جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


...عجم زنده کردم بدین پارسی


...عجم زنده کردم بدین پارسی
شاهنامه بزرگترین اثر منظوم دوره سامانی و غزنوی امروز به عنوان سند هویت ملی ایرانیان و حافظه تاریخی ایران شناخته می شود و هر ساله در این روز، مقام والای این حکیم فرزانه را در کشورهای فارسی زبان، به خصوص ایران، می ستاییم. ابوالقاسم فردوسی، حماسه سرا و شاعر قرن۴ هـ.ق به سال ۳۲۹ هـ.ق در روستایی نزدیک شهر طوس به دنیا آمد و اکنون حدود هزارسال از تاریخ عمر وی می گذرد. فردوسی نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف سرودن شاهنامه کرد و بر سر این کار جوانی به پیری رساند. او خود می گوید:
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آبادگردد خراب زباران و از تابش آفتاب
فردوسی به سال ۳۷۰هـ.ق شاهنامه را به نظم درآورد و به دلیل تنگدستی در پایان کار سرودن شاهنامه به گمان اینکه سلطان محمود غزنوی قدر شاهنامه را خواهد شناخت شاهنامه را به وی عطا کرد و راه غزنین در پیش گرفت، اما به دلیل حسدورزی شاعران دربار، فردوسی مورد بی مهری محمود غزنوی قرارگرفت و خشم وی را برآشفت و از رستم به زشتی یادکرد و گفت: «شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست.» اما امروز شاهد آن هستیم که طبع لطیف و سخنان شیرین حکیم طوس از محدوده دربار غزنوی پا را فراتر گذاشته و شیفتگان ادب فارسی و فارسی زبانان را به خود جذب کرده است.
جمهوری اسلامی ایران در این سالها در ترویج زبان فارسی در بین کشورهای همسایه به خصوص تاجیکستان و افغانستان تلاش های زیادی کرده است به طوریکه امروز کتابهای شاعران بزرگ ما چون فردوسی، سعدی، خیام و جامی در کشور تاجیکستان تدریس می شود. پروفسور رحیم قبادیانی، استاد زبان و ادبیات فارسی تاجیکستان با اشاره به تأثیر فرهنگی «فردوسی» در تاجیکستان دوران شوروی می گوید: «در خانه همه مردم تاجیکستان فردوسی حضور داشت و مردم با خواندن شاهنامه زبان فارسی خود را حفظ می کردند تا با شوروی مقابله فرهنگی کنند. از این جهت تاجیک ها خیلی به فردوسی بدهکار هستند.» اما این روزها حرف و حدیث های ضد و نقیضی راجع به زبان فارسی در تاجیکستان جریان دارد که یادآور حضور ستیزه جویان و مخالفان زبان فارسی در دوران شوروی است؛ چندی پیش عبدالجبار رحمانوف، وزیر آموزش و پرورش تاجیکستان با بیان آنکه خط فارسی همان خط عربی است(!) عنوان کرده بود که ضرورتی برای روی آوردن به خط فارسی (عربی) نمی بیند همچنین رئیس جمهور تاجیکستان امامعلی رحمان اعلام کرده است که طی ۱۰سال آینده به خط عربی روی نخواهند آورد! این در حالی است که رحمانوف سه قهرمان تاریخی ملت خویش را که همگی، فارس زبان بوده اند؛ فردوسی، کوروش و اسماعیل سامانی معرفی کرده که نشان دهنده ژرفای روابط دیرینه میان ایران و تاجیکستان است.
به گمان عده ای از به اصطلاح صاحبنظران و روشنفکران تاجیکستان، زبان تاجیک، زبانی مستقل از فارسی است. که طی چند سال اخیر در سایه زبان فارسی قرارگرفته است و برای اثبات ادعایشان سعی کرده اند از جنبه های سیاسی به این موضوع بپردازند.
با نگاهی به تاریخ سده های نخستین اسلامی ایرانیان، به نظر می رسد پس از آنکه عرب ها ایران را تسخیر کردند، ایرانیان مسلمان تلاش کردند شیوه نوشتن قرآن را که در آن ابهاماتی بود، بهبود بخشند. از سویی دیگر چون بیشتر عرب ها خواندن و نوشتن نمی دانستند ایرانیان را برای کارهای دیوانی استخدام کردند.
ایرانیان دیوان سالار با نیم نگاهی به خط پهلوی تلاش کردند بر دقت و وضوح شیوه نوشتار و مشکلات خط عربی فایق آیند.
همچنین به علت رواج نامه نگاری های دیوانی، کم کم خط مانوی و پهلوی جای خود را به الفبای فارسی داد. بیشتر افراد گمان می کنند که ایرانیان خط کنونی خود را از عرب ها وام گرفته اند، حال آنکه خط فارسی در شکل گیری خط عربی تأثیرگذار بوده است. لازم به ذکر است که زبان فارسی مراحل تکاملی زیادی را طی کرده و از کلمات زبان های مختلف از جمله عربی و ترکی وام گرفته است که امروز آن را با نام واحد زبان فارسی می شناسیم.
درحال حاضر تاجیکستان به عنوان یک کشور مستقل که سرنوشت خود را آزادانه به دست خود رقم زده است، به فکر بازسازی هویت «زبان» خود است. عده ای از صاحبنظران و ستیزه جویان فرهنگ و زبان فارسی برای احیای زبان دراین کشور آب به آسیاب دشمنان فرهنگی ایران بزرگ می ریزند.
در حقیقت این اشتباه باید براساس منطق، واقعیت و سابقه تاریخی ایران اصلاح شود، زیرا این زبان در هیچ دوره ای از تاریخ به نام دیگری ثبت و یاد نشده است، به طوری که در تاجیکستان از زبان فارسی با نام «خط نیاکان» یاد می شود. امروز هم بسیاری از مردم تاجیکستان با میراث مکتوب فارسی مأنوس هستند و این میراث را همچنان حفظ کرده اند، به همین جهت یکی از مراکز فرهنگی جمهوری تاجیکستان «بنیاد زبان فارسی تاجیکی» است که هدف آن ترویج زبان و ادبیات فارسی است. همچنین محمد عاصمی رئیس پیشین فرهنگستان علوم تاجیکستان عنوان کرده بود که پارسی، دری و تاجیکی در واقع یک زبان واحد هستند، هرچند میان آنها تفاوت های زیادی از نظر گویش و ساختار واژگان وجود دارد. وی درجای دیگر نیز عنوان کرد که «ادبیات کلاسیک ما به زبان پارسی دری نوشته شده است و دارایی مشترک ایرانیان، افغان ها و تاجیک ها است.» درست در همین زمان ها بود که تاجیک ها به فکر تصویب و تدوین قانون زبان رسمی کشور افتادند و این قانون بعداز سالهای متمادی به نام اصلی اش تاجیکی (فارسی) برگشت.
در حقیقت این قانون نشان دهنده آن است که هنوز زبان فارسی به عنوان خط نیاکان از سوی مردم تاجیکستان مورد استقبال است.
هم اکنون تندیس های بزرگان ایران زمین همچون فردوسی، رودکی شاه اسماعیل سامانی، ابن سینا و... در شهرهای مختلف تاجیکستان برپا می شود و هنوز مردم تاجیکستان به زبان فارسی شیرین سخن می گویند و اشعار فارسی رابا آهنگ لالایی برای کودکان خود زمزمه می کنند اما همچنان فارسی ستیزان، در همان احساسات ستیزه جویانه خود باقی مانده و زبان و پیشینه چند صدساله خود را به دست فراموشی سپرده اند. مردم تاجیکستان میل بازگشت به اصل خویش را دارند. از این رو پیوستن مجدد تاجیکستان در عرصه خط و زبان به ایران از ضروریات آینده برای این کشور است. قاعدتاً فهم این مهم برای مسئولان تاجیکی نبایستی خیلی مشکل باشد. از هر چه بگذریم امروز سالروز حکیم فرزانه خداوندگار سخن، ابوالقاسم فردوسی است.
طبع لطیف و خوی پاکیزه حکیم طوس تا به حدی است که سعدی شیرین سخن قرن هفتم درباره فردوسی چنین می گوید:
«چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد»
لیلا کریمی
منبع : روزنامه کیهان