سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


دوئل نمی کنیم


دوئل نمی کنیم
● نگاهی به اجرای گروه خورشید
مجید درخشانی سازش را كناری گذاشت، روبه جمعیت ایستاد و گفت: «از مسئولان این فرهنگسرا گله مندیم. در این چند روزی كه مشغول تمرین و بعد اجرا بودیم، به ما خیلی سخت گذشت. قبل از هر اجرا باید دو سه ساعت پشت درهای بسته سالن می ماندیم. چون یك گروه تئاتر هم باید قبل از كنسرت ما در این سالن به روی سن می رفت. هیچ تبلیغاتی برای كنسرت گروه خورشید نشد و اگر می بینید كه الان با سالن خالی از جمعیت مواجه نیستیم، به دلیل تلاش و همت بچه های گروه و دوستان دیگر بوده است.»
كنسرت گروه خورشید ۱۲ تا ۱۴ مرداد در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. آنها مثل خیلی از گروه های دیگر فقط سه روز مانده به اجرا، مجوز گرفتند و مثل خیلی از گروه های دیگر با نگرانی به تمرینات خود ادامه دادند و مهمانانشان را برای این برنامه دعوت كردند.
همه اینها برای این بود كه وقفه ای طولانی در اجراهای گروه خورشید پیش نیاید وگرنه سالن ۳۰۰ نفری فرهنگسرایی كه به ندرت پذیرای اجراهای موسیقی است، به كار یك اركستر ۳۰ نفره با حجم صدای بالا نمی آید. مسئولان فرهنگسرا می خواستند با اجرای گروه خورشید فصل تازه ای را در فعالیت های موسیقی آغاز كنند، اما همه چیز را ناقص پیش بردند. از نصب پارچه ای برای اطلاع رسانی درباره كنسرت گروه خورشید در جلو در فرهنگسرا دریغ كردند و برنامه ا ی دیگر را به سالن فرهنگسرا در همان روزهای اجرای گروه افزودند. در حالی كه در دیگر روزها این سالن چندان با تعدد برنامه مواجه نیست. همه اینها اعتماد گروه ها و مخاطبانی را كه برای دیدن موسیقی به این مكان می آیند، سلب می كند، اگر چه كمبود سالن های اجرا بر روی این بی اعتمادی ها پرده می كشد و چاره ای جز «تسلیم» باقی نمی گذارد. تسلیم و اعتراضی كه مجید درخشانی با همه صبوری و خودداری اش در شب آخر كنسرت به گوش آن ۳۰۰ نفری كه صندلی ها را پر كرده بودند رساند. صندلی هایی كه قرار بود خالی بمانند.
تركیب سازها در گروه خورشید بازهم عوض شده است. پنج سه تار جای خود را به دو سه تار داد، كمانچه ها كم شدند و رباب به اركستراسیون اضافه شد. تعداد دف ها و سنتورها تغییر كرد تا آن صدای ایده آلی كه مجید درخشانی به دنبالش است، به دست بیاید و گروه حجم صدایی تازه ای را در موسیقی ایران به وجود آورد. اما در سالن كوچك ارسباران و صدابرداری نه چندان دقیق، در شرایطی كه توانایی نوازندگان در اجرای قطعات یكسان نیست، قدرت تعدادی ضعف بقیه را می پوشاند.
بعضی سازها در اجرای قطعات به كار نمی آیند و باعث خفه شدن صدای سازهای دیگر می شوند. فعلا باید آزمون و خطا كرد. سازهایی را حذف كرد و نوازندگانی را به تركیب گروه افزود و تمام اینها با دقت و تجربه درخشانی امكان پذیر است. اگر چه تعداد زیاد دف ها باعث بازاری شدن موسیقی خورشید می شود اما از تعداد كم كردن و به تنوع سازها افزودن می تواند علاوه بر ایجاد حجم تازه، رنگ آمیزی دیگری به قطعات ببخشد.
مجید درخشانی می گوید: «من به حجم صوتی خاص كه در ذهنم بود، رسیده ام. این فضای صوتی در عین حال كه شكلی سنتی دارد، می تواند رنگ و بوی تازه ای از موسیقی ایران داشته باشد.
البته هنوز به تركیب ثابت و قطعی نرسیده ایم. به این فكر كرده ام كه سازهای كوبه ای را متنوع كنیم. دایره زنگی، دهل و تاس رنگ آمیزی دیگری به موسیقی می دهد یا بعضی سازهای فولكلور مثل دوتار، تنبور و بالابان. این تازه شروع كار ماست و تا نقطه ایده آل راه نسبتا بلندی در پیش داریم.»
تعدد دف ها البته به دلیل اصرار درخشانی است و او دف ها را بیشتر برای تاكیدها و ایجاد آكسان در اركستراسیون گنجانده است: «تاكیدها نقطه های درخشانی در موسیقی ما هستند كه اصلا باعث یكنواختی نمی شوند. بعضی سازهای ایرانی هم توانایی برای اجرای تاكیدها ندارند . اما دف این توانایی را دارد و می تواند در قطعات حركت ایجاد كند.»
مجید درخشانی در گوشه سمت چپ و خواننده جدید گروه محمد معتمدی با صدایی تازه و متفاوت در كنارش دونی، دو كمانچه دو قیچك آلتو، یك قیچك باس، یك تار باس ، دو عود، چهار دف، یك تنبك، پنج تار، دو سه تار و دو سنتور در سه خط فشرده كنار هم نشسته اند. مجید درخشانی مثل آن سال ها كه در گروه شیدا ساز می زد، جایش را عوض نكرده است.
او نوازنده همان سال ها است با مو و ریشی كه فقط كمی خاكستری شده است.
تمام قطعات ساخته او است. در سال هایی كه در ایران نبوده آن قدر آهنگ ساخته كه گروهش تا چندین سال رپرتوار تازه دارد: «كارهای زیادی دارم كه هنوز اجرا نشده اند. اما نمی خواهم برنامه گروه فقط به اجرای آثار من اختصاص پیدا كند. دوست دارم آثار آهنگسازان دیگر به خصوص آقای علیزاده، لطفی و مشكاتیان را هم در كنسرت هایمان اجرا كنیم. مخصوصا گروه های ایرانی در اجرای موسیقی سازی ضعیف هستند و آثار آنقدر قوی نیست كه شنونده احساس كمبود خواننده نكند.»
اجرای آثار سازی بستگی به توانایی آهنگساز و اركستر دارد. هر دو باید آنقدر شناخته شده و توانا باشند كه مخاطب به خاطر آنها نه به خاطر خواننده، مشتاق شنیدن شود: «شما بهتر می دانید كه دوران خواننده سالاری است. مردم و مراكز رسمی به خواننده توجه بیشتری دارند. شركت ها با خواننده قرارداد می بندند. برای آلبوم فصل باران شركت سروش همین كار را كرد و با آقای قربانی قرارداد بست. گوینده تلویزیون هم گفت كه كار جدید آقای قربانی منتشر شده و ما و حتی شاعر را نادیده گرفت. بنابراین خیلی دوست دارم راهی را كه آقای علیزاده در موسیقی سازی شروع كرد، ادامه دهم.»
بخش زیادی از اجرای اخیر گروه خورشید را موسیقی سازی تشكیل می داد . خواننده در تمام قطعات حضور نداشت و حجمی كه درخشانی از گروه انتظار داشت هم در تمام قطعات ایجاد نمی شد. بیشتر قطعات یك یا دو خطی نوشته شده بودند و سازها ملودی های یكسان می نواختند. درحالی كه یكی از دلایل تشكیل اركستر حداقل در غرب اجرای قطعات پلی فونی و تنوع ملودی های مختلف و پارادوكسی كه ایجاد می كردند ،بوده است.
این پارادوكس البته در اجرای گروه خورشید به گونه ای دیگر خود را نشان داد. دف ها می خروشیدند، مضراب ها با قدرت هرچه تمام تر بر سیم ها فرود می آمدند، خواننده اوج می گرفت: دزدیده چون جان می روی ای جان جان بی من مرو، سرو خرامان منی ای جان جان بی تن مرو. اما ناگهان همه چیز فروكش می كرد و تكنوازی شروع می شد. گنجاندن تكنوازی لابه لای قطعات اصلا بد نیست ولی انگار اجباری وجود داشت تا بیشتر نوازندگان تكنوازی یا دونوازی داشته باشند. تكنوازی هایی كه البته خیلی كوتاه بود و اغلب به سرانجامی نمی رسید، از طرفی ضرب و انرژی قطعات دیگر را هم می گرفت.
اینها همه در آینده رفع خواهند شد. باز در تركیب سازها تغییر به وجود خواهد آمد و نهایتا تعداد نوازندگان به ۳۲ نفر خواهد رسید. چند ساز اضافه می شود، سنتورها و تارها بیشتر خواهند شد، چون درخشانی اعتقاد دارد كه تار به صورت گروهی فضای صوتی اركستر را متفاوت خواهد كرد و سنتورها با استفاده از نقاط مختلف می توانند رنگ آمیزی ایجاد كنند. خواننده اما ثابت نخواهد بود: «برنامه خواننده ها در طول سال خیلی زیاد است. از طرفی می خواهیم از چهره هایی استفاده كنیم كه شناخته شده نیستند و امیدوارم بتوانیم آنها را به جامعه معرفی كنیم. فكر كردم در آینده از دو یا سه خواننده به صورت همزمان استفاده كنیم اما همكاری مان را با خوانندگانی كه تا به حال با گروه همكاری كرده اند، ادامه می دهیم.»
گروه خورشید حتی اگر اجرایی نداشته باشد، هفته ای یك روز به تمرین هایش ادامه می دهد. مدتی در كاخ نیاوران، مدتی در هال خانه درخشانی و این اواخر در اتاقی واقع در فرهنگسرای ارسباران. جای تمرین این گروه پر تعداد باید وسیع باشد در غیر این صورت درهم شدن صداها باعث دیده نشدن ایرادها خواهد شد. آنها امیدوارند بتوانند برای تمرین سالنی در اختیار بگیرند.
گروه شهریورماه در فضای باز كاخ نیاوران به مدت دو شب قطعاتی از درویش خان را اجرا می كند و دو قطعه قدیمی از حسین علیزاده «حصار» و «سواران دشت امید» برنامه پاییز یا زمستان را شكل می دهد. شاید علیزاده برای سازهایی كه آن زمان در گروه شیدا وجود نداشت چند خط بنویسد یا این دو اثر را برای گروه خورشید تنظیم دوباره كند.
گروه شیدا كه مجید درخشانی نوازنده تارش بود، خیلی زود منحل شد و حالا اعضای آن هر كدام به گوشه ای رفته اند در حالی كه می توانستند سال های سال با هم فعالیت كنند. شاید مجید درخشانی كه تجربه همكاری در آن گروه را داشت، بتواند خورشید را تا مدت ها سرپا و مثل الان فعال نگه دارد. اگر چه به او انتقاد می كنند كه این همه تعدد ساز بی مورد است یا بعضی نوازندگان توانایی تكنیكی همراهی با گروه را ندارند.
اما حس همكاری و رابطه دوستانه ای كه بین آنها وجود دارد، برای درخشانی از همه چیز مهم تر است: «وقتی به كنسرت های هندی می روم حسرت رابطه ای را كه بین نوازندگان وجود دارد، می خورم. در ایران قضیه فرق می كند. شما وقتی بیننده یك كنسرت هستید احساس می كنید نوازندگان روی سن با هم دوئل می كنند.» خورشید فعلا فعال است، می تابد و نوازندگانش روی سن با هم دوئل نمی كنند، اگر دریای موسیقی توفانی نشود درخشنده تر از این هم خواهد شد. شاید این كشتی تا مدت ها به گل ننشیند و به راه خود ادامه دهد.
مرضیه رسولی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید