پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


دانشنامهٔ‌ بزرگ‌ فارسی‌


دایرهٔ‌ المعارفی‌ كه‌ در بنیاد دانشنامهٔ‌ بزرگ‌ فارسی‌ تدوین‌ خواهد شد، برمبنای‌ قیاس‌ و تشبیه‌، كشف‌ و ادعای‌ شباهت‌ (آنالوژی‌) استوار است‌. تشبیه‌ جهان‌ معارف‌ به‌ جهان‌ هستی‌ كه‌ وجه‌ شبه‌ آن‌ ،جامعیت‌ و وحدت‌ است‌: «عالم‌» كلّیتی‌ است‌ كه‌ به‌ طور نظام‌مند ساخته‌ و پرداخته‌ شده‌ است‌. «عالم‌» جامع‌ همه‌ چیز است‌. هیچ‌ چیز از آن‌ خارج‌ نیست‌ و هر رخدادی‌ درون‌ آن‌ اتفاق‌ می‌افتد. و دایرهٔ‌ المعارف‌ نیز، اگر در عمل‌ چنین‌ نباشد، دستِ كم‌ نوع‌ آرمانی‌ آن‌، می‌باید جامع‌ كل‌ معارف‌ بشری‌ باشد. بنابراین‌ كل‌ عالم‌ هستی‌ را ،آن‌ گونه‌ كه‌ بشر به‌ آن‌ معرفت‌ یافته‌ است‌ ،می‌توان‌ با كل‌ معرفتهای‌ بشری‌ مقایسه‌ كرد و جهان‌ هستی‌، آن‌ گونه‌ كه‌ بشر به‌ آن‌ پی‌ برده‌ است‌، شباهت‌ بسیار با ساختار معرفتی‌ دارد كه‌ بشر از جهان‌ آموخته‌ است‌. در واقع‌ «معارف‌ بشری‌» بازتابی‌ است‌ از شناخت‌ بشر و دانشنامه‌ (دایرهٔ‌ المعارف‌) نیز گزارشی‌ است‌ از همین‌ شناخت‌. دایرهٔ‌ المعارف‌ در واقع‌ گزارشی‌ است‌ از هر آنچه‌ در عالم‌ وجود دارد و می‌توان‌ به‌ همهٔ‌ آن‌ معرفت‌ یافت‌، بازتابی‌ است‌ از دریافت‌ بشر از كل‌ جهان‌ هستی‌ و مجموعه‌ای‌ است‌ كه‌ به‌ نوبهٔ‌ خود دریچه‌ای‌ بر روی‌ جهان‌ می‌گشاید. به‌ عبارت‌ دیگر، معارف‌ بشر مجموعهٔ‌ نظام‌ مندی‌ است‌ كه‌ با كل‌ جهان‌ هستی‌ قابل‌ قیاس‌ است‌ و تأثیر و تعامل‌ اجزای‌ آن‌ نیز نمی‌تواند با تأثیر و تعامل‌ اجزای‌ عالم‌ هستی‌ قابل‌ قیاس‌ نباشد. بنابراین‌ در تنظیم‌ دایرهٔ‌ المعارفها در واقع‌ به‌ دنیای‌ شناخت‌ و معرفت‌ بشر پرداخته‌ می‌شود .
طبقه‌ بندی‌ معارف‌
اصولاً هر دایرهٔ‌ المعارفی‌ بازتاب‌ نگرش‌ دست‌اندركاران‌ آن‌ نسبت‌ به‌ كلّ جهان‌ است‌، خواه‌ این‌ نگرش‌ پیش‌ از تدوین‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ به‌ صورت‌ «پروپدی‌» طراحی‌ شده‌ باشد (مانند بریتانیكا و نیز مانند دایرهٔ‌ المعارفِ قیاسی‌ مورد نظر ما) ،خواه‌ صرفاً به‌ صورتی‌ انتزاعی‌ در كارِ دایرهٔ‌ المعارف‌ اثر گذاشته‌ باشد. به‌ هر حال‌ رابطهٔ‌ پروپدی‌ و دایرهٔ‌ المعارف‌ مانند طبع‌ روان‌ شاعر است‌ و سروده‌هایش‌ ،یا ذوق‌ نقاش‌ به‌ آثارش‌ ،یا آنكه‌ به‌ بوی‌ دلاویز آن‌ گلی‌ می‌ماند كه‌ سعدی‌ در حمام‌ روزی‌، رسید از دست‌ محبوبی‌ به‌ دستش‌... . از علوم‌ و معارف‌ بشر، در طول‌ تاریخ‌ علم‌، تقسیم‌ بندیهای‌ گوناگونی‌ به‌ دست‌ داده‌ شده‌ است‌. ضمن‌ مطالعهٔ‌ این‌ تقسیم‌ بندیها، طبقه‌بندی‌ آدلر در پروپدیا یا مقدمهٔ‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ بریتانیكا، بیش‌ از همه‌ نظرِ دست‌ اندركارانِ این‌ دانشنامه‌ را جلب‌ كرده‌ است‌ . البته‌ این‌ بدان‌ معنا نیست‌ كه‌ از او تقلید كرده‌اند، بلكه‌ نوگرایی‌ او شباهتهایی‌ با طبقه‌ بندی‌ آنها داشته‌ است‌ و لذا هر سازمانی‌ كه‌ دست‌ در كار تدوین‌ آثاری‌ چون‌ دایرهٔ‌ المعارفها و فرهنگها ـ و به‌ طور كلی‌ مجموعه‌های‌ اطلاعاتی‌ و واژگانی‌ و ارجاعی‌ ـ باشد، می‌باید برنامهٔ‌ كار را با جهان‌ بینی‌ خاصش‌ و با توجه‌ به‌ فرهنگ‌ و زبان‌، به‌ فراخور نیاز مخاطبانش‌ وفق‌ دهد. ذكر این‌ نكته‌ ضروری‌ است‌ كه‌ یكی‌ از بخشهایی‌ كه‌ در طبقه‌بندی‌ معارف‌ بشری‌ در دانشنامهٔ‌ حاضر، به‌ تأسی‌ از طبقه‌ بندی‌ آدلر در بریتانیكا ارائه‌ شده‌ است‌، بخش‌ مربوط‌ به‌ «حفظ‌ و اشاعهٔ‌ دانش‌» است‌. این‌ بخش‌، مجموعهٔ‌ روشها، فنون‌ و نهادهایی‌ را معرفی‌ می‌كند كه‌ در امر حفظ‌ و اشاعهٔ‌ دانش‌ به‌ كار می‌آیند. از آن‌ میان‌ مقالات‌ مربوط‌ به‌ معرفی‌ موزه‌ها و گالری‌ها (موزه‌های‌ علوم‌ طبیعی‌ ،موزه‌های‌ علوم‌ كاربردی‌ و فن‌ آوری‌، موزه‌های‌ مردم‌شناسی‌، گالری‌های‌ هنری‌ و...)، مكانهای‌ تاریخی‌، مجموعه‌های‌ گیاهان‌ و جانوران‌ (باغهای‌ وحش‌، جنگلها، گردشگاهها و...) ،مجموعه‌های‌ ذخیره‌ و بازیابی‌ اطلاعات‌ (فرهنگها، واژه‌نامه‌ها، دایرهٔ‌ المعارفها ،اطلسهاو نقشه‌ها، كتابخانه‌ها، بایگانیها، داده‌های‌ اطلاعاتی‌ و ...)، نهادهایی‌ چون‌ دانشگاهها، آموزشگاهها ،مؤسسات‌ انتشاراتی‌ و مطبوعاتی‌، رادیو و تلویزیون‌ ،افلاك‌ نماها و... در دایرهٔ‌ المعارف‌ گنجانده‌ خواهد شد. و بنیاد دانشنامهٔ‌ بزرگ‌ فارسی‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از نهادهای‌ بازیافت‌ و نشر معارف‌، می‌كوشد كه‌ از طریق‌ مجموعه‌های‌ گوناگون‌ (دانشنامه‌ها، فرهنگها، نشریات‌ متنوع‌ و سایر تولیدات‌ انتشاراتی‌) «آنچه‌ را دانستنی‌ است‌» در دسترس‌ فارسی‌ زبانان‌ قرار دهد. به‌ هر حال‌ تقسیم‌بندیِ علوم‌ در این‌ دانشنامه‌ ، خاص‌ بنیاد دانشنامه‌ است‌ و طبق‌ آن‌، علوم‌ و معارف‌ بشری‌ به‌ ۹ بخش‌ تقسیم‌ شده‌ است‌ :
۱ـ علوم‌ زمین‌ (زمین‌شناسی‌، آب‌شناسی‌ ،علوم‌ جوی‌ ،آب‌ و هواشناسی‌ ،جغرافیای‌ طبیعی‌ و...).
۲ـ علوم‌ فیزیكی‌ (فیزیك‌ ،شیمی‌ ،نجوم‌).
۳ـ ریاضیات‌ .
۴ـ علوم‌ زیستی‌ و پزشكی‌ (زیست‌شناسی‌ ،پزشكی‌ و رشته‌های‌ وابستهٔ‌ آن‌).
۵ـ علوم‌ عقلی‌ (فلسفه‌ ،منطق‌ ،عرفان‌ ،كلام‌ ،فقه‌ و اصول‌، الهیات‌، علوم‌ دینی‌ و...) .
۶ـ علوم‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ (جامعه‌شناسی‌ ،قوم‌شناسی‌ ،مردم‌شناسی‌ ،سیاست‌، اقتصاد، روان‌شناسی‌، زبان‌شناسی‌ ،تاریخ‌ ،باستان‌شناسی‌ ،جغرافی‌ و...)
۷ـ فن‌ آوری‌ و علوم‌ كاربردی‌ (كشاورزی‌ و تولید محصول‌، صنایع‌، حمل‌ و نقل‌ ،پردازش‌ اطلاعات‌ و نظامهای‌ ارتباطی‌ و...)۸ـ هنر (ادبیات‌، هنرهای‌ نمایشی‌ ،نقاشی‌ متحرك‌ ،سینما، موسیقی‌ ،رقص‌ ،معماری‌ ،پیكرتراشی‌،
طراحی‌ ،نقاشی‌ ،حكاكی‌ ،عكاسی‌ ،هنرهای‌ تزیینی‌ و...)
۹ـ حفظ‌ و اشاعهٔ‌ معارف‌ بشری‌ .
از آنجا كه‌ در نمودار سازمانی‌ بنیاد، سه‌ گروه‌ تخصصی‌ برای‌ تدوین‌ دانشنامه‌ها پیش‌ بینی‌ شده‌ است‌ ،به‌ یك‌ تعبیر می‌توانیم‌ تقسیم‌ بندی‌ ۹ بخشی‌ علوم‌ و معارف‌ بشری‌ را در این‌ سه‌ گروه‌ بزرگ‌ جایگزین‌ كنیم‌ :
۱ـ گروه‌ علم‌ و فن‌ كه‌ شامل‌ دو زیر مجموعه‌: الف‌ ـ علوم‌ پایه‌ ب‌ ـ فن‌ آوری‌ می‌باشد و علوم‌ پایه‌ نیز خود شامل‌ سه‌ زیر مجموعه‌: ۱ـ ریاضیات‌ ؛۲ـ علوم‌ فیزیكی‌ ؛۳ـ علوم‌ زمین‌ است‌ .
۲ـ گروه‌ علوم‌ انسانی‌ كه‌ شامل‌ چهار زیر مجموعه‌: ۱ـ علوم‌ عقلی‌ ؛۲ـ علوم‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ ؛۳ـ هنر ؛۴ـ حفظ‌ و اشاعهٔ‌ معارف‌ بشری‌ می‌باشد .
۳ـ گروه‌ علوم‌ پزشكی‌ كه‌ شامل‌ علوم‌ زیستی‌ وپزشكی‌ است‌ .
هریك‌ از این‌ بخشها به‌ صورت‌ یك‌ نظام‌ واحد در دایره‌ای‌، درون‌ دایرهٔ‌ كل‌ معارف‌ تصویر می‌شود و این‌ بخشها از طریق‌ شبكهٔ‌ معنایی‌ با یكدیگر ارتباط‌ دو جانبه‌ و در مجموع‌ روابط‌ متقاطع‌ دارند. هر یك‌ از این‌ ۹ بخش‌ می‌تواند در مركز دایره‌ قرار بگیرد و معارف‌ دیگر، گرداگرد آن‌ بنشینند. این‌ بدان‌ معنا نیست‌ كه‌ در تنظیم‌ دایرهٔ‌ المعارف‌، هیچ‌ معرفتی‌ بر معارف‌ دیگر تقدم‌ ندارد ؛ بلكه‌ هریك‌ می‌تواند ،بی‌آنكه‌ در ارتباطی‌ كه‌ با سایر معارف‌ دارد خدشه‌ای‌ وارد شود، نقطهٔ‌ توجه‌ و كلید مراجعه‌ به‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ باشد. از سوی‌ دیگر، هر یك‌ از این‌ ۹ بخش‌ ،تقسیماتی‌ دارد. مثلاً ریاضیات‌ به‌ ۶ بخش‌ تقسیم‌ می‌شود :جبر، هندسه‌، آنالیز، نظریهٔ‌ اعداد،نظریهٔ‌ مجموعه‌ها، توپولوژی‌ ؛ كه‌ باز هریك‌ از این‌ بخشها به‌ بخشهای‌ فرعی‌تر تقسیم‌ می‌شوند ؛ مثلا" «آنالیز» به‌ ۸ بخش‌ تقسیم‌ می‌شود :
نظریهٔ‌ احتمالات‌ ،آنالیز برداری‌، آنالیز تانسوری‌، آنالیز حقیقی‌، آنالیز مختلط‌، معادلات‌ دیفرانسیل‌ ،آنالیز تابعی‌ ، آنالیز فوریه‌ ؛ و باز هریك‌ از این‌ بخشها تقسیماتی‌ دارند. برای‌ مثال‌ آنالیز فوریه‌، خود به‌ ۳ بحث‌ اصلی‌ تقسیم‌ می‌شود .
قیاس‌ در دایرهٔ‌ المعارف‌ قیاسی‌ به‌ گونه‌ای‌ است‌ كه‌ دو یا چند موضوع‌ را چنان‌ به‌ هم‌ متحد می‌كند كه‌ تفكر در مورد هریك‌ از آنها، موضوع‌ دیگر را به‌ خاطر می‌آورد و این‌ همان‌ فراخوانی‌ اندیشه‌ها یا تداعی‌ معانی‌ است‌ .
مثلاً ریاضیات‌ «معادله‌» كه‌ یكی‌ از موضوعات‌ «آنالیز» است‌ ،در مركز دایره‌ای‌ قرار می‌گیرد كه‌ موضوعات‌ مربوط‌ به‌ آن‌ روی‌ مداری‌ برگرد آن‌ می‌نشینند و مجموعه‌ای‌ را به‌ وجود می‌آورند كه‌ در دو مقوله‌ قابل‌ بررسی‌ است‌:
الف‌ ـ مقولهٔ‌ صوری‌: در این‌ مقوله‌ موضوعاتی‌ قرار دارند كه‌ از نظر صورت‌ به‌ «معادله‌» مربوطند ،همانند معادلهٔ‌ كامل‌، معادلهٔ‌ سهموی‌، معادلهٔ‌ بیضوی‌، معادلهٔ‌ لاپلاس‌ و ... .
موضوعات‌ مقولهٔ‌ صوری‌ شباهت‌ ظاهری‌ با موضوع‌ مركز دارند و از ظاهر و صورت‌ هر یك‌ می‌توان‌ تصویری‌ از ظاهر و صورتِ موضوع‌ مركزی‌ متصور شد. در ضمن‌، این‌ موضوعات‌ صوری‌ بین‌ خود نیز شباهتهای‌ ظاهری‌ و صوری‌ دارند .
ب‌ ـ مقولهٔ‌ معنایی‌ یا مفهومی‌ : در آن‌، موضوعاتی‌ قرار دارند كه‌ از حیث‌ مفهوم‌ با موضوع‌ مركز مربوطند، همانند دیفرانسیل‌ ،مشتق‌گیری‌، انتگرال‌گیری‌، فرایند ماركوف‌ ،اختلال‌ .
این‌ موضوعها نیز با موضوع‌ مركز نوعی‌ رابطهٔ‌ قیاسی‌ دارند. رابطه‌ای‌ كه‌ گرایش‌ به‌ مركز دارد و مركزگراست‌ .و چون‌ این‌ رابطه‌، بین‌ هریك‌ از موضوعاتِ روی‌ مدار با موضوع‌ مركز و برعكس‌ وجود دارد، رابطه‌ای‌ است‌ دوجانبه‌ .
به‌ طور كلی‌ در تدوین‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ قیاسی‌، پیكرهٔ‌ مقالات‌ به‌ صورت‌ مجموعهٔ‌ منسجم‌ و ساختاری‌ در نظر گرفته‌ می‌شود و بر خلاف‌ دایرهٔ‌ المعارفهای‌ الفبایی‌ كه‌ ضبط‌ مطالب‌ آنها با اجزا شروع‌ می‌شود، ضبط‌ مطالب‌ در این‌ نوع‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ها از كل‌ آغاز می‌گردد. به‌ عبارت‌ دیگر، از آنجا كه‌ معارف‌ بشری‌ بازتاب‌ ذهنیت‌ بشر است‌ و ذهنیت‌ بشر نیز به‌ گونه‌ای‌ نظام‌ یافته‌ است‌ كه‌ با نظام‌ كل‌ جهان‌ هستی‌ مطابقت‌ دارد، بنابراین‌ ساختار دایرهٔ‌ المعارفها (فرهنگها)ی‌ قیاسی‌ اصولاً به‌ همان‌ گونه‌ كه‌ ذهنیت‌ بشر تشكل‌ یافته‌ است‌ ،شكل‌ می‌گیرد .
در واقع‌ این‌ مجموعه‌های‌ شناختی‌ و معرفتی‌ بر پایهٔ‌ جهان‌ بینیِ «كثرت‌ در وحدت‌» تنظیم‌ می‌شوند و دایرهٔ‌المعارف‌ قیاسی‌ بازتاب‌ همین‌ جهان‌ بینی‌ است‌ و در تدوین‌ آن‌ كوشش‌ می‌شود كه‌ با بهره‌گیری‌ از آخرین‌ یافته‌های‌ دایرهٔ‌ المعارف‌ نویسی‌ كه‌ حاصل‌ علم‌ زبان‌شناسی‌ و واژگان‌شناسی‌ است‌، تصویری‌ زنده‌ از مجموعهٔ‌ معارف‌ به‌ دست‌ داده‌ شود. به‌ ترتیبی‌ كه‌ مراجعه‌ كننده‌ با كلیدی‌ كه‌ می‌شناسد و به‌ واسطهٔ‌ آن‌ به‌ سراغ‌ دایرهٔ‌ـ المعارف‌ می‌آید، از طریق‌ شبكه‌ نامرئی‌ كه‌ در سراسر دایرهٔ‌ المعارف‌ ،اجزا یا كثرات‌ را به‌ وحدت‌ می‌پیوندد، از موضوعی‌ به‌ موضوع‌ دیگر، از واژه‌ای‌ به‌ واژهٔ‌ دیگر و از شناخته‌ها به‌ شناخته‌ها برود و اگر اهل‌ بشارت‌ باشد، با اشارتی‌ به‌ معرفت‌ وحدت‌ نائل‌ آید .
دكتر مهشید مشیری‌، دكتر نادرقلی‌ قورچیان‌
منبع : بنياد انديشه اسلامي