پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


امر اخلاقی، امر متعالی


امر اخلاقی، امر متعالی
آنچه در پی می‌آید مقدمه کتاب امر اخلاقی، امر متعالی: جستارهای فلسفی گردآوری سروش دباغ است که چند روز آینده به بازار می‌آید. کتاب پیش‌رو عموما مشتمل بر تاملات فلسفی نگارنده در دو حوزه دین و اخلاق، طی سالیان اخیر است.
نخستین مقاله کتاب «کانت، ویتگنشتاین متقدم و نقد اخلاق تجربی» است که با همکاری پرهام مهدیان دانش‌آموخته فلسفه تحلیلی به رشته تحریر درآمده و به بحث از اخلاق در فلسفه کانت و ویتگنشتاین می‌پردازد و ربط و نسبت میان این دو را می‌کاود. مدعای اصلی مقاله این است که اگرچه هم کانت و هم ویتگنشتاین متقدم به نقد اخلاق تجربی و مشخصا نتیجه‌گرایی(۱). همت گمارده‌اند و هر دو جهان پیرامون را عاری از ارزش‌های اخلاقی می‌دانند، اما نقطه عزیمت کانت معرفت‌شناسانه است، در حالی‌که ورود ویتگنشتاین به بحث دلالت‌شناسانه است و اما اخلاق کانتی اخلاقی شناخت‌گراست(۲)، حال آنکه اخلاق ویتگنشتاینی غیرشناخت‌گراست(۳). دومین و سومین مقاله متعلق به حوزه اخلاق کاربردی(۴) است در «بررسی مادری جایگزین» از منظر فایده‌گرایی عمل محور یکی از مسائل مهم اخلاق پزشکی مورد بحث قرار گرفته است. صورت مسئله از این قرار است: آیا زوجی که به خاطر مشکلات رحم همسر، بچه‌دار نمی‌شوند و در عین حال خواهان فرزند هستند، می‌توانند از رحم شخص دیگری برای جایگزین کردن و قرار دادن نطفه جهت سپری کردن دوران بارداری استفاده کنند؟
آیا انجام چنین فعلی اخلاقا رواست؟ در این مقاله کوشیده شده با مدنظر قرار دادن نظریه اخلاقی فایده‌گرایی عمل‌محور، روایی اخلاقی مسئله بررسی گردد. در «اتانازی داوطلبانه غیرفعال» از منظر اخلاق راس نیز یکی از اقسام شش‌گانه اتانازی(۵)، که بهتر است در زبان فارسی معادل کشتن مشفقانه یا کشتن از روی ترحم را برای آن قرار دهیم، و روایی و ناروایی اخلاقی آن با عطف نظر به دستگاه اخلاقی راس، مورد بحث قرار گرفته است. در «مبانی اخلاقی دموکراسی» که صورت تنقیح‌یافته یک سخنرانی است، مفهوم دموکراسی از منظر اخلاقی مورد بحث قرار گرفته و مولفه‌های اخلاقی دخیل در تکوین دموکراسی و ساز و کار دموکراتیک نشان داده شده‌اند. «اندرباب اخلاق و سیاست» گفت‌وگویی است درباره ربط و نسبت میان سیاست و اخلاق به مثابه دو رشته هنجاری‌محور(۶). مهم‌ترین سوالاتی که در فلسفه سیاسی مطرح می‌شوند، عبارتند از اینکه: چه کسی باید حکومت کند؟ چگونه باید حکومت کرد؟ و... این پرسش‌ها آشکارا طنین هنجاری دارند و از این حیث، از منظر اخلاقی در خور تامل هستند. مقاله «ویتگنشتاین و نگریستن از روزن بی‌نشان» که به همراه مرتضی عابدینی‌فر، دانش‌آموخته فلسفه هنر نوشته شده، به مولفه‌های امر هنری و نسبت آن با امر اخلاقی در فلسفه ویتگنشتاین متقدم می‌پردازد. در یکی از فقرات رساله منطقی- فلسفی آمده است: «اخلاق و زیبایی شبیه یکدیگرند»، بدون اینکه توضیحی در این باب داده شود. با مدنظر قرار دادن سایر نوشته‌های دوران نخست فلسفی ویتگنشتاین به نظر می‌رسد که اخلاق و زیبایی‌شناسی یا به تعبیر دقیق‌تر، تجربه اخلاقی و تجربه زیبایی‌شناختی متضمن نگریستن به عالم از روزن بی‌نشان‌اند، برخلاف دیگر تجربه‌های متعارف که با نگریستن از میان به پدیده‌ها از هم عنان است.
در عین حال، به نظر می‌رسد چنین نگاهی به اخلاق و زیبایی‌شناسی کاستی‌هایی دارد که پاره‌ای از آنها در انتهای مقاله مورد بحث قرار گرفته‌اند.
پس از جستارهای اخلاقی، نوبت به مقولات دینی- عرفانی می‌رسد. مقاله «تعبد و مدرن بودن» به نقد و بررسی آرای مصطفی ملکیان، روشنفکر معاصر، در باب نسبت میان دین و مدرنیته می‌پردازد. بنابر رای ایشان تعبد رکن رکین دین است و عقلانیت گوهر مدرنیته؛ عقلانیتی که نسبتی با تعبد ندارد و غیرمتعبدانه است. مدلول سخن فوق این است که دین و مدرنیته در و پنجره‌ای به یکدیگر ندارند و به تعبیر منطقیون، دو مقوله متباینند.
در این مقاله کوشیده شده تا با صورت‌بندی و تقریر مدعای یاد شده، ادله‌ای در نقد آن اقامه گردد. «عرفان و روشنفکری» به بحث از منزلت عرفان در منظومه معرفتی روشنفکری دینی می‌پردازد. پذیرش و به کار بردن عقلانیت نقاد از آموزه‌های محوری روشنفکری دینی است. مدلول سخن فوق این است که باید تمامی مولفه‌های منظومه معرفتی روشنفکری دینی از صافی عقل نقاد عبور کرده، بر اثر تعامل و مواجهه با آن، حجیت معرفت‌شناختی لازم را احراز کند.
به نظر می‌رسد تنقیح مبادی و مبانی وجود‌شناختی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی عرفان، به مثابه یکی از مولفه‌های مهم منظومه معرفتی روشنفکری دینی، باید در دستور کار کسانی که دلمشغول پیشبرد پروژه روشنفکری دینی‌اند قرار گیرد. «واقعیت غایی و کثرت‌گرایی»، مصاحبه‌ای است که به اتفاق همکار گرامی، دکتر سیدامیر اکرمی با جان‌هیک انجام شده و دوست گرامی، هومن پناهنده آن را به فارسی برگردانده است. در این گفت‌وگو، علاوه بر کثرت‌گرایی دینی، موضوعاتی نظیر واقع‌گرایی دینی و تجربه دینی نیز به بحث گذاشته شده‌اند و آرای هیک در این حوزه‌ها کاویده شده است. «ایمان ویتگنشتاینی- ایمان‌کی‌یر که‌گوری» که صورت تنقیح یافته یک سخنرانی است، ربط میان تلقی ویتگنشتاینی از ایمان را با تلقی کی‌یر که‌گوری از ایمان می‌کاود و از نسبت میان آنها سراغ می‌گیرد. ایمان کی‌یر که‌گوری شورمندانه، انفسی و ضد عقلانی است، نظیر ایمان کثیری از عرفا؛ حال آنکه، ایمان ویتگنشتاینی غیرشورمندانه و سرد است و بیشتر از هرچیز از طمانینه‌ای خبر می‌دهد که با وجود عدم اطمینان نظری، فضای ضمیر مومن را فراگرفته است.
«تطور مفهوم امر متعالی در منظومه سپهری» که صورت منقح شده یک سخنرانی است، دو تلقی از مواجهه با امر متعالی در هشت کتاب سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاصر را مورد بحث قرار می‌دهد. مطابق با یک تلقی، سالک در تجارب اشراقی- باطنی خویش، همان خود و امر متعالی فاصله‌ای را تجربه می‌کند؛ فاصله‌ای که خواندن و مورد خطاب قرار دادن امر متعالی را میسر می‌سازد. در واقع، در اینجا به لحاظ وجودشناختی تمایزی میان سالک و امر متعالی برقرار است.
بنابر تلقی دوم، سالک مستحیل و مستغرق در امر متعالی می‌شود؛ به‌طوری که دیگر خود و فاصله‌ای را در میان نمی‌بیند تا ناظر بدان سخن بگوید. گویی تمام وجودش از امر متعالی پر شده و تجربه اتحاد و یگانگی را از سر می‌گذراند. مفروض وجودشناختی چنین تجربه‌ای عدم تمایز میان سالک و امر متعالی است. «کدام واقعیت» گفت‌وگویی است درباره زبان دین و واقع‌گرایی دینی که به همراه دوست و همکار گرامی، دکتر امیرعباس علی‌زمانی انجام شده است. در این گفت‌وگو مسائلی نظیر رابطه علم و دین، تجربه دینی، واقع‌گرایی دینی، ناواقع‌گرایی دینی و... مورد بحث قرار گرفته‌اند. پس از جستارهای اخلاقی و دینی، به بخش انتهایی می‌رسیم. از آنجا که اکثر کندوکاوهای فلسفی این مجموعه در ذیل سنت فلسفه تحلیلی سامان‌یافته، دو مقاله «نومینالیسم وجودشناختی و فلسفه تحلیلی» و «پوپر و سنت فلسفه تحلیلی» که درباره این نحله فلسفی‌اند، در کتاب گنجانده شده‌اند.
«نومینالیسم وجودشناختی و فلسفه تحلیلی» که به همراه محمدحسین دباغ، دانش‌آموخته فلسفه غرب، نوشته شده، بر «نومینالیسم وجودشناختی» به مثابه آموزه‌ای محوری در پیدایی فلسفه تحلیلی، تاکید می‌کند. تفکیک نومینالیسم وجودشناختی از نومینالیسم دلالت‌‌شناختی از یک‌سو و از ذات‌گرایی وجودشناختی و ذات‌‌گرایی دلالت‌شناختی از سوی دیگر در این میان رهگشاست. «پوپر و سنت فلسفه تحلیلی» با مروری فشرده بر تاریخ فلسفه تحلیلی و طرح آموزه‌های فلاسفه تحلیلی مهم و دوران‌سازی نظیر فرگه، کواین، ویتگنشتاین و کریپکی می‌کوشد تا منزلت فیلسوف بلندآوازه اتریشی را در این سنت مورد بررسی قرار دهد.
از این مقالات چهارده‌گانه، «کانت، ویتگنشتاین متقدم و نقد اخلاق تجربی» نخستین‌بار در انجمن معارف، فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه قم، به چاپ رسیده است. بررسی «مادری جایگزین از منظر فایده‌گرایی عمل ‌محور» پیش از این در باروری و ناباروری، فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه شهیدبهشتی، شماره منتشر شده است.
«اتانازی داوطلبانه غیرفعال» از منظر راس در فصلنامه تخصصی اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، شماره یک چاپ شده است. «مبانی اخلاقی دموکراسی»، «تعبد و مدرن بودن» و «واقعیت غایی و کثرت‌گرایی دینی» نیز پیش از این به ترتیب در شماره‌های صفر، چهار و دو فصلنامه فرهنگی- فلسفی مدرسه به چاپ رسیده‌اند. «اندرباب اخلاق و سیاست» در فصلنامه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم منتشر شده است. «ویتگنشتاین و نگریستن از روزن بی‌نشان» در فصلنامه علمی- پژوهشی اندیشه دینی، شماره به چاپ رسیده است. «عرفان و روشنفکری دینی»، نخستین‌بار در ویژه‌نامه سمینار «آسیب‌شناسی روشنفکری دینی»، در تابستان ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است. «ایمان ویتگنشتاینی- ایمان کی‌یر که‌گوری» در دانشگاه شهیدبهشتی، در زمستان ۱۳۸۲ القا شد. «تطور مفهوم امر متعالی در منظومه سپهری» در موسسه معرفت و پژوهش، در اسفند ۱۳۸۶ ایراد گردید. «کدام واقعیت» نیز در ماهنامه خردنامه همشهری، منتشر شد. «نومینالیسم وجودشناختی و فلسفه تحلیلی» نیز، نخستین‌بار در فصلنامه پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم منتشر شده است. «پوپر و سنت فلسفه تحلیلی» نیز ابتدا در هفته‌نامه شهروند، به چاپ رسیده است.
امر اخلاقی، امر متعالی گامی است در جهت اندیشیدن و تامل کردن درباره پاره‌ای از مسائلی که در حوزه دین و اخلاق با آن دست به گریبانیم. باشد که مورد اعتنای کسانی که دلی در گرو فلسفیدن دارند و خصوصا دلمشغول سیاست اخلاقی- دینی‌اند، واقع گردد.
سروش دباغ
پی‌نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه کارگزاران