سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خاطره ای خواندنی از حضرت امام خمینی


خاطره ای خواندنی از حضرت امام خمینی
نگاهی اجمالی به زندگانی همه پیامبران الهی و ائمه معصومین و همه مصلحان واقعی این حقیقت را برای آدمی عیان می سازد که اعتقاد به توده های مردم و قشر مستضعف جامعه نه به عنوان ابزار سیاسی برای رسیدن به قدرت بلکه یک اعتقاد و باور قلبی است که با تمام وجود در کردار گفتار و عمل آنان متجلی گردیده و بدین سبب دعوت آنان همواره با استقبال توده های محروم و ستمدیدگان مواجه بوده است . اینکه امام خمینی (ره ) نهضت دینی خود را با مردم و برای مردم آغاز و به پیروزی رسانده است ناشی از همین باور و ایمان قلبی ایشان است .
اگر معظم له می فرمود : « گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد پیش خدای تبارک و تعالی کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد و یک موی این سر کاخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد. » باوری است که حضرت امام در طول حیات پر برکت خویش به آن پایبند و آنرا عملی کرده است . خاطره زیر عمق اعتقاد امام به توده های زجر کشیده و محروم را به خوبی ترسیم کرده است .
« مرحوم آقای اسلامی تربتی که همسایه امام در قم بود نقل می کردند : روزی با امام در حال رفتن به درس مرحوم آقای شاه آبادی بودیم فصل زمستان بسیار سردی بود. از کنار مدرسه حجتیه عبور می کردیم که دیدیم خانمی کنار رودخانه نشسته و لباس می شوید (نمی دانم مال خودش بود یا کلفت بود) می دیدیم که یخهای رودخانه را می شکست و کهنه می شست بعد دستش را از آب بیرون می آورد و مقداری با دمای بدنش گرم می کرد و دوباره می شست . امام قدری به او نگاه کرد و بعد به من فرمود : شما بروید بعد من می آیم . عرض کردم : چه کاری دارید اگر امری هست بفرمایید. گفتند : نه شما بروید و خودشان ایستادند و به کمک آن خانم لباسها را شستند و کنار گذاشتند و چیزی هم یادداشت کردند که بعد معلوم شد نشانی آن خانم مستمند را از او گرفته بودند. هر چه از ایشان پرسیدم قضیه چه بود می فرمودند : چیزی نبود. بعد معلوم شد به آن خانم گفته اند : شما بیایید منزل من دستور می دهم آب گرم کنند و شما دیگر اینجا نیایید و با آب گرم لباس بشویید و خود من هم کمکتان می کنم . »
ثناصر سعد
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید