دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
خواجه شمسالدین محمدبن محمد بن محمد شیرازی حافظ
جنسیت: مرد
تخلص: حافظ
تولد و وفات: ( ... - ۷۹۱ - ۷۹۲) قمری
محل تولد: ایران - فارس - شیراز
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر
مشهور به لسانالغیب و ترجمانالاسرار. وی در شیراز ولادت یافت ، اما از مدت عمر و تاریخ ولادت او و نام و هویت پدر او ، در مآخذ موثق و قابل اعتماد قدیم ذکری نیست. در هرحال وی در جوانی به آموختن قرآن و ادب عربی و علوم اسلامی توجه کرد ، و در تفسیر و کلام و حکمت و ادب تبحر یافت. قرآن را از حفظ بود ، و به همین سبب حافظ تخلص میکرد. عهد جوانی او مصادف بود با امارت شاه شیخ ابواسحاق اینجو (۷۴۴ - ۷۵۴ق) در فارس ، که ممدوح حافظ واقع شد و شاعر از رجال عهد او نیز از دوران سلطنت او مکرر با شوق و علاقه یاد کرده است و ظاهراً از مشایخ و علماء عهد این پادشاه ، کسانی مانند شیخ امینالدین بلیانی ، قاضی عضدالدین ایجی و قاضی مجدالدین شیرازی ، تاحدی مربی و حامی حافظ بودند. دورۀ امارت امیر مبارزالدین محمدمظفر ، که توأم با سختگیری و تعصب بسیار بود ، ظاهراً موجب نارضائی شاعر بود ، اما پسران او ، شاهشجاع و شاهمنصور ، موردتوجه و ممدوح حافظ بودند ، چنانکه از سایر سلاطین آلمظفر نیز ، مثل شاهیحیی ، شاهمحمود و زینالعابدین و همچنین از سلطان اویس و سلطان احمدایلکانی نیز که در تبریز و بغداد حکومت داشتهاند ، بهتصریح و کنایه در اشعار خویش یاد کرده است. اواخر عمر شاعر مواجه بود با استیلاء امیرتیمور بر فارس و اگر ملاقات و مذاکرهای که به موجب قول بعضی از تذکرهنویسان بین حافظ و این پادشاه روی داده است درست باشد ، در پایان زندگی شاعر بوده است خاک مصلی که مدفن و مزار کنونی حافظ در شیراز است ، به یک روایت ماده تاریخ وفات او نیز هست. حافظ ، بنابر مشهور و چنانکه از دیوانش نیز برمیآید ، به زادگاه خود شیراز علاقۀ فراوان داشته است و ستایش شیراز و خوبان آن در دیوان وی بسیار آمده است. ظاهراً بهسبب همین علاقۀ وافر به شیراز یا به جهات دیگر حافظ برخلاف هموطن خود سعدی به سیاحت و مسافرت چندان رغبتی نشان نداده است ، و ظاهراً جز به یزد و هرمز ، از شیراز به جای دیگر نرفته است. با این همه ، شهرت او هم در زمان حیات به آذربایجان و بغداد و حتی هند نیز رسیده بود ، و حتی به موجب بعضی روایات ، سلاطین دکنی هند نیز او را به دربار خویش دعوت میکردند. در دیوان حافظ ، ذکرنام پادشاهان و وزراء و علماء عصر مکرر آمده است ، و پیداست که شاعر با غالب بزرگان فارس ارتباط داشته است. حافظ با آنکه چندین قصیدۀ عالی و چند منظومۀ کوتاه محکم و نیز رباعیات و قطعات دارد ، شهرت او بیشتر در غزلسرائی است ، و غزل او را از همه حیث اوج غزل فارسی میشمارند. وصف عشق و شراب و مستی ، و بیزاری از ریا و سالوس ، شعر او را رنگی خاص بخشیده است و با آنکه شاعر غالباً نظر خوشی دربارۀ صوفیه ندارد ، در بعضی موارد کلام او یادآور مطالب و مقاصد صوفیه است. در حقیقت ، تعلیم حافظ ممزوجی است از فلسفه و عرفان اسلامی که - مثل رباعیات منسوب به خیام - از رندی و آزداندیشی اهل شک و حیرت چاشنی گرفته است. در کلام او ، نه فقط ذکر بعضی قدما مثل فردوسی ، سعدی ، نظامی ، ظهیر فاریابی آمده است بلکه از سلمان ساوجی ، خواجوی کرمانی و کمال خجندی نیز یاد شده است و مشابهت صورت و مضمون اشعار عاد فقیه و اوحدی کرمانی قابل ملاحظه است. "دیوان" حافظ ، بنابر مشهور ، اولدفعه بهوسیلۀ یکی از یاران یا شاگردان او ، به نام محمد گلندام ، تدوین یافته است ، و بعدها بعضی غزلهای دیگر نیز به مرور در آن وارد شده است. از بین چاپهای متعدد موجود "دیوان" او فعلاً مهمرترین و موثقترین چاپ همان است که به اهتمام محمد قزوینی و دکترقاسم غنی در تهران منتشر شده است. "دیوان" حافظ شروح متعدد به فارسی و ترکی دارد ، که از آن جمله شرح ترکی و گاه منتخباتی از آن به عربی و عدهای از السنۀ اروپایی ترجمه شده است ، و تأثیر و نفوذ حافظ در ایجاد دیوان شرقی غرب گوته ، شاعر آلمانی ، محسوس و مشهود است. تفأل با "دیوان"حافظ و حکایات و قصههای بسیاری که درباب فال حافظ در کتابها و هم در افواه هست از شهرت و قبول فوقالعادهای او در نزد عموم فارسیزبانان حکایت دارد.
تخلص: حافظ
تولد و وفات: ( ... - ۷۹۱ - ۷۹۲) قمری
محل تولد: ایران - فارس - شیراز
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر
مشهور به لسانالغیب و ترجمانالاسرار. وی در شیراز ولادت یافت ، اما از مدت عمر و تاریخ ولادت او و نام و هویت پدر او ، در مآخذ موثق و قابل اعتماد قدیم ذکری نیست. در هرحال وی در جوانی به آموختن قرآن و ادب عربی و علوم اسلامی توجه کرد ، و در تفسیر و کلام و حکمت و ادب تبحر یافت. قرآن را از حفظ بود ، و به همین سبب حافظ تخلص میکرد. عهد جوانی او مصادف بود با امارت شاه شیخ ابواسحاق اینجو (۷۴۴ - ۷۵۴ق) در فارس ، که ممدوح حافظ واقع شد و شاعر از رجال عهد او نیز از دوران سلطنت او مکرر با شوق و علاقه یاد کرده است و ظاهراً از مشایخ و علماء عهد این پادشاه ، کسانی مانند شیخ امینالدین بلیانی ، قاضی عضدالدین ایجی و قاضی مجدالدین شیرازی ، تاحدی مربی و حامی حافظ بودند. دورۀ امارت امیر مبارزالدین محمدمظفر ، که توأم با سختگیری و تعصب بسیار بود ، ظاهراً موجب نارضائی شاعر بود ، اما پسران او ، شاهشجاع و شاهمنصور ، موردتوجه و ممدوح حافظ بودند ، چنانکه از سایر سلاطین آلمظفر نیز ، مثل شاهیحیی ، شاهمحمود و زینالعابدین و همچنین از سلطان اویس و سلطان احمدایلکانی نیز که در تبریز و بغداد حکومت داشتهاند ، بهتصریح و کنایه در اشعار خویش یاد کرده است. اواخر عمر شاعر مواجه بود با استیلاء امیرتیمور بر فارس و اگر ملاقات و مذاکرهای که به موجب قول بعضی از تذکرهنویسان بین حافظ و این پادشاه روی داده است درست باشد ، در پایان زندگی شاعر بوده است خاک مصلی که مدفن و مزار کنونی حافظ در شیراز است ، به یک روایت ماده تاریخ وفات او نیز هست. حافظ ، بنابر مشهور و چنانکه از دیوانش نیز برمیآید ، به زادگاه خود شیراز علاقۀ فراوان داشته است و ستایش شیراز و خوبان آن در دیوان وی بسیار آمده است. ظاهراً بهسبب همین علاقۀ وافر به شیراز یا به جهات دیگر حافظ برخلاف هموطن خود سعدی به سیاحت و مسافرت چندان رغبتی نشان نداده است ، و ظاهراً جز به یزد و هرمز ، از شیراز به جای دیگر نرفته است. با این همه ، شهرت او هم در زمان حیات به آذربایجان و بغداد و حتی هند نیز رسیده بود ، و حتی به موجب بعضی روایات ، سلاطین دکنی هند نیز او را به دربار خویش دعوت میکردند. در دیوان حافظ ، ذکرنام پادشاهان و وزراء و علماء عصر مکرر آمده است ، و پیداست که شاعر با غالب بزرگان فارس ارتباط داشته است. حافظ با آنکه چندین قصیدۀ عالی و چند منظومۀ کوتاه محکم و نیز رباعیات و قطعات دارد ، شهرت او بیشتر در غزلسرائی است ، و غزل او را از همه حیث اوج غزل فارسی میشمارند. وصف عشق و شراب و مستی ، و بیزاری از ریا و سالوس ، شعر او را رنگی خاص بخشیده است و با آنکه شاعر غالباً نظر خوشی دربارۀ صوفیه ندارد ، در بعضی موارد کلام او یادآور مطالب و مقاصد صوفیه است. در حقیقت ، تعلیم حافظ ممزوجی است از فلسفه و عرفان اسلامی که - مثل رباعیات منسوب به خیام - از رندی و آزداندیشی اهل شک و حیرت چاشنی گرفته است. در کلام او ، نه فقط ذکر بعضی قدما مثل فردوسی ، سعدی ، نظامی ، ظهیر فاریابی آمده است بلکه از سلمان ساوجی ، خواجوی کرمانی و کمال خجندی نیز یاد شده است و مشابهت صورت و مضمون اشعار عاد فقیه و اوحدی کرمانی قابل ملاحظه است. "دیوان" حافظ ، بنابر مشهور ، اولدفعه بهوسیلۀ یکی از یاران یا شاگردان او ، به نام محمد گلندام ، تدوین یافته است ، و بعدها بعضی غزلهای دیگر نیز به مرور در آن وارد شده است. از بین چاپهای متعدد موجود "دیوان" او فعلاً مهمرترین و موثقترین چاپ همان است که به اهتمام محمد قزوینی و دکترقاسم غنی در تهران منتشر شده است. "دیوان" حافظ شروح متعدد به فارسی و ترکی دارد ، که از آن جمله شرح ترکی و گاه منتخباتی از آن به عربی و عدهای از السنۀ اروپایی ترجمه شده است ، و تأثیر و نفوذ حافظ در ایجاد دیوان شرقی غرب گوته ، شاعر آلمانی ، محسوس و مشهود است. تفأل با "دیوان"حافظ و حکایات و قصههای بسیاری که درباب فال حافظ در کتابها و هم در افواه هست از شهرت و قبول فوقالعادهای او در نزد عموم فارسیزبانان حکایت دارد.
منبع : مطالب ارسالی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
اصفهان قتل سلامت تهران هواشناسی شهرداری تهران سیلاب فضای مجازی آموزش و پرورش سامانه بارشی باران شهرداری
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
مهناز افشار تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی موسیقی سریال مهران غفوریان
دانش بنیان
رژیم صهیونیستی حماس فلسطین غزه جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید سپاهان بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
اپل گوگل اینستاگرام آیفون مایکروسافت باتری ناسا عکاسی
کاهش وزن سیگار توت فرنگی فشار خون اعتماد به نفس کبد چرب