامداران ومدیران حرفه ای تقسیم می شود وکار نیزمیان حرفه ا ی های ماهروکارگران غیرماهرمیان یقه سفیدهای کارمند اداری و کارکنان تولید وامثال آنان تقسیم گردد، کافی نیست. بدون تردید دراندیشه مارکسیسم مفاهیم و تقسیمات « طبقه ای » باید مورد تفسیر قرار گیرد تا شامل همه جنبه های سیاسی مربوط ف مثلا سیاه/ سفید ، بیکار/ شاغل ، طرفدارفوتبال / غیرطرفدار و..... گردد. افزون اینکه تداخل این تقسیمات ، در ایجد پدیده « رای شناور» و ثبات نظامهای سیاسی کثرت گرا ، سهیم بوده است.
از طرفی تمر کز مارکس بر شیوه تولید کارخانه ای تولید انبوه ف اساسا برای ظهور « اقتصاد اطلاعاتی » نا منا سب است . اینک نقسیم اصلی در اقتصاد و جامعه به گونهای ملاحظه می شود که تمرکزآن برروی فناوری مسلط اواخر قرن بیستم و اویل قرن بیست و یکم یعنی پدیده فناوری اطلاعات می باشد. از این رو طبقه مسلط در حال ظهور ، طبقه « کارگران دانش » است که فناوری را کنترل می نماید.
بی شک دست کم گرفتن اهمیت اقتصادی، اجتماعی دانش علمی و دستکاری ان از خلال فناوری اطلاعاتی ، در چرخش قرن بیستم – ورود به قرن ۲۱ – پدیدهای مشکل مینماید. در سده های هفدهم و هجدهم مخترعان ، اغلب افرادی عملگرا بودند که تحت تاثیر وضعیت تجربی و اختراعی زمان فرار داشتند. اما ضرورتا از پیشرفته ترین نظرریههای علمی استفاده نمی کردند. هر جند که پیشرفت های جدید تر مانند رادیو ، انرژی اتمی و محاسبات الکترونیکی از جنبه نظری ، همه قبل از گروههای دانشمندان و فناورانی که آنها را در قالب های علمی درآوردند ، توسعه یافته بودند. وارسی های علمی . حرفه ای به شکل فزاینده ف برای این منظور بوجود امده بود کهدر ارتباط با مسائل تجاری واجتماعی باشد تا آنکه توانایی هماهنگ سازی گروههای با کیفیت بالا و متخصصان دااری اطالعات کافی ف به صورت پدیدهای اساسی برای موفقیت ( در زمینه های مختلف ) خواه در توسعه بخشیدن به نسل یعدی سلاح ها، سیستمهای ضد موشک یا نسل بعدی کالاهای مصرفی در اید. افزون بر تولید ، استخدام و مهاهنگی تخصصهای انسانی ، پدیده فن آوری اطلاعاتی ، ارائه و برقراری ارتباطاب اطلاعاتی مو رد استفاذه در میکرو چیپ ها ف به شکل فزاینده نسبت به چنین عملیاتی، حالت محوریپیدا کرده است. امروزه هردانشمند و کارگر حرفه ای برروی میز خود یک رایانه دارد.
فن آوری اطلاعاتی از خلال استفاده از دستگاههای خودکار و شبکه های الکترونیکی می تواند به عنوان جایگزین سریع نیاز به تمرکز شمار زیادی از کارگران تولیدی کارخانه در مراکز شهری مورد لحاظظ قرار گیردف لذا موجب کا هش قدرت طبقه کارگر است . از طرفی برخی اقتصاددانان تا انجا پیش رفته اند که پیشنهاد می کنند اطلاعات چهارمین عامل اصلی تولید در کنار سه عامل سنتی زمین ف کرگر و سرمایه است.
بدین سان که آورده شد ف فن آوری اطلاعاتی را به عنوان نقطه محوری توسعه های اجتماعی و اقتصادی در قرن بیست و یکم می توان مورد لحاظ قرارداد زیرا این مسئله ازقبل به عنوان عامل تغییر دهنده تجارت ، جامعه و حکومت به حساب می آید. فن آوری اطلاعات ، یک فن آوری فراگیر است ، رایانه ها دستگاه هایی با مصارف عمومی هستند که در انجام هر نوع عملیاتی که بتوان آن را در قالب مجموعه ای از مراحل منطقی (یک الگوریتم ) خلاصه نمود به کار گرفته شود. فن آوری اطلاعاتی را می توان به صورتی کاملا مطمئن پیش بینی کرد تا با توجه به تمایل تاریخی آن به کاهش قیمت و افزایش قدرت حافظه و سر عت هر چه بیشترآن را به شکل فزاینده در سده بیست و یکم مورد استفاده قرار داد.
اما آیا این مسئله به این معنی است که جامعه پسا صنعتی و اقتصاد اطلاعاتی ، احتمالا موجب تقویت « سیاست اطلاعاتی » یعنی جامعه ای که در آن قدرت در دست گروهی است که کنترل دانش و فن آوری آن را در اختیار دارند خواهد شد؟
اطلاعات و دانش درمعنای وسیع خود می تواند منبع اساسی از قدرت در قرن بیستو یکم باشد اما کنترل آن ، هنوز به طورعمده در دست گروههایی مانند شرکت های تجاری ، وزارتخانه ها و دانشگاه ها است . منبع جدیدی از قدرت ، مطمئنا به خلق فرصتهایی برای دلالان قدرت با هدف معامله و گفت و گو بر روی آن می انجامد اما تعیین کننده اینکه جه کسی حکومت می کند ، نیست.
شاید با چنین پنداشتی ف علم و فنآوری اطلاعات رقابتی که ، صف بندی نوین و تضادهای جدیدی را در سالهای آتی برای جهانیان در پی خواهد داشت و شاید دررقابت میان دول در قدرت بین الممللی آنان ، شاهد چهره نوینی از رقابت و همکاری باشیم‌ ، بدان معنی که اطلاعات ، دانش و تکنولوژیهای نوبن ، به عنوان پارادایم های نوین چهره نوین رقابت ، امنیت و همکاری خواهد شد.
به منظور دستیابی به صلح و امنیت باید صاحبان قدرت و بازیگران سیاسی ، عانلان و سرچشمه های قدرت ف نظم جهانی و... را مورد مطالعه قرار داد و بررسی نمود. درآنچه تاکنون گفته شد شناسایی کلی از پارادایم های نوین قدرت در عصر بیست و یکم است .
نوام چامسکی در کتاب « کنترل رسانه ها » از نقش رسانه ها برافکارعمومی سخن می گوید و از رسانه ها یی که دردست صاحبان قدرتمند به عنوان همان چماق های رژیمهای دموکراتیک بر سر مردما نشان یاد می کند . از طرفی چناچه گفته شد اکنون پس از نیم قرن از عمر سازمان ملل متحد (UN) در مورد جنگ اسرائیل با حزب ا.. . لبنان در کنارسکوت سکوت جامعه جهانی در آغازجنگ ناکارآمدی سازمان ملل متحد و شورای امنیت به عنوان مدعیان مدافعان صلح خبراز دوران جدیدی در دیپلماسی و رابط بین المل در جهان، پیرامون مسئله امنیت و صلح می دهد. در حال حلضر تروریسم امنیت انسانی ، حقوق بشر و حقوق بین الملل و ..... تعارف شفاف و و قاطعی ندارندو به همین دلیل قدرتهای جهانی ، هر آنچه که در جهت منافع خودشان باشد ، تفسیرهای متفاوتی از آن ارائه میدهند. البته ، سازمان ملل متحد بر خواسته از دولتها بود ، که نه دولتهایی آنچنان به مفهوم واقعی ، برخواسته از ملتها به مفهوم دولت – ملت ( در برداشت وستفالیایی ) آن.
چنانچه خاطر نشان شد جهت دستیابی به صلح ، امنیت و نظم مطلوب باید پارادایمهای نوین قدرت و امنیت را بررسی کرد و دانست که بازیگران اصلی و موپر برامنیت ، قدرت ، و صلح چه کسانی هستند ودر مجموع اینکه آیا می توان در سرتاسر جهان یک احساس نسیتا مشترک ، قابل اتکا و بویژه عینی میا تمامی انسانها بوجود آورد تا به منظور اعتلا و حفاظت از آن همکاری و تلاش را قالبی برای رقابت مصلحانه در میان خود بر گزینند.
منشو ر جهانی دانشجویی بر پایه چنین تفکراتی بنا شده و معتقد است پارادایم نوین قدرت در عصر کنونی « دانش، اطلاعات ، علم وتگنولوژی و نانوتکنولوژی » (Knowledge , Information , Science , nanotechnology ) است و لذا بازیگران اصلی ای که می توانند از شمشیر دولبه علم و دانش درجهت صلح و امنیت استفاده کنند _ با توجه به مسئله آموزش مادام العمر و دانشجوی مادام العمر _ ، دانشجویان متعهدی عاری از ایدئولوژی و آگاهی های کاذبی هستند که در صدد کمک به شناخت جهان و جایگاه انسا ن ها درآن و توسعه « اندیشه دانایی محور و اندشه ترقی » (Knowledge based idea & Progress idea) هستند .از این لحاظ محیط زیست و حفاظت از آن به عنوان اولیت مولفه مشترک ، جهت ایجاد احساس مشترک میا ن انسانها و استفاده و به کارگیری علم و دانش در جهت منافع تمامی بشر ، به عنوان دومین مولفه مشترک جهت ایجاد یک احساس مشترک میان تمامی انسانها به منظوردستیابی به صلح و امنیت مطلوب انسانی در تمامی جهات زندگی بشر می باشد.
بین لحاظ دانشگاه به عنوان بستر پرورش و تربیت آن دانشجوی متعهد ضمن اعتقاد به آزادی های علمی آزادی بیا ن و استقلال دانشگاه درعین پاسخگویی به ضرورتها و نیازهای جامعه و بشر و به نقد کشیدن خود ، جامعه ، سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ و..... می بایست :
ـ از خود فروشی خود – دانشگاهها – یه پیشنهادات اقتصادی بخش صنعت و بازار
ـ مطیع اوامر حکام در راس قدرت بودن
ـ به مثابه برج عاجی که جایگاه پرداختن به امور غیر علمی ، بطنی و عمل کردن
و........( که در منشور آمده است) به جد اجتناب و دوری ورزد.
در نهایت آنچه در این مقاله گفته شد مقدمه ای بو د بر جرایی و چگونگی منشور جهانی دانشجویی. لازم است تا در بخش دیگر ، مقاصد اصول و ارزشهای جهانشمول در منشور جهانی دانشجویی د زمینه های سیاسی ، علمی ف اقتصاذی ، فرهنگی و..... و نیز جایگاه وا قعی دانشگاه در عصر حاضر ( عصر دانایی وتوانایی ) را تعیی نو تبیین نمییم .
رضا رضایی (مصدق)
طراح و تئورسین منشور جهانی دانشجویی ( USC )
Universal student charter
دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان