پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ماه رمضان و فستیوال معتادان!


ماه رمضان و فستیوال معتادان!
جل الخالق! آدم چه چیزها که نمی شنود! این جماعت معتادین هم عجب انسانهای جالبی هستند. با حال، با مرام، با عرضه، قابل اعتماد، با اراده، مهربان، دلسوز و در نوع مونثش کدبانو، فداکار و خیلی چیزهای دیگر هم که اصلا روحمان هم خبر نداشت.
نمی دانم کدام پدر آمرزیده ای این ذهنیت غلط را در مورد این جماعت نازنین و دوست داشتنی به خورد ما داده بود که ما فکر می کردیم که نمی شود اصلا به یک آدم خمار اعتماد کرد. شنیده بودیم که آدم خمار که باشد، حتی ناموسش را هم حراج می کند. به ما گفته بودند که "ترک" خیلی زمان می برد تازه اگر اتفاق بیافتد.
اصلا خیالش به ذهن ما خطور هم نمی کرد که بودن یک آدم معتاد بین اطرافیان می تواند اینقدر سرگرم کننده و مفرح باشد. آدم هوس می کند که عمویی داشته باشد مثل نادر ، یا یکی در خانه باشد به خوشمزگی فرامرز که بشود سر بزنگاه هم روی آنها حساب کرد. ترک کردن هم که اصلا کاری ندارد. یک شبه اتفاق می افتد حتی گاهی خیلی اتفاقی و با یک شوخی شروع می شود! آنقدر السویه است این کار که می توانی حتی مسئولیت به دنیا آمدن یک نفر دیگر را هم به دوش بکشی و باز هم بروی توی ترک!
صدا و سیما واقعا شاهکار است. امسال رمضان هم فستیوال معتادین را راه انداخته بود. به خصوص با آن برنامه احسان علیخانی و معتادی که دست آخر قهرمان شده بود و با کلی پرستیژ آمده بود نشسته بود آنجا؛ واقعا آدم فکری می شود که چند صباحی را برود توی دسته این قماش، وقتی بیرون آمدن از این گروه اینقدر سهل و ممتنع است!
خدا به این کارگردان ها خیر بدهد. کلی ذهنمان را روشن کردند فقط یک مشکلی هست. آقا ما جرات نمی کنیم دیگر بگوییم "چیز"! بدبختی لپ کلاممان هم هست.همینطور که داریم حرف می زنیم نیش طرف تا آخر باز می شود. پی جور که می شویم، معلوم می شود که آن وسطها گفته ایم "چیز" سیخ هم جرات نداریم دست بگیرم. نبات داغ هم که اصلا. از دل پیچه بمیریم هم هوس نمی کنیم. ولی گذشته از همه اینها، من به شخصه یک موی گندیده هیچ کدام از این معتادهای ماه رمضان را به خیلی از آدم های سالم و سر و مر و گنده ای که اطراف آنها بودند نمی دهم.

منصوره دمیرچی لو
منبع : مطالب ارسال شده