پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

داور فینال جام جهانی می تواند ایرانی باشد


داور فینال جام جهانی می تواند ایرانی باشد
از همان روز كه فوتبال متولد شد، داوری به عنوان جزء مهمی از این ورزش توجه بسیاری از افراد را به خود جلب كرد. در كنار خیلی از كسانی كه مشتاقانه برای پرداختن به فوتبال سر از باشگاههای مختلف درمی آوردند، افراد زیادی هم بودند كه به سمت داوری كشیده شدند.اگر بخواهیم بحث محتوایی بكنیم، باید گفت فوتبال بدون داوری عملاً میسر نیست. حتی در یك بازی دوستانه و كم اهمیت هم حضور داور اجتناب ناپذیر است.
برقراری نظم و انضباط لازم در بازی و جلوگیری از رفتارهای خلاف قانون و روح فوتبال عمده ترین وظیفه داور در میدان مسابقه محسوب می شود.پس از بیان این مقدمه و به بهانه گزینش برترین های داوری فوتبال كشور قصد داریم به بررسی وضعیت داوری ایران چه در داخل كشور و چه در مجامع بین المللی بپردازیم و این مسأله را به چالش بكشیم كه آیا داوری ما می تواند فارغ از سطح فوتبالمان رشد كند و به جایگاه بالایی در دنیا دست یابد یا نه؟ در این مقاله با دیدگاهی آسیب شناسانه بحث مطرح شده را مورد تحلیل قرارمی دهیم.
آنچه در سالهای اخیر از عملكرد داوران ایرانی در مسابقات داخلی و بین المللی به یاد داریم، مجموعه ای از ضعف ها است كه به شكلی افراطی هم در حال تكرار است. از مناقشات مداوم در بازیهای لیگ برتر و جام حذفی گرفته تا ضعف های غیرقابل اغماض در مسابقات مهمی مثل جام ملتها مواردی است كه نشان دهنده عدم رشد و پیشرفت سیستم داوری ایران است. به جرأت می توان گفت بالاترین جایگاهی كه داوری كشور ما تجربه كرده است، كمك داوری محمد فنایی در فینال جام جهانی ۱۹۹۴ آمریكا می باشد كه به دلیل عدم تكرار چنین موفقیت هایی باید یقین دانست كه این اتفاق نادر تنها حاصل تلاش شخصی خود فنایی بود نه سیستم داوری ایران. سوای این مسأله ما حتی نتوانسته ایم از مدتها پیش در جام جهانی نماینده داشته باشیم كه هیچ حتی در فینال همین جام ملت های آسیا هم شاهد قضاوت یك داور ایرانی نبوده ایم.
حالا سؤال اصلی این است كه دلیل این عقب ماندگی چیست و راههای رشد در زمینه داوری كدام است؟
قبل از پاسخگویی به سؤال مطروحه توضیح این مطلب ضروری است كه بنا بر اعتقاد اكثر جامعه شناسان، روانشناسان و كارشناسان علوم رفتاری كشورمان، ما ایرانی ها در مسائلی كه نیاز به كار گروهی دارد، به مراتب كم فروغ تر از مسائلی هستیم كه به صورت انفرادی انجام می شود. ما استاد بزرگ شطرنج كم نداریم، قهرمان اول دنیا در كشتی كم نداریم، قهرمان المپیك در رشته های مختلف انفرادی زیاد داریم اما هیچ وقت تیم ملی فوتبال، بسكتبال یا والیبالمان قهرمان جهان نشده است.
ما ایرانی ها به دلیل عدم برخورداری از روحیه تیمی لازم برای كسب موفقیت در ورزش هایی مثل فوتبال را نداریم اما آیا داوری به عنوان فرآیندی انفرادی نمی تواند خود را از همقدمی با گام های آهسته این ورزش در ایران محروم كند و رشد كند و عاملی شود برای رشد سریع تر فوتبال؟ اگر فنایی می تواند سر از فینال جام جهانی درآورد، چرا مسعود مرادی به فینال جام ملت های چهاردهم نرسد؟كمیته داوران و در رده های بالاتر فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی چه اقداماتی برای رشد بیشتر مظفری زاده و كامرانی فر انجام خواهند داد؟ خود این ۲ نفر چقدر برای خودشان ارزش قائل خواهند شد و تلاش خواهند كرد تا به مجامع سطح اول بین المللی راه یابند؟
داوری ما در نگاهی كلان و كلی، ایرادات سخت افزاری و نرم افزاری بسیاری دارد كه برشمردن جزئی آنها خارج از موضوع این مقاله است. نبود مدیریت قوی و سازنده، در رأس سیستم داوری به عنوان عمده ترین ایراد داوری در ایران همراه با عدم برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای رشد داوری و عدم كنترل كیفی كار داوران و عملكردهای جانبی آنان مسائلی است كه دلیل بخش عمده ای از ناكارآمدی سیستم داوری در كشور است.
این نقایص قطعاً با توجه مدیریتی كافی قابل رفع است.در پایان باید نتیجه گرفت كه می توان و باید داوری ایران را جدا از فوتبالش به سطوح بالای بین المللی رساند تا حداقل در برخی بخش ها جامعه داوران بتوانند كسری ها و نقایص اجتماعی حاصل از عملكرد ضعیف فوتبال كشور را جبران نمایند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی