جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عارضه آتلانتیک گرایی در الیزه


عارضه آتلانتیک گرایی در الیزه
بررسی سیاست خارجی فرانسه در ظرف چند ماه گذشته و مشخصاً از زمانی که دولت سارکوزی قدرت را در فرانسه به دست گرفته است، این سؤالات را به ذهن متبادر می کند که آیا در سیاست خارجی فرانسه تغییری صورت گرفته است آیا رویکرد سیاست خارجی این کشور از اروپا گرایی معطوف به آتلانتیک گرایی شده است و این که در رفتار سیاست خارجی فرانسه در قبال جمهوری اسلامی ایران چه تغییراتی ایجاد شده است هر چند شاید این گونه به نظر برسد که در حال حاضر کمی زود است که به این سؤالات به طور حتمی پاسخ دهیم، با این وجود در این گزارش تلاش خواهد شد با تأملی بر سیاست خارجی فرانسه به پرسش های فوق پاسخ داده شود. در این زمینه سعی بر آن است تا زمینه های رفتاری سارکوزی در عرصه سیاست خارجی و تفاوت های آن با ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه مورد مطالعه قرار گیرد.
● سیاست خارجی فرانسه در دوره سارکوزی و شیراک
زیر ساختارهای فکری نئوگلیست های فرانسوی نظیر ژاک شیراک و آلن ژوپه متأثر از اندیشه های ژنرال دوگل بود که قائل به استقلال فرانسه و اروپا در قبال آمریکا بود و این در حالی است که طرفداری از سیاست خارجی گلیستی در دوره سارکوزی رئیس جمهور فرانسه رو به افول است و در وزارت امور خارجه این کشور تنها ۲۰ درصد طرفدار دارد.
با دگرگونی در نظام بین المللی، فرانسه جهت فائق آمدن بر افول نفوذ در عرصه بین المللی در تلاش تبدیل اتحادیه به بازیگری ژئوپلتیک است ولی از منظر سارکوزی استمرار رهیافت گلیستی در سیاست خارجی فرانسه منافع ملی این کشور را تأمین نکرده و تبدیل اتحادیه اروپا به عنوان وزنه مقابل آمریکا باعث به حاشیه رانده شدن پاریس خواهد شد. سارکوزی بر خلاف شیراک معتقد به استفاده از اتحادیه اروپا به عنوان ابزاری جهت محدود سازی آمریکا نیست. منتقدان او را سیاستمداری آمریکایی با گذرنامه فرانسوی می دانند.
ژاک شیراک اعتقاد به اروپایی قوی، متعادل و متوازن داشت که یارای مقابله با آمریکا و خنثی سازی سلطه طلبی آن را داشته باشد ولی دولت فعلی فرانسه سیاست مماشات در قبال آمریکا را در پیش گرفته است. مخالفت فرانسه با آمریکا در عراق شاید آخرین «مخالفت» و «نه» فرانسه به آمریکا باشد و بی جهت نیست که سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در نخستین سفر رسمی خود به آمریکا در ۶ نوامبر (۱۵ آبان ماه سال جاری ) پیام ساده و صریح خود را این گونه عنوان می کند که «می خواهم قلب آمریکا را دوباره و برای همیشه به دست بیاورم.»
رسالت مهم سارکوزی بازگشت فرانسه به قلب اروپا و احیای نقش رهبری فعال فرانسه و تقویت سیاست اروپایی فرانسه است.در این خصوص زمینه سازی فضای اروپا جهت ریاست دوره ای فرانسه بر اتحادیه اروپا در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ میلادی نقطه عزیمتی در تقویت سیاست اروپایی فرانسه محسوب می شود.هرچند سارکوزی به دنبال بازاندیشی و باز تعریف نقش فرانسه در مناسبات بین المللی می باشد ولی در این رهگذر قائل به تعریف هویت اروپا در مخالفت با آمریکا نیست و خواهان دوره ای جدید در روابط فرا آتلانتیک است.وی بر خلاف دوگل که باعث خارج ساختن فرانسه از شاخه نظامی ناتو شد و برخلاف شیراک که با جاه طلبی ناتو مخالفت و آن را در اروپا محدود می کرد، اینک در تلاش است تا با اصلاح کامل نیروهای مسلح فرانسه زمینه پیوستن کامل فرانسه به سازمان ناتو را فراهم آورد.
ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه، سیاست خارجی فرانسه را بر اساس سیاست قدرت و منافع ملی تجزیه و تحلیل می کرد ولی دولت فعلی فرانسه در برخی اوقات با تأثیرپذیری از هیجانات مقطعی اقدام به موضع گیری در سیاست خارجی می نماید. فقدان تجربه مؤثر سارکوزی و فاصله فاحش او با نخبگان سنتی فرانسه و سیاستمداران تاریخ ساز فرانسه موضوع جدی دیگری است که قابل تأمل می باشد.سارکوزی شخصیتی پوپولیستی و به دنبال چهره سازی در رسانه های ملی و بین المللی است.
● روابط فرانسه و ایران در دوره سارکوزی
شکی نیست که تداوم روابط سازنده با فرانسه به عنوان ششمین اقتصاد بزرگ جهانی و دومین اقتصاد قدرتمند اروپا، برای جمهوری اسلامی ایران امری گریز ناپذیر است.
هر چند سیاست های فرانسه قابل تعمیم و گسترش به کل اتحادیه اروپا نیست و از سویی الزامات درون حزبی باعث محدود شدن سیاست های تندروانه دولت فعلی فرانسه خواهد شد ولی به نظر می رسد سارکوزی رویکرد جدیدی در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است.
نکته قابل تأمل اینجاست که این کشور در تعامل با جمهوری اسلامی ایران در موضوع هسته ای دچار نوعی سردرگمی همراه با تناقض گویی شده و سیاست این کشور ملغمه ای از سردرگمی و تناقض گویی است.به عبارتی سیاست این کشور در برابر کشورمان هنوز ثابت نشده و ناپخته و نارس است. نمونه این موضوع را می توان در اظهارات صریح کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه یافت.در حالی که کوشنر از ضرورت اعمال تحریم بیشتر علیه کشورمان و حتی استفاده از زور و جنگ یاد می کند و بدین ترتیب نه تنها فضای روابط اروپا با کشورمان را مسموم، امنیتی و نظامی می کند، بلکه واژگان جدیدی چون جنگ را وارد ادبیات تعامل اروپا با کشورمان می کند، همزمان وی بر اثر فشارهای داخلی و بین المللی موضوع سفرش به ایران را طرح می کند.
سارکوزی به عنوان آمریکا گرا ترین رئیس جمهور فرانسه در تاریخ جمهوری پنجم این کشور به قصد غلبه بر افول نقش و جایگاه فرانسه درصدد احیای کشورش در اتخاذ دیپلماسی فعال در موضوعات مهم بین المللی و در تکاپوی بازیابی موقعیت پیشین فرانسه می باشد و بی جهت نیست که امروزه بیش از گذشته ردپای فرانسه را در موضوعات مهم روز بین المللی از جمله موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران می توان دید ولی واقعیت امر این است که در این زمینه سیاست های او مشحون از تناقض و پارادوکس های زیاد است.از سویی سایه لابی یهود و نقش این لابی در تصمیمات او در قبال کشورمان موضوع قابل تأملی می باشد. تلاش فرانسه در ایفای نقش در موضوعات مهم بین المللی و به دست گرفتن ابتکار عمل باعث شده تا دولت سارکوزی به منظور عقب نماندن از قطار مخالفت های کشورهای مطرح اروپایی، ابتکار عمل را به دست گرفته و نه تنها تلاش نموده تا توجهات بین المللی در موضوع هسته ای به سمت پاریس معطوف شود بلکه در این زمینه در مواقعی تندتر از دیگر کشورهای اروپایی اقدام نماید. تنظیم پیش نویس قطعنامه سوم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشورمان از سوی فرانسه در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
شهرام فرسائی
منبع : روزنامه ایران