یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی ایرانی در آسیای مرکزی


دیپلماسی ایرانی در آسیای مرکزی
ابراز تمایل ایران برای عضویت در «شانگهای» برای ایفای نقش های جدی در حوزه آسیا، گویای قابلیت های تهران برای ظاهر شدن در جایگاه های مختلف است. مطالعه چنین تمایلی می تواند ما را به در پیش بودن مجموعه ای از دیپلماسی های فعال و شناور با اهداف درازمدت و استراتژیک برساند. سیاست هایی که می توان آن را تا حدودی به عنوان تقویت جایگاه منطقه ای ایران، انعکاس عمق نفوذ تهران در آسیای مرکزی، قابلیت های ایران برای رودرو قرار دادن کشورهای عضو شانگهای با هدف ایجاد نرمش های هدایت شده در بین اعضای این سازمان و به خصوص روسیه و در نهایت تقویت موضع ایران در برابر دولت ایالات متحده در مناقشات لفظی خاورمیانه و تضعیف جایگاه آمریکا در مقابل اقتدار ایران، دانست.
در این راستا، سیاست «اتحاد کشورهای فارس زبان» در قالب مثلث «ایران، افغانستان و تاجیکستان»، به کار گرفته شده و چنین مسئله ای به طرز جالبی در کرملین، مورد توجه مقامات دولت روسیه قرار گرفته است روس ها اکنون معتقدند که تاجیکستان، برخلاف معمول، از مسکو دورو به تهران نزدیک تر می شود. در واقع یکی از دلایل جدا شدن هرچه بیشتر «دوشنبه» از مسکو، عدم توافق بین کمپانی، روسال روسیه و دولت تاجیکستان در خصوص ویژگی های فنی نیروگاه آبی «راگون» بود که روابط دو طرف را بسیار بد ساخته است. روسیه به دلایل مختلفی، به طرفداری از ازبکستان در قبال تاجیکستان، پیرامون استفاده از منابع آبی، می پردازد. ازبک ها، مخالف ساخت نیروگاه آبی بر روی رودهای مرزی می باشند. این در حالی است که ایران از تاجیکستان حمایت می کند. به نظر نگارنده این مسئله را می توان به نوعی ابراز ناخرسندی در قبال تصمیمات روسیه، در موافقت با نقطه نظرات غرب در شورای امنیت پیرامون تحریم جدید بر علیه تهران، مورد تفسیر قرارداد. روسیه، در واقع با مجموعه ای از اعمال دیپلماسی های ویژه ایرانی، متوجه می شود که قدرت اعمال نظر تهران در حوزه های اطراف این دولت، تا چه حد و سطحی قرار دارد و می تواند عاملی غیرمستقیم در تشدید مشکلات برای روس ها و یا تعدیل آنها به سود روس ها باشد. ایران در زمستان اخیر، به گونه های مختلف به حمایت از دولت تاجیکستان در بحث بحران انرژی پرداخت. ایران حتی تمایل صریح و آشکار خود را برای ساخت راه آهنی از تاجیکستان به خاک خود، از طریق افغانستان و به خرج ایران، نشان داده است. تهران، به دنبال ساخت نیروگاه آبی بر روی رود «وخش شوراب» تاجیکستان و نیز ایجاد و تاسیس مرکز پیشرفته عمل جراحی قلب در شهر «دوشنبه» است و این سیاست ها، موضع و جایگاه تاجیک های فارس زبان در حوزه آسیای مرکزی را، در برابر قزاقستان و ازبکستان، ایمن می سازد و جا خالی دادن روس ها در حمایت از «دوشنبه» در قبال دول آسیای مرکزی را، پرساخته و جبران می کند و به همین دلیل، تاجیکستان، با دلگرمی بیشتری به مناسبات خود با تهران نگاه می کند.
به همین دلیل نیز، قزاقستان با عضویت ایران در شانگهای مخالفت کرده است و بخشی از مخالفت های قزاق ها، به فشار مقامات آمریکا نیز ارتباط دارد، نور سلطان نظر بای اوف- رئیس جمهور قزاقستان اگرچه مستقیماً ابراز نظری نکرده ولی به نظر می رسد در چنین بحث هایی بیشتر متمایل به نظرات مسکو باشد. روسیه هرچند نسبت به بحث عضویت ایران در شانگهای، آن را جالب دانسته ولی لزوم بررسی دقیق! را هم، مورد تأکید و اشاره قرار داده است، گویا روس ها از این راه، در حال انتقال پیام به ایران برای واداشتن تهران به تعدیل بیشتر روابط با تاجیکستان، برای تقویت نظرات مثبت تر خود در جهت قبول عضویت ایران در این سازمان هستند. اگرچه یکی دیگر از دلایل مخالفت قزاقستان، به مواضع ایران در خزر نیز باز می گردد و ممکن است کشورهای عضو شانگهای، شرط خزر را هم برای قبول تقاضای عضویت ایران، پیش روی این کشور قرار دهند، ایران در این بحث، مانورهای آرام ولی پرقدرتی را دارد. تهران با تقویت عمیق مناسبات با چین، ضمن آن که روس ها را تا حدودی در موضع دفاعی قرار می دهند و موجب تحریک مسکو برای تلاش به منظور حفظ منافع بیشتر در ایران می شود، از سویی هم موضع قزاقستان در چین را به شدت تضعیف می سازد. چین، عملا به سوخت ایران نظر دارد و حضور انرژی ایران در پکن، به نفع قزاقستان نیست و به کم رنگ شدن حضور قزاق ها در یکی از کانون های استراتژیک چین، منجر خواهد شد.
از سویی دیگر، آمریکایی ها هم از سیاست جدید ایران در آسیای مرکزی با ماسک شانگهای به هراس افتاده اند و اکنون با طرح عدم صداقت «دوشنبه» و تعهدات این کشور در قبال صندوق بین المللی پول، در صدد اعمال فشار بر روی تاجیکستان برای دور شدن این کشور از دوستی عمیق تر با ایران هستند. آمریکا معتقد است که جامعه جهانی، نگران شده و اعتماد خود را به تاجیکستان، به دلیل عدم برآورده کردن تعهداتش در برابر صندوق بین المللی پول و نیاز مردم این کشور در بحران غذایی و انرژی زمستان گذشته، تا حدودی از دست داده و وضع اقتصادی و مالی تاجیک ها، پیچیده است.
طبیعتاً اگر چهار دولت آسیای مرکزی به همراه روسیه، سیاست های خود را در قبال تاجیکستان تغییر داده و آن را تعدیل کنند، «دوشنبه» علیرغم پیوندهای زبانی و فرهنگی بسیار دیرینه خود با ایران، به دلیل ضرورت های منطقه ای و ملاحظات امنیتی و اقتصادی ویژه، در سیاست های خود در قبال تهران تجدیدنظر خواهدکرد و آن را بحال اول درخواهد آورد تا از فشارهای بیشتر همسایگان منطقه ای خود به همراه آمریکا، دور شود، ولی اختلافات بین دول آسیای مرکزی، عمیقتر از این مباحث است و آنها برای یک همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر، می بایست هزینه های گزافی را به همدیگر بپردازند که گاهاً در تضاد با منافع دیگر اعضای آسیای مرکزی است.
از سویی دیگر، ایران قادر است با سوار شدن بر موج تضادهای موجود در روابط این دولت ها، منافع خود را تعمیق بخشیده و به حوزه های جدیدتری از منافع نو، فکر کند.
تحت هر شرایطی، روس ها از چنین تحولات و رفتارهایی، دچار نگرانی های روحی می شوند. روس ها قادر نیستند در تمام جبهه ها، به خوبی «بازی» کنند. در شرایط فعلی «ناتو» به طور خزنده و آرام ولی مداوم به مرزهای اصلی روسیه نزدیک می شود. من عمیقاً اعتقادم بر این است که بنیان مرزهای روسیه در خطر نابودی قرار گرفته است و روسیه در سراشیبی یک سقوط آزاد قرار خواهد گرفت که بخش عمده ای از آن، به سیاست های نادرست و نگاه های غیراصولی رهبران کرملین باز می گردد. این موضوع، یک بحث تقریباً مستقلی است که باید به آن، در جای دیگری پرداخت. ایران شاید بتواند از این طریق و با استفاده از وزنأ تاجیکستان، نوعی توازن قوا در مناسبات خود با روسیه ایجاد کند، ولی باید مراقب باشد که اوضاع از کنترل خارج نشود. در عین حال تهران با توسل به چنین رویه هایی- باید تلنگرهای آرامی به مناسبات خود با روسیه و یا هر کشور دیگری که گاهاً در مسیر ضدمنافع آن قرار می گیرد، وارد سازد تا به تعادل در روابط کمک کند.
سعید داور
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید