جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ایجاد امنیت اجتماعی، با روسری و چادر


ایجاد امنیت اجتماعی، با روسری و چادر
"هنوز پاهایم از بانک به پیاده‌ رو نرسیده بود که دیدم پول ‌هایم در دستم نیست و یک موتورسوار، آنها را زده و با خود برده است. البته اگر در آن لحظه، پلیس آنجا حضور داشت، احتمالاً به جای آن موتوری که نه شلوارش کوتاه بود و نه موهایش سیخ سیخی، من را می ‌برد که شال سرم بود." این ها را آرزو با عصبانیت می گوید.
به نظر می رسد مردم این بار نیز با طرح امنیت اجتماعی کنار آمده اند
او به طعنه ادامه می دهد: "امنیت اجتماعی، دقیقا به موی سر خانم ‌ها ربط دارد و اگر ما، روسری هایمان را جلو بکشیم، دیگر نه جیب ‌بری می‌ شود، نه قتل و نه آدم‌ ربایی و تجاوز."
تنها امثال آرزو نیستند که به دلیل باور نداشتن به نوع پوشش اسلامی مطرح شده از سوی مقامات ایران، نسبت به "طرح امنیت اجتماعی" اعتراض دارند.
از دید بسیاری از مردم، اولین مخاطبین این طرح زنان و دخترانی هستند که از دید مقام های جمهوری اسلامی "بدحجاب" خوانده می شوند.
مریم، دختری که خودش "محجبه" محسوب می شود و چادر به سر می کند، با نارضایتی از این طرح حرف می زند و معتقد است: "به اسم امنیت اجتماعی، حجاب بر سر مردم کردن، بی ‌حرمتی به حجاب است و این کار باعث می‌ شود که حتی دختری مثل من که آگاهانه حجاب را انتخاب کرده، در جامعه با نگاه بد مردم روبرو شود. مردم، کسانی مثل من را به چشم افرادی نان به نرخ روز خور نگاه می ‌کنند."
● امنیت اسلامی
اجرای طرح امنیت اجتماعی بر میزان فروش لباس برخی مغازه ها تاثیر منفی گذاشت
کسانی هم که سن و سالی دارند، با دیدن برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با زنان و دختران، طور دیگری اعتراض می کنند.
آسیه، زن میان سالی که در یکی از پاساژ های خلوت میدان ونک قدم می زند، به نحوه رفتار پلیس "گشت ارشاد" اعتراض می کند: "آقایان وقاحت را به حدی رسانده اند که به برانداز کردن سر تا پای دخترها مشغول می شوند و به خانم‌ ها به خاطر تنگی لباس و کوتاهی شلوار، تذکر می دهند. اگر پوششی بد است، چرا شما خودتان نگاه می ‌کنید؟"
او بی توجهی به دیگر جرایم اجتماعی را به عنوان یکی دیگر از موارد اعتراضش به این طرح بیان می کند و می گوید: "اگر در این طرح به مبارزه با معتادان یا اراذل و اوباش، بیشتر توجه می شد و حرکت مثبتی در جامعه اتفاق می‌ افتاد، همه از این طرح استقبال می ‌کردند. اما وقتی فقط لباس خانم‌ ها مسئله است اما دزدی و اعتیاد در جامعه بیداد می ‌کند، به این طرح نمی‌ شود طرح ارتقای امنیت اجتماعی گفت؛ باید اسم طرح را بگذارند ارتقای امنیت اسلامی."
البته سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ، برای تصمیم خود، یعنی اولویت دادن به موضوع پوشش خانم ها در طرح امنیت اجتماعی، دلایلی دارد: "اگر می ‌خواستیم فاز چهارم یا پنجم طرح را به خانم‌ ها اختصاص دهیم (طرح ظاهرا در فازهای مختلف اجرا می شود)، دیر می ‌شد و زمان را برای درست کردن حجاب خانم‌ ها از دست می ‌دادیم."
طرح ارتقای امنیت اجتماعی، با اعدام چند نفر که در ایران از آنان به عنوان "اراذل و اوباش" یاد می شود جدی شد و با برخورد با زنان و دخترانی که بدحجاب تشخیص داده می شدند، ادامه پیدا کرد. این طرح البته طرفدارانی دارد. جمال، راننده خط تجریش - ونک، از طرح استقبال زیادی می‌کند و می‌گوید: "با اعدام اراذل و اوباش، دیگر نا امنی در جامعه کمتر شده، اگر از من بپرسند، می گویم باید همه خلافکار ها را اعدام می‌ کردند."
▪ برخی از مردم نحوه لباس پوشیدن جوانان و آرایش آنها را زیاده روی می دانند.
جمال ادامه می دهد: "اگر چند نفر از این دخترها را هم که لباس‌ های زشتی می ‌پوشند در خیابان تنبیه می ‌کردند، دیگر این اتفاق ‌ها کمتر می‌ افتاد. یک پسر جوان که نمی ‌خواهد عمل خلاف شرع انجام دهد، وقتی در خیابان با یک چنین دخترهایی مواجه می‌ شود، معلوم است که بعد از مدتی چه افکاری به سرش می‌ زند؛ آدم ‌ربایی می ‌کند. با درست شدن پوشش خانم ها، هم دزدی و آدم‌ ربایی کمتر می ‌شود و هم فساد از جامعه دور می شود."
حکیم، مرد ۵۰ ساله ای که در بازار کار می کند هم با این طرح موافق است. او دلیل موافقت خود را افراط در جامعه می ‌داند: "اگر این قدر جوان ‌ها در جامعه افراط نمی ‌کردند، شاید این برخورد پلیس غلط بود، اما دیگر جوان ‌ها، شورش را درآورده‌ اند. به هر حال ما در یک جامعه اسلامی زندگی می ‌کنیم، حتی اگر قرار است اعتراض کنیم، باید از راه اصولی باشد."
یکی از نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی چندی قبل در یک برنامه تلویزیونی در مورد این طرح گفته بود: "این طرح نیاز جامعه بود، چون واقعیت این است که در هیچ کجای دنیا کسی به عنوان بدحجاب وجود ندارد. افراد، فرقی نمی‌ کند که دختر باشند یا پسر، دارای عقاید مشخص هستند، اگر حجاب دارند، یعنی پوشش مورد قبول جامعه، به طور کامل و درست حجاب دارند یا در دسته بی ‌حجاب‌ ها قرار می ‌گیرند. ناهنجاری بد حجابی، تنها در جامعه ایران وجود دارد و جوان ‌ها باید بدانند که هر جامعه ‌ای قانونی دارد که آنها باید به آن تن دهند و این یک اجبار است."
● یک شب کلانتری، یک بار وزرا
بسیاری می گویند با باز کردن پای خانواده ها به زندان و کلانتری، قبح زندان در جامعه ریخته است
توران، خانم خانه دار ۵۰ ساله ای که با دلخوری روی پله ورودی ساختمان وزرا نشسته، تعریف می کند: "دیروز دخترم در ماشین خودش با دوست پسرش، حرف می‌ زده که یک دفعه گشت راهنمایی رانندگی جلویش را می گیرد و ماشین را می‌خواباند.
دخترم را هم بعد از کلی التماس رها کردند. دخترم از ترس، تب کرده بود. کار به جایی رسیده که اینها در کار همدیگر هم دخالت می‌کنند؛ پلیس راهنمایی رانندگی، دختر، پسرها را دستگیر می کند. اینها اگر راست می‌ گویند، کیف قاپ های موتوری ‌را از خیابان جمع کنند."
انتقال زنان، دختران و پسران به بازداشتگاه ها و دادسرای وزرا، آنقدر زیاد شد که آیت الله شاهرودی، رئیس قوه قضائیه هم در تذکری به نیروی انتظامی، آنها را از این کار بر حذر داشت. البته این تذکر هم ظاهرا تاثیر چندانی در رفتار مسئولان انتظامی تهران و کشور نداشت.
احمد که پسرش همراه دوست دخترش، به وزرا احضار شده، می گوید: "تا چند سال پیش افتخار خانواده ها این بود که تا به حال پایشان به کلانتری نیافتاده است، اما الان نه تنها بزرگترها بلکه اکثر دختر، پسرهایمان هم کلانتری و پاسگاه رفته ‌اند و شاید خیلی ‌هایشان هم یک شب در کلانتری مانده باشند. دیگر قبح این قضیه از بین رفته است."
نگرانی خانواده ها و جوان ها از برخوردهای امنیتی، برای پاساژ دارها و فروشنده های لباس هم مشکلاتی ایجاد کرده است. بابک که در پاساژ قائم تجریش مغازه دارد، می‌گوید: "در چند هفته اول اجرای طرح، کم مانده بود که ورشکست شویم.
هنوز هم اوضاع فروش مغازه، مثل سابق نشده است. اوایل، گشتی‌ های ارشاد هر روز، زودتر از ما می ‌رسیدند و هیچکس جرأت نمی ‌کرد برای خرید بیاید داخل پاساژ. من نمی‌ فهمم کجای این رفتار، باعث ارتقای امنیت اجتماعی می‌ شود."
منبع : ایرانیان انگلستان