چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

غصه های کودکانه


غصه های کودکانه
افسردگی یك بیماری روانی است كه گاهی كودكان را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث می شود كه آنها برای یك دوره زمانی طولانی احساس غم، عصبانیت و ناكامی كنند. در گذشته، متخصصان بر این باور نبودند كه كودكان نیز ممكن است دچار افسردگی شوند، اما اكنون دانشمندان معتقد شده اند كه افسردگی عمده (حاد) در بین كودكان بسیار شایع است. طبق آمارهای منتشر شده از سوی اتحادیه ملی بیماریهای روانی در آمریكا ( NAMI )، در حدود دو درصد كودكان ۶ تا ۱۲ ساله و ۴ درصد نوجوانان به افسردگی عمده مبتلا هستند.
برخی حملات افسردگی، خیلی شدید ولی نسبتاً كوتاه مدت هستند. برخی دیگر، شدت كمتری دارند، اما ممكن است چند سال ادامه یابند. كودكان پس از آسیبهایی مانند مرگ پدر و مادر، بیماری یا جدایی والدین ممكن است دچار افسردگی شوند. در سایر موارد، علت این تغییر حال و وضع روانی در كودكان زیاد واضح نیست. متخصصان، افسردگی را به شیوه های مختلفی رده بندی می كنند. دو رده عمومی افسردگی به قرار زیر است:
۱) افسردگی عمده:
این نوع افسردگی كه افسردگی بالینی یا افسردگی تك قطبی نیز خوانده می شود، نوع حاد و شدید افسردگی است كه به درمان نیاز دارد. اغلب بیمارانی كه دچار حمله افسردگی عمده می شوند، احتمالاً در آینده نیز این حملات برای آنها تكرار خواهد شد.
۲) افسردگی دو قطبی:
این نوع افسردگی كه قبلاً بیماری شیدایی- افسردگی خوانده می شد، دارای دوره های متناوب شیدایی و افسردگی است. نشانه های افسردگی دو قطبی در كودكان و نوجوان تا حدودی با آنچه در بالغین وجود دارد، متفاوت است. متخصصان از شیوه های دیگری نیز برای رده بندی انواع افسردگی در كودكان استفاده می كنند. از جمله:
▪ افسرده خویی:
شكل مزمنی از افسردگی خفیف كه حداقل دو سال پایدار باشد. كودكانی كه دچار افسرده خویی باشند، همیشه حالت غمگینی دارند.
▪ اختلال سازگاری همراه با افسردگی: یك نوع حمله افسردگی كه پس از یك تغییر عمده در زندگی؛ مثل مرگ كسی كه دوستش داریم یا یك فاجعه بزرگ رخ می دهد.
علت افسردگی كاملاً روشن نیست. به نظر می رسد تغییر مواد شیمیایی مغز در آن نقش داشته باشد. در برخی كودكان، افسردگی ممكن است ریشه ژنتیكی داشته باشد.
غمگینی مداوم، زودرنجی، تحریك پذیری و یك نوع حس كلی نومیدی، از جمله حالتهایی است كه در كودكان افسرده وجود دارد. آنان ممكن است علاقه ای به فعالیتهای جدید از خود نشان ندهند و نیز ممكن است دیگر از فعالیتهایی كه قبلاً برایشان دلپذیر و خوشایند بود، لذت نبرند. این كودكان ممكن است با مشكلات تحصیلی و الگوهای رفتاری پرخاشگرانه یا ضداجتماعی رو به رو گردند. برخی دیگر ممكن است دچار تغییر وزن یا اختلال در الگوی خواب شوند.
بسیاری از كودكان افسرده از خستگی دایم و كمبود انرژی شكایت دارند. آنان حتی ممكن است درباره آرزوی مرگ یا موضوعات دیگری از این قبیل كه نشان دهنده افكار مربوط به خودكشی است، صحبت كنند.
به اولیاء توصیه می شود كه درصدد مراقبت پزشكی از هر كودكی كه دارای نشانه های افسردگی عمده است و تأثیر منفی آن بر كیفیت زندگی اش آشكار شده برآیند. اگر پزشك متخصص كودكان مشكوك شود كه شاید كودك دچار افسردگی باشد از والدین كودك می خواهد كه برای ارزیابی بیشتر و درمان او به روانپزشك متخصص كودك و نوجوان یا دیگر متخصصان سلامت روان مراجعه كنند.
درمان افسردگی در كودكان معمولاً شامل روان درمانی، دارودرمانی یا تركیبی از این دو است. روان درمانی ممكن است به صورت فردی یا خانوادگی باشد. برای درمان از طریق دارودرمانی نیز معمولاً از داروهای ضدافسردگی استفاده می شود.
● درباره افسردگی در كودكان
افسردگی یك بیماری روانی است كه باعث احساس غمگین بودن، عصبانیت، ناامیدی یا ناكامی در افراد برای مدتی طولانی می شود و كاركرد روانی- اجتماعی را مختل می كند. افسردگی عمده (حاد) در دو درصد كودكان ۶ تا ۱۲ ساله و چهار درصد نوجوانان دیده شده است. طبق آمار منتشر شده از سوی اتحادیه ملی بیماریهای روانی در آمریكا ( NAMI )، تقریباً ۲۰ درصد از كل جوانان، بعدها در زندگی خود حداقل یك نمونه از افسردگی عمده را تجربه خواهند كرد.
همه ما در لحظاتی از زندگی خود احساس ناراحتی و غم می كنیم. كودكان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
اما افسردگی چیز دیگری است. افسردگی یك احساس شدید غمگینی و از دست دادن علاقه به فعالیتهای مختلف است كه در لذت بردن از زندگی تداخل ایجاد می كند. در گذشته، متخصصان بر این باور بودند كه كودكان دچار افسردگی نمی شوند. اما اكنون دانشمندان به این نتیجه رسیده اند كه افسردگی در واقع بسیار هم در بین كودكان شایع است. همچنین اختلالات روانی در جوانان در مقایسه با بالغین، نسبت به دارو درمانی مقاوم تر است و احتمال بیشتری برای مزمن شدن دارد.
برخی حملات افسردگی، شدید ولی نسبتاً كوتاه هستند. برخی دیگر خفیف ترند اما ممكن است سالها ادامه داشته باشند. كودكان معمولاً پس از آسیبهایی نظیر از دست دادن یكی از والدین، جدایی پدر و مادر یا بیماری شدید آنان (سرطان، دیابت و...) دچار افسردگی می شوند. كودكانی كه مورد اذیت و آزار یا بی توجهی قرار گرفته باشند نیز در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند. در بعضی موارد، كودكان ممكن است با وجود هیچ رویداد یا دلیل روشنی نیز دچار افسردگی گردند.
یك كودك ممكن است تنها یك دوره افسردگی را تجربه كند و یا چند دوره كه در فواصل آن حال عادی داشته باشد. یك دوره افسردگی نوعاً بین ۶ تا ۹ ماه به طول می انجامد. كودكانی كه یك بار دچار حمله افسردگی شده باشند در خطر ابتلا به حمله ای دیگر در مدت ۵ سال قرار دارند. همچنین به گفته اتحادیه ملی بیماری روانی در آمریكا (NAMI)، این كودكان ۵ برابر بیشتر از كودكانی كه دچار افسردگی نشده اند، احتمال دارد كه در بزرگسالی دچار افسردگی گردند. در بعضی موارد، افسردگی یك كودك پیش از آنكه سالها بعد دوباره ظاهر گردد، بهبود می یابد. در موارد دیگر، كودكان ممكن است افسردگی های مداومی داشته باشند كه نیازمند درمان تا دوران بزرگسالی است.
كودكان و بالغینی كه افسردگی دارند، اغلب در معرض اختلالات روانی دیگر مانند اختلالات تغذیه ای، خودزنی، اختلال اضطراب، اختلالات یادگیری یا مشكلات سوء مصرف مواد قرار دارند.
به علاوه، طبق آمارهای آكادمی روان پزشكی كودكان و بزرگسالان آمریكا (AACAP)، حدود یك سوم كودكان بین ۶ تا ۱۲ ساله كه دچار افسردگی عمده شوند، در آینده دچار افسردگی دو قطبی خواهند شد.
كودكانی كه به افسردگی دچارند همیشه قادر نیستند یا تمایل ندارند كه با پدر و مادر خود درباره وضعیتشان صحبت كنند. به این دلیل، پدر و مادرها باید مراقب نشانه های افسردگی در كودكان خود باشند. به پدر و مادرها توصیه می شود كه درباره افكار و احساسات كودكانشان از آنها سؤال كنند. به علاوه، پدر و مادرها می توانند با یك متخصص سلامت روان درباره این كه هیجانات یا رفتار كودكانشان نشان دهنده وجود مشكل است یا نه مشورت كنند.
● انواع افسردگی در كودكان و تفاوت آنها
چند نوع مختلف افسردگی وجود دارد كه یك كودك ممكن است به آن مبتلا شود. این انواع عبارتند از:
▪ افسردگی عمده:
شامل حداقل یك دوره از این اختلال (كه افسردگی بالینی یا تك قطبی هم خوانده می شود) كه همراه است با حالت غمگینی پایدار و نشانه هایی مانند افكار خودكشی، از دست دادن علاقه نسبت به فعالیتهایی كه قبلاً خوشایند بودند، تغییرات عمده در وزن یا الگوی خواب، و كناره گیری اجتماعی. این وضعیت می تواند به سایر اختلالات روانی مانند اختلالات تغذیه ای نیز بینجامد. كودكانی كه افسردگی عمده را تجربه كرده باشند به احتمال زیاد در آینده نیز دچار حملات افسردگی خواهند شد.
▪ اختلال دو قطبی:
این اختلال كه قبلاً بیماری شیدایی - افسردگی نامیده می شد، مستلزم دوره های متناوب تغییر شدید حال و وضع روانی (شیدایی و افسردگی) است. وضع بیمار در دوره های افسردگی مشابه افسردگی عمده است. دوره های شیدایی شامل نشانه هایی چون نیاز كمتر به خواب، تند حرف زدن، افكار رقابت جویانه و رفتار شتاب زده و نسنجیده است. نشانه های اختلال دو قطبی در جوانان تا حدودی با بزرگسالان متفاوت است.
برای مثال، كودكانی كه در مرحله شیدایی اند بیشتر از بزرگسالان زودرنج، تحریك پذیر و دارای رفتارهای تخریبی می باشند. سرخوشی آنان نیز معمولاً كمتر از بزرگسالان است. تشخیص اختلال دو قطبی در كودكان می تواند بسیار مشكل باشد، زیرا نشانه ها و علایم آن ممكن است با اختلالات شایع دیگر در كودكان چون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی ( ADHD ) و اختلال رفتاری اشتباه گرفته شود.
▪ افسرده خویی: یك نوع افسردگی خفیف مزمن كه حداقل یك سال در كودكان پایدار باشد. كودكانی كه افسرده خویی دارند همیشه غمگین به نظر می رسند و حالت زودرنجی و تحریك پذیری در آنها نمایان تر از افسردگی است. افسرده خویی در كودكان ممكن است با ADHDو سایر وضعیت های روانی و پزشكی ارتباط داشته باشد. بیمارانی كه دچار افسرده خویی اند، به افسردگی عمده مبتلا می شوند و برعكس.
▪ اختلال سازگاری:
نوعی حمله افسردگی كه پس از یك تغییر عمده در زندگی مانند مرگ یك عزیز و یا یك فاجعه عمده بروز می كند. دوره سازگاری در كودكانی كه دچار این اختلال باشند، بیشتر از حد عادی مورد انتظار طول می كشد یا اینكه این دوره با فعالیتهای روزانه آنان تداخل پیدا می كند.
● دلایل بالقوه افسردگی در كودكان
علل افسردگی كاملاً شناخته شده نیست. به نظر می رسد تغییرات در مواد شیمیایی مغز باعث آن باشد. این مواد شیمیایی كه انتقال دهنده های عصبی خوانده می شوند، پیامها را بین سلولهای عصبی در مغز رد و بدل می كنند. برخی از این انتقال دهنده های عصبی عامل تنظیم حالت و وضع روانی انسان هستند. اعتقاد بر این است كه برخی از انتقال دهنده های عصبی، به ویژه نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین باعث تغییر حالت می شوند.
در برخی كودكان، به نظر می رسد افسردگی دارای ارتباط ژنتیكی باشد. بر اثر بیماریهای خانوادگی و ارثی، ممكن است بعضی كودكان با سطح ناكافی از انتقال دهنده های عصبی تنظیم حالت، به دنیا آیند. این امر اغلب به افسردگی منجر می شود.
در سایر موارد، رویدادهای پراسترس، مانند مرگ یك عزیز، می تواند سطح این انتقال دهنده های عصبی را در كودكان تغییر دهد و باعث افسردگی كودك گردد. كودكانی كه بیشتر در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند، آنانی هستند كه دارای اختلالاتی مانند ADHD ، اختلال یادگیری، اختلال رفتاری و اختلال اضطراب باشند. سابقه سوء استفاده، بی توجهی و بیماریهای شدید (مانند سرطان و دیابت) نیز كودكان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار می دهد.
در بسیاری موارد، افسردگی در نتیجه تركیبی از عوامل ژنتیكی و محیطی پدید می آید. در بعضی موارد نیز منشأ آن زیاد واضح نیست.
رضا اخوان
منبع : روزنامه قدس