جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


آلبوم‌هایی که نباید ماندگار می‌شدند


آلبوم‌هایی که نباید ماندگار می‌شدند
آلبوم های موفق گروه های موسیقی غالباً با یک اجماع نسبی مورد توجه بسیاری از منتقدان و دوستداران موسیقی قرار گرفته اند، ولی هر از گاهی نیز افرادی (چه بسا از دست اندرکاران عالم موسیقی) همین آلبوم های بزرگ را مورد شدید ترین انتقادها قرار می دهند.
مقاله زیر مصاحبه «پل لستر» از روزنامه گاردین با عده ای از دست اندرکاران عالم موسیقی (نام افرادی که در پایین نام آلبوم آمده است و آن آلبوم را به عنوان اثر بدی که بی خودی بزرگ شده انتخاب کرده اند) در خصوص همین موضوع است( البته تعدادی از آلبوم هایی که برای خوانندگان کمتر آشنا بوده حذف شده اند). لستر در مقدمه می نویسد؛ «تا به حال شده که گول بخورید؟ فکر کنید که اثری کلاسیک و عالی را می شنوید، ولی آن آلبوم چیزی جز یک مشت صدای درهم و برهم نباشد...»
● آلبوم Never Mind اثر گروه نیروانا
وین کوین (وین مایکل کوین خواننده اصلی، گیتاریست و از ترانه سرایان گروه آلترناتیو راک The Flaming Lips))؛ بهتر است که آلبومی را زیادی بالا ببریم تا اینکه بی دلیلی آن را پایین بیاوریم. البته این تقصیر موزیسین های نیروانا نیست که این آلبوم اینقدر مورد توجه قرار گرفته است، بلکه مقصر اصلی طرفداران و منتقدین هستند.
شما نمی توانید در مدت زمانی طولانی به این آلبوم گوش کنید به خاطر آنکه بسیار شبیه کارهای معمولی گروه های متوسط راک است. تا به حال هرگز نشده که این آلبوم را گوش کنم و آن را تحسین کنم. بلکه همواره با گوش کردن آن عذاب هم کشیده ام. به نظرم جایگاه بالا و تقدس کرت کوبین بر این آلبوم سایه انداخته است. اگر «آلیس این چینز» این آلبوم را خوانده بود، همه به او می خندیدند، ولی چون کرت کوبین آن را خوانده همه تقدیرش می کنند.
اشعار متکبرانه کوبین به نظرم بر تصویر گروه غالب شده و به سختی می توان آنها را از هم متمایز کرد. واقعاً می توان هرگز به این آلبوم گوش نکرد، به نظرم آلبوم های «سفید کردن» و «هنوز زاده نشده» آلبوم های بسیار بهتری هستند. نمی دانم که چرا مردم فکر می کنند که با یک آلبوم بسیار قوی و عجیب و غریب روبه رو هستند، با این حال پیشنهاد می کنم که هر بار که به این آلبوم گوش کردید از خود سوال کنید که واقعاً این چه گروهی است که صداهایشان شبیه گروه «نیکل بک»۱ است؟ و دوم اینکه این همه استفاده از مواد مخدر برای چیست؟
● آلبوم Sgt Pepperصs Lonely Hearts Club Band اثر بیتلز
بیلی چالدیش (هنرمند، نویسنده، شاعر، عکاس، فیلمساز، خواننده و گیتاریست انگلیسی، نام اصلی او استیون جان همپر است)؛ من یکی از طرفداران بزرگ بیتلز هستم - زمانی که چهارساله بودم یک کلاه گیس بیتلزی و یک گیتار بیتلزی داشتم - با این وجود وقتی می گویم که آلبوم گروهبان پپر آغازی برای نابودی راک اند رول است، می دانم که درباره چی حرف می زنم. چیزی که در این آلبوم نیست، انرژی و سرزندگی است و راک اند رول با همین هاست که معنی می یابد. بیتلز قربانی موفقیت خودش شد. همان روزی که این آلبوم در بازار ارائه شد آن را خریدم که یک ایده آل برای پسری هفت ساله است. ولی این روزها هر بار که به این آلبوم گوش می دهم با خودم فکر می کنم که این آلبوم مرگ بیتلز راک اند رول خوان و تولد بیتلزی همه پسند تر بود، معامله ای بزرگ که به سختی می توان آن را باور کرد.
مشکل اصلی در این آلبوم، مشکلات روحی و هیجانی سر پل مک کارتنی با آن غرور زیاد و به تصویر درآوردن بدبختی های دیکنسونی اش است. (برخلاف عده بسیاری معتقدم که فرد تاریک گروه مک کارتنی بود، نه جان لنون، چرا که او بود که ترانه های غمگین و وحشت زا می نوشت.) چیزی شبیه یکشنبه ها در تمام دوران مدرسه. آلبومی بسیار پیچیده و تاریک برای هر انسانی که نقطه روشن کوچکی در زندگی اش دارد. این آلبوم به هیچ وجه بزرگترین آلبومی که تا به حال تولید شده، نیست (اشاره به لیست معروف رولینگ استون) و در حقیقت بدترین آلبوم بیتلز تا آن روز است.
● آلبوم «ورود» اثر گروه آبا
سایابهن دانگی (خواننده، نوازنده و ترانه سرای زن انگلیسی و از افراد تشکیل دهنده گروه پاپ سوگوبیب)؛ من عاشق بیتلز، بیچ بویز و برت بچرچ هستم و تمام سازندگان بزرگ موسیقی پاپ، اما یک چیز در مورد آبا وجود دارد که از آن متنفرم.
به نظرم آبا به هم نسلان من زور می گفت، در حالی که رنج های آن زمان وجود داشت و احتیاجی به کشف های آبا نداشت. من به واسطه مادرم با پینک فلوید و جیمی هندریکس آشنا شدم، شاید اگر من هم اول با آبا آشنا شده بودم آنها را بیشتر دوست داشتم. به نظرم آلبوم «ورود» آلبومی خسته کننده است، گرچه که آنها از جذاب ترین ملودی های موجود استفاده کرده اند، ولی آهنگ «آهنگ مرغک»۲ نیز جذاب است،
● آلبوم «نیمه تاریک ماه» اثر گروه Pink Floyd
جایندر سین (خواننده، ترانه سرا و نوازنده دïهلک (شبیه و کوچک تر از دïهل) و پایه گروه کرنرشاپ)؛ این آلبوم مجموعه ای از تجربیات آزمایشگاهی است که به گونه ای البته دقیق در کنار هم قرار گرفته اند. و البته طنزی هم در پس داستان این آلبوم نهفته است که آن وجود آهنگ هایی تا این حد تجربی مانند آهنگ «پول» در این آلبوم و فروش فوق العاده زیاد این آلبوم است. دیگر طنز ماجرا جبهه گیری همیشگی موزیسین های سرآمد، پیشرو و سالم این گروه علیه انسان های ماشینی است اما استفاده بی حد و حصر آنها از تکنولوژی خود آنها را به سمت ماشینی شدن برده است.
من بسیار کارهای ابتدایی پینک فلوید را تحسین می کنم خصوصاً کاری که با «جو بوید»۳ انجام داده بودند. اما به نظرم این آلبوم آنها سراسر مملو از ایده ها و مفهوم های پفکی است. در نهایت اینکه به نظرم بسیار آلبوم معمولی و پیش پاافتاده ای است و حرف چندانی برای گفتن ندارد. به نظرم گروه «ریدیو هد» امروز آنچه آنها قبلاً می گفتند را می گوید و پینک فلوید قرن ۲۱ است.
● آلبوم «زن لس آنجلسی» اثر The Doors
کریگ فین (خواننده و نوازنده گیتار امریکایی)؛ در امریکا وقتی شما بزرگ می شوید در تمام تفریحات خود تحت تاثیر گروه دورز قرار می گیرید. مردم فکر می کنند که جیم موریسون درخشان ترین شاعر راک اند رول است، اما برای من کاملاً متفاوت است، زیرا به سختی می توانم صدای او را تحمل کنم. چرا که به نظرم پیچ و تاب های موریسون و موسیقی اش بیشتر شبیه یک بی سروپای الکلی است تا یک شاعر فرزانه و منتقد.
و اما غیرقابل تحمل ترین چیز در این آلبوم متعلق به آخرین آهنگ آلبوم، «سواران بر توفان» است و آن جایی که می گوید «قاتلی در جاده است / مغزش مانند وزغ پیچ می خورد» که مطمئناً بدترین سطر ترانه های تاریخ راک اند رول است. من لس آنجلس را دوست دارم ولی تصویری که دورز از آن ارائه می دهد بسیار پفکی و چاق است. مرگ موریسون باعث شد او مقامی اسطوره ای پیدا کند، اما این مقام هم نمی تواند مرا مجبور کند که به موسیقی او گوش دهم. تا جایی که اگر رادیو هم آن را پخش کند، من کانال را عوض می کنم.
● صداهای پت (حیوانات خانگی) اثر گروه The Beach Boys
لوک پریچارد (خواننده اصلی و گیتاریست انگلیسی گروه کوکس)؛ به نظرم در بین تمام آلبوم هایی که به نوعی مربوط به دوران کلاسیک هستند، این یکی از ضعیف ترین آلبوم هاست. گرچه که یکی از بهترین آهنگ های ممکن را به نام «فقط خدا می داند» در خود جا داده است؛ آهنگی غمگین که هنوز هم می تواند بالاتر از این رود. ولی بقیه آهنگ های آلبوم کاملاً مایوس کننده اند. آلبوم «صداهای پت» میلیون ها مایل از آلبوم های مثل «نیمه تاریک ماه» (پینک فلوید) و «گروهبان پًپر...» (بیتلز) فاصله دارد.۴ من ترانه های این آلبوم را تحسین می کنم و می دانم که آلبومی با موضوع پیر شدن است، اما مفهوم کلی آلبوم واقعاً مفهوم جالبی نیست. من از تمام کسانی که به این آلبوم و تمام آهنگ هایش علاقه دارند معذرت می خواهم ولی واقعاً این گونه فکر می کنم.
● آلبوم «رزهای سنگی» اثر گروه The Stone Roses
ادی آرگس (خواننده گروه انگلیسی آرت براد)؛ آنها واقعاً بیش از اندازه تحسین شده اند. این واقعاً من را عصبانی می کند و اصلاً نمی فهمم که چرا هنوز مردم آهنگ های آنها را در کلاب های شبانه اجرا می کنند. گروه رزهای سنگی واقعاً گروه بدی است. همچنین آنها باید بسیار از تمجید های گروه «اïآسیس» ممنون باشند گرچه که تمجیدهای «نوئل گلگر» خنده دار و تعریف های «لیام (گلگر)» شبیه تعریفی که از کارهای پاپ می شود باشد.
به نظرم رفتار آنها بسیار خودخواهانه و متکبرانه است و تمام طرفداران آنها نیز بسیار از خودراضی هستند، چرا که غالباً چیزی ندارند جز اینکه بگویند «تو این کار را درک نمی کنی» در صورتی که من به خوبی کار آنها را درک می کنم و معتقدم که این بسیار مسخره است که آلبوم آنها غالباً در صدر جدول بهترین آلبوم های بریتانیایی قرار دارد. آنها دارند فرهنگ عامه را نابود می کنند.
● آلبوم «همینه؟» اثر The Strokes
ایین ویلیامز (گیتاریست مشهور سبک راک که در حال حاضر عضو گروه بیتلز است)؛ استروکس عده ای بچه پولدار از منطقه شمال شهر نیویورک بودند و پدرشان صاحب یک کمپانی مد. به همین دلیل آنها فکر می کردند که شایسته احترام و تحسین هستند تا اینکه ناگهان یکی از موزیسین های مرکز شهری را برای گروه پانک راک خود انتخاب کردند. کاری که باعث شده آنها، خصوصاً بعد از انتشار این آلبوم تحسین شوند و حتی ناجی موسیقی راک نام گیرند. تلفیق ظاهری ۵ ،۶ تا از سبک های راک و خلق فرمی جدید بود.
موسیقی آنها را می توان پسایازدهم سپتامبری نامید (اشاره به زمان ارائه آلبوم )، چرا که آلبوم شان را زمانی ارائه دادند که همه می خواستند مردم را برقصانند. به نظر می رسد که آنها باعث تولد مجدد راک در انگلستان شده اند، اما ایده های آنها برای قرن ۲۱ و موسیقی راک واقعاً سنتی و محافظه کارانه است. من نمی خواهم در نقد آنها چیزی بیشتر از آنچه تا به حال گفته شده بگویم و تنها به این نکته بسنده می کنم که آنها یک «دوران دوران» جدید هستند و انحطاطی برای هزاره جدید به شمار می روند.
● آلبوم « ماه سایبان» اثر گروه Television
الکس کپرنس (موزیسین یونانی انگلیسی که در حال حاضر خواننده و گیتاریست گروه اسکاتلندی «فرانز فردیناند» است)؛ مردم از ما انتظار دارند که گروه تلویزیون را همان طور که آنها دوست دارند دوست داشته باشیم ولی ما نه آنها را دوست داریم و نه تا به حال دوست داشته ایم. آلبوم « ماه سایبان» از آن آلبوم هایی بود که در ابتدا فکر می کردم دوستش دارم. ولی بعد از چند سال متوجه شدم که اشتباه می کردم و دیگر علاقه چندانی به این آلبوم ندارم. وقتی برای اولین بار این آلبوم را گوش می دهید، به نظر فوق العاده می رسد، گیتارها انگار که با هم مسابقه می دهند و درام به بهترین نحوی از آنها پشتیبانی می کند و مجموعه سازها خالق فضایی رویایی و عجیب هستند.
ولی پس از آنکه دقیق تر به آلبوم گوش می دهید احساس گوش کردن به تعمیرکار بی حوصله ای با صدای خش دارش را دارید که مشغول صحبت کردن در خصوص ویژگی های فنی اتومبیل است. مردم با شور و حرارت زیادی درباره این آلبوم صحبت می کنند، اما دلیلی که باعث شده این آلبوم اینقدر همه پسند شود این است که این یک آلبوم پراگرسیو راک است و تنها می توان دوستش داشت.
البته باید گفت که آنها جزء معدود گروه هایی هم هستند که بدون هیچ دلیل خاصی یک مرتبه می توانند ۲۰ دقیقه تک نوازی گیتار را در کار خود بگنجانند. آنها «گریدفول دد پانک» هستند و من همیشه از این گروه های شلوغ متنفر بوده ام. اشعار «تام وارلاینز» چندان تاثیری بر من نمی گذارد، چرا که همیشه از اینکه ببینم خواننده ای در گروهی ادای شعر گفتن در می آورد ناراحت می شوم. البته من باید مراقب صحبت هایم باشم، چرا که یک بار درباره دروغین بودن شعرهای جیم موریسون گفتم و بلافاصله دیدم که در وب سایت های بسیاری نوشته اند که کپرنس به جیم موریسون ضربه زده و... من به هیچ وجه قصد ضربه زدن به گروه تلویزیون را ندارم و به آنها هم بسیار احترام می گذارم، ولی باید بگویم که آلبوم « ماه سایبان» آلبومی است که بیش از آنچه از آن لذت ببرم آن را تحسین می کنم.
● آلبوم «همه چشم ها به سوی من» اثر، توپک شîکر (PAC ۲)
مارک رانسن، تهیه کننده (تهیه کننده آثار موسیقی، نوازنده انگلیسی و از تشکیل دهندگان گروه آلیو رکوردز)؛ این بزرگترین آلبوم توپک است و احتمالاً اگر از طرفداران موسیقی رپ بپرسید، خواهند گفت بهترین آلبوم سبک هیپ هاپ است که تا به حال تولید شده. اما من هرگز برای موسیقی توپک ارزشی قائل نبودم.
تصدیق می کنم که او درد و رنج فراوانی داشت، ولی هرگز حرف مشخصاً شفاف و صریحی نمی زد، به نظرم «بی.آی.جی بدنام»۵ به مراتب از او بهتر است. مردم غالباً تحت تاثیر صدای توپک هستند، ولی این موضوع اصلاً برای من مهم نیست. هیچ کس در حقانیت توپک شکی ندارد ولی او و بیگی (از القاب بی.آی.جی بدنام) اصلاً قابل مقایسه نیستند.
شکی نیست که توپک بسیار پرکار بود. او در آخر هفته ها ۵۰ آهنگ می نوشت. شاید او می دانست که به زودی خواهد مرد و برای همین بود که اینقدر کار می کرد. آلبومی که ۱۲ آهنگ دارد و شاید فقط یکی از آنها خوب باشد. باب دیلن شاعر گرانقدری است و توپک اصلاً مثل او نیست. امینم نیز جایگاهی شبیه دیلن در موسیقی رپ دارد، ولی توپک به نظرم فقط ناله می کند.
منبع؛ گاردین، ۱۵ ژوئن ۲۰۰۷
پی نوشت ها
۱- Nickelback ، گروه راک کانادایی که از سال ۱۹۹۵ تا به حال فعالیت می کنند.
۲- آهنگ مرغک، آهنگی خنده دار و بامزه (آهنگ هایی که تعمداً این گونه ساخته می شدند) بود که توانست در اکتبر ۱۹۸۱ مقام دوم جدول تک آهنگ های برتر را کسب کند.
۳- جوبوید، تهیه کننده آلبوم های موسیقی که تهیه کنندگی اولین تک آهنگ پینک فلوید به نام «آرنولد لین» را که توسط سید برت نوشته بود برعهده داشت.
۴- جالب است بدانید که در لیست ۵۰۰تایی مجله رولینگ استون که در سال ۲۰۰۴ در خصوص بهترین آلبوم های همه زمان ها منتشر شد، این آلبوم در مقام دوم و پس از آلبوم گروهبان پپر... بیتلز قرار دارد.
۵- The Notorious B.I.G. (۱۹۹۷-۱۹۷۲) خواننده رپ امریکایی
مترجم : کامران معتمدی
منبع : روزنامه شرق