پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
برای سرمایهگذاری چه باید بکنیم؟
فرد- برای سرمایهگذاری در بورس توصیه نمیشود کسی برود قرض کند یا خانهاش را بفروشد.
انسان منطقی اولویتها را بهدرستی تعیین میکند. فقط پسانداز خود را سرمایهگذاری میکند و از فروش وسیلهٔ کار یا منزل مسکونی برای سرمایهگذاری در بورس، به امید معجزه، اجتناب میکند.
من سرمایهگذاری هستم که اطلاعات زیادی از بازار ندارم و وقت هم ندارم که اطلاع پیدا کنم، اگر قصد سرمایهگذاری داشته باشم تکلیف من چیست؟ البته، عدهای از سرمایهگذاران از صبح به تالار بورس میروند و تا آخر وقت اطلاعات میگیرند و تحلیل میکنند. یعنی در بازار کسانی هستند که کار حرفهای میکنند و از صبح تا شب کارشان این است که اطلاعات را بررسی کنند. اینها حرفهایهای بورساند و ممکن است سود خیلی بالایی هم کسب کنند البته ریسکهای بالایی را هم قبول میکنند. کارمندانی دارند که به شرکتها میفرستند و اطلاعات جمع میکنند.
سؤال مشخص این است: شخصی که اولین بار است به بورس میآید، میخواهد پسانداز زندگیاش را به بورس بیاورد، چه باید بکند؟ وقتی پول در بانک سپرده میشود، مطمئن هستیم اتفاقی نمیافتد. سود تقریباً ثابتی را میدهند و از این بابت نگران هم نیستیم. شایعهای در بازار نیست که بانک بر آن اساس نرخ سود را بالا و پایین ببرد. انتخابی هم نباید بکنیم. فقط باید ببینیم کدام بانک سود بیشتری میدهد و آن را انتخاب کنیم و پولمان را آنجا سپردهگذاری کنیم. یا وقتی اوراق مشارکت دولتی میخریم، خطری ما را تهدید نمیکند. اما، بازار سهام فرق میکند. ریسک، جزئی از ذات سهام است. بنابراین باید انتخاب کنیم که کدام سهم را بخریم.
ممکن است وضع رشتهٔ فعالیتی خراب شود، ممکن است فعالیت شرکتهای نساجی در کشور ما ۳۰ سال پیش بسیار خوب بوده، اما امروز به خاطر اینکه مثلاً به موقع تجدید ساختار نکردهاند، یا درست کار نکردهاند، رشتهٔ فعالیت نامناسب شده باشد. روزی کارخانهٔ علاءالدین کارخانهٔ خوبی بوده و تولیدات پرطرفداری هم داشته؛ یک موقع مارک معروفی از جاروی دستی، تولید میشده و آن شرکت، شرکت خوبی بوده است، اما الان اگر کسی جاروی دستی تولید کند، نمیتواند در رقابت با جاوری برقی، آن را بفروشد. پس آن مارک معروف قدیمی دیگر نمیتواند در بازار بهفروش رسد. این ماهیت کسب و کار است که زمانی خوب میشود یا زمانی اوضاع خراب میشود. پس، من سرمایهگذار چه بکنم تا گیر نیفتم.
البته، شرکتهای خوب، آن شرکتهاییاند که وضع خودشان را، با وضعیت روز تطبیق میدهند. وقتی رشتههای کار و فناوری تغییر میکند، آنها هم کار خود را تغییر میدهند. و زنده میمانند. به همین خاطر هم است که عمر برخی شرکتها خیلی طولانی میشود و مثلاً به ۲۰۰ یا ۴۰۰ سال سابقه میرسند، و زنده میمانند. اما اگر شرکتی نتواند خود را با فناوری بهروز کند و با واقعیتهای بازار خود را منطبق کند، دچار مشکل میشود. پس من سرمایهگذار برای اینکه دچار این مشکلات نشوم، چه کاری باید بکنم؟ چه راهی را باید بروم که مشکل پیدا نشود، و پسانداز عمرم را بتوانم درست سرمایهگذاری کنم؟
منبع : همشهری آنلاین
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران نیکا شاکرمی رهبر انقلاب روز معلم معلمان دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری حجاب شورای نگهبان قوه قضائیه
تهران هواشناسی زلزله معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو دولت قیمت دلار ایران خودرو دلار قیمت طلا سایپا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
مشهد رضا عطاران رادیو فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس تئاتر موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری