یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سردرگمی در دیپلماسی خارجی کشور


سردرگمی در دیپلماسی خارجی کشور
وجود دیپلماسی فعال، منضبط و عاقلانه و بر اساس عرف دیپلماتیک در صحنه‌های بین‌المللی و در رویارویی با چالش‌های جهانی، یکی از فاکتورهای اساسی رشد و تعالی کشورها در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی می‌باشد که در صورت ضعف و انفعال آن، می‌تواند کشور مورد خطاب را در عین انزوای بین‌المللی، با بحران‌های عدیده‌ای روبه‌رو سازد که نتواند در برآوردن خواسته‌ها و نیازهای اولیه مردم آن توفیق یابد.
ضعف دیپلماسی دستگاه خارجی کشورمان در سه دهه اخیر و به خصوص در ۲۲ ماه گذشته كه گریبانگیر زندگی بین‌المللی كشورمان گردیده است، یكی از مواردی است كه قدرت‌های دیگر را به سوءاستفاده از دولت‌های سر کار در کشورمان تشویق کرده است که می‌توان ساختار اشتباه دیپلماسی، عملكرد ضعیف متولیان امور خارجه و بی‌دفاعی ایران در روابط بین‌الملل را از مؤلفه‌ها و عوامل اصلی آن دانست. متاسفانه ما به جای بهره گیری مناسب از تهدید‌های بین‌المللی کشورهای غربی و تبدیل آنها به فرصت‌های طلایی و تعامل عقلایی با قدرت‌های اقتصادی و نظامی، همواره سعی کرده‌ایم به خود و مردم کشورمان بقبولانیم که هیمنه و قدرت این کشورها چیزی جز طبل توخالی نبوده و همواره خواسته‌ایم قبل از این‌که ما دیگران را به رسمیت بشناسیم دیگران ما را باور کنند.
متاسفانه در طول سال‌های پس از انقلاب نتوانسته‌ایم آنچنان که شایسته ایران متمدن و اسلامی بوده به حساسیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای به موقع و به طور مناسب پاسخ دهیم. برای نویسنده این سطور که خود را یک نسل سومی می‌داند، هنوز هم این نکته مبهم و گنگ می‌نماید که برای چه انقلاب كرده‌ایم؟ مگر انقلاب اسلامی برای تحقق استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی انجام نپذیرفته است؟ مگر مردم در ابتدای انقلاب به چیزی جز تحقق امنیت عمومی، رفاه نسبی و عدالت می‌اندیشیدند؟ و سرانجام این‌که مگر این انقلاب برای چیزی غیر از تحقق عزت اسلامی و بازیافتن اقتدار و تمدن ۷۰۰۰ هزار ساله کشورمان صورت نپذیرفته است؟
متولیان دیپلماسی خارجی بی‌طرفانه به این سؤال پاسخ گویند که آیا موقعیت جمهوری اسلامی در جوامع جهانی، آن عزت و عظمتی است که جهت تحققش، خون‌های بهترین وپاکترین جوانان این مرزوبوم به پای جوانه زدن ریشه‌های درخت انقلاب ریخته شده است؟ جایگاه جهانی کشورمان در عرصه‌های بین‌المللی کجاست؟ چه مقدار توانسته‌ایم در مجامع بین‌المللی از حقوق کشورمان از جمله حق حفظ حریم مرزهای ملی و بین‌المللی، حق استفاده از فن‌آوری هسته‌ای، مسئله‌ مطالبات در جنگ تحمیلی و... دفاع کنیم؟
به جرأت باید گفت که جمهوری اسلامی یکی از ضعیف‌ترین دوران خویش را در عرصه سیاست‌های خارجی و اقتصادی تجربه می‌کند. از نظر سیاست خارجی تا بدانجا واداده‌ایم که در اثر عدم اهتمام و تلاش وزارت خارجه در موضوع مسائل هسته‌ای در قطعنامه‌ای که اخیرا شورای امنیت بر ضد کشورمان صادر نموده متاسفانه هر پانزده عضو شورای امنیت، چه آنهایی که عضو جنبش عدم تعهد وسازمان کنفرانس اسلامی بودند و چه کشورهای به اصطلاح دوست روسیه و چین، به قطعنامه رای مثبت می‌دهند. هرگز نمی‌توانم جمله معروف امام راحل را که فرمودند: «آمریکا بدتر؛ شوروی از آمریکا بدتر؛ انگلیس از هر دو بدتر؛ همه از هم بدتر» را فراموش سازم. نمی‌دانم دلیل این همه پشت‌گرمی به روسیه از کجا ناشی می‌شود؟
با تحلیل صحیح تاریخ می‌توان به این نکته دست یافت که ایران به اندازه یک دهم خسارات و زیان‌هایی که در طول دویست سال گذشته از روسیه دیده است از دیگر كشورها نه دیده و نه چشیده است. روسیه در زمان دولت‌های قاجار، یک سوم خاک کشورمان اعم از گرجستان، ترکمنستان،ازبکستان، تاجیکستان، آذربایجان و ارمنستان و مقدار معتنابهی از دریای خزر را ضمیمه خاک خویش نموده و دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمنچای را در آن سال‌ها بر ایران تحمیل نموده است. مردم شمالغرب کشورمان، اهانت‌ها و جسارت‌های «گریبایدوف»، وزیر مختار روسیه را هرگز فراموش نخواهد ساخت. به توپ بستن مجلس ملی توسط قوای قزاق روسی، دخالت در امور داخلی ایران در زمان نخست وزیری قوام‌السلطنه، جنایات حزب توده در شمال ایران و بالاخره حمایت مستقیم شوروی سابق از دیکتاتور عراق در جنگ تحمیلی کشورمان هرگز فراموش شدنی نیستند. قتل و کشتار مستقیم مسلمانان افغانستان و حمایت علنی از دولت صربستان در انجام جنایت‌های خون‌آلود در کشورهای یوگسلاوی سابق و تضییع حقوق انسانی مردم مظلوم چچن از این دست می‌باشند.
مسئولان‌ سیاست خارجی کشور به این سؤال پاسخ دهند که تا کی مجبوریم هزینه اعتماد به روسیه را بپردازیم؟ آیا به راستی می‌توان به روسیه اعتماد نمود و تکیه‌گاه مطمئنی از آن در دیپلماسی خارجی ترسیم نمود؟
به باور تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، این تصور كه روسیه برای اتمام پروژه بوشهر با جهان و به ویژه با آمریكا رو در رو خواهد شد، تصور غیر واقع بینانه‌ای بوده و این‌که روس‌ها با ما همكاری می‌كنند تا از منافع ما دفاع كنند، فرض كاملا غلطی است چراکه روسیه هیچ داعیه‌ای برای دفاع از منافع کشورمان ندارد و این متولیان عرصه سیاست خارجی کشورمان هستند كه بایستی به گونه‌ای سنجیده و زیركانه عمل كنند تا اجازه بهره‌مندی دیگران را از منافع ما بدون جلب منفعتی به سود کشورمان فراهم نكنند.
در وضعیت فعلی، تصور این‌كه روسیه در مقام رویارویی با جهان پروژه بوشهر را تكمیل كند، تصور ساده‌انگارانه‌ای بیش نبوده و باید به این نقطه واقف بودد که روسیه امروز اساسا توانایی‌های ایفای نقش به عنوان یك قدرت جهانی را نداشته و به رغم برخورداری از اهرم انرژی در نفت و در بازی‌ها نمی‌توان روسیه را به عنوان بازیگری در قد و قواره آمریكا و اروپا تحلیل نمود. چرا كه نه توانایی‌ها و زیرساخت‌های اقتصادی و نه زمینه‌های سیاسی و نظامی این كشور در حد آمریکا می‌باشد و تصور این‌که كه روسیه برای دفاع از ایران در مقابل آمریكا خواهد ایستاد، اشتباهی محض بوده و باید به این واقعیت پی ببریم كه هیچ كشوری در شرایط موجود و با توجه به ماهیت و هویت جمهوری اسلامی، نمی‌تواند اتحاد استراتژیك با ایران داشته باشد و روس‌ها در ارتباط با ایران به دنبال منافع خالص و بسیار ویژه خودشان هستند و در شرایط تشدید تعارض با غرب روی روسیه و یا هر کشور دیگر همچون چین که حتی دارای حق وتو در شورای امنیت هستند حساب باز نمودن چیزی غیر از دست زدن به انتحار دیپلماتیک نمی‌تواند باشد.
دستگاه دیپلماسی کشورمان در طول سه دهه گذشته شاهد رویدادهای مختلفی بوده است. در طول جنگ تحمیلی کشورمان که به شدت از سوی دو ابرقدرت شرق و غرب تحت فشار قرار داشت تعداد سفارتخانه‌های فعال کشورهای خارجی در داخل کشورمان به بیست کشور نمی‌رسید که با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت‌ هاشمی رفسنجانی، در اثر افکار و سیاست‌های باز اقتصادی و سیاست تعامل‌گونه وی این رقم به بیش از ۸۳ سفارتخانه صعود نمود و در ادامه کار در اثر سیاست تشنج‌زدایی و گفت‌وگو‌ی تمدن‌های دولت سیدمحمد خاتمی این رقم به بیش از ۱۳۷ کشور رشد نمود و خوشبختانه برای نخستین بار پای رئیس‌جمهور ایران در مجامع علمی و سیاسی اروپایی باز شد و به بیانی دیگر دولت اصلاحات در جبهه‌های دیگر اگرچه ناموفق نمود ولی در عرصه سیاست خارجی به قول مقام رهبری توانست نمره قابل قبولی کسب نماید و جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای دو سال نخست که به سرپرستی حسن روحانی انجام می‌گرفت توانست اتحادیه اروپا و گروه قدرتمند هشت کشور صنعتی (G۸) را در آن‌سوی میز بنشاند.
ولی باید اذعان نمود که در اثر ناکارآمدی متولیان عرصه دیپلماسی در طول ۲۱ ماه گذشته، شاهد تحمیل سه قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت بود‌ ایم. جای بسی تاسف است که وزارت امورخارجه و در رأس آن دکتر متکی هنوز نتوانسته است خود را با دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان دکتر لاریجانی وفق دهد. سیاست خارجی کشور بزرگی همچون ایران نباید به وسعت و اندازه کشور دوستی همچون ونزوئلا ختم شود.
نمی توانم این نکته را به خود بقبولانم که در اثر اهمال و ضعف دیپلماسی برای سفر‌های خارجی رئیس‌جمهور کشورمان غیر از دعوت دولت‌های عراق و افغانستان دعوتنامه دیگری روی میز رئیس‌جمهور نباشد. نمی‌توان ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در ماجرای اخیر ملوانان انگلیسی را نیز نادیده گرفت. آیا نمی‌شد قدری تحمل نموده و حتی آزادی آنان را به بعد از ۴۸ ساعتی که بلر برای آزادی ملوانان تعیین نموده بود موکول نمود.
وحید کاظم‌زاده قاضی جهانی


همچنین مشاهده کنید