چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

همسران رضا شاه


همسران رضا شاه
درس تاریخ در مدارس ایران معمولاً از جمله دروسی است که برای شاگردان جاذبه یی نداشته و اغلب با حفظ کردن برخی مطالب سعی می کنند آن را از سر بگذرانند. بگذریم از اینکه مطالبی که در کتاب های درسی آمده از نظر استادان و کارشناسان علم تاریخ ایراداتی دارد. اما بیان مطالب به صورت خشک و کلاسیک رغبتی در دانش آموزان ایجاد نمی کند که به این درس علاقه مند شوند. معلمان و دبیران نیز مجبورند مطالب کتاب را به صورت تکراری برای دانش آموزان بازگو کنند.
اما با این همه گاه برخی معلمان تاریخ با ابتکارات شخصی خود این درس را چنان جذاب می کنند که دانش آموزان برای کلاس آنان روزشماری می کنند.
دبیرستان نرگس کاشان از این دست مدارسی است که معلم تاریخ مبتکری دارد؛ خانم پورشیری در سال های ۸۴ و ۸۵ درس تاریخ خود را به یک کارگاه پژوهشی تبدیل کرده و همه دانش آموزان کلاس سوم تجربی را به کار تحقیقی پیرامون مسائل تاریخی انگیزه مند کرد.
این دبیر تاریخ یک وبلاگ راه اندازی کرده است که دانش آموزان مطالب تحقیقی شان را در آنجا ارائه می کنند. به گفته دانش آموزان کلاس تاریخ، خانم پورشیری اصلاً خسته کننده نیست. آنها درباره موضوعات تعیین شده به کتاب های مربوطه و درصورت امکان به اینترنت مراجعه کرده و مطالبی را تهیه می کنند و سپس این مطالب در وبلاگ درس تاریخ ارائه می شود.
ابتکار خانم پورشیری نشان می دهد می توان با ارتقای شیوه های آموزشی وضعیت خسته کننده درس تاریخ را تغییر داد و آن را به یک درس جذاب تبدیل کرد. به ویژه با توجه به عدم آشنایی جوانان با گذشته تاریخی کشورمان و نیاز به تشخص و هویت تاریخی اهمیت درس تاریخ در دوره های تحصیلی بیشتر می شود. جا دارد مسوولان برنامه ریزی آموزشی و کارشناسان مربوطه از این تجربه الگو گرفته و گامی نو بردارند. در وبلاگ درس تاریخ دبیرستان نرگس کاشان مطالبی درباره جریان فیضیه، دکتر مصدق، شعبان جعفری، کودتای رضاخان و همسران رضاخان آمده است که اکثراً نتیجه تحقیقات دانش آموزان زیر نظر خانم دبیر تاریخ است. در ذیل یکی از این مطالب خواندنی را می خوانیم.
● ازدواج اول
در مورد ازدواج رضاخان نظرات مختلفی وجود دارد. اولین ازدواج وی با دختردایی خود مریم (صفیه، تاجماه) بود که رضاخان ۹ سال با این زن زندگی کرد تا اینکه مریم هنگام نخستین زایمان خود درگذشت و از او دختری به نام همدم (فاطمه) که بعد به همدم السلطنه ملقب شد، باقی ماند.
تاج الملوک پهلوی (دومین همسر رضاخان) در مورد اولین ازدواج همسرش (رضاخان) در کتاب خاطرات ملکه مادر می گوید؛ «البته این موضوع را سال ها نمی دانستم، تا بعد از شاه شدن رضا. او آن را از من پنهان کرده بود. حالا تاریخش را به خاطر ندارم. ولی یادم هست که یک روز دختری را همراه خودش به کاخ شهر آورد و گفت؛ این دخترم است. بعد برایم مشروحاً تعریف کرد که موقع خدمت در آتریاد همدان با یک زن همدانی به نام صفیه ازدواج موقت کرده و این دختر حاصل آن ازدواج است. من این زن (صفیه) را هرگز ندیدم.» بعدها همدم السلطنه تنها فرزند اولین همسر رضاخان به ازدواج هادی (حدیکجان) آتابای (فرزند پدرخوانده رضاخان) درآمد و این وصلت عاملی برای حضور مداوم خانواده آتابای در دربار پهلوی شد.
● همسردوم
همسر دوم رضاخان تاج الملوک فرزند «میرپنج تیمورخان آیرملو» افسر مهاجر قفقاز بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه به ایران آمده بودند. رضاخان هنگام ازدواج با تاج الملوک در سال ۱۲۹۴ شمسی درجه یاوری (سرگردی) داشت بدین ترتیب تاج الملوک آیرملو در ۱۵ رجب ۱۲۹۴ ش در سن ۲۴ سالگی یا به قولی ۱۸ سالگی به عقد رضا خان درآمد و از او دارای چهار فرزند به نام های شمس (۱۲۹۶ش)، محمدرضا و اشرف (۱۲۹۸ش) و علیرضا (۱۳۰۱ش) شد. تاج الملوک پس از فوت رضاشاه با غلامحسین صاحب دیوانی ازدواج کرد.
صاحب دیوانی در واقع هم سن و سال پسر تاج الملوک بود و عضو یکی از شاخه های خانواده متنفذ قوام الملک شیرازی در استان فارس به شمار می آمد. غلامحسین خان صاحب دیوانی پس از این وصلت مدارج ترقی را طی کرد و خیلی زود به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد.
تاج الملوک پس از وقایع شهریور سال ۱۳۲۰ به منظور کسب قدرت بیشتر گاه و بیگاه در سیاست دخالت می کرد و از هیچ نقشی برای مطرح کردن علیرضا کوچک ترین فرزند خود در برابر محمدرضا پهلوی فروگذار نمی کرد.
«ارنست آر. اونی» عضو موثر سازمان سیا که در سال ۱۹۷۶ میلادی گزارشی پیرامون «نخبگان و توزیع قدرت در ایران» تهیه کرده است، می نویسد؛ «تاج الملوک زمانی درصدد اجرای توطئه یی علیه محمدرضا بوده تا فرزند دیگرش علیرضا را به جای وی بر تخت سلطنت بنشاند.» (علیرضا پهلوی تنها برادر تنی محمدرضا شاه بود که در سال ۱۳۳۳ شمسی در یک سانحه مشکوک هوایی کشته شد.)
● همسر سوم
همزمان با پیشرفت های سیاسی و نظامی رضاخان (سردارسپه)، ازدواج وسیله یی برای پیمودن پله های ترقی شد و فرد گمنامی که خود را در یک قدمی صدارت و پادشاهی می دید، از طریق انتساب با خاندان های اصیل، خواهان ایجاد وجهه یی نیک در بین مردم شد. به همین دلیل ترفند ازدواج های سیاسی به کار گرفته شد و رضاخان که در آن هنگام وزیر جنگ بود، درصدد ازدواج مجدد برآمد. کلیه خاندان های محترم قاجاری مورد بررسی قرار گرفتند تا اینکه در نهایت قمرالملوک ( توران) نوه مهدی قلی خان مجدالدوله از شاهزادگان قاجاری انتخاب شد. این واقعه در سال ۱۳۰۰ بوده است. این بار همسر سوم وی ملکه توران (قمرالملوک) دختر عیسی خان مجدالسلطنه امیرسلیمانی و نوه مهدی قلی خان مجدالدوله از رجال دربار قاجار بود.
هنگامی که تاج الملوک از این اقدام خودسرانه شوهرش مطلع شد، در انتظار فرزند چهارم خود بود. وی به محض اطلاع از ازدواج مجدد رضاخان به مخالفت شدیدی دست زد و کار را به توهین لفظی و حضوری کشاند و توران را که زنی زیبا و در روزگار خود از جمله زنان تحصیلکرده به حساب می آمد، سخت در فشار قرار داد. توطئه ها و دسیسه چینی های تاج الملوک از یک سو، بدخلقی و بداخلاقی رضاخان از سویی دیگر، توران دختر جوان اشرافی را که به اجبار تن به این ازدواج داده بود عاصی و به تدریج روابط زن و شوهر را تیره کرد. روزی رضاخان وارد خانه شد و به توران تکلیف کرد که چکمه های او را از پایش درآورد. توران که چنین انتظاری نداشت، با تندی گفت؛ من در منزل پدرم هم چنین کاری نکرده ام، رضاخان هم با تندی می گوید پس برو منزل پدرت، توران هم همان ساعت با اجاره درشکه یی گریه کنان به منزل پدرش رفت و تمام مدت بارداری را در منزل پدرش به سر آورد. رضاخان هرگز به دنبال توران نرفت و تا پایان سلطنت و اعزام به موریس راضی به دیدار او نشد. تنها لطف رضاشاه در مورد توران، اجازه نگهداری از فرزند (شاهپور) بود. لطفی که هر آن قابل فسخ بود. قابل توجه آنکه رضاشاه هرگز توران را طلاق نگفت و همچنان توران در حباله نکاح او بود ولی روابطی با هم نداشتند. توران پس از جدایی از رضاشاه یعنی طی ۲۱ سال در میان دیوارهای قصر سلطنتی و در میان آزار و اذیت های فراوان همسران دیگر شاه ( تاج الملوک و عصمت) محبوس ماند تا اینکه پس از وفات رضاشاه و اتمام عده وفات از انزوا به درآمد و مجدداً ازدواج کرد.
در مورد ملکه توران اطلاعات ضد و نقیض است. بعضی منابع مثل «زنان ذی نفوذ در خاندان پهلوی» نوشته نیلوفر کسری نوشته اند که رضاشاه هرگز ملکه توران را طلاق نداد اما در بعضی سایت ها و کتاب ها مثل «زندگی پرماجرای رضاشاه» نوشته اسکندر دلدم عکس این گفته شده.
تاج الملوک همسر دوم رضاخان و مادر محمدرضا در کتاب خاطرات ملکه مادر در مورد ملکه توران می گوید؛ «هیچ زنی چشم دیدن هوو را ندارد. بنابراین بنده را متهم به حسادت و این جور حرف ها نکنید. من هم مثل همه زن ها از هوو خوشم نمی آید. اما راه دیگری نداشتم و ناگزیر بودم به خاطر رضایت شوهرم کوتاه بیایم و شرایط را تحمل کنم. این دختر (توران) دماغی بسیار پرنخوت و سر پربادی داشت. با آنکه در کمال خوشحالی و رضایت تن به ازدواج داده بود، پس از ازدواج و تولد غلامرضا (۱۳۰۲ش) بنای ناسازگاری را گذاشت و هنرش این بود که رضا را تحت تسلط خود درآورده و او را وادار کند مرا از قصر بیرون بیندازد و خودش ملکه ایران شود. رضا نتوانست این زن خودپسند را تحمل کند و پس از تولد غلامرضا او را طلاق داد و فرستاد دنبال کارش.» ملکه توران که هنگام طلاق کمتر از بیست سال داشت (قابل توجه) از آن دوران چنین یاد می کند؛ «تمام دوران اقتدارش (رضاخان) برای من بیچارگی و نشستن و دیدن و ساختن با ناملایمات بود.» ملکه توران پس از طلاق از رضاخان در سال ۱۳۰۲ شمسی، تا سال ۱۳۲۲ ازدواج نکرد. سپس با بازرگان ثروتمندی به نام ذبیح الله ملک پور وصلت کرد و تا هنگام مرگ رضاشاه به همراه تنها فرزندش غلامرضا پهلوی در یکی از عمارت های دربار زندگی می کرد.
قدرت نمایی تاج الملوک در برابر رضاخان و شکست ازدواج او با توران امری نبود که شخصیت قلدرمآبانه رضاخان را وادار به تسلیم کند. بدین گونه رضاخان تنها شش ماه بعد از ترک توران به دلیل کسب اعتبار بیشتر در جامعه، دختر یکی دیگر از خاندان های قاجاری را انتخاب کرد و به عقد خویش درآورد. برای این منظور از طریق امیرلشکر خدایارخان خدایاری با همسر چهارم خود عصمت الملوک دولتشاهی دختر غلامعلی میرزا مجلل الدوله دولتشاهی که بعدها از سوی رضاخان به سمت ریاست تشریفات داخلی دربار پهلوی منصوب شد، آشنا شد و پس از چندی وی را به عقد خود درآورد. عصمت الملوک از سال ۱۳۰۲ که وارد دربار شد، تا تاجگذاری رضاخان در سال ۱۳۰۵، سه فرزند به نام های عبدالرضا (۱۳۰۳ش)، احمدرضا (۱۳۰۴ش) و محمودرضا (۱۳۰۵ش) و سال های بعد دو فرزند دیگر با نام های فاطمه (۱۳۰۷ش) و حمیدرضا (۱۳۱۴ش) به دنیا آورد. عصمت الملوک آخرین و محبوب ترین همسر رضاشاه بود. سادگی و حرف شنوی او باعث شد این محبوبیت همچنان تا آخر عمر رضاشاه حفظ شود. این توجه ویژه شاه نسبت به او حسد تاج الملوک را برمی انگیخت و درگیری هایی را پدید آورد.
عصمت الملوک دولتشاهی هنگام تبعید رضاشاه، همراه وی به جزیره موریس رفت و پس از چند ماه به تهران بازگشت. وی از ابتدا وارد سیاست نشد. اما از نفوذ خود در به کار گماردن اقوام خویش در پست های پردرآمد استفاده شایانی کرد. پس از مرگ رضاخان در ویلای شخصی خود در شمیران اقامت کرد. پس از انقلاب اسلامی در تهران ماند و در سال ۱۳۷۴ شمسی در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
news@historical.ir
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید