شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

فقط تو - ONLY YOU


فقط تو - ONLY YOU
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : نورمن جویسن، کاری وودز و رابرت ن.فرید
کارگردان : جویسن
فیلمنامه‌نویس : دایان دریک
فیلمبردار : سون نیکویست
آهنگساز(موسیقی متن) : اسکات آنگلی
هنرپیشگان : برایان اوهالوران، جف آندرسن، مریلین گیلیوتی، لیزا اسپونهائر، جیسن مویس، موزی‌یر و اسمیت
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۹۲ دقیقه


ـ ̎فیت̎، در یازده‌سالگی از یک پیشگو می‌شنود که مرد مناسبش، ̎دیمن برادلی̎ است. او در چهارده سالگی دوباره نزدیک طالع‌بین می‌رود و او هم همین جواب را به او می‌دهد. در زمان حال، ̎فیت̎ (تومی) بیست و هشت ساله است و سه روز با ازدواجش با یک پزشک فاصله دارد. کسی به نام ̎دیمن برادلی̎ به او تلفن می‌کند و می‌گوید دوست دوران تحصیلش است و اکنون در فرودگاه قصد سفر به ونیز را دارد. ̎فیت̎ بلافاصله همراه با دوستش، ̎کیت̎ (هانت) که در ضمت زن برادر او، ̎لاری̎ (استیونز) هم هست عازم ونیز می‌شوند. در ونیز به هتلی گران‌قیمت می‌روند اما درست زمانی می‌رسند که ̎برادلی̎ رفته است. زنی در یک بوتیک به آنان می‌گوید که چگونه می‌توانند ̎برادلی̎ را پیدا کنند. در عین حال صاحب بوتیک، ̎جووانی̎ (د آلمئیدا) با ̎کیت̎ طرح دوستی می‌ریزد. آنان به رستورانی که زن بوتیک‌دار گفته، می‌روند اما در یک لحظه ̎برادلی̎ را گم می‌کنند. ̎فیت̎ در پی یافتن ̎برادلی̎، کفشش را گم می‌کند. اما ̎پیتر رایت̎ (داونی جونیر)، یک فروشندهٔ کفش اهل بوستن آن را پیدا می‌کند و همین باعث آشنائی آنان می‌شود. ̎پیتر̎ خو درا ̎دیمن برادلی̎ معرفی می‌کند. آنان در می‌یابند که چقدر با یکدیگر اشتراک دارند و دلباختهٔ هم می‌شوند. وقتی ̎رایت̎ هویت واقعی خود را می‌گوید، ̎فیت̎ خشمگین و عصبی او را از خود می‌راند. ̎پیتر̎ سعی می‌کند به او در پیدا کردن ̎برادلی̎ کمک کند. همه به جنوب ایتالیا می‌روند و سرانجام او را در هتلی پیدا می‌کنند اما در انتهای شب معلوم می‌شود که این ̎دیمن̎ (زین) هم قلابی است و در حقیقت ̎پیتر̎ او را اجیر کرده تا نقش ̎برادلی̎ را بازی کند. ̎لاری̎ سر می‌رسد و قصد گفتن واقعیت را دارد که در فرودگاه نام ̎برادلی̎ را صدا می‌زنند. ̎پیتر̎ و ̎فیت̎ سرانجام ̎دیمن برادلی̎ واقعی (لوفاور) را می‌یابند که یک تاجر متوسط و میانسال امریکائی است. ̎پیتر̎، رنجیده و تلخ از شکست در ایجاد رابطه با ̎فیت̎ سوار هواپیمائی به مقصد بوستن می‌شود و ̎̎فیت̎ که ناگهان دریافته دلباختهٔ او است، به زور سوار هواپیما می‌شود و آن‌دو به هم می‌رسند.
ـ جویسن که ماجرای توماس کراون، ۱۹۶۸، او بیشتر به یادمادنی است تا بقیهٔ کارهایش در یکی از دست‌مایه‌های همیشگی و مکررش: تعریف عشق و حدود و حیطهٔ آن ... و رسیدن به یک ملودرام احساساتی و ظریف و مالیخولیائی عاشقانه، و اصلاً بازسازی آن نوع درام‌های عاشقانهٔ دههٔ ۱۹۵۰ از جمله سه سکه در چشمه (۱۹۵۴) که ژان نگولسکو در ساختنشان شهرت و اعتبار و مهارت داشت. اصلاً یک صحنه ـ لااقل ـ به دقت بازسازی صحنه‌ای مشابه تعطیلات رمی (ویلیام وایلر، ۱۹۵۳) است، با دقت در انتخاب یک آدری هپبرن جوان، و یک گریگوری‌پک کمی تند و تیزتر ... ما همهٔ حرف‌هائی که بوی پیام و مضمون هم می‌دهند، از اسم دختر فیلم Faith (ایمان) تا اسم پسر (Wright) شکل دیگری از تلفظ Right به معنی درست. و حتی یک روسانو براتزی جوان ... اما در هر حال شیرین و دلپذیر (کمی البته از مد افتاده)، در کوشش برای بازگشت به تسلط سال‌های دههٔ ۱۹۶۰ و دنباله‌ای بر ماه‌زده (۱۹۸۷، که آن هم دربارهٔ عشق بود) اما بسیار دور از آن سینمای پخته و چند وجهی بچهٔ سین‌سیناتی (۱۹۶۵) و ماجرای توماس کراون و بیشتر نوعی دست‌گرمی برای آدمی که می‌خواهد رابطه‌اش با رسانه همچنان حفظ شود و البته همچنان آبرومند و بیشتر برای علاقمندان این آدم دوگانهٔ دههٔ ۱۹۶۰.