یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دانشگاه آزاد در فرایند جهانی شدن


دانشگاه آزاد در فرایند جهانی شدن
جهانی شدن پدیده نوظهوری است که زندگی اجتماعی انسان معاصر را تحت تاثیر خود قرار داده است. مهمترین وجه این پدیده چهره جهانی وعام آن است که مسائل و پرسش های مطرح درچارچوب مرزهای جغرافیایی و سرزمینی را به چالش می طلبد. در این میان جوامع اسلا می از وضعیت ویژه ای برخوردارند، زیرا علا وه بر ویژگی عام این جوامع که به عنوان یک حوزه فرهنگی وتمدن در جهان مطرح است، داعیه جهانشمولی لیبرالیسم و الگوی سیاست، اقتصاد و فرهنگ لیبرال، یکی از مهمترین آموزه های اسلا می و اندیشه دینی «جهانشمولی اسلا م» را با پرسش و تردید روبرو می سازد. قطع نظر از پرسش مربوط به ماهیت و چیستی جهانی شدن، ابعاد و سویه های آن و نتایج و پیامدهای این پدیده، پرسش از نسبت اسلا م و جهانی شدن، رویکرد و تلقی اسلا می از این پدیده و بالا خره نقش دانشگاه آزاد اسلا می در مواجهه با این پدیده سوال های اساسی این پژوهش را سامان می دهد.
شناخت نقش آموزشی، پژوهشی و فرهنگی دانشگاه آزاد و موانع فراروی آن در فرایند جهانی شدن از اهداف این پژوهش به شمار می رود.
آماده سازی جهت انتقال دانش و فرهنگ به نسل آینده، رشد فضیلت ها و تولید هنجارهای مثبت اجتماعی، رشد سرمایه گذاری بخش خصوصی در عرصه آموزشی، فراهم آمدن امکان تسریع حرکت تمدن سازی کشور، افزایش مهارت های مورد نیاز اقتصاد کشور و غنی شدن مشاغل، کاهش علل بیکاری، اعزام دانشجویان دانشگاه آزاد جهت تحصیلا ت تکمیلی به خارج از کشور و برگزاری سمینارهای علمی بین المللی از مهمترین نقش های دانشگاه آزاد در بخش آموزش است. همچنین در امر پژوهش نیز می توان نقش های زیر را برای دانشگاه آزاد در این فرایند بر شمرد: ایجاد مراکز تحقیق و توسعه بین المللی، شبکه های پژوهشی منطقه ای و بین المللی، ایجاد شهرک های تحقیقاتی، ایجاد سیستم دستیاران پژوهشی بین المللی، ایجاد یک نظام اطلا عات مدیریت پژوهشی، ثبت و انتشار فعالیت های پژوهشی بین المللی و ...
● طرح مساله
گسترش فزایند علوم و معارف بشری به موازات رشد حیرت انگیز تکنولوژی ارتباطات به عصر ما ماهیتی علمی و اطلا عاتی بخشیده است و به حق، این دوران را «عصر انفجار اطلا عات» نامیده اند. تردیدی نیست که بخش عظیمی از این اطلا عات میراث مشترک همه تمدن ها و فرهنگ پرشتاب و فزون گرا در جامعه اطلا عاتی و ارتباطی جدید به گونه ای است که بشر را به سوی همسانی و همگونی فرا می خواند و هویت های مستقل فرهنگی و ملی را با چالش جدی مواجه ساخته است. ناگفته پیداست که پویایی هر تمدن و فرهنگی به قدر توجه به هویت خود و سهم آن در حضور فعال در عرصه زمان خویش است.
جهانی شدن یا جهانی سازی یکی از پدیده های مطرح زمانه ماست که زندگی اجتماعی انسان معاصر را تحت تاثیر گذاشته است. علی رغم تلا ش های انجام شده، در مورد ماهیت این پدیده ابهام و تردیدهای جدی وجود دارد. این ابهام از یک سو ناشی از ماهیت سیال و در «حال شدن » این پدیده است و از جانب دیگر معلول تازگی و جدید بودن آن می باشد. جنبه دوم ابهام آلود بودن پدیده جهانی شدن در مورد کشورهای جهان سوم از شدت بیشتری برخوردار است.
مهمترین وجه این پدیده چهره جهانی و عام آن است که مسائل و پرسش های مطرح در چارچوب مرزهای جغرافیایی و سرزمینی را به چالش می طلبد. در این میان جوامع اسلا می از وضعیت خاصی برخوردارند، زیرا علا وه بر ویژگی عام این جوامع که به عنوان یک حوزه فرهنگی و تمدنی درجهان مطرح است، داعیه جهانشمولی لیبرالیسم و الگوی سیاست،اقتصاد و فرهنگ لیبرال، یکی از مهمترین آموزه های اسلا می و اندیشه دینی «جهانشمولی اسلا م» را با پرسش و تردید روبرو می سازد. از این رو جهانی شدن به مثابه یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و جوامع مسلمان مطرح است. اگر در سطح کلا ن جهانی شدن با هم در نوردیدن مرزهای جغرافیایی، تضعیف حاکمیت ملی و فرو ریختن هویت های محلی کم و بیش تمامی فرهنگ ها و جوامع را به چالش می گیرد، در سطح خاص واز منظر جوامع اسلا می، با عنایت به تفکر و اندیشه دینی و تفاوت ماهوی مدیریت و ساماندهی حیات اجتماعی این جوامع، پرسش ها و چالش های خاصی نیز بروز می کند. قطع نظر از پرسش مربوط به ماهیت و چیستی جهانی شدن، ابعاد و سویه های آن و نتایج و پیامدهای این پدیده ، پرسش از نسبت اسلا م و جهانی شدن، رویکرد و تلقی اسلا می از این پدیده و بالا خره نقش دانشگاه آزاد اسلا می در مواجهه با این پدیده سوال های اساسی این پژوهش را سامان می دهد. به طور اخص دانشگاه آزاد اسلا می به عنوان یک دانشگاه اسلا می چه نقشی در «عصر انفجار اطلا عات» دارد و جهت گیری اسلا می دانشگاه آزاد چه می تواند باشد؟ در این نوشتار به نقش علمی، فرهنگی و پژوهشی دانشگاه آزاد در مواجهه با پدیده جهانی شدن و تاثیرگذاری دانشگاه آزاد در این ابعاد بر دیگر مراکز علمی و فرهنگی و پژوهشی پرداخته شده است که در این راستا دانشگاه آزاد بتواند پیشرفت های علمی مسلمانان و فرهنگ و تمدن اصیل اسلا می را به جهانیان عرضه نماید وگوشه ای از این وظیفه خطیر را بر عهده بگیرد.
● مفهوم و ماهیت «جهانی شدن» (ationzGlodali)
تعبیر جهانی شدن در برابر واژه (ationzGlodali) به کار می رود. کاربرد واژه «جهانی» (azGlodali) در ادبیات سیاسی دارای قدمت طولا نی است، اما اصطلا ح جهانی شدن و جهان گرایی (ingzGlodali) قدمت چندانی ندارد اما پس از حدود دهه ۱۹۶۰ رواج عام یافت. کاربرد این مفهوم به شکل امروزی به دهه هشتاد باز می گردد.
مفهوم جهانی شدن و مفاهیم نزدیک به آن نظریاتی هستند که از سوی اکثر پژوهشگران مسائل سیاسی و امور بین الملل برای توصیف وضعیت کنونی حاکم بر نظام بین المللی به کار می رود. به طور کلی در نظریاتی که چنین مفهومی را به انحای مختلف مطرح می کنند، جهانی شدن به معنای فرآیندی اجتماعی است، که از مدت ها پیش آغاز شده و رو به گسترش است و در آن قید و بندهای جغرافیایی که به روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است از بین می رود. واژه جهانی شدن، حرکت به سوی یک جامعه جهانی واحد را نوید می دهد. بر حسب این نظرات در دنیای کاملا جهانی شده گویا عمدتا یک جامعه و یک فرهنگ در سراسر کره زمین مستقر خواهد شد. اگرچه احتمالا در این فرهنگ اختلا ف، تنوع، آزادی و انتخاب فردی پذیرفته می شود، اما «وابستگی به سرزمین» به عنوان یک اصل وحدت بخش در زندگی اجتماعی و فرهنگی از بین خواهد رفت و جامعه ای مستقر خواهد شد که حدود و ثغور جغرافیایی در آن از بین خواهد رفت. در این جامعه برقراری ارتباط میان افرادی که به فاصله خیلی دور از هم زندگی می کنند به راحتی میان همسایه ها خواهد بود.
به طور خلا صه، جهانی شدن فرآیندی است که همپای گسترش آن، جهان نیز از جهاتی کوچکتر و فشرده تر می شود.
● پیشینه تاریخی
در مورد پیشینه تاریخی جهانی شدن عمدتا سه احتمال یا فرضیه را می توان مطرح کرد:
۱) جهانی شدن فرآیندی است که ریشه در تاریخ حیات اجتماعی بشر دارد و بنابراین، از ابتدای تاریخ وجود داشته و در عصر حاضر شتاب بیشتری به خود گرفته است.
۲) جهانی شدن همزمان با نوگرایی (مدرنیزاسیون) و توسعه سرمایه داری شکل گرفته و اخیرا از شتاب بیشتری برخوردار شده است.
۳) جهانی شدن فرایندی متاخر و همراه با سایر فرآیندهای اجتماعی نظیر فراصنعتی شدن فرانوگرائی یا شالوده شکنی سرمایه داری است. (۱)
رابرتسون که خود از نخستین نویسندگان این موضوع به شمار می آید، بر این باور است که جهانی شدن چیز تازه ای محسوب نمی شود، بلکه تاریخ آن به زمان نوگرایی و ظهور سرمایه داری برمی گردد. نوگرایی فرآیند جهانی شدن را خلق نمی کند، بلکه آن را تسریع می کند.
باری اکسفورد ضمن تایید رابطه جهانی شدن با تجدد و مدرنیته، از نظر پیشینه تاریخی میان عوامل جهانی شدن و نمودهای آن تفاوت می گذارد. از نظر این پژوهش گر، جهانی شدن نه مترادف با تجدد است و نه مولود آن، بلکه وضعیتی است که با روند تجدد شتاب بیشتری می گیرد و روند تجدد را نیز سرعت می بخشد.
دیوید هاروی از دیگر نویسندگانی است که جهانی شدن را با وضعیت پست مدرنیسم پیوند می زند. استدلا ل وی این است که جهانی شدن برای سرمایه داری پدیده جدیدی نیست، بلکه پسامدرنیته انعطاف پذیر در بردارنده شدت یافتن تراکم زمانی و مکانی است که در واقع، ویژگی آن محسوب می شود. در این فضای جدید، زندگی اجتماعی به اندازه ای سرعت یافته که فضا کاهش یافته یا به کلی از بین رفته است.
در وضعیت جدید، انتقال و دریافت فوری اندیشه ها در سراسر جهان با استفاده از ارتباطات الکترونیکی و ماهواره ای صورت می گیرد. (۲)
در میان نظریه پردازان مسائل جهانی، والرشتاین در زمره نخستین نظریه پردازی است که مفهوم نظام جهانی را برای توضیح مسائل بین المللی مطرح کرد. به اعتقاد وی در اواخر قرن ۱۵ اقتصاد جهانی ظهور کرد و هر چند تمام جهان را شامل نمی شد بزرگتر از یک واحد سیاسی و یک اقتصاد جهانی بود. او می گوید: اقتصاد سرمایه داری نیاز به گسترش مرزهای جغرافیایی داشت تا محل های جدید تولید برای مشارکت در تقسیم کار را دنبال نماید. این گسترش چهار صد سال صورت گرفت و اقتصاد جهانی سرمایه داری را از نظامی که اساسا اروپایی است، به تمام سیاره زمین بسط داد.
در یک جمع بندی کوتاه می توان گفت که در مورد پیشینه تاریخی جهانی شدن عمدتا دو دیدگاه کلی مطرح است:
۱) دیدگاهی که جهانی شدن را به عنوان پدیده ای کاملا جدید و بی بدیل تلقی می کند
۲) دیدگاهی که آن را شکل جدیدی از زندگی در بستر جامعه صنعتی، مدرن یا فرامدرن می داند.
● اهداف پژوهش:
۱) شناخت ابعاد فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی جهانی شدن
۲) شناخت نقش تئوریک و روان شناختی دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
۳) شناخت نقش عملیاتی دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
۴) شناخت اولویت نقش تئوریک یا عملیاتی دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
۵) شناخت آثار نقش دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
۶) شناخت موانع و فرآوری دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
● سوال اصلی:
▪ نقش دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن چیست؟
● فرضیه اصلی:
دانشگاه آزاد، نقش فرهنگی و عملی در فرآیند جهانی شدن دارد.
نقش آموزشی دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
الف) جهانی شدن و آموزش
مفهوم جهانی شدن از مفاهیمی است که در سال های اخیر مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است. چرا که این پدیده اجتماعی نوظهور، بیش از پیش زندگی بشر را با تغییر روبه رو نموده است. اگر چه جهانی شدن در دو عرصه سیاست و اقتصاد نمود بارزتری دارد، ولی جهانی شدن «آموزش» نیز دارای اهمیت زیادی است. جهانی شدن به عنوان یک فرآیند، خواهان تشکیل جامعه مدنی با عنصر اطلاعات می باشد. جهانی شدن از طرفی سعی به در نوردیدن فضا و زمان دارد و از جهتی، محلی گرایی را از منظر پسامدرنیسم تقویت می کند. اگرچه پروسه جهانی شدن هیچ تعهدی به هیچ مکتبی ندارد; ولی این پدیده جدید فراروی جوامع، خواهان انتقال و تحرک جوامع از سنت به مدرن و پسامدرن می باشد و در طرف دیگر قضیه نیز، جهانی کردن سنت های محلی را از نظر دور نمی کند.
با توجه به نگرش ساختارگرایی، می توان گفت که آموزش نیز جزیی از یک کل می باشد، که تحت تاثیر جهانی شدن و فرآیند نوگرایی اخیر قرار گرفته است. امروزه همانند دولت- ملت ها یا بهتر از آن کشورها، ساختار آموزشی متاثر از فرآیندی است که طبق نظریه پخش فضایی هاگراستراند، کانون آن در کشورهای شمال واقع شده است.
این فرآیند، معرفی کننده لیبرالیسم نو برای کشورهای جهان می باشد و نمود آن در ساختار آموزشی کشورهای متاثر از جهانی شدن، خلا قیت، ابتکار، مدرسه محوری، مشارکت و غیره می باشد.(۳) همچنین باید بدانیم که افکار عمومی جهان- همانند سایر اجزا- ساختاری را می پسندد که بر پایه اصول و مبنای دموکراسی غربی باشد و آن ها را بهترین الگو برای جامعه عصر فضا می داند.
امروزه ساختارهایی که دیروز بر مبنای تمرکزگرایی دولت مدرن و بروکراسی آموزشی بنا یافته بود، جای خود را به ساختار محلی و بومی شده عصر پسامدرن داده است که سعی می کند از طریق جهانی شدن، ساختارهای کوچک را جهانی کند. این مکتب برای پیشرفت و ترقی جامعه مدنی یا جامعه شبکه ای، بهترین الگو را در مدرسه محوری، مشارکت از پایین، احترام به ذهنیت افراد و خلا قیت آنان می داند که مطمئنا تحت تاثیر اراده انسانی به دنبال ساختارشکنی دولت تمرکزگرا و یکسان ساز است. همچنین مواردی هم چون: «خصوصی سازی آموزشی، کم شدن مدارس دولتی و ورود امکانات و تجهیزات پیشرفته به مدارس» تداعی کننده جهانی شدن اقتصاد و اقتصاد سرمایه داری است. به هر حال ساختارهای امروزی در کلیه جنبه های زندگی، متاثر از عصر فضا می باشد که به همراه دیگر اجزای کل آموزش را تحت تاثیر قرار داده است.۴) از طرفی، ضرورت های جهان کنونی بسیاری از کشورهای پیشرفته را بر آن داشته است که پیوسته نظام آموزشی خود را بررسی، تحلیل و نقد نمایند و راه های ناسودمند کار را رها سازند و شیوه های جدید و سازگار با ضرورت های جهان کنونی و آینده نه چندان دور را بر پا دارند. برای مثال، اداره آموزش شهر «توپیلیر» از ایالت می سی سی پی آمریکا، تلا ش گسترده ای را برای پدید آوردن مهارت ها و پندارهای لا زم برای کفایت و شایستگی مدنی و دست یافتن به رفتارهای مسوولا نه اجتماعی انجام داد.(۵) به طور کلی، ساختار آموزش در زمینه هایی هم چون: تمرکززدایی، فناوری سطح بالا و مشارکت کارکنان، تحت تاثیر جهانی شدن واقع شده است. این ساختار در کشورهای پیشرفته زودتر شروع شده و اصولا کشورهای غربی مبدع این الگوها بوده اند و به نظر می آید که کشورهای دیگر جهان نیز متاثر از این فرآیند روبه رو شده اند.
‌● تمرکز زدایی
از چند دهه گذشته، کشورهای غربی به سوی تمرکززدایی رفتند، در واقع در سایه عدم تمرکز به تفویض اختیارات بیشتری پرداختند و کارکنان خود را هر چه بیشتر خودگردان نمودند. از طرفی این امر باعث رشد هویت شخصی و گسترش و تعلق گروهی در اساتید شده است. چرا که در مباحث مدیریت نئوکلا سیک، روابط انسانی جایگاه ویژه ای دارد و ثابت شده است که در سازمان های کوچک به علت نزدیکی بیشتر اساتید، اثربخشی و کارآیی بیشتر خواهد بود. در سایه این تحولا ت مدیریتی و سازمانی، نظام آموزشی نیز به سمت تصمیمات منطقه ای محلی و دانشگاهی کشیده شد و تعداد دانشگاه های بزرگ کاهش یافت. در همین راستا طرح مدیریت دانشگاهی مطرح شد. البته این امر مخالف سازمان ناحیه ای نمی باشد; چرا که همواره ناحیه می تواند برای هدایت دانشگاه ها و هماهنگ کردن کار آن ها جایگاه خویش را حفظ کند.
● فناوری
به کارگیری فناوری هایی هم چون: کامپیوتر، ماهواره و سیستم های اطلا ع رسانی دیگری همانند اینترنت در آموزش هم موثر افتاد. با بهره گیری از رایانه، معلمان به جای تلا ش در عرضه محتوا و مواد درسی، بیشتر به تعامل با شاگردان می پردازند که در نتیجه آن، بهبود یادگیری دانشآموزان خواهد بود.
● مشارکت
مشارکت اساتید در امر آموزش منجر به بهبود روحیه و رشد بهره وری خواهد شد. در واقع در سایه مشارکت، تعهد سازمانی اساتید افزایش خواهد یافت. این امر می تواند آموزش های مناسب و برنامه های درسی مطلوب را برای دانشگاه ها به دنبال داشته باشد. به طوری که در یک پروسه و نظارت کنترل، مدیران متحول شده و به مشارکت اساتید ایمان بیاورند، لا زمه این امر آن است که:
ـ در تشکیلا ت آموزشی، ساختاری تازه و مبتنی بر مشارکت ایجاد شود.
- در سطح خودنواحی آموزشی، رسالت و هدف و برنامه درسی را ارایه نمایند و همچنین دانشگاه، خود نوع هدف ها و فعالیت ها و چگونگی دست یابی به آن ها را مشخص ساخته و پیگیری کند.
ج- ایجاد فرهنگ یادگیری همگانی در دانشگاه، به طوری که یادگیری برای همه مهم باشد و اصل یاد گرفتن سرلوحه کار قرار گیرد.(۶)
ب) تاثیر جهانی شدن بر اهداف آموزشی
هدف کلی مراکز آموزشی مانند دانشگاه ها در هر جامعه ای این است که هر فرد را بر طبق الگوی اعتقادات و ارزش های فرهنگی، دین، اجتماعی و سیاسی خود تربیت کند و انسانی متناسب و شایسته آن جامعه تحویل دهد. بر همین اساس، هر جامعه ای از انسان مطلوب خود تصوری دارد و معنی و غایت معین برای آموزش نایل است. از این رو می کوشد که افراد خود را براساس این تصور و معنا تربیت کند. بنابراین تعیین هدف ها مستلزم ملا حظات فلسفی، دینی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. (۶) با توجه به این تعریف، رابطه مستقیم و هماهنگ میان جامعه و آموزش وجود دارد. با عنایت به نیاز آموزشی انسان جهت فرهنگ سازی و تمدن، این سازمان، جزیی از این کل ارگانیک است. پس باید گفت که همراه تغییر جهان بینی ها، فرهنگ ها و اعتقادات گوناگون انسان، اهداف آموزش نیز تغییر خواهد کرد. با همه این احوال، جهانی شدن، جوامع را به اشکال گوناگون تحت تاثیر قرار داده است و نوعی تغییر در بینش دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنان، که از طرفی منطبق با زمان و مکان و همچنین فراتر از آن است را به وجود آورده است. بدین معنی که فرهنگ های محلی و اقوام بومی مکان های مختلف کره زمین، دوباره با بازسازی فرهنگ خویش مواجه بوده اند و از جهتی نیز تحت تاثیر فرهنگ جهانی در بخش های مختلف جامعه خود هستند. در راستای این پدیده نوظهور جهانی و تا حدی پیچیده، آموزش نیز به کثرت گرایی در اهداف خویش دست زده است. از طرفی نهادهای آموزشی سعی در افزایش سطح سواد، علم و فناوری در ترقی بینش جهانی افراد محلی دارد و از جهتی، خود را با فرهنگ محلا ت منطبق می سازد که لا زمه و پی آمد آن، ساختارشکنی دولت های مدرن و متمرکز عصر مدرنیسم است. به طور کلی می توان گفت که هدف آموزش همان توسعه و تغییر جامعه است، ولی منطبق با جامعه شبکه ای عصر فضا. منظور از توسعه اجتماعی، تغییر اجتماعی سنجیده و مبتنی بر برنامه ریزی است. چرا که برنامه ریزی آموزشی به تغییرات اجتماعی مدد می رساند. شواهد زیادی در دست است که تاثیر سواد آموزشی را برتوسعه اقتصادی و اجتماعی بیان می کند. (۷) این در حالی است که الگوهای توسعه اجتماعی بر مبنای جهانی شدن تطبیق می یابد، زیرا در عصر هزاره سوم، گذر از دوران حکومت های ملی به جهانی شدن، احترام، سعی، تقابل و زندگی دوباره فرهنگ های مرده را به وجود آورده است.
جهانی شدن در پیشرفت روزمره ابزار و وسایل توسعه اجتماعی، به ویژه آموزش نقش موثری دارد. اکنون در اهداف آموزشی کشورهای پیشرفته تغییرات زیادی به وجود آمده است و تغییراتی نیز در اهداف آموزشی کشورهای جهان سوم دیده می شود که در راستای همین تغییرات است. از طرفی، جهانی شدن بر اصول و تعیین روش های فعالیت مراکز آموزشی نفوذ ژرفی داشته است و با توسل و بهره جویی از شیوه های دشواری گشای زندگی امروز، در قالب موضوع های درسی به اتاق درس وارد می شود و با مشارکت فعال دانشجویان و هدایت اساتید، از راه برانگیختن روش های برخاسته از تلاش گروهی پدیدار می گردد. از این رو آنچه در مراکز آموزشی آموخته می شود، انتقال معلومات و یافته ها و مسلمات گذشته نیست، بلکه پرورش مهارت های راستین برای زیستن امروز و فردای نزدیک است. در میان مهارت های بنیادی و اصلی که دانشجویان به آنها انس می گیرند و در مسیر آشنایی با واقعیت های زندگی از آنها بهره مند می شوند، می توان به این موارد اشاره کرد:
«مهارت کار کردن با اطلاعات، مهارت کار کردن با گروه ها و مهارت کار کردن با فن شناسی» با توجه به این تغییرات و پیشرفت هایی که در سطح جهان نمودار شده است، به نظر می رسد که مراکز آموزشی و دانشگاه های کشورهای مختلف سعی در تطبیق اهداف خویش با جهت رشد و ترقی دارند.(۸) البته این مساله به همین جا ختم نمی شود، چرا که در پی چنین دگرگونی هایی که در جهان دانش و معرفت پدید آمده است، دنیای کار نیز تحولی بنیادی یافته است. به طوری که بسیاری از شیوه های گذشته به دست فراموشی سپرده شده اند و جای آنها را روش های تازه و مناسبت گرفته است. امروزه از سازمان ها درخواست هایی می شود که در بیست سال گذشته وجود نداشت و کارجویان را بر پایه مهارتشان در کار کردن با گروه و در گروه و تسلطشان بر فنون دشواری گشا می آزمایند. بنابراین، اگر کارجویی نتواند مهارت خویش را با گروه یا در برداشتن دشواری های حاصل در کار به منصه ظهور بگذارد، از دستیابی به شغل دلخواه محروم می گردد.(۱۹) از طرفی جهانی شدن باعث افزایش مطالبات مردم از مراکز آموزشی و دانشگاه ها شده است. آنان یا پی بردن به ترقی های کشورهای نزدیک و دور جهان، نیاز به پیشرفت دانش را احساس کرده اند و این امر را جز از طریق آموزش اولیه امکان پذیر نمی دانند. دگرگونی های علمی، صنعتی و فن شناختی جهان و بصیرت های حاصل از یافت های پژوهش درباره دانشجویان برای نهادهای آموزشی و دانشگاه های کشورها چنان ضرورت های تازه ای فراهم می آورد.(۱۰) به نظر می رسد که با تغییر فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سال های اخیر، اهداف آموزشی نیز تغییرات اساسی یافته است. چرا که این اهداف سیری انقلابی از یکسان سازی، آموزش متمرکز، عدم مشارکت، انباشت اطلاعات... دارد و به سوی پلورالیزم فرهنگ و قومی، مشارکت گروهی، خلاقیت، تخصص، نوآوری و تغییر، رشد فکری و شخصی منطبق با جامعه شبکه ای و البته با حفظ فرهنگ اصیل بومی گام برمی دارد. پس می توان این گونه بیان نمود که در حال حاضر و با توجه به جهانی شدن مکان و زمان اهداف مراکز آموزشی و دانشگاه ها نیز بر طبق اصول زیر تغییر یافته است.۱) آموختن و فرا گرفتن از حالت خشک و انفعالی یک سویه خارج شده است و به صورت خیال و کنش چند سویه میان دانشجویان پی ریزی و استوار گشته است. دانشجویان در فراگرد یادگیری نقش کوشاتر پیدا کرده اند.
۲) مهارت های ادراکی پیچیده اهمیتی در خور توجه یافته است و کوشش می شود تا ناتوانی های اندیشیدن انتقادی، پرسش کردن، جست وجو کردن، اندیشیدن مجرد و پدید آوردن با مشارکت و درگیری ذهنی و عملی آنان پرورش یابد.
۳) همه هستی انسان کانون توجه قرار گرفته است و ابعاد عاطفی، عقلی جسمی و اخلاقی در پیوند سازگار با هم و در پاسخ به نیازهای فردی و خواست های اجتماعی پرورش می یابد. به عبارتی، انسان به صورت یک موجود خود زمان در کلیات هستی پرورش داده می شود.
۴) یادگیری وسیله ای است که در راه خدمت به زندگی و گشودن دشواری های واقعی و افزایش شوق و تعهد استوار می گردد و موضوعات کهنه، مرده و نامرتبط به زندگی از درون نظام آموزشی خارج می شود.
۵) گذشته، حال و آینده به صورت پویا و معنی دار به هم مرتبط می شوند و از پیوند سازنده آنها راه پدید آمدن گزینه های درست برای آینده هموار می گردد. بدین ترتیب قالب های یک شکل و یکنواخت شکسته می شود و نیازهای شخصی و تفاوت های فردی یادگیری و تامین آنها اولویت می یابد.
۶) دامنه ارتباط آموزشی با مردم گسترده می شود و فراگرد مشارکت و پیام رسانی میان دانشگاه با جامعه گسترده تر می گردد و به صورت قانونی آموزش دانشجویان وظیفه مشترک میان دانشگاه و خانواده به شمار می آید.
۷) سرانجام، ساختار دانشگاه ها کوچک و با نرمش بیشتری همراه می شود و از دشواری های بزرگ کاسته می گردد. کوچک شدن دانشگاه ها از پیوندهای عاطفی و شناسایی فردی سرشار می شود. (۸) لذا این فرآیند که در بعضی از کشورهای جهان در حال تکامل است، به نظر می رسد که الگوهای مناسبی جهت پیشرفت و ترقی در کشورهای جهان سوم باشد.
ج) نقش تئوریک و آموزشی دانشگاه آزاد در فرآیند جهانی شدن
▪ دانشگاه آزاد در بخش آموزش سه نقش مهم را ایفا می کند:
۱) پرورش ناخودآگاه ذهن
در تقسیم بندی ذهن انسان، به دو قسمت ناخودآگاه و خودآگاه می رسیم. برخلاف آنچه که بسیاری می اندیشند، بخش ناخودآگاه از قسمت خودآگاه مهم تر است. منظور از برخورد و رهیافت با قسمت ناخودآگاه ذهن، نه تنها در چارچوب تخصصی و کارشناسی صرف یک جامعه است، بلکه هدف عامه مردم می باشد. با نگاهی به کل جامعه در می یابیم که بخش بسیار تعیین کننده، همان ناخودآگاه ذهن است. به فرض هنگام چراغ قرمز و خلوت بودن خیابان فرعی، برای استفاده از موقعیت، چراغ قرمز را رد می کند، در واقع این بخش ناخودآگاه است که عمل می کند. افراد مختلف در سمت های مدیریتی نیز بعضا از قسمت ناخودآگاه ذهن دستور می گیرند. لذا این که یک نظام آموزشی چه چیزی منتقل می کند و پدر و مادر و مراکز آموزشی چه نهان های ناخودآگاه و غیرمستقیم آموزش را انتقال دهد، بسیار تعیین کننده است. دانشگاه آزاد نیز در جهان جهانی شده این نقش بسیار مهم را در تقویت و ارائه و انتقال مفید به ذهن و فضای ناخودآگاه انسان ها دارد. در محیط پیرامون دانش پژوهان پنج عامل آموزش وجود دارد که عبارتند از: خانواده، دانشگاه، دوستان، رسانه ها و دوست و نظام های آموزشی. این که نظام آموزشی برای ذهن ناخودآگاه چه قدم هایی برداشته است، بسیار مهم می باشد. دانشگاه آزاد اسلامی همانند سایر نهادهای آموزش عالی کشور سه کارکرد اصلی را انجام می دهد:
ـ کارکرد آموزشی که به انتقال علم می انجامد.
ـ کارکرد پژوهشی که به تولید علم می انجامد.
ـ کارکرد پژوهشی که به فرهنگ پذیری می انجامد.
اگرچه دامنه کارکردهای آموزشی و فرهنگی و پژوهشی به حدی گسترده است که به ناچار باید نوعی هم پوشانی و همکاری میان بخش را در میان ساختارهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی برای آن جست وجو کرد اما معاونت آموزشی و فرهنگی دانشگاه آزاد متولی اصلی این بخش است. پژوهش های آموزشی که در حوزه معاونت آموزشی و فرهنگی انجام می گیرد عمدتا با هدف تعمیق مسائل آموزشی به اشکال مختلف جامه عمل می پوشد.
۱) پژوهش های کاربردی که هدف آنها مطالعه و بررسی مسائل آموزشی و فرهنگی دانشگاه و تلاش برای ارائه راه حل برای آنهاست.
۲) پژوهش های بنیادی یا نظری که هدف آن ارائه رویکردها و نظریه های رایج آموزشی و فرهنگی در سطح آموزش عالی اعم از ملی و بین المللی است.
۳) برگزاری سمینارها و کنفرانس های علمی جهت بالا بردن کیفیت علمی اساتید.
۴) ایجاد واحدهای دانشگاهی در خارج از کشور که دانشگاه آزاد در این راستا قدم های خوبی را برداشته است.
۵) عضویت و ریاست دانشگاه آزاد در اتحادیه دانشگاه های کشورهای اسلامی که به فضل خداوند ریاست عالیه دانشگاه جناب آقای دکتر جاسبی به ریاست این اتحادیه انتخاب شده اند.
۶) اعزام دانشجویان دانشگاه آزاد جهت ادامه تحصیل و تحصیلات تکمیلی به خارج از کشور و آشنا شدن به علوم به روز شدن و انتقال معلومات فرد به دیگر مراکز علمی و بهینه سازی توانمندی دانشجویان دانشگاه آزاد
۷) کسب رتبه های برتر علمی توسط دانشجویان دانشگاه آزاد در جامع علمی جهانی.
۲) سیستم سازی
با مطالعه قسمت هایی نظیر اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع، بحث سیستم سازی دارای اهمیت است. از طرفی، واقعیتی به نام تغییر کیفی وجود دارد. اساسا ما ایرانیان با سیستم سازی مشکل داریم و این به نبود کار جمعی و در کل روحیه تعاون بر می گردد. در فرهنگ ما سهیم کردن دیگران مترادف با ضعیف شدن است، در صورتی که سهم دادن ما به دیگران سبب تعامل ما با دیگران خواهد شد. اصولا بحث هایی همچون «تعامل، تساهل و تحمل» به سهیم کردن دیگران بر می گردد. چنانچه بخواهیم وارد فاز جهانی شدن شویم و به رشد آموزشی عقلانی دانش پژوهان بیندیشیم باید زمینه های سیستم سازی را فراهم کنیم. سیستم سازی در گرو کار و فعالیت جمعی است جهت این سیستم سازی باید مراکز آموزشی مانند دانشگاه ها کار را شروع کنند که دانشگاه آزاد در این مسیر توانایی خود را به اثبات رسانده است. دانشگاه آزاد جهت این سیستم سازی احساس و هیجان را کنار گذاشته و با تصمیم گیری های عقلانی راه های مختلفی را پیش روی جوانان و خانواده ها قرارداده است تا در جهت تقویت آموزش فرزندان خود گام بردارند. ایجاد دانشگاه آزاد یک سیستم سازی بسیار کلان و مطلوب در این جهت بود. زمانی که به علت کمی دانشگاه ها و افزایش متقاضیان ورود به دانشگاه خانواده ها با بن بست روبه رو بودند با تدبیر حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و حمایت های بی دریغ امام راحل این دانشگاه تشکیل شد و به بار نشست و توانست این خلا » را به نحو احسن پر کند. اگر این دانشگاه نبود معلوم نبود که کشور با سیل جوانان پشت کنکوری و بیکار چگونه می خواهد برخورد کند. ما شاهد بودیم که هر جا واحدی تاسیس می شد علا وه بر جذب جوانان جویای علم، دیگران نیز از این مساله انتفاع بردند. باید گفت که اساس رفتار انسانی نیازمند باورهای آموزشی مناسب و سازگاری با توسعه است. باورهای ذهنی و تئوریک عمده و اساسی که دانشگاه در ایجاد آن نقش اساسی داشته است عبارتند از:
۱) حاکمیت نگرش علمی بر باورهای سنتی جامعه
۲) باور ذهنی انسانها
۳) باور ذهنی به لزوم نظم پذیری اجتماعی
۴) باور تئوریک به آزادی سیاسی
۵) باور نظری به لزوم توجه معتدل به دنیا
۶) حاکمیت آینده نگری بر باورهای نظری
نتیجه آن که اهتمام دانشگاه آزاد به کیفیت بخشی به جمعیت از راه آموزش، معادل بهره مندی از بیشترین مزیت ملی خواهد بود و آثار مثبت زیر را به ارمغان میآورد.
۱) کاهش علل ناامنی هایی چون بیکاری و محرومیت و کاهش کشمکش های قومی و مذهبی
۲) شکوفا شدن استعداد مردم برای تدارک شهروند برتر و امکان فراهم آمدن مناسبات حقوقی - انسانی شایسته تر در جامعه
۳) افزایش مهارت های مورد نیاز اقتصاد کشور و غنی شدن مشاغل
۴) آماده سازی جهت انتقال دانش و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر
۵) کاهش فاصله بین توسعه نیافتگی کشور با کشورهای توسعه یافته
۶) فراهم آمدن امکان شتابان شدن حرکت تمدن سازی کشور
۷) تضمین برابری و همبستگی اجتماعی
۸) بالا رفتن قدرت انطباق پذیری آحاد جامعه و نیز افزایش قدرت آموزش پذیری نظام اجتماعی
۹) رشد فضلیت ها و تولید هنجارهای مثبت هنجارهای اجتماعی
۱۰) رشد سرمایه گذاری داوطلبانه بخش خصوصی برای فعالیت در عرصه آموزشی
۱۱) تطبیق نقش و فعالیت مراکز آموزشی با آرمان های اساسی مورد نظر دولت
۱۲) ایجاد یادگیری فرد مدار
د) آثار و پیامدهای جهانی شدن آموزش بر دانشگاه آزاد
۱) روبرو بودن دانشگاه آزاد با متغیرهای متفاوت برای تعیین رسالت ها و اهداف کلا ن آموزش و پرورش.
۲) دانشگاه آزاد باید به توسعه اهداف خویش، همچنین انعطاف کافی درآنها بیندیشد، ثبات در اهداف می تواند سبب عقب ماندگی باشد، به روز شدن آموزش منبع ارزشمندی برای کارآمدی جامعه می باشد.
۳) بالا رفتن تراز بالندگی دانشگاه آزاد از متوسط سطح بالندگی سازمان های تشکیل دهنده جامعه که این مساله باعث خلق توانائی های جدید، ارزش ها و هنجارهای متناسب با شرایط ایفا و خصوصیت تلفیق کنندگان و رشد دهندگان خود می شود. دانشگاه آزاد پرقدرت، توانا و آینده نگر می تواند فرزندانی شایسته برای فردا تربیت کند.
۴) رواج آموزش های چند رسانه ای، دانشجویان را در برابر انتخاب نوع نظام آموزشی تواناتر می سازد.
۵) روز آمدی، کیفیت بخشی و غنی سازی آموزش ها، سبب یادگیری موثر و سودمند می شود. در عصر دانایی و ارتباطات از آنجا که علم منشا قدرت بهتر است، تلا ش برای کاهش فاصله بادنیای توسعه یافته از راه آموزش های مطلوب صورت می گیرد، همان طور که علم محصول پژوهش وتلا ش است دسترسی به تکنولوژی و رونق تولیدات، محصول بی بدیل علم است. لذا برای دستیابی به تمدن برتر، جهاد علمی از راه آموزش های با کیفیت ممکن می شود. برای تربیت اندیشمندان مورد نیاز و سرانجام بروز عقلا نیت در عرصه اجتماعی باید بکوشیم تا تمام استعدادها را به درستی دریابیم و به پرورش آنها اقدام کنیم.
۶) در آینده آموزش ها بیش از پیش پژوهش محور و معطوف به پرورش قدرت تفکر، موجب رشد خلا قیت، نوآوری، اعتماد به نفس و رشد انسانیت انسان می شوند. در این رویکرد مهم امکان ارایه تفکر مطلوب به دانش پژوه وجود ندارد، او در دنیای متحول زندگی می کند و باید راه فکر کردن و مهمتر از آن جمعی فکر کردن یا هم اندیشی را به او یاد داد، تا خود بتواند مشکلا تش را حل کند و راه خود را بیابد. لذا آموزش مفاهیم مطلوب مشکل دانش پژوهان را حل نمی کند بلکه باید قدرت فکر کردن را در او به وجود آورد. (۱۰)
نتیجه آنکه، جامع نگری و آرامش و دقت نظر برای تغییرات هدفمند در دانشگاه آزاد می تواند به ارتقای تراز سطح بالندگی آن کمک کند. البته نسبت به سایر تحولا ت تقدم رتبی و تربیتی تحولا ت در نظام آموزشی دانشگاه آزاد امری بدیهی به نظر می رسد، لذا تعهد دانشگاه آزاد به آینده ای بهتر می تواند منشا حقیقی عطف اولویت به سوی آموزش های عمدی و تخصصی در کشور باشد.
ه) موانع فراروی نقش آموزشی در فرایند جهانی شدن
دانشگاه آزاد به دلا یل زیر در فرایند جهانی شدن در بعد آموزشی با چالش هایی روبرو است.
۱) برخی از آموزش ها معطوف به گذشته گرایی است و دانشجویان شیوه تعامل با پدیده های نوین را از دانشگاه فرا نمی گیرند و حتی نوعی بدبینی اولیه و سپس تسلیم گرایی درمقابل این پدیده ها دارند.
۲) سیستم آموزشی در دانشگاه کمتر تحلیلی است و بیشتر توصیفی است. آموزش ما تجلیل و توصیف را به جای تحلیل، کنش پذیری را به جای کنش گرایی واخلا ق آسان گزینی و آسان پذیری را به جای روحیه نقد، سنجش و تجربه گرایی نشانده است.
۳) آموزش در دانشگاه معطوف به حفظ وضع موجود است که درآن اندیشه (حفظ) بر اندیشه (تحول) ارجحیت دارد. که در عصر جهانی شدن به عنوان یک مانع عمده به شمار می رود چرا که در تحول جهانی شدن ما باید تحولی اساسی در ساختارهای آموزشی و نگاه و نگرش خود ایجاد کنیم. البته زمینه های آشوب و بحران، از چنین رویکرد محافظه کارانه ای بر می خیزند، چرا که نسل های جدیدتر خود را بامدلی از آموزش، تفکر، خوراک اجتماعی و جهت گیری های رسمی روبرو می بیند که بازمان آنها سازگار نیست و نوعی تاریخ مصرف گذشتگی در آنها مشاهده می شود و از همین جاست که دوگانگی ارزشی پدید میآید.
۴) آموزش رسمی در دانشگاه ها بر محفوظات تکیه دارد و اغلب آموزش هایی که داده می شود تا مرحله «ذهن» است و به مرحله «عین» نمی رسد. عدم همراهی «ذهنیات» با «عینیات» و تماس نیافتن آموزه های تئوریک با تجربه ها و واقعیت ها، نتیجه ای جز بیگانه سازی دانشجویان با دنیای پرتنوع و فعال بیرون ندارد و در عصر جهانی شدن اثرگذار نخواهد بود. این آموزش، دانشجویان را با فرایندهای اجتماعی درگیر نمی سازد. دانشجویان برخاسته از این نوع نظام آموزشی در رویارویی با موج فرهنگ جهانی دچار اعوجاجات فکری می شوند که چاره ای جز انزوا یا اضمحلا ل در خود نمی بینند. (۱۱)
۵) آموزش در سطح دانشگاه ها جهت حضور در متن پدیده ها و تاثیرگذاری بر آنها و آماده سازی دانشجویان در برخورد با تحولا ت جهانی، می بایستی با این قاعده همسو شود که: «در نگرش مدرن، انسان فکر می کند و برای انسان فکر نمی کنند. انسان تصمیم می گیرد و برای انسان تصمیم نمی گیرند. انسان بزرگ می شود و انسان را بزرگ نمی کنند. انسان خود رشد می کند و به جای انسان رشد نمی کنند و در نهایت نمی توان فرآیند رشد انسان را از ابتدا تا انتها سفارش داد، بلکه صرفا می بایستی زمینه مناسب و مساعد رشد او را فراهم ساخت.» در عصر جهانی شدن، آموزش دانشجویان را نگه نمی دارد، بلکه به جلو حرکت می دهد. آزاداندیشی را جایگزین مطلق نگری و جزم اندیشی در تمامی امور می کند. ادعای جامعیت ندارد و به آسانی در برابر هر فکر و ایده جدید دست آوردی نوین موضع نمی گیرد. دانشجویان از فرآیندهای در حال جریان جهانی منقطع هستند، در حالی که آموزش ما باید آنان را متصل و مرتبط با سیر نوین دنیا بپروراند. امروزه موجودیت هر فرهنگ و هویتی در تعامل با سایر فرهنگ ها رسمیت می یابد و این در حالی است که ذهنیت درست و واقع گرایانه ای در جوانان و نوجوانان و دانشجویان ایرانی نسبت به مقوله هایی چون فرهنگ ها، تمدن ها و غیره وجود ندارد. به گونه ای که یا ذهنیتی شیفته و بهت زده دارند یا موضعی اتخاذ می کنند که نوعا در برابر یک دشمن اتخاذ می شود. آموزش در دانشگاه ها باید موضعی تعامل گرا در جهت تاثیرگذاری در فرآیند جهانی داشته باشد. (۱۲)
● گفتار دوم
▪ نقش فرهنگی در فرآیند جهانی شدن
با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نحوه و میزان تاثیرپذیری از فرآیند جهانی شدن، واکنش فرهنگ ها متفاوت است و در طیفی از انفعال مطلق تا واکنش ستیزآمیز قرار می گیرند. با توجه به چنان تفاوت و تنوع گسترده ای می توان نقش فرهنگی دانشگاه آزاد را در فرآیند جهانی شدن در قالب یکی از سه دسته ذیل طبقه بندی کرد:
۱) همگونی فرهنگی:
وجه تمایز همگونی فرهنگی عبارت است از نوعی انفعال و استحاله. در چنین رابطه ای معمولا فرهنگ ها در برابر فرآیند جهانی شدن منفعل می شوند. برخی نظریه پردازان برآنند که جهانی شدن زیر سلطه نظام جهانی سرمایه داری و شرکت های قدرتمند چند ملیتی قرار دارد و جهانی شدن اقتصاد نوعی جهانی شدن فرهنگی را به دنبال می آورد. این برداشت از جهانی شدن همان نظریه امپریالیسم فرهنگی است که فرآیند جهانی شدن را در خدمت گسترش نوعی فرهنگ مصرفی می داند. یک روایت بسیار آشنا این است که جهانی شدن یعنی غربی کردن و فرآیندهای جهانی در خدمت تحمیل فرهنگ غربی بر دنیای غیرغربی هستند، این ویژگی های غربی عبارتند از: سرمایه داری، اقتصاد بازار محور، سیاست دموکراتیک و اندیشه سکولا ر نمود یافته در خرد علمی، فردگرایی و حقوق بشر که بارهنجاری و ارزشی قوی دارند. دانشگاه آزاد این همگونی فرهنگی را پذیرا نیست و درصدد در انداختن طرحی نو در فرهنگ می باشد که دارای بار اسلا می باشد و انسان ها را به یافتن هویت واقعی خویش نزدیک سازد. (۱۳)
۲) خاص گرایی فرهنگی:
در نقد نظریه همگون سازی یا یکپارچه سازی فرهنگی برخی نظریه پردازان مدعی هستند که واکنش فرهنگی در برابر فرآیند جهانی شدن به هیچ روی صرفا انفعالی و استحاله و تسلیم نیست. فرآیند جهانی شدن در عین حال که جنبه هایی از زندگی در دنیای مدرن را یک دست می کند، تفاوت های فرهنگی و هویتی را نیز تقویت و احیا می کند. از این رو منتقدین تجدد، جهانی شدن را آغاز عصری جدید می دانند که با فرهنگی شدن زندگی و برجسته شدن هویت های گوناگون اجتماعی ویژگی می یابد.(۱۴)
۳) آمیزش و تحول فرهنگی:
در دنیای معاصر یکپارچه سازی فرهنگی واقعیت دارد اما به هیچ روی نمی توان دنیای پیچیده و متنوع فرهنگی را صرفا عرصه تسلیم یا ستیز دانست. در جهانی سازی فرهنگی، فرهنگ ها و هویت های موجود کنار هم قرار می گیرند که نتیجه آن نوعی نسبی شدن، همزیستی و رقابت است. فرهنگ ها می توانند با متحول شدن و آمیزش با دیگر فرهنگ ها و هویت ها به حیات خود ادامه دهند. در این رهیافت بر دادو ستدهای بین فرهنگی و آمیزش فرهنگی برای ایجاد اشکال فرهنگی ترکیبی تاکید می شود. تاثیرات نسبی سازانه فرآیند جهانی شدن و وابستگی متقابل فزاینده جوامع جهانی، برخی فرهنگ ها را دچار تحول کرده و جنبه عام گرایانه آنها را تقویت می کند تا واکنش مناسب به این گونه چالش ها عرضه کند. دانشگاه آزاد در بعد فرهنگی می بایست چنین نقشی را ایفا کند و با انتخاب مشترکات فرهنگی با دیگر فرهنگ ها آمیزش پیدا کرده و از این رهگذر بتواند فرهنگ اصیل اسلامی را به دیگر فرهنگ ها منتقل نماید و رسالت فرهنگی خود را به انجام رساند.
● گفتار سوم
▪ نقش پژوهش در فرآیند جهانی شدن
همکاری های بین المللی در امر پژوهش و دانش پژوهی از قدمت دیرینه ای برخوردار است. فعالیت های علمی و پژوهشی دانشمندان و محققان همواره در طول تاریخ مرزهای بین المللی را در هم نوردیده و بستر مناسبی برای تقویت تعاملات و تبادلات بین ملت ها، فرهنگ ها و تمدن ها فراهم نموده است. در واقع ماهیت امر پژوهش به گونه ای است که کار در حوزه های تخصصی آن به صورت افزایشی و جمعی بوده و هر فعالیت پژوهشی به نوعی بر حقایق کشف شده قبلی توسط پژوهشگران یا دانشمندان دیگر استوار است. در عین حال، حاصل هر فعالیت پژوهشی نیز اساس فعالیت های پژوهشی بعدی را تشکیل می دهد. نتیجه آنکه پژوهش ماهیت امری عینی و جمعی بوده که در آن انگیزه انجام کار و همکاری علمی، کنجکاوی ذاتی و علایق و زمینه های مشترک پژوهشگران و دانشمندان برای کشف، تولید، گسترش و کاربرد دانش، فارغ از قید و بندهای ایدئولوژیکی، سیاسی و مرزهای جغرافیایی بوده است.(۱۵) در همین راستا دانشگاه آزاد در جهت ایفای نقش پژوهشی خود در فرآیند جهانی شدن می تواند اقدامات زیر را به انجام رساند:
۱) ایجاد مراکز تحقیق و توسعه بین المللی
۲) شبکه های پژوهشی منطقه ای و بین المللی
۳) شهرک های تحقیقاتی (Rark Research)
۴) ثبت ذخیره و انتشار فعالیت های پژوهش بین المللی و به اشتراک گذاشتن این اطلاعات بین اعضای هیات علمی با استفاده از تکنولوژی اطلاعات
۵) ایجاد یک نظام اطلاعات مدیریت پژوهشی برای تعیین مسائل مبتلا به کشورهای جهان
۶) ایجاد سیستم دستیاران پژوهشی بین المللی به عنوان نقطه اتصال فعالیت های بین المللی.
پی نوشت ها:
۱- واترز، م، ۱۳۷۹، جهانی شدن، نشر ثالث
۲- نش ک، ۱۳۸۲، جامعه شناسی سیاسی، نشر قومس
۳- Particulation
۴- تقی زاده، م، ۱۳۸۱، تمایزات جهانی بودن و جهانی شدن، نامه فرهنگ، سال دوازدهم، دوره سوم، شماره ۴۲، ص ۵۰.
۵- کوشا، س ۱۳۸۲، جهانی شدن و منطقه گرایی و تاثیر آن بر کشورهای در حال توسعه، مجله اطلا عات سیاسی، اقتصادی، ش ۱۴۷-۱۴۸، ص ۱۸۲.
۶- یارمحمدیان، م، ۱۳۷۷، اصول برنامه ریزی آموزشی، یادواره کتاب، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.
۷- علا قه بند، ع، ۱۳۷۳، مقدمات مدیریت آموزشی، رودکی.
۸- طوسی، م، ۱۳۸۰، مفهوم تازه از دانشگاه در روزگار کنونی، مجله مدیریت در دانشگاه، شماره ۱۴، ص ۳۱.
۹- جاریانی، ا، ۱۳۸۴، زنگ برای فناوری اطلا عات و ارتباطات به صدا درمیآید، مجله رشد معلم، سال بیست و یکم، ص ۴۰.
۱۰- صفوئی، ا، ۱۳۷۴، آموزش جهانی در قرن بیست و یکم، نشر قطره.
۱۱- .۳۰۸.P .(۱۹۹۵ Books Ballamtine :york New) .worlb Mc va Jihab ,B ,Barder
۱۲- به نقل از سخنرانی دکتر احمد بیانی، «آموزش، بنیان توسعه» باشگاه اندیشه، ۱۳۸۱.
۱۳- پین، ا، ۱۳۷۷، گفت و گوی فرهنگ ها، مجموعه مقالا ت چیستی گفت و گوی تمدن ها، ص ۹۷.
۱۴- هرمن، س، ۲۰۰۴، «تهدید جهانی شدن»
.from ,۲۰۰۴ ,۲۳ March Retrieveb
htm.e/befine/hermantkzorg/glodali.Policy glodal.www
۱۵- هنسون، ج، ۲۰۰۳، تکنولوژی های جدید پژوهشی، نشر معین.
نویسنده : سید حسین میراحمدی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد اسلا مشهر
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید