یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ده گام برای اینکه بهتر تصمیم بگیریم


ده گام برای اینکه بهتر تصمیم بگیریم
از کجا شروع کنم؟ چطور بنویسم تا منظورم خوب درک شود؟ کجا مشغول به کار شوم؟ کار آزاد بهتر است یا دولتی؟ در چه رشته یی تحصیل کنم؟
با چه کسی ازدواج کنم؟ ناهار چه بخورم؟ دوران پیری را چطور بگذرانم؟ خانه یی دنج در یک نقطه خوش آب وهوا بهتر است یا آسایشگاه سالمندان؟ چه بپوشم؟ آیا کسی هست که پاسخ این سوال ها را به من بگوید؟ آیا شما هم مثل من در طول زندگی خود بارها و بارها ناگزیر از تصمیم گیری شده اید؟ آیا شما هم مثل من بارها و بارها با تردید روبه رو شده اید؟ اگر همینطور است پس این مقاله را تا انتها بخوانید.
انسان ها فارغ از سن و سال، رنگ و نژاد، وضعیت تحصیل و... در طول زندگی خود ناچار به تصمیم گیری و در نهایت انتخاب هستند. جدا از تصمیمات کلی در زمینه شغل، ازدواج و تحصیل که خط مشی زندگی و آینده فرد را ترسیم می کند اغلب انسان ها در طول زندگی عادی و روزمره ناگزیر از تصمیم گیری و در نهایت انتخاب هستند که این انتخاب ها در عرصه های مختلف از انتخاب نوع غذا، پوشاک ، وسیله حمل و نقل گرفته تا بالا و پایین کردن کانال های تلویزیون به ظهور می رسد.
این تصمیم ها چه کلی و سرنوشت ساز باشد و چه مربوط به زندگی روزمره و مسائل جاری فصل مشترکی از ترس ها، تردید ها و عواقب را به همراه دارد.
گاهی شدت اضطراب ناشی از تصمیم گیری به حدی بازدارنده می شود که انسان قادر به انتخاب نیست، گاهی نیز دیده شده این فشار باعث می شود تصمیماتی که اتخاذ می شود نه تنها کارایی نداشته باشد بلکه بر شدت مشکلات نیز بیفزاید و تصمیم گیری های بعدی را نیز با شعاری از نمی توانم در هاله یی از ترس فرو ببرد. می توان به جرات گفت زندگی انسان عرصه تصمیم گیری هاست. شاید فکر کنید تصمیم نگرفتن و انتخاب نکردن به مراتب راحت ترین کار باشد، اما توجه به این مساله که این نیز نوعی تصمیم و انتخاب است ما را بر آن می دارد که اندکی تامل کنیم و به جای تصمیم راحت تر تصمیم عاقلانه تری بگیریم.
● ده گام برای تصمیم گیری
گاهی تصمیمات با تمام اهمیتی که دارند منجر به بهترین انتخاب نمی شوند. برای اینکه بتوانیم درست تصمیم بگیریم و تصمیمات مان را اجرایی کنیم، نیاز داریم گام هایی را طی کنیم.
۱) اشتباه کنید؛ بسیاری از تردیدها در زمان تصمیم گیری ناشی از ترس اشتباه کردن است. ترس از اینکه نکند اشتباه کنیم گاهی چنان ذهن را فلج می کند که انسان تمام توانایی های خودش را برای حل مسائل انکار می کند. والدین، مربیان و اطرافیان کودک نقش بسزایی در قدرت تصمیم گیری افراد در آینده دارند.
توقع اشتباه نکردن از کودکان، انتظاری بیش از توان آنهاست و گرفتن حق اشتباه کردن از کودک در دوران تربیت در واقع گرفتن حق تصمیم گیری درست آنها در آینده است. باید پذیرفت زندگی مجموعه یی از تجربه هایی است که از راه آزمون و خطا به دست می آید و اشتباه کردن، نقطه آغاز اشتباه نکردن است.
به خود اجازه دهید تصمیم بگیرید و اگر اشتباه کردید باز به خود اجازه دهید به جای مواخذه تجربه یی تازه را در زندگی خود پذیرا شوید.
۲) هزینه کنید؛ اشتباه کردن هزینه دارد آن را بپردازید. وقتی به خود حق اشتباه کردن می دهید به این نیز بیندیشید که هر اشتباه هزینه یی دارد که شما و گاهی دیگران آن را می پردازید. اغلب انسان ها وقتی جنسی را خریداری می کنند قبل از دریافت جنس یا قبل از اینکه مطمئن شوند آن را دریافت می کنند، مبلغی نمی پردازند.
شما می توانید اشتباه کنید و هزینه اش را بپردازید اما حتماً قبل از آن دقت کنید درس آن اشتباه را دریافت کرده باشید و گرنه متضرر خواهید شد. به خاطر داشته باشید هزینه هر قدر کوچک هزینه گزافی است اگر در مقابلش چیزی دریافت نکرده باشید.
۳) دنبال مقصر نگردید؛ هر تصمیمی منجر به عواقب و نتایجی چه مثبت و چه منفی خواهد بود که مسوولیت مستقیم آن با تصمیم گیرنده است. به گردن این و آن انداختن و دنبال مقصر گشتن در اغلب موارد بیهوده ترین کار است. ما نیازمند مقصر نیستیم، نیازمند تصمیم درستیم.
۴) اطلاعات جمع کنید؛ بعد از راهکارهای فوق جهت قدرت تصمیم گیری، مرحله بعدی گام هایی جهت درست تصمیم گرفتن است. تصمیم گیری درست منوط به گردآوری اطلاعات و پردازش صحیح آنهاست. تمام منابع اطلاعاتی را در زمینه یی که می خواهید تصمیم گیری کنید جمع آوری کرده و با پردازش صحیح آنها تصمیم بگیرید. درست اندیشیدن و نادیده نگرفتن جنبه هایی از اطلاعات نیمی از راه تصمیم درست است. توجه به واقعیات و شرایط یکی از تضمین کننده های صحت انتخاب محسوب می شود.
۵) دقیقاً مشخص کنید چه می خواهید؛ گاهی ترس ها و تردید ها ناشی از این است که دقیقاً نمی دانیم منتظر چه نتیجه یی هستیم. قبل از هر انتخابی آنچه را که می خواهید برای خود تعریف کنید و بر آنچه می خواهید متمرکز شوید.
۶) موقع ناراحتی تصمیم نگیرید؛ این زنگ خطر جدی تصمیم گیری ها است. گاهی فشار ناشی از اهمیت انتخاب ها و ارزش آن به حدی ناراحت کننده است که فرد برای رهایی از این فشار دم دست ترین تصمیم را اتخاذ می کند. این مساله آن هنگام مشکل زاست که بدانیم گاهی ساده ترین تصمیم ها، درست ترین تصمیم ها نیست. تصمیم گیری حق شماست و این حق وقتی ادا خواهد شد که دور از تنش اتخاذ شود.
۷) بپرسید؛ درخواست مشاوره از کسانی که مانند شما در زیر فشارهای ناشی از انتخاب کردن نیستند می تواند راهکار مناسبی باشد اما به خاطر داشته باشید دیگرانی که مورد سوال و مشاوره شما قرار می گیرند صلاحیت لازم را در آن باب داشته باشند. به یادمان باشد دنبال کسی نباشیم تا عواقب شکست احتمالی آینده را به دوش آن بیندازیم. دیگران به ما اطلاعات می دهند ما را از نظر خود برخوردار می کنند و گاهی نیز ما را زیر فشار می گذارند اما در نهایت آن کسی که تصمیم می گیرد خود ما هستیم.
۸) اجرا کنید؛ تصمیمات هر قدر درست زمانی ارزش و تاثیر واقعی خود را نشان می دهند که به اجرا گذاشته شوند. به جرات می توان گفت تنها ملاک صحت یا عدم صحت یک تصمیم بعد از به اجرا درآوردن آن روشن می شود. بنابراین در وهله اول تصمیماتی بگیرید که شدنی باشد و در مرحله دوم آن را به اجرا درآورید.
۹) تصمیمات دوگانه نگیرید؛ تصمیمات دوگانه و متعارض با هم می تواند عاملی شود تا از اجرای هر تصمیمی بازبمانیم و بدین ترتیب فرصت های طلایی زندگی را بین دو کفه ترازو که ظاهراً با هم برابرند از دست بدهیم. تنها کمک تصمیمات متعارض این است که می توانیم سال ها بر سر دوراهی ها بمانیم و کاری نکنیم. در واقع تصمیم های متعارض گرفتن گریزگاهی برای انتخاب نکردن است. این اعتقاد درست نیست که وقتی نمی دانید کدام یک را انتخاب کنید راحت ترین کار این است که هیچ کدام را انتخاب نکنید.
۱۰) .... نقطه چین ها همیشه می تواند سرشار از تصمیم هایی باشد که تنها متعلق به شماست. راه زندگی شما در عین شباهت به زندگی سایر انسان ها به شما تعلق دارد و گام دهم گام ویژه خود شماست. هیچ گاه فرصت تجربه های تازه را از زندگی خود نگیرید.
کودکان وقتی به دنیا می آیند نه می توانند راه بروند و نه می توانند حرف بزنند و این اشتباه است اگر فکر کنیم کودکان راه رفتن را طی زمان می آموزند چرا که کودک نوپا، راه رفتن را طی افتادن ها و زخمی شدن ها می آموزد. هیچ کودکی تا به حال تصمیم نگرفته چون زمین خورده، زخمی شده و گریه کرده دیگر راه نرود. افتادن ها، گاه زخمی مان می کنند اما همین زخم ها تضمین کننده جاده هایی است که در آینده به سلامت طی خواهد شد.
مریم حاجی رحیمی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید