سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا


نفت و اولویت‌های سرمایه‌گذاری


وجود نفت در اقتصاد به مانند چاقو در دست آدم مست و یا هوشیار می‌ماند. بسته به نوع استفاده می‌تواند مفید و یا مضر واقع شود، اینك كه كشور پس از گذشت ربع قرن از انقلاب حالت تثبیت شده‌ای یافته است باید دولت برای همیشه و آن هم طی یك برنامه میان مدت (حداكثر ۱۰ ساله) بند ناف خود را از منبع تغذیه نفت قطع نماید و با اعمال حاكمیت در حوزه‌های مورد نیاز از درآمدهای نفتی برای پیشرفت كشور استفاده نماید. ایران اكنون به واسطه وجود ذخایر عظیم مواد هیدروكربنی اعم از نفت و گاز و داشتن مقام دوم جهانی در این زمینه می‌تواند از این نیرو بهره گرفته و مسیر توسعه را شتابان طی نماید. نیرویی كه می‌تواند ما را از كشورهای همتراز فراتر برد و همچنان‌كه در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله آمده است ایران را به مقام اول اقتصادی منطقه خاورمیانه، آسیای میانی و قفقاز، تبدیل نماید. لازمه این امر آن است كه سهم بودجه جاری از درآمدهای نفتی كاهش یافته و در نهایت بودجه دولت مستقل از درآمدهای نفتی بسته شود و این منبع ارز آور برای سرمایه‌گذاری‌های مولد استفاده شود تا با تولید ثروت مجدد، حق آیندگان نیز محفوظ بماند و در عین حال جامعه فعلی نیز از فواید آن در قالب ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی منتفع شود. هم از این رو بود كه فكر ایجاد <حساب ذخیره ارزی> در برنامه سوم توسعه رقم خورد، برای شروع سرمایه‌گذاری در كشور از درآمدهای نفتی باید توجه نمود كه حیات صنعت نفت، بالندگی و رشد آن مد نظر قرار گرفته و تضمین گردد. به عبارت روشن‌تر برای اینكه كشور بتواند از درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت بهره‌مند شود، باید توجه جدی به سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز كشور صورت پذیرد تا این مزیت اصلی در اقتصاد كشور همچنان حفظ شود. این سرمایه‌گذاری باید در حیطه‌های زیر اتفاق افتد:

۱- ظرفیت سازی:
ایران با دارا بودن بالغ بر ۵۰۰ میلیارد بشكه نفت در جا و ۷/۱۳۲ میلیارد بشكه نفت قابل استحصال دومین قدرت نفتی جهان است كه تنها توانایی تولید حدود ۴ میلیون بشكه نفت در روز را دارد كه اصلا شایسته كشوری با این پتانسیل نیست، لذا اولویت فعلی شركت ملی نفت ایران و حوزه وزارتی باید تلاش در جهت سرمایه‌گذاری برای ایجاد ظرفیت‌های جدید تولید باشد. این كار مستلزم شناخت حوزه‌های رسوبی كشور در قالب طرح آزمایش سرزمین است كه در آن حوزه‌های نفت خیز شناسایی شود، اقدام شركت ملی نفت در جهت تعریف ۱۶ بلوك اكتشافی كار مهمی است كه باید با جدیت پیگیری شود تا توانایی‌ها شناسایی گردد. از طرف دیگر حفر چاه‌های جدید در مكانی‌هایی كه مورد اكتشاف قرار گرفته در جهت تولید نفت گام مهم دیگری است كه باید برداشته شود. واقعیت دیگری كه باید به آن پرداخته شود این است كه ظرفیت تولید نفت در كشور به گونه‌ای است كه قدرت مانور ما را در اوپك كاهش داده است زیرا ظرفیت اضافی تولید در جهت تاثیر بر میزان عرضه و تقاضای نفت را نداریم به گونه‌ای كه از اول انقلاب تاكنون بالغ بر ۲ میلیون بشكه از ظرفیت‌های تولید كاهش یافته است كه عمدتا مربوط به پر شدن مخازن نفتی است، به عنوان مثال میدان آغاجاری كه در ابتدای انقلاب یك میلیون بشكه تولید می‌كرد اكنون تنها ۲۰۰ هزار بشكه نفت از آن به دست می‌آید. با توجه به این واقعیت است كه حوزه سیاستگذاری نفت باید تولید نفت از طریق حفر چاه‌های جدید و یا افزایش ضریب برداشت از چاه‌های موجود از طریق تزریق آب و یا گاز را در دستور كار قرار دهد به این موارد باید بهره‌گیری از گاز در جهت مهارت داخلی و فروش نفت ما به ازا را اضافه نمود. همچنین امروزه گاز نقش خود را به عنوان ماده اولیه صنایع پتروشیمی و به عنوان سوخت به دنیا ثابت نموده است، لذا ایران كه دومین دارنده ذخایر گازی جهان است باید با كسب فناوری‌های نوین حمل و نقل گاز چه به صورت LNG و چه به صورت GTL یكی از عمده‌ترین و تاثیرگذارترین كشورها در این زمینه باشد.

۲- سرمایه‌گذاری در جهت افزایش ارزش افزوده و جلوگیری از صادرات نفت خام:
خام فروشی امروزه دیگر نه تنها هنر نیست بلكه ویژگی بارز اقتصادهای عقب افتاده است. تلاش سیاستگذاران حوزه نفت و انرژی باید بر این باشد تا با بهره‌گیری از نعمت خدادادی نفت در جهت ایجاد ارزش افزوده از طریق تولید فرآورده‌های متنوع از آن استفاده نمایند. مشتقات ایجاد شده از نفت خام به اندازه‌ای زیاد است كه اگر آن را از دنیای صنعتی جدا كنیم، چیزی به نام صنعت و یا كشور صنعتی باقی نخواهد ماند، لذا مسوولان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و سایر تصمیم‌گیران باید تلاش نمایند تا با بهره‌گیری از سرمایه‌های داخلی و سرمایه‌های سرگردان خارجی در این راستا گام بردارند. هر چند در حوزه پتروشیمی تلاش‌های خوبی صورت گرفته و مسوولان پتروشیمی نوید داده‌اند كه تا یك دهه دیگر ارز آوری این صنعت از فروش نفت‌خام بیشتر می شود اما این آغاز راه است. ناگفته پیداست كه سرمایه‌گذار به جایی می‌رود كه محیط علاوه بر تجاری بودن از یك بازار مصرفی به همراه امنیت بالا برخوردار باشد كه این ویژگی‌ها در كشور ما وجود دارد، لذا باید با كاهش ریسك سرمایه‌گذاری خارجی، بهبود شیوه‌های مدیریت و هماهنگ‌سازی سیاست‌های پولی و مالی با فرآیند جهانی نسبت به جلب سرمایه‌گذاران به صنعت نفت كشور همه جذابیت‌ها را فراهم نمود، سرمایه‌گذارانی كه به همراه خود تكنولوژی روز دنیا را هم وارد كنند.

۳- افزایش ضریب بازیافت:
وجود ۵۰۰ میلیارد بشكه نفت باید جذابیت لازم را در زمینه سرمایه‌گذاری در جهت افزایش ضریب بازیافت در مسوولان ایجاد نماید، زیرا تنها یك درصد افزایش در ضریب بازیافت ۱۰۰ میلیارد دلار به درآمد كشور خواهد افزود. در این باره تلاش در جهت بومی كردن دانش مورد نیاز به همراه تربیت متخصصین می‌تواند مفید واقع شود. حوزه‌هایی كه برای سرمایه‌گذاری اولویت دارند فراتر از حوصله این گفتار است اما آنچه باید بر آن تاكید شود این است كه نفت یك كالای جهانی است و حساسیت‌ها روی آن زیاد است به گونه‌ای كه هرگونه تحول و یا حتی اظهار نظر مسوولان قیمت آن را در جهان تحت تاثیر قرار می‌دهد، لذا بهتر آن است كه مسوولان و همه دست‌اندركاران با درك مصالح ملی به این بخش توجه ویژه‌ای نشان دهند و هرگونه ابهام و یا اختلاف در شیوه‌های قانونی و عملكرد وزارت نفت و شركت ملی نفت ایران و سایر شركت‌های تابعه را با انجام كارشناسی و دور از جنجال حل و فصل نمایند تا بتوان شركتی در اندازه جهانی ایجاد نمود و از رهگذر آن رفاه ملی را توسعه بخشید.

منبع: زینب حسین نژاد ایرانی، دنیای اقتصاد، شبنه ۷ آذر ۱۳۸۳
منبع : نمایشگاه بین‌المللی