شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مراسم زار ، استان هرمزگان


درباره منشاءِ این مراسم اطلاعات زیادی در دست نیست. گویا عقاید مربوط به بادهای زار از راه حبشه به سرزمین‌های اسلامی راه یافته است. مراسم مربوط به زار و پایین آوردن آن در جنوب ایران غیر از مراسم و آداب و رسومی است كه در آفریقا، یا شبه قاره‌ هند به جای آورده می‌شود. ولی در هر حال، هنوز این معتقدات و آداب و رسوم رنگ و بوی تند آفریقایی خود را از دست نداده‌اند : تمام باباها و ماماهای اهل هوا سیاه‌پوست هستند و آوازها و صدای پایكوبی گروهی ساحل‌نشینان، چه درعروسی و چه در عزا،‌ هنوز شور و حال آفریقایی دارند.
غلامحسین ساعدی می‌نویسد : اهل هوا كسانی هستند كه گرفتار یكی از بادها شده‌‌اند و بادها قوای مرموز و جادویی را گویند كه همه جا بر نوع بشر مسلط هستند. هیچ‌كس را قدرت مقابله با آن‌ها نیست و آدمیزاده در مقابل‌شان راهی جز قربانی دادن و تسلیم شدن ندارد. بادها هم‌چون آدمیان مهربان یا بی‌رحم، كور یا بینا، كافر یا مسلمانند. وقتی كسی گرفتار یكی از بادهای مرموز شد، باید پیش بابا یا مامای زار برود تا طی مجالس و مراسمی خاص باد را از تن بیمار خارج كنند. بعد از شفا و بیرون رفتن باد از تن بیمار، آن شخص در جرگه اهل هوا در می‌‌آید. باباهای زار معتقدند،‌ اشخاصی كه مبتلا به مرض سردرد، چشم‌درد یا دل‌درد می‌شوند و از طریق توصیه‌های پزشك بهبود نمی‌یابند، یا دوای خانگی مصرف می‌كنند و درمان نمی‌شوند، برای درمان باید به نزد بابا یا مامای زار بروند.
این مراسم بیش‌تر در جزیره قشم و بندر لنگه، معمولاً در شب‌های چهارشنبه انجام می‌شود. بابای زار عده‌ای را مأمور می‌كند چوب خیزران به دست گیرند و دور‌ آبادی و خانه‌ها بگردند و با این علامت، زاری‌ها آگاه می‌شوند كه مراسم برگزار خواهد شد. زنان و مردان لباس‌های خود را می‌پوشند، موهای خود را شانه زده، عطر مخصوص بر صورت و تن خود می‌پاشند و برای رقص و بازی‌ زار آماده می‌شوند. ابتدا دوای مخصوصی كه معجونی است از كُندُرَك، ریحان، گَشته (چوبی است از بمبئی می‌آورند)،‌ زعفران، هل، جوز و زبان جوجه (گیاهی است كه در كوه می‌روید) تهیه می‌نمایند. بابای زار، شخص مبتلا را به مدت هفت روز در حجاب و دور از چشم دیگران نگاه می‌دارد. در این مدت بیمار نباید زن و سنگ و مرغ ببیند و به طوركلی چشم هیچ زنی،‌ چه محرم چه نامحرم، نباید بر وی بیفتد و اگر بیمار زن باشد، برعكس. فقط بابا یا مامای زار مواظب وی است. در تمام مدت حجاب، معجون تهیه شده را بر تن بیمار می‌مالند و مقدای هم به وی می‌خورانند و عده‌ای هم كه معمولاً زنان و مردان سیاه و خوش‌صدا هستند، با دهل‌های كوچك و بزرگ خود به پایكوبی می‌پردازند. قبل از شروع مجلس، سفره‌ مفصلی پهن می‌شود و در آن چیزهایی از قبیل انواع غذاها تا گیاهان معطر، ریاحین جنوب، میوه كُنار، خرما، گوشت و خونی كه برای درمان بیمار لازم است چیده می‌شود. خون سر سفره، خون قربانی است. تا شخص مبتلا به خون نخورد، باد به حرف نمی‌آید. در هنگامی كه رقص و پایكوبی با ریتم‌های مخصوص و موزون شروع می‌شود،‌ شخص مبتلا با حركات موزون خود كم‌كم از حالت عادی خارج شده و از خود‌بی‌خود می‌شود و در حالتی شبیه خلسه فرو می‌رود. در این حالت، فرد مبتلا به زبان هندی و عربی یا سواحلی صحبت می‌‌كند (این افراد ظاهراً در حالت عادی هرگز نمی‌توانند به زبان هندی یا عربی یا سواحلی صحبت كنند).
وزن و آهنگ و ریتم موسیقی در مجلس نقش اساسی برعهده دارد. شخص مبتلا حال خود را نمی‌فهمد. در این میان، تنها بابای زار می‌‌تواند با وی حرف بزند. او از زار می‌پرسد كه اهل كجاست و اسمش چیست؟ و برای چه این مرد یا زن را اسیر كرده است؟ زار به زبان خودش (هندی، عربی یا سواحلی) جواب می‌دهد! آن‌گاه بابای زار می‌پرسد، برای این كه زار مركب خود (شخص مبتلا) را رها كند چه می‌خواهد و ...
مراسم زار، گاهی چندین شبانه‌روز به طول می‌انجامد و شخص زاری بعد از خلاص شدن، برای همیشه در جرگه اهل هوا در می‌آید و به زاری معروف می‌شود و همیشه باید لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر كند، ‌لب به مِی نزند و هیچ كار خلافی نكند وگرنه زار دوباره آزارش می‌دهد. این مراسم دیرزمانی است كه در سواحل و جزایر هرمزگان برگزار می‌شود و در گذشته بسیار مفصل‌تر از امروز اجرا می‌شده است.


همچنین مشاهده کنید