شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


گلزار را نبینید، فیلم را ببینید!


گلزار را نبینید، فیلم را ببینید!
در حاضر «مجنون لیلی» یکی از فیلم های در حال اکران سینماهای تهران و شهرستانهاست. طبق آخرین آمار، «مجنون لیلی» دومین فیلم پرفروش بعد از «دایره زنگی» است.این فیلم آخرین ساخته قاسم جعفری؛ کارگردان سینما و تلویزیون بعد از فیلم های سینمایی «ماه مهربان» ، «قاصدک» ، «بازنده» و «گرگ و میش» است.
«مجنون لیلی» عاشقانه ای شهری است که نسبت به آثار قبلی این فیلمساز کاری متفاوت است. کل داستان فیلم در یک روز و در شهر تهران اتفاق می افتد.
گفتگوی ما را با «قاسم جعفری» کارگردان این فیلم بخوانید؛
▪ آقای جعفری! از ساختن فیلم «مجنون لیلی» چه هدفی داشتید؟ آیا می خواستید به آدم هایی که فکر می کنند «لیلی و مجنون» تمام شده، بگویید در روزگار ما هنوز هم لیلی و مجنون ها وجود دارند؟!
ـ عشق واقعی در جامعه امروز رنگش را از دست داده است. می خواستم با ساختن این فیلم یادآوری کنم که هنوز می شود عشق پاک داشت و مجنون وار لیلی را دوست داشت. اسم فیلم هم «مجنون لیلی» است، یعنی کسی که شیفته و واله عشق اسطوره ای و جاودانه است.
▪ علت استفاده از روز ولنتاین به عنوان هسته مرکزی فیلم که همه حوادث حول آن می چرخند، چیست؟
ـ در فرهنگ خودمان، روزی به نام روز «اسپندگان» وجود دارد که این روز، روز مهرورزی و دوست داشتن است. حتی در تیتراژ ابتدایی فیلم که اجرای نمایشی بر همین اساس است، اشاره می شود که روز ولنتاین همان روز اسپندگان ایرانی است که حالا به عنوان «ولنتاین» از آن یاد می شود.
▪ اما در فیلم، بازیگران از عنوان «ولنتاین» استفاده می کنند.
ـ بله! چون در جامعه خودمان هم به اشتباه از روز اسپندگان به عنوان روز ولنتاین یاد می شود، اما در تیتراژ فیلم به طور کامل روز اسپندگان شرح داده می شود و در طول فیلم هم دیالوگی از زبان یکی از هنرمندان مطرح می شود که: «ولنتاین کیلویی چنده؟! این در اصل اسپندگان بوده. همان طور که مولوی رو از ما گرفتن، عشق رو هم از ما گرفتن و به اسم ولنتاین به ما برگردوندن.»
▪ در «مجنون لیلی» نگاهی آسیب شناسانه به عشق های رایج در جامعه داشته اید که از میان این ها عشق پروانه و فرهاد منجر به وصال می شود. به نظر شما چه تفاوتی میان عشق هایی که به تصویر کشیده اید، وجود دارد؟
ـ قصه از آن جا شروع می شود که ارتباطی بین پروانه و فرهاد در حال شکل گرفتن است. پروانه از برقراری این ارتباط، می گریزد و فرهاد را به سمت یک عشق پاک هدایت می کند.
جعبه وقتی به دست فرهاد می رسد که او به مرحله عشق پاک رسیده است. در طول قصه، عشق «حامد بهداد» هم منجر به وصال می شود. او مثل عاشقان اسطوره ای جانش را برای عشقش به خطر می اندازد. ارتباط داریوش و ارغوان هم وقتی واقعیتها را به زبان می آورند به مرحله عشق پاک و بعد وصال منتهی می شود.
▪ اما در تاریخ اساطیر گفته می شود، عشق واقعی همراه با تراژدی است که در بسیاری از مواقع منجر به وصال نمی شود.
ـ با توجه به اینکه پایانی برای فیلم در نظر گرفته نشده است مخاطب می تواند از منظری که دوست دارد به فیلم نگاه کند. شاید در این قصه پروانه و فرهاد هیچ وقت به هم نرسند؛ این مسأله جزو باورهای ماست که هر چه عشق دست نیافتنی تر باشد، ارزشمندتر است. من خواستم در این فیلم مسیر تلاش و کوشش برای رسیدن به یک عشق ناب را نشان دهم نه وصال را و اصلاً به دنبال این نبودم که به مخاطبم نشان دهم کدام عشق منجر به وصال می شود و کدام نمی شود.
▪ چه طور به این شیوه روایت در فیلم «مجنون لیلی» رسیدید؟
ـ به نظر من، مخاطبان ما در سینما و تلویزیون مخاطبانی باشعور والا هستند. دیگر یک کارگردان نمی تواند برای این مخاطب قصه روراستی را تعریف کند و توقع داشته باشد مخاطب از آن لذت ببرد.
من در آثاری که ساخته ام، به دنبال ارائه شیوه نویی بوده ام. حتی بعضی سریالهایم، الگوی ساخت کارگردانان بعد از خودم بوده است.متأسفانه فیلم های امروز سینمای ما به داستان های کلیشه ای تبدیل شده که بیننده و مخاطب انتهای فیلم و داستان را حدس می زند. من احساس کردم سوژه روز «اسپندگان» و مهرورزی، قابلیت و کشش ساخت یک فیلم خوب را دارد. تهیه کنندگان زیاد از این سوژه استقبال نکردند، اما من چون خودم تهیه کننده بودم ، این ریسک را کردم؛ فیلم را ساختم و داستانی اپیزودیک را در فیلمم روایت کردم، در حالی که اگر در این فیلم دو بازیگر صاحب نام را مورد استفاده قرار می دادم شاید فیلم به فروش بالاتری دست می یافت، اما خواستم هم کار نویی ارائه دهم و هم با مخاطب عام ارتباط برقرار کنم که فکر می کنم موفق هم شدم.
▪ اما انتقادی به شما وارد است و آن هم حضور محمدرضا گلزار در فیلم شماست؟
ـ ما دچار قحطی بازیگریم! هر چه جوان توی سینما بوده به این فیلم آورده ام و در آخرین لحظات بود که به حضور گلزار در فیلم فکر کردم! در این فیلم از هر طیف و سلیقه ای بازیگر هست و برای همین احساس کردم گلزار و طرفدارانش هم در این ترکیب می توانند جا داشته باشند. به هر حال گلزار بازیگری است که یا خودش مقصر بوده و نقش های تجاری و گیشه پسند را انتخاب کرده است و یا کارگردانان خاص تر از ترس زدن برچسب گیشه ای به فیلمشان به سراغش نرفته اند. به نظر من، محمدرضا گلزار جرمی مرتکب نشده است؛ بازیگری است که مردم دوستش دارند. چرا باید به گروهی که به خاطر محمدرضا گلزار به سینما می روند احترام نگذاریم؟ من اگر می خواستم از گلزار به عنوان ابزار جذب مخاطب استفاده کنم نقش کوتاه به او نمی دادم و کل فیلم را به بازی او اختصاص می دادم. اتفاقاً عده ای انتقاد کرده اند که چرا زمان حضور محمدرضا گلزار در فیلم اندک است و به همین دلیل فیلم «مجنون لیلی» ریزش مخاطب داشته است، نه جذب مخاطب. من احساس می کنم نقش گلزار در «مجنون لیلی» که نقش یک عاشق پیشه خوش تیپ است، نقش خوبی بوده است و به جا از این بازیگر استفاده شده است.
▪ فکر می کنید مخاطبان خاص فیلم های خودتان را با استفاده از محمدرضا گلزار از دست نداده اید؟
ـ چرا! وقتی فیلم «مجنون لیلی» ساخته شد، بسیاری از دوستان بدون اینکه فیلم را دیده باشند، گفتند: «چرا رفتی سمت ساخت فیلم تجاری گلزاری؟!» و من گفتم نباید فقط سردر سینما را که تصویر گلزار است، ببینید بلکه باید فیلم را ببینید. فیلم به نوعی ادای دین به فرهنگ ایرانی است، اما ابزار ترویج این فرهنگ همین است. خیلی از مخاطبان هم به خاطر محمدرضا گلزار به سینما آمدند و از فیلم لذت هم بردند. شاید اگر سردر سینما عکس حامد بهداد می بود، فیلم «مجنون لیلی» این قدر مخاطب نمی داشت. جامعه هنری باید به کارگردانان اجازه تجربه کردن را بدهند. کارگردان می خواهد با ساختن فیلم های متفاوت با ایده های نوچراغ سینما را روش نگه دارد. من در تلویزیون تجربه موفقی داشتم، اگر همچنان در تلویزیون کار می کردم هم محبوبیت و شهرت بیشتری داشتم و هم دغدغه گیشه و فروش فیلمم را نداشتم؛ اما دوست داشتم کار ماندگاری انجام دهم و بیشتر نقد شوم.من دوست ندارم مثل بعضی از کارگردانان پز روشنفکری بدهم؛ دوست دارم هم مخاطب داشته باشم و هم کار خوب و نویی ارائه دهم.
▪ فکر می کنید در پروسه ساخت فیلمهایتان به یک جهان بینی خاص و نگاه ویژه دست پیدا کرده اید؟
ـ وقتی برای تلویزیون فیلم می ساختم، بعضی ها بدون اینکه نام صاحب اثر و کارگردان را ببینند، حدس می زدند فیلم متعلق به من است. در سینما هنوز به این موقعیت نرسیده ام، اما به دنبال ساخت فیلم هایی با موضوعات انسانی ام. هیچ وقت به طرف ساخت فیلم های پلیسی، اکشن، کمدی و یا معناگرا با پیام های آن چنانی نبوده ام. من به دنبال ساخت فیلم هایی هستم که موضوعات انسانی داشته باشد و برای نسل جوان جذاب باشد. فعلاً در حال تجربه کردن هستم و هنوز به آن جهان بینی و نگاه مشترکی که مدنظر شماست، دست پیدا نکرده ام. تجربیاتم به من می گویند، فیلم های بعدی ام چه نوع فیلمی باشند؛ مثلاَُ مکان فیلم بعدی ام اصلاً در ایران نیست و داستان در کانادا اتفاق می افتد. قصه در خصوص آدم هایی با ملیت های مختلف است که همگی جنگ زده اند.
آن ها به دنبال صلحند. به دنبال یک مدینه فاضله ای که در آن به آرامش برسند، اما هیچ وقت به آن نمی رسند. شخصیت اصلی این فیلم یک فرد ایرانی است. او در این قصه به این باور می رسد که باید طور دیگری به دنیا نگاه کند؛ در وطن هم می شود به ایده آل ها رسید.
▪ عنوان فیلم بعدی تان چیست؟
ـ «خدای چیزهای کوچک».
▪ چرا «مجنون لیلی» را در جشنواره فیلم فجر شرکت ندادید؟
ـ چون به جشنواره فیلم فجر اعتقادی ندارم. در سالهایی که کارگردان بوده ام و فیلم ساخته ام آگاهانه فیلمی به جشنواره نفرستادم، چون معتقدم در هیچ دوره ای قضاوتها عادلانه نبوده است. من هنوز به آن بلوغ نرسیده ام که فیلمهایم با فیلم هایی که برای ساختشان هزینه بیت المال را هدر می دهند، رقابت کنند! فیلمساز مستقلی هستم که برای تجربه های فیلمسازی ام از امکانات دولتی و سرمایه های بیت المال استفاده نمی کنم. من در این سال ها جایزه ام را از مردم گرفته ام و اگر قرار است فیلم هایم در جشنواره ای شرکت کند، آن جشنواره، جشنواره فیلم فجر نخواهد بود.
خدیجه زمانیان
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید