جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مرگ سلطان قبایل


مرگ سلطان قبایل
اكنون عربستان از یك سو منبع تغذیه و از سوی دیگر قربانی فعالیت این گروه ها به شمار می رود.از سوی دیگر به نظر می رسد ریاض دیگر مانند گذشته نیرویی تاثیرگذار در تحولات منطقه به شمار نمی رود.
اكنون با مرگ فهد، یك بار دیگر توجه جهانی معطوف سرزمین عربستان شده است. اگرچه فهد سالها به علت بیماری نقش موثری در صحنه سیاسی كشورش نداشت اما به هرحال اعلام مرگ او نشانه آغاز دوره تازه ای برای حكومت عربستان به ویژه در بستر تحولات پردامنه منطقه به شمار می رود.عربستان سعودی در ۱۰ سال گذشته دو پادشاه داشت. یكی در بستر بیماری كه فقط چند دقیقه آن هم جلوی دوربین های تلویزیونی ظاهر می شد تا مردم عربستان و سیاستمداران جهان و خود شاهزاده های سعودی از یاد نبرند كه شاه حجاز اگر چه بر روی ویلچر و ناتوان از تكلم اما هنوز بر تخت پادشاهی است؛ و دیگری كه البته فقط دو سال كوچكتر از پادشاه بیمار است اما هنوز در سن ۸۱ سالگی همچون مردان میانسال راه می رود و صحبت می كند، به سفر خارجی می رود و میزبان سران دیگر كشورهاست.
این سناریویی است كه سه دهه پیش هم در عربستان تكرار شده بود.
شاه بیماری كه در ده سال فقط عنوان پادشاهی عربستان را داشت، خود در سال ۱۹۷۵ ولیعهد همه كاره شاه بیمار دیگری بود كه از قضا او هم برادر ناتنی از شاهزادگان آل سعود بود.
ملك فهد در ظاهر ۲۳ سال پادشاهی كرد اما عملاً دوران حكومت او ۱۳ سال بیش نبود. او در سال ۱۹۹۵ بر اثر سكته مغزی سلامتی خود را از دست داد و دیگر حتی مجرب ترین پزشكان اروپایی در پیشرفته ترین بیمارستان های لندن و ژنو كه شاهزاده های كهنسال عربی را تا نهمین دهه از عمرشان اینچنین سر حال نگه می دارند هم نتوانستند كاری برای فهد انجام دهند. از آن سال او بیشتر وقت خود را به جای تخت پادشاهی بر تخت های بیمارستان ها در داخل و خارج كشور گذراند و سرانجام روز دوشنبه رسماً خبر فوت او توسط خاندان پادشاهی آل سعود اعلام شد.
حكمرانی فهد در عربستان با وقایع بسیاری در خاورمیانه همراه بود كه دو جنگ خلیج فارس، سقوط بهای نفت و ظهور پدیده القاعده از آن جمله است. او در دوران پادشاهی اش سیاست های منحصر به فردی داشت. از یك سو بیش از هم سران عرب در دهه ۱۹۸۰ و اوائل ۱۹۹۰ به آمریكا نزدیك شد تا جایی كه در یك اقدام تابوشكن نیروهای نظامی آمریكا را به خاك این كشور راه داد تا پایگاههای نظامی در سرزمین مقدس مسلمانان مستقر كنند. اگر چه در آن زمان نظامیان آمریكایی را مهمانانی موقتی می دانست كه برای كم كردن شر صدام آمده اند، اما این مهمانان موقت هنوز از عربستان خارج نشده اند.از سوی دیگر او و سیاست هایشان را باعث ریشه گرفتن گروههای اسلامی افراطی در عربستان به ویژه القاعده می دانند. او برای اثبات ام القرایی عربستان و تثبیت جایگاه خود به عنوان «خادم حرمین شریفین» چنان به این گروهها پر و بال داد و آنها را تقویت كرد كه یك دهه بعد آنها خود به امپراطوری قدرتمند در سراسر كشورهای عربی تبدیل شدند و اكنون یك لشگر از زبده ترین مأموران اطلاعاتی غرب با كمك نیروهای امنیتی كشورهای عربی در جستجوی كانال های ارتباطی و منابع مالی آنها ناتوان مانده اند. این گروهها اكنون خواب را از چشم شاهزاده های سعودی ربوده اند و پایه های حكومت چندین ساله آل سعود را متزلزل كرده اند. به طوری كه دیگر تعقیب و گریز و تیراندازی نیروهای امنیتی با اعضای این گروهها در خیابان های همیشه آرام جده و ریاض و حتی مكه و مدینه، اكنون به صحنه ای عادی تبدیل شده است. این ماجرا فقط به داخل عربستان محدود نشده بلكه می توان گفت در میانه راه به عربستان رسیده و اصل فعالیت آنها معطوف به آمریكاست. ۱۵ تن از ۱۹ هواپیماربای عملیات ۱۱سپتامبر سعودی بودند و پیش از این واقعه، ردپای این گروهها در دیگر شهرهای جهان دیده می شود.
فهد در ۱۳ ژوئن ۱۹۸۲ به عنوان پنجمین پادشاه عربستان به قدرت رسید. آغاز حكومت او با دو واقعه همزمان شد كه هر دو سیاست های فهد را تحت تأثیر قرار داد. اول انقلاب اسلامی در ایران و روی كار آمدن حكومتی مذهبی در منحصر به فردترین و یكی از قدرت های خلیج فارس و دیگری قیام گروهی از اسلامگرایان تندرو كه برای مدتی كوتاه اماكن مقدس مكه را اشغال كردند و اعلام نمودند، خانواده سلطنتی آل سعود آنقدر به اصول اسلامی پایبند نیست كه شایستگی حكومت در سرزمین مقدس حجاز را داشته باشد. این دو واقعه در كنار آنچه از سابقه ملك فهد در دوران جوانی در ذهن مردم باقی مانده بود، او را بر آن داشت كه برای حفظ حكومت به گروههای مذهبی عربستان بیشتر نزدیك شود. از جمله اقدامات او در آن زمان ایجاد پلیس امر به معروف و نهی از منكر بود. از سوی دیگر فهد نمی خواست ایران شیعه با داعیه حكومت اسلامی خود، اسلامی تر از عربستان كه هر ساله میزبان زائران مسلمان سراسر جهان است به نظر برسد. به همین دلیل از همان آغاز پادشاهی، خود را در یك عرصه رقابت می دید. در دهه ۱۹۸۰ ریاض در كنار واشنگتن و اسلام آباد «مجاهدان مسلمان» را برای مقابله با اشغالگران شوروی در افغانستان بسیج كردند. میلیون ها ریال سعودی به این كار اختصاص یافت و هزاران سعودی هم به تشویق دولت به «جهاد در افغانستان» پیوستند.اما بعد از عقب نشینی شوروی، فهد هم مانند آمریكا و پاكستان دیگر توجهی به مجاهدین نكرد و آنها هم عربستان را به پایگاهی برای آموزش و بسیج نیرو برای انجام حمله ای همچون ۱۱ سپتامبر تبدیل كردند.
در سال ۱۹۹۰ وقتی صدام به كویت حمله كرد، دیك چنی وزیر دفاع وقت آمریكا با تصاویری فوق محرمانه به دیدن ملك فهد رفت تا به او نشان دهد، نیروهای عراقی به دستور و برنامه ریزی صدام خود را برای ورود به خاك عربستان آماده می كنند و بعد از كویت نوبت عربستان سعودی است فهد هم همانجا گفت، نیروهای آمریكایی متشكل از ۵۰۰ هزار تفنگدار به عنوان «مهمانان موقت» می توانند در خاك عربستان مستقر شوند و از آنجا عملیات جنگ اول خلیج فارس را برای كوتاه كردن دست و زبان صدام هدایت كنند. این اقدام عربستان در آن زمان هم برای گروههای اسلامی داخل كشور و هم برای كشورهای عربی دیگر قابل هضم نبود. اما فهد در موقعیت دشواری قرار داشت. او به همراه دیگر سران عرب از بیم گسترش حكومت اسلامی شیعه قدرتمند از ناحیه ایران در سالهای جنگ ایران و عراق به رژیم صدام كمك كرده بودند. اما كابوسی كه واقعیت یافته بود نه جمهوری اسلامی كه رژیم زیاده طلب و متجاوز صدام در عراق بود. جنگ خلیج فارس پایان یافت اما فهد در داخل از دو جهت تحت فشار بود، یكی از جانب لیبرال ها و دیگری از طرف محافظه كاران اسلامی.این انتقادها در سالهای بعد ادامه داشت و جهت جدی تری به خود گرفت و به نارضایتی از فساد مالی شاهزاده های سعودی تبدیل شد. بسیاری از این شاهزاده ها پول نفت را به حساب های شخصی خود واریز می كردند چون ملك فهد برادر بزرگ آنها به آنها اجازه داده بود سود قراردادهای نفتی، دفاعی و ساخت و ساز را به جیب بزنند.
نارضایتی ها به خیابان ها كشید و همزمان انفجارهایی هم در محل اسكان نظامیان آمریكایی به وقوع پیوست و تا امروز ادامه یافت.فهد معمار نوسازی پادشاهی عربستان خوانده می شود كه عربستان را به یكی از مدرن ترین كشورهای خاورمیانه تبدیل كرد. او را میانه رویی در حكومت تندروها می دانند كه در سالهای حكومتش چند كار مهم انجام داد: شورای مشورتی یا مجلس شورا را راه اندازی كرد، در سال ۱۹۹۲ قانونی شبیه قانون اساسی را تصویب نمود و اعلام كرد كسی نمی تواند بدون اجازه صاحب خانه وارد خانه كسی شود.او یكی از ۴۲ پسر ملك عبدالعزیز بنیانگذار عربستان مدرن بود. مادر او «حصا بنت احمد السدیری» همسر پنجم و محبوب ترین همسر ملك عبدالعزیز از میان ۲۲ زن دیگرش بود و طبق سنت عرب ها، پسران محبوب ترین همسر میراث دار قدرت و ثروت پدر می شوند. او هشتمین پسر ملك عبدالعزیز و بزرگترین فرزند حصاالسدیری بود. پسران حصا به «هفت برادر سدیری» معروفند كه به غیر از ولیعهدی كه به امیر عبدالله رسید، پست های دیگر حكومتی را در سالهای گذشته در دست داشتند.فهد با راهنمایی و كمك مادرش تحصیل كرد و ۴ سال را در مدرسه شاهزادگان ریاض گذراند. سپس در خانه تحت تعلیم معلمان خصوصی قرار گرفت. او زبان انگلیسی را به خوبی می دانست اما به ندرت صحبت می كرد و تمایلی به سخن گفتن به این زبان نداشت. او هم مانند دیگر شاهزاده های جوان عرب دوران جوانی و سالهای دهه ۱۹۵۰ را به خوش گذرانی طی كرد. در یكی از این مجالس خوشگذرانی او یك شب ۶ میلیون پوند در مونت كارلو باخت. او در سال ۱۹۵۳ به عنوان اولین وزیر آموزش عربستان در رأس نظام آموزشی این كشور قرار گرفت و كارهای مثبتی در این بخش انجام داد. یكی از این كارها ایجاد زمینه برای نظام آموزش ملی و مدارس كشوری بود.
با این نظام تعداد دانش آموزان و دانشجویان عربستانی از ۳۰ هزار نفر در آن سالها به ۲/۳ میلیون نفر در حال حاضر افزایش یافت. اكنون در عربستان هفت دانشگاه، ۸۳ كالج و بیش از ۱۸ هزار مدرسه وجود دارد.
از آنجا كه در ده سال گذشته عبدالله اداره امور كشور را در دست داشته و خود پادشاه بی عنوان بوده است، با این انتقال رسمی قدرت تغییر جدی در سیاست داخلی و خارجی عربستان روی نخواهد داد
او در آن سالها از كشمكش میان پادشاه و ولیعهد یعنی شاهزاده فیصل در امان نماند. فیصل در سال ۱۹۶۴ پادشاه شد. اما كشمكش های آن سالها به فهد و دیگر شاهزاده های آل سعود نشان داد كه هیچ بحرانی برای آنها خانمان براندازتر از اختلاف میان خودشان نیست. از آن زمان به بعد دیگر بحث های درون خانوادگی پشت درهای بسته انجام می شد. فهد نسبت به شاهزاده های دیگر آل سعود خانواده محدودی داشت كه از پنج همسر، شش پسر و چهار دختر تشكیل شده بود. البته جنجال های زندگی شخصی او چندان كم نبود. چندی پیش زنی به نام جنان حرب ۵۸ ساله با این ادعا كه از همسران ملك فهد در سال ۱۹۶۹ بوده است خواستار سهمی از ثروت او شد. او این دعوی را در دادگاه انگلیس مطرح كرد و علی رغم محرمانه بودن روند رسیدگی به آن، در مطبوعات انگلیس فاش شد. دعوی ۳۲ میلیارد پوندی این زن كه یك جامعه شناس لبنانی تبار است، تا زمان مرگ فهد هنوز تعیین تكلیف نشده بود.
در سال ۱۹۶۲ فهد به وزارت كشوری و در سال ۱۹۷۵ به ولیعهدی رسید. حكومت واقعی او از همین سال آغاز شد. در ماه مارس همان سال برادرش شاه فیصل ترور شد و خالد برادر ناتنی او به قدرت رسید و فهد را به ولیعهدی انتخاب كرد. اگرچه فهد در سال ۱۹۸۲ رسماً به تخت پادشاهی نشست اما از سال ۱۹۷۵ همان طور كه گفته شد فهد از همان ابتدا با بحران هایی روبه رو شد كه یكی پس از دیگری به وقوع می پیوست و پیامدهای آن هنوز هم ادامه دارد.
او بیش از دیگر پادشاهان سعودی كشورش را درگیر مسائل بین المللی و منطقه ای كرد. برای پایان دادن به جنگ داخلی ۱۵ ساله در لبنان، وارد عمل شد و مسئولیت مذاكرات میان رهبران احزاب و جناح های مختلف را به عهده گرفت و حتی میزبان این مذاكرات در شهر طایف شد.
در سال ۱۹۸۱ هم طرح صلحی را برای خاورمیانه پیشنهاد كرد كه سال بعد از آن در نشست اتحادیه عرب به تصویب رسید. البته در این طرح هشت ماده ای او به طور تلویحی پیشنهاد به رسمیت شناختن اسرائیل را مطرح كرده بود.
او به سفرهای پرهزینه می رفت و زندگی اشرافی و مجللی داشت. در یكی از سفرهای دهه ۱۹۸۰ او و اطرافیانش به ژنو، در یك روز ۲ میلیون پوند هزینه شد. در این سفر هشت هواپیما با ۲۰۰ تن بار و ۲۵ لیموزین همراه فهد بودند. در ریاض او كاخی ساخت كه از كاخ سفید الگوبرداری شده بود. اما هیچ گاه در این كاخ زندگی نكرد چون از پیامدهای منفی داخلی زندگی به شیوه رئیس جمهورهای آمریكا بیم داشت
اكنون با مرگ فهد، ملك عبدالله برادر ناتنی ۸۱ ساله او و تنها شاهزاده در حكومت عربستان كه از هفت «برادران سدیری» نیست، پادشاه شده است.
نشستن او بر تخت سلطنت به فاصله چند ساعت بعد از اعلام خبر مرگ فهد در رسانه های سعودی اعلام شد.
موضوع جانشینی ملك عبدالله مدت ها قبل در شورای خانوادگی متشكل از ۱۸ شاهزاده عالیرتبه سعودی حل شده بود. از آنجا كه در ده سال گذشته او اداره امور كشور را در دست داشته و خود پادشاه بی عنوان بوده است، با این انتقال رسمی قدرت تغییر جدی در سیاست داخلی و خارجی عربستان روی نخواهد داد.
برخلاف آنچه در سال های گذشته تصور می شد، عبدالله ناسیونالیست تر از برادرش است و به اندازه او آمریكایی نیست. اما فشارهای آمریكا بعد از ۱۱ سپتامبر و شرایط داخلی عربستان باعث شده كه عبدالله را با عنوان «اصلاح طلب» خطاب كنند. او از آمریكایی ها خواسته نیروهایشان را از عربستان خارج كند و همزمان جنبشی گسترده در مقابل تندروهای اسلامی به راه انداخته است.
در سال ۲۰۰۳ بعد از چند انفجار القاعده در شهرهای عربستان، عبدالله اعلام كرد جنگ با تروریسم در این كشور ممكن است چندین دهه طول بكشد.
عبدالله با چالش های زیادی روبه روست كه از حالا به بعد به عنوان پادشاه رسمی عربستان باید با آن ها روبه رو شود. آمریكا كه در قرن بیستم جای انگلیس را به عنوان اصلی ترین قدرت خارجی حامی آل سعود گرفت، اخیراً سیاست همیشگی اش را در قبال كشورهای عربی و به ویژه عربستان تغییر داده و دیگر حاضر نیست از شرایط غیردموكراتیك داخلی این كشورها به بهای حفظ ثبات در كل خاورمیانه، چشم پوشی كند.
به همین دلیل به هم پیمانان سنتی خود در این كشورها فشار می آورد تا تغییرات جدی در نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شان ایجاد كنند. در همین حال گروه های تندروی داخلی، عربستان را به جهتی كاملاً عكس مطالبات آمریكا می كشند و در این كشمكش از خاندان آل سعود چیزی به غیر از یك پادشاهی تضعیف شده و آسیب پذیر باقی نخواهد ماند.
فشارها به همین جا ختم نمی شود. مدیران تجاری و سرمایه گذاران سعودی به دنبال آزادسازی اقتصادی هستند، كانال های تلویزیونی بین المللی و اینترنت، شهروند سعودی را از تحولات كشورهای همسایه آگاه می كنند و آنها با شنیدن خبر حق رأی به زنان كویتی، انتخابات ریاست جمهوری در فلسطین، تظاهرات در مصر با دید متفاوتی به تحولات داخلی كشورشان می نگرند.
عبدالله در سالهای اخیر وعده اصلاحات سیاسی داده است اما تحولات موجود حقیقت دیگری را نشان می دهد. سه تن از لیبرال های برجسته سعودی بعد از امضای نامه درخواست تشكیل سلطنت مشروطه به عبدالله، به ۶ تا ۹ سال حبس محكوم شده اند. سال گذشته دولت عربستان در دستور العملی كارمندان دولتی را از هرگونه انتقاد از حكومت منع كرد.
بعد از نسل مجاهدان افغانستان نسل دوم مجاهدان تندرو اكنون با انگیزه ای تقویت یافته از تحولات عراق كشور عربستان را آبستن حوادث جدید كرده اند. از سوی دیگر حكومت عبدالله در عربستان با وجود شاهزادگان سدیری حكمرانی آسانی نیست.
شاهزاده سلطان كه از وزارت دفاع به ولیعهدی رسیده، یكی از شاهزادگان سدیری است كه پایگاه نیرومندی در ارتش دارد. پسر او شاهزاده بندر سالها سفیر عربستان در آمریكا بود اما ماه گذشته از این سمت استعفا كرد.
عبدالله علی رغم ۸۱ ساله بودن تاج و تخت پادشاهی را در سلامتی تقریباً كامل تحویل می گیرد و شاید از نادر سیاستمداران دنیا باشد كه در ۸۱ سالگی بر تخت پادشاهی می نشیند.

ترجمه و تألیف: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری