یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خودکامگی لیبرالیسم


خودکامگی لیبرالیسم
● شناخت و غلبه بر آزادی قیم مابانه، تساهل تفتیش گرانه و برابری دستوری
لیبرالیسم ادعا دارد که آزادی و برابری را برای همگان به ارمغان آورده است. ولی جیمز کالب در کتاب خود با نام “خودکامگی لیبرالیسم” با بررسی شرایط کنونی نشان می دهد که لیبرالیسم مصائب فراوانی را موجب شده است. نویسنده، فقر فلسفی لیبرالیسم را بزرگترین علت مشکلات ایجادشده توسط آن می داند. وی برای فراهم کردن مقدمات مرگ لیبرالیسم پیشنهاد می کند که نگرش های سنتی را اقتباس کرده و علایق و آیین هایی که هژمونی لیبرالیسم به شدت تلاش دارد نابودشان سازد را دوباره اختیار کنیم.
روایت معمول این است که در آمریکای پس از جنگ، افول لیبرالیسم همواره با برتری محافظه کاری توام بوده است. ولی نویسنده معتقدست که باید با نگاهی وسیع تر بنگریم و ببینیم که لیبرالیسم بر پیش فرض های فلسفی و تلقیات ما حکمفرما شده است. از نظر وی غلبه لیبرالیسم به معنای خودکامگی لیبرالیسم بوده است، چراکه لیبرالیسم بر عرصه سیاسی-اجتماعی و تفکر علمی مدرن و عقلانیت تکنولوژیک نیز سایه افکنده است.
از سوی دیگر امروزه از نظر خیلی ها این شیوه تفکر تنها شیوه مقبول می نماید و نهادها و باورهایی که با آن سازگار نیستند، در بهترین حالت، آزار دهنده و در بدترین حالت، اهریمنی پنداشته می شوند. از این گذشته، جیمز کالب نشان می دهد که لیبرالیسم بازنمود منافع و نگرش نخبگان اجرایی و تجاری است.
امروزه لیبرالیسم بر مباحثات و نهادهای عمومی سلطه افکنده است. و از سویی رد کردن لیبرالیسم به معنای رد عقلانیت نیز می باشد. ولی مشکل این است که لیبرالیسم نمی تواند سرجای خود عمل کند ودر جایی هم که عمل می کند موجب به بار آمدن خسارت می شود. از نظر نویسنده، تفکر مدرن، راهکار مناسبی برای فهم اموری چون خدا، خانواده، اخلاقیات و روابط اجتماعی سنتی ندارد و از این رو این امور را غیر عقلی، واپس گرایانه و مغرضانه محسوب می کند.
جیمز کالب معتقدست اگر آزادی و برابری را بالاترین اصول در نظر بگیریم امکان تداوم سامان اجتماعی وجود ندارد؛ چراکه استلزامات آزادی و برابری بدون هیچ محدودیتی افزایش می یابد و هر آنچه برای شیوه زیستن کارآمد و قابل تحمل لازم‌است را ازبین می برد. امروزه حساس ترین پرسش سیاسی این است که چگونه از لیبرالیسم فراتر رویم.
از نظر نویسنده بایستی اموری دیگر جایگزین لیبرالیسم شوند. یکی از این مسائل، پذیرش تفاوت انسان هاست. همچنین باید از آزادی و برابری به عنوان اصول عالی، دست بکشیم. پذیرش گوناگونی نیز به معنای مرکزیت زدایی، ابتکارات محلی و رفع تبعیض می باشد. از سوی دیگر باید پذیرفت که دولت بر مبنای مفهومی خاص از خیر قرار دارد و نمی تواند در مورد مسائل مذهبی و اخلاقی، بی‌طرف باشد.
نویسنده گونه ای واکنش سنت گرایانه به لیبرالیسم را به عنوان کارآمدترین راه چاره ذکر می کند.وی استدلال می کند که اشکال سنتی، غیرمتمرکز و غیرلیبرال سازمان اجتماعی از بین رفتنی نیستند و نیز نشان می دهد که چگونه سازمان بندی های انسانی دیگری به غیراز اشکال لیبرالی باز هم پا به عرصه وجود خواهند گذاشت.
نویسنده، در واقع، آزادی، برابری و تساهل را رد نمی کند ولی نکته اصلی از نظر وی این است که این موضوعات، عالیترین اصول انسانی نیستند؛ بلکه باید در زندگی انسانی به دنبال خیر و خوبی باشیم. عدالت و عقل ناب نیز قابل دستیابی نیستند. برای شناخت امور و فهم معنایشان به سنت نیاز داریم و در این صورت می توانیم درباره امور، تعقل کرده و عادلانه با آنان روبرو شویم.
کتاب ۳۳۰ صفحه ای “ خودکامگی لیبرالیسم: شناخت و غلبه بر آزادی قیم مابانه، تساهل تفتیش گرانه و برابری دستوری” اثر جیمز کالب در ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ میلادی توسط انتشارات Intercollegiate Studies Instituteمنتشر شده است.

نویسنده: جیمز کالب
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید