شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

شکلات - chicolat


سال تولید : ۲۰۰۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دیوید براون، کیت گلدن و لسلی هالران
کارگردان : لاسه هالستروم
فیلمنامه‌نویس : رابرات نلسن جیکوبز، برمبنای رمانی نوشته جوآن هریس
فیلمبردار : راجر پرات
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچل پورتمن.
هنرپیشگان : جولیت بینوش، جانی دپ، جودی دنچ، آلفرد مولینا، لنا اولین، کحاری آن ماس، هیو اوکانر، پیتر استورمار و ویکتوئار تیویزول.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه.
صدا :


سال ۱۹۵۹. زنی ناشناس به‌نام ̎ویان̎ (بینوش) به اتفاق دختر کوچکش، ̎آنوک̎ (تیویزول) به شهرکی فرانسوی نقل مکان می‌کند که کلیسای کاتولیکش، اعمال و رفتار ساکنانش را تحت نظارت خویش دارد. ̎ویان̎، چند روزی ـ و درست پس از آغاز ایام روزه ـ یک مغازهٔ شکلات فروشی نزدیک کلیسا باز می‌کند. در حالی که چنین موقعیتی انتظار می‌رود که مردم دهکده از لذت‌های دنیوی پرهیز کنند، ̎ویان̎ آنان را با شکلات‌های نامتعارف و خوشمزه‌ای که درست کرده، وسوسه می‌کند که هیچ یک از مشتری‌ها توان مقاومت در برابرشان را ندارند. هر روز که می‌گذرد، افراد بیشتری از در و همسایه در برابر خوراکی‌های گناه‌آلود خوشمزه‌اش به زانو در می‌آیند، ولی ̎کنت دو رنو̎ (مولینا)، شهردار شهر، اصلاً از روند اوضاع راضی نیست و پیش از آن‌که ̎ویان̎ مردم شهرش را بیشتر وسوسه نکرده، مقدمات اخراجش را تدارک می‌بیند. اما ̎ویان̎، بیدی نیست که با این بادها بلرزد و به کمک یک تازه‌وارد دیگر، کولی خوش‌سیمائی به‌نام ̎روکس̎ (دپ)، به فکر برپا کردن ̎جشنوارهٔ بزرگ شکلات̎ در روز عید پاک می‌افتد...
● شکلات یادآور سنتی قدیمی در هالیوود است. فیلم‌هائی آمریکائی که داستان‌شان در فرانسه می‌گذشت و در آن‌ها بازیگران، کلمات انگلیسی را با لهجه‌ای فرانسوی ادا می‌کردند و اغلب خیلی زود موفق می‌شدند برناباوری تماشاگر غلبه کنند. چه فیلم در پاریس می‌گذشت و چه در ولایت‌های کوچک و گم‌نام فرانسوی، حس ̎سرزمین اروپائی̎ جائی دور از آمریکای پر شروشور و جنجال‌طلب، اصل بود. خلق و خوی فرانسوی با مهر، طنز و گاه وسواس نگریسته می‌شد. سرزمین اروژائی با خود حسی از بهشت روی زمین می‌آورد. جائی که آرامش و ثبات یک زندگی سنتی و عادت شده، اصل بود. هالستروم با شکلات هوشمندانه راه احیای آن سنت ̎فرانسه̎ استودیوئی را می‌یابد. و این راه، چیزی جزء خلق یک دنیای خود کفای نازنازی، دنج و مطبوع نیست. شکلات به یک قصهٔ ژریان ساده می‌ماند که در یک شهر کوچک فرانسوی می‌گذرد. قصه‌ای که بی‌هیچ شرم و ابائی از عام یا تکراری بودن، تعریف می‌شود و راوی‌اش چنان‌که در پایان می‌بینیم ̎آنوک̎ کوچولو است. ترکیب تلقی‌های فرهنگی فرانسوی / آمریکائی از همان توصیف اولیهٔ شهر آغاز می‌شود (که کلمهٔ آرامش هم به فرانسه و هم به انگلیسی ادا می‌شود). در این‌جا، هرکس جا و مکان خود را می‌شناسد و بدان راضی و قانع است. باد سرد شمالی، نمایندهٔ عنصر فانتزی خجالتی فیلم، با خود غریبهٔ سرگردان و رهائی بخش و قرمزپوش را می‌آورد که طبق انتظار باید تحولی در این جامعهٔ را کد و بسته به وجود آورد. این تحول، کاملاً قابل پیش‌بینی است و فیلم هم در حرکت زمان سنجی شده پله پله‌اش، هیچ غافل‌گیری و نکاتی ندارد. موضوع این‌جاست که عصای دست این ساحره، شکلات‌های او است. خوراکی‌هائی با شکل و مزه‌های متنوع که قرار است طعم دهان آدم‌های این شهر را عوض کنند و دوای دردهای روحی آنان باشد. دقت کنید که فیلم شیوهٔ کار خود را در همان صحنه‌های آغازین کاملاً عیان می‌کند. عاری از ایده با ژیچ و خم‌های تازه، شکلات به قرمزها و قهوه‌ای‌های گرمی می‌اندیشد که کم‌کم تابلوی زندگی روزه‌مره در این شهر را دگرگون می‌کنند. فرایند غبارروبی و تزئین خانه / مغازهٔ اجاره‌ای، تهیهٔ انواع شکلات و چیدن ویترین چشم را سرگرم نگاه می‌دارد. فیلمی دربارهٔ زندگی یک دهکدهٔ فرانسوی در ۱۹۵۹، به مدد رنگ و نور نوازش‌گر پرات است که وارد قلمروی قصه‌های بی‌زمان و مکان می‌شود و با تدوینی (کار اندرو ماندشین) که به نمای بلند علاقه‌ای ندارد، گذشت زمان و تغییر شرایط را دل‌بخواه و به سادگی آب خوردن جلوه می‌دهد.


همچنین مشاهده کنید