چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


برده داری


برده داری
یکی از پدیده های فاجعه آمیز و تلخ تاریخ مسئله برداری است که حتی تا به امروز نیز کم و بیش وجود دارد. تاکنون هر گونه کوششی برای مطرح کردن این رسوائی بشر در سازمان ملل با شکست مواجه شده است. در سال ۲۰۰۱ مجلس فرانسه برده داری را بعنوان جنایتی علیه بشریت محکوم نمود و کوبا و سنگال نیز چند بار در سازمان ملل خواستار طرح و محکوم کردن برده داری بودند. سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ تعداد انسان های که تحت شرائط برده داری در حال حاضر مشغول به کار هستند ۲۰ میلیون اعلام نمود.
در کشور های سودان، یمن و عربستان سعودی هنوز برده داری امری عادی است. در جنوب سودان از سال ۱۹۸۵ تا به امروز ۲۵۰۰۰ زن و کودک بومی آفریقائی به صورت برده نگهداری می شوند و تا سال ۱۹۹۵ سازمان های غیر دولتی غربی موفق شدند بیش از ۲۰۰۰۰ از این برده ها را که به اقلیت های مذهبی سودان تعلق دارند از صاحبان عرب سودانی آنها در قبال پرداخت دلار خریداری و آزاد کنند. علت خوداری سازمان ملل از طرح مسئله برده داری نگرانی از درخواست غرامت کشورهای است که قربانی سیستم برده داری شده اند و اکثریت این کشور ها در قاره افریقا و بخصوص در آفریقای جنوبی قرار دارند. اگر برده داری در سازمان ملل بعنوان جنایتی علیه بشریت مورد تصویب قرار بگیرد می بایست دولت های که برده از این کشور های آفریقائی در کشور خودشان بکار گرفته اند غرامت بپردازند.
اما غرامت برده داری را چه کسی باید دریافت کنند: خویشاوندان ، بازماندگان برده ها ، قبیله و یا کشوری که از آنجا برده ها خریده و یا ربوده شده اند. بطور قطع حکم رانان امروز کشور های افریقای بازماندگان برده گان قرون گذشته نیستند و از طرف دیگر کشور های اروپائی را که قرن ها پیش برده از سواحل غربی افریقا خریده و به امریکا فرستاده بودند نمی شود وادار به پرداخت غرامت نمود. و اگر قرار باشد شکارچیان برده نیز غرامت بپردازند و به پای میز محاکمه احضار شوند باید بسیاری از شهروندان یمنی و یا مصری که تا به امروز برده فروشند بازداشت گردند. اما فقط کشور های آفریقائی نبودند که که برده کشور های دیگر را تامین می کردند، دلالان عرب در قرون وسطی برده از سواحل جنوبی دریای مدیترانه و یا از جنوب روسیه به کشور های عربی می فروختند. یونان و روم باستان بیشتر برده های مورد احتیاج خود را از سوریه و دیگر مناطق آسیائی خریداری می کردند و کشورهای افریقای برای داد ستد برده حائز اهمیت نبودند. آفریقا از قرن ۷ بعد از میلاد و پس از تسخیر سریع سرزمین ها و کشور های بیگانه توسط اعراب مسلمان بعنوان یک قاره عرضه کننده برده مورد توجه قرار گرفت. اعراب از قرن ۷ تا قرن ۱۶ حدود ۱۰ میلیون برده را بکار اجباری گرفتند. و پس از استعمار سرزمین های افریقای توسط کشور های اروپائی در عصر جدید ( از قرن ۱۶ ببعد )، فرانسه، هلند، انگلیس، اسپانیا و پرتقال در مدت زمانی کمتر از ۳۵۰ سال ۱۱ میلیون برده به امریکا فروختند و بیش از ۵ درصد از این برده ها هنگام عبور از اقیانوس اتلانتیک از بین رفتند که جنازه آن ها طعمه کوسه ها گردید. کشور های اروپائی بعد از تسخیر سرزمین های افریقائی برده ای برای کار به اروپا نیآوردند ( به استثناء پرتقال) و بیشتر برده ها در کشور خودشان در کشاورزی و معادن بکار گرفته شدند. از آنجائیکه هیچ انسانی آزادانه برده نمی شود می بایست شکارچیان برده را شکار می کردند که تعدادی نیز بدین صورت کشته می شدند. ارسطو جنگ برده داری را جنگی غیر “طبیعی” نامید، این جنگ برای تصاحب زمین نبود بلکه برای تصاحب انسان.
برده داری در هیچ یک از کتب مقدس ادیان ابراهیمی مورد سرزنش و نکوهش قرار نگرفته است و فقط یک اقلیت مسیحی در قرن چهارم بعد از میلاد در بیزانس خواستار لغو برده داری گردید. بالاخره با تاخیر خیلی زیاد برده داری در عصر مدرن توسط غرب محکوم و لغو گردید و آن هم بعد از جنگ داخلی امریکا که مابین سال های ۱۸۶۱ - ۱۸۶۵ بر علیه برده داری و برای تصاحب قدرت رخ داد.
امروزه نوع جدیدی از برده داری با پیشرفت اقتصاد جهانی ( گلوبالیزم ) در حال بروز است.
منبع : فلسفه تاریخ


همچنین مشاهده کنید