سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
شوالیه یی که هرگز تسلیم نشد
«وقتی راجع به دیوید بکام حرف می زنند فقط می گویند او سانترهای فوق العاده می کند و پاس هایش دقیق است و ضربات آزاد را استثنایی می زند. ولی اگر من بخواهم دیوید را توصیف کنم می گویم تا به حال در هیچ فوتبالیستی این میل بی نهایت به پیروزی را ندیده ام. او در هر لحظه از بازی می جنگد.»
این را زیزو می گوید. همبازی سابق بکام در رئال مادرید. دقیقاً دست روی عاملی می گذارد که تفاوت اصلی کاپیتان انگلیس را با بسیاری دیگر از ستارگان هم نسلش آشکار می کند.
زندگی ورزشی بکام آنقدر بالا و پایین داشته است که می توان رمانی در توصیف آن نوشت و بهترین فیلم را بر اساس آن ساخت. دیوید رابرت جوزف بکام اولین جنگ زندگی اش را وقتی آغاز کرد که پدربزرگش هر سال به عنوان هدیه کریسمس برایش پیراهن تاتنهام را می آورد و او مجبور بود حداقل برای یک روز هم که شده آن پیراهن را بر تن کند و روز بعد باز هم پیراهن شیاطین سرخ بود که تن دیوید را می پوشاند. دیوید آنقدر عاشق یونایتد بود که در سن ۱۴ سالگی خانواده اش در لندن را رها کرد و به منچستر رفت تا زیر نظر سرالکس فوتبالش را ادامه دهد.
چند سال گذشت تا دومین جنگ «بکس» آغاز شود؛ جنگی که این بار خصوصی بود. سال ۹۶ دقیقاً همان سالی که دیوید جایزه بهترین بازیکن جوان جزیره را گرفت ویکتوریا آدامز لندنی وارد زندگی شوالیه اولدترافورد شد. دیوید به جای اینکه به رسم معمول شماره تلفنش را به دختری بدهد که تازه با او آشنا شده بود شماره ویکتوریا را گرفت و آن را روی ۱۲ تکه کاغذ نوشت و در نقاط مختلف اتاقش به دیوار چسباند تا گم نشود. دیوید از همان روز اول می دانست رابطه اش با یک خواننده پاپ مشهور می تواند چه حاشیه هایی در بر داشته باشد اما او تصمیمش را گرفته بود. خیلی ها آن روزها می گفتند این رابطه هم مثل بسیاری دیگر از روابط آدم های معروف مقطعی است و فقط برای بازی های تبلیغاتی بر پا شده است اما حالا ۱۲ سال از آن تاریخ می گذرد و دیوید و ویکتوریا سه فرزند دارند و یک خانواده اصیل انگلیسی به حساب می آیند.
دو سال بعد جام جهانی ۹۸ آغاز شد و ضربه آزاد دیوید مقابل کلمبیا، انگلیس را به مصاف آرژانتین فرستاد. دارن اندرتون دیگر جایی در ترکیب تیم گلن هادل نداشت و دیوید بکام جوان به عنوان هافبک راست در ترکیب مردان سه شیر به بازی رفت. نیمه دوم وقتی نتیجه دو- دو بود بدترین لحظه زندگی دیوید شکل گرفت. یک شیطنت کوچک کافی بود تا دیه گو سیمئونه خود را روی زمین بیندازد.
دیوید از بازی اخراج شد، انگلیس بازی را در ضربات پنالتی واگذار کرد و دیوید بکام بدل به منفورترین چهره جزیره شد. فصل بعد جزیره جهنم دیوید بود و هرجا غیر از اولدترافورد که پا می گذاشت بدترین توهین ها نصیبش می شد. دیوید خواست جزیره را ترک کند اما سرالکس از او خواست بماند و بجنگد. پایان این فصل جهنمی قلمرو بهشت برای دیوید و یونایتد بود. سه گانه جادویی حالا در دستان آنها جای داشت.
سه سال بعد ضربه آزاد دیوید در دقیقه ۹۳ بازی با یونان در ویمبلی انگلیس را به جام جهانی ۲۰۰۲ رساند و چند ماه بعد وقتی آلدو دوشر آرژانتینی پای کاپیتان انگلیس را شکاند کل جزیره برای سلامتی شوالیه شمع روشن کردند. دیوید به جام جهانی رسید و با یک ضربه پنالتی انتقامش را از آرژانتینی ها گرفت تا مطبوعات انگلیس به این گل لقب «پای خدا» بدهند.
سال بعد دیوید و ویکتوریا، ملکه را از نزدیک ملاقات کردند و دیوید از دست ملکه الیزابت لقب «شوالیه» را دریافت کرد و بعد نوبت به ترک اولدترافورد رسید.
مسلماً دیوید دوست نداشت تئاتر رویاها را ترک کند اما سرالکس راهی برایش نگذاشت. دیوید راهی سرزمین ماتادورها شد تا در ترکیب قوهای سپید مادرید قرار بگیرد. او در همان فصل اول آنقدر جنگید و دوید که با اینکه به دستور کارلوس کرش از سمت راست به میانه میدان منتقل شده بود جزء بازیکنان تاثیرگذار تیمش باشد. مطبوعات اسپانیایی به او لقب پسر زئوس دادند و مجله «شوت» با اقتباسی از فیلم «ارباب حلقه ها» او را «پادشاه سرزمین میانه» نامید.
دیوید چهار سال بعد با فابیو کاپلو لالیگا را فتح کرد و نوبت به جام جهانی ۲۰۰۶ رسید. دیوید مقابل پرتغال مصدوم شد و ناچار روی نیمکت نشست. اشک های کودکانه دیوید در آن لحظه سوژه همه عکاسان و فیلمبرداران شد و انگلیس باز هم حذف شد...
خیلی ها فکر می کردند با پیوستن دیوید به تیم گالاکسی عملاً فوتبالش تمام می شود و اصلاً او هم به همین قصد به امریکا رفته است تا درآمدی کسب کند و در لیگی آسان فوتبالش را به پایان برساند. این قضاوت ها خیلی زود غلط از آب درآمد و دیوید نه تنها باز هم توسط فابیو کاپلو به تیم ملی دعوت شد بلکه با حضورش در MLS در فوتبال امریکا انقلابی برپا کرد و حالا او به عنوان پرچمدار این فوتبال نو پا به حساب می آید.
در اولین بازی فصل ۹۸-۹۷ دیوید بکام دروازه ویمبلدون را در اولدترافورد دقیقاً از میانه میدان باز کرد و کفش هایی که آن روز به پا داشت را برای همیشه نگاه داشت. دو ماه پیش بکام چنین گلی را البته از فاصله دورتر در MLS به ثمر رساند تا همه بدانند شوالیه انگلیس هرگز تسلیم نخواهد شد تا لحظه آخری که توپ جلوی پایش باشد با تمام وجود می جنگد.
آرش حقیقی
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت سیزدهم دولت لایحه بودجه 1403 حجاب شورای نگهبان مجلس یازدهم محمدباقر قالیباف
قوه قضاییه هواشناسی تهران سیل شهرداری تهران فضای مجازی سلامت شورای شهر تهران دستگیری پلیس آموزش و پرورش قتل
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو سایپا کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا مالیات بانک مرکزی تورم
تلویزیون رسانه سریال سینمای ایران سینما فیلم تئاتر موسیقی دفاع مقدس بازیگر کتاب رسانه ملی
ناسا سازمان سنجش شورای عالی انقلاب فرهنگی آموزش عالی
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه عربستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور تیم ملی فوتسال ایران فوتسال باشگاه استقلال وحید شمسایی بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر
هوش مصنوعی اینترنت تبلیغات اپل نخبگان همراه اول ماه آیفون گوگل روزنامه ایرانسل
داروخانه ویتامین کاهش وزن بارداری خواب دیابت طول عمر سلامت روان فروش اینترنتی دارو هندوانه