شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

هیروشیما بغداد


هیروشیما بغداد
● پیشگفتار مترجم
اگر جنگ دوّم جهانی به شکست ارتش هیتلر و حزب نازی انجامید، با این وجود امروز با مشاهدۀ تمام حوادث در صحنۀ بین المللی و حتی در زندگی روزمره نزد بیش از نود درصد ساکنین کرۀ زمین، اینطور بنظر می رسد که چنین پایانی به مفهوم شکست و نابودی قطعی اندیشه های هیتلر و نازیسم نبوده و گویی چنین منازعاتی تنها بین رقبا صورت گرفته بوده است. و باز زایی نازیسم بنام نئو نازیسم (نازیستهای جدید) چندان هم بی دلیل نبوده و تنها نام برای بازشناسی این هیولای بیمارآسا و نسل برانداز نیز نمی باشد.
احتمالا چنین تعبیری با آگاهی از طبیعت ددمنشانۀ نظام سرمایه داری بیش از پیش به اثبات می رسد. و باید دانست که زمانیکه برخی می گویند : «نظام سرمایه دار دشمن نوع بشر» این شعار به چه مفهومی ست؟ آیا چنین شعاری برای تبلیغات حزبی و عقیدتی و گروهک بازیهای تنگ نظرانه است، و یا اینکه حقیقتی راستین و اجتناب ناپذیر در آن نهفته است. این حقیقت کدام است؟ و مسئولیت هر یک از ما بعنوان عضوی از اعضای جامعۀ جهانی کدام می باشد؟
مقاله ای را که در زیر ملاحظه می کنید نمونه ای ست بارز از جنایت علیه بشریت. استفاده از سلاحهایی اورانیوم رقیق شده توسط نظام سرمایه داری کاپیتالیست و لیبرال، بسرکردگی ایالات متحدۀ آمریکا و یارانش.
هیروشیما بغداد
گسترش سلاحهای اورانیوم رقیق شده،
مصیبت بهداشتی،
مناطقی که از نقشۀ جغرافیایی حذف خواهند شد
« تمدن ماشینی به آخرین مرحلۀ توحش خود رسیده است. از این پس و در آینده ای کمابیش نزدیک می بایستی بین خودکشی دسته جمعی و استفادۀ هوشمندانه از پیروزیهای بشر، دست به انتخاب زد.»
آلبر کامو در فردای هیروشیما
در روزنامۀ مبارزه، ۸ اوت ۱۹۴۵
شصتمین سالگرد هیروشیما و ناکازاکی در آمریکا در کمال احتیاط برگزار شد، و در فرانسه نیز رسانه ها کمتر شهامت اینرا یافتند تا از تأویل رسمی چنین واقعه ای فاصله بگیرند و به حادثه ای بپردازند که جهان را به اوج بربریتی سوق داد که در تاریخ بشریت بی سابقه بود. در سال ۱۹۹۱ یعنی دقیقا در پایان جنگ سرد که تعادل وحشت آمیزی را حفظ کرده بود، جنگ اتمی جدیدی آغاز شد. ولی این جنگ در سکوت و با تبانی جامعه بین المللی براه افتاد. این جنگ اتمی جدید در واقع علیه کشورهای بی دفاع براه افتاد تا به بلند پروازیهای استراتژیک آمریکا جامۀ عمل بپوشاند.و باید دانست که در کوران چنین جنگهایی بشکل گسترده از سلاحهایی استفاده شد که اورانیوم رقیق شده نامیده اند. اورانیوم رقیق شده زبالۀ اتمی بوده و فوق العاده مسموم کننده است. این زبالۀ اتمی محیط طبیعی را برای چند میلیارد سال آلوده می سازد و نزد مردمانی که در مجاورت این ماده زندگی می کنند انواع و اقسام سرطان، لوسمی، تخریب سیستم تولید نسل و تولد هیولایی و نتایج آن روی خصوصیات ارثی ژنتیک را موجب می گردد که غیر قابل ترمیم است. بهمان شکل که آلودگی تحت تأثیر آزمایشات اتمی و سوانحی نظیر چرنوبیل، اورانیوم رقیق شده مرز مشخصی ندارد و مردم نیم کرۀ شمالی عناصر اکسید اورانیوم را از سال ۱۹۹۱ تنفس می کنند . در عراق، در یوگوسلاوی و در افغانستان...
▪ هیروشیما : انقلاب علمی
۵ سپتامبر ۱۹۴۵دیلی اکسپرس Dally Express
اولین روزنامه نگاری که پس از واقعه به هیروشیما راه یافت
ویلفرد بورشت Wulfred Burchett
« در هیروشیما، سی روز پس از انفجار اوّلین بمب اتمی که تمام شهر را به تل خاکستر بدل کرده و جهان را نیز در بهتی عظیم فرو برده بود، افرادی که از جهنم آنی جان سالم بدر برده بودند، بشکل دیگری بحال مرگ افتاده اند. مرگی اسرارآمیز، دهشتناک و ناشناخته که هیچ اسمی برای آن پیدا نمی کنم مگر طاعون اتمی. بدون هیچ دلیل روشنی مریض می شوند. بی اشتهایی، ریزش مو، ظاهر شدن لکه های کبود روی اعضای بدن. و سپس خونریزی می کنند، از دهان و بینی و گوش...»
۸ اوت ۱۹۴۵ روزنامۀ لوموند Le Monde تخریب کامل و آنی هیروشیما را بعنوان «انقلاب علمی» قلمداد کرد. نابود ساختن دو شهر ژاپنی و «بحالت تبخیر در آمدن» ساکنین آنها(۱۰۰۰۰۰ در هیروشیما و ۵۰۰۰۰ در ناکازاکی) تا مدتها بعنوان خشونتی ضروری برای پایان بخشیدن به جنگ جهانی دوّم معرفی می شد. امروز حتی روزنامۀ «نوول ابسرواتر» Le Nouvel Observateur که به محافل صنعتی وابسته است، اعتراف می کند که چنین جنایاتی علیه بشریت بیهوده بوده است و مغهوم واقعی آن را باید در منافع آمریکا جستجو کرد و بطور مشخص در خنثی ساختن اتحاد جماهیر شوروی(که به آمریکا قول داده بود علیه ژاپن وارد جنگ شود) و آغاز جنگ سرد. در واقع رئیس جمهور ترومن Truman از سوی سرویسهای اطلاعاتی آگاه شده بود که تسلیم شدن ژاپن امری ست که تحقق آن از چند روز فراتر نمی رود. انفجار دو بمب روی شهرهای ژاپنی فرصتی بود برای آزمایش کردن بمب اورانیوم و بمب پلوتونیوم در موقعیت واقعی و در عین حال نمایشی بود از قدرت مطلقۀ آمریکا در مقابل جهانیان.
امروز حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در ژاپن هنوز از تأثیرات تشعشعات اتمی رنج می برند و آنچه بیش از همه ندیده گرفته شده، بعد روانی آن است. مقامات رسمی ژاپن تمایلی به طرح چنین مسائلی ندارند و «ایباکوشا» Ibakusha یعنی افرادی که تحت تأثیر تشعشعات اتمی هستند گویی که به جامعۀ ژاپنی تعلق ندارند. در سال ۱۹۵۰ تعداد قربانیان بمباران اتمی در هیروشیما به دو برابر رسید (۲۰۰۰۰۰) و در ناکازاکی به سه برابر افزایش پیدا کرد (۱۴۰۰۰۰). بمبارانهای«درسد» Dresde در ۱۳ و ۱۴ فوریۀ ۱۹۴۵ (۱۳۵۰۰۰) و یا توکیو در ۱۰ مارس که زیر بمبهای آتش زای آمریکا به خاکستر تبدیل شده بود بین ۸۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ کشته بر جای گذاشت هیچکدام توجیح نظامی نداشتند. با این وجود تفاوت این نوع بمبارانها با بمباران اتمی که در ۶ اوت ۱۹۴۵بوقوع پیوست، این است که تشعشعات اتمی هنوز پس از پایان جنگ قربانی می گیرد.
▪ اورانیوم رقیق شده : جنگ نوین اتمی
لورن موره Leuren Moret متخصص تشعشعات اتمی، ژوئیه ۲۰۰۴ می گوید :
«...ایالات متحدۀ آمریکا و متحدین نظامیش چهار جنگ اتمی با بمب و سلاحهای کثیف را علیه کشورهایی براه انداختند که می خواستند تحت سلطۀ خود در آورند. این تسلط از راه پراکندن گردهای معلق در هوا تحقق پذیرفت، اورانیوم رقیق شده بشکل دائمی مناطق گسترده ای را مسموم خواهد کرد و مردمانی را که در این مناطق زندگی می کنند از حق وراثت ژنتیک خود محروم خواهد ساخت. و به این ترتیب است که حاکمیت ایالات متحدۀ آمریکا و یارانش تثبیت می شود.»
پس از آزمایشات سلاحهای اورانیوم رقیق شده در صحنۀ واقعی جنگ در خلیج فارس، بسال۱۹۹۱، استفاده از این نسل از سلاحهای اتمی بحالت عادی و رایج در آمد و در بی تفاوتی عمومی گسترش یافت. هر جنگ جدید «بشر دوستانه» ( بوسنی، کزووو، افغانستان...) فرصت تازه ای بود برای آزمایش سلاحهای جدید با توان تخریبی بیش از پیش عظیمتر.
مسموم شدن مناطق به اورانیوم رقیق شده تا چندین میلیادر سال دوام خواهد آورد و نتایج آن برای مردمانی که در این مناطق و مجاورت آن زندگی می کنند عبارت است از : افزایش سرطان، لوسمی (لوکمی که از جمله سرطانهای غیر قابل علاج است)، بیماریهای متعدد دیگر، و مختل ساختن سیستم تولید نسل و تولد هیولایی...(مترجم : کمابیش مشابه با آنچه بنام کودکان دی اکسین در آسیای دور ملاحظه می کنیم)
آلبرت اسپیر Albert Speer وزیر جنگ در زمان هیتلربسال ۱۹۴۳ قصد داشت برای ساخت بمبهایش اورانیوم را بجای تونگستن Tungstène بکار ببندد که دیگر نمیتواست از کشور پرتقال وارد کند. از سوی دیگر مقامات طرح مانهاتان نیز قصد داشتند برای ساخت بمبهایشان از اورانیوم استفاده کنند. هدف آنها از ایحاد چنین سلاحی وارد آوردن بیشترین خسارات و تلفات به مردم کشور متخاصم بود.
لورن موره توضیح می دهد که « هدفشان این بود که از اورانیوم بعنوان گاز جنگی استفاده کنند، به این ترتیب که آنرا بشکل عناصر میکروسکوپی در سطح زمین پرکنده سازند و سپس آنرا به آتش ببندند. جراحاتی که از این راه می تواند به افراد وارد می شود هنوز غیر قابل علاج است. چنین رؤیایی پنجاه سال بعد جهت برتری نظامی آمریکا تحقق پذیرفت.»
در حال حاضر سلاحهای اورانیوم رقیق شده بدلیل خصوصیات آن واجد دو برتری نظامی است. سلاحی ست که در هر جداری نفوذ می کند و آتش زاست. براحتی در بدنۀ زره پوش و تانک نفوذ می کند و آنرا کاملا به آتش می کشد. تانکهای آبرام مسلح به چنین گلوله هایی هستند. مضافا براینکه در جدار پناهگاههای بتونی و بونکرهای زیر زمینی نیز چندین متر نفوذ می کند (با توجه به نوع بمب و نوع استحکامات). و علاوه بر تمام این موارد سلاحی ست که بسیار ارزان تمام می شود.
▪ اسلحۀ کلاسیک یا زبالۀ اتمی باز سازی شده
از نظر شیمیایی مسمومیتی که اورانیوم رقیق شده تولید می کند دو برابر دیگر فلزات سنگین است. ولی قویا مسمومیت رادیوآکتیو تولید می کند. اورانیوم رقیق شده عبارت است از زبالۀ رادیو آکتیو که از اورانیوم غنی شده جهت رآکتورهای نظامی و غیر نظامی بکار می برند، و حاوی ۰،۲ در صد اورانیوم۲۳۵ و ۹۹،۷۵ درصد اورانیوم ۲۳۸ است و عمر آن معادل چهار و نیم میلیارد سال است، و این یعنی اینکه معادل تمام عمر کرۀ زمین است. آنرا از این جهت رقیق شده می نامند زیرا که فعالیت آن ۴۰ درصد کمتر از اورانیوم طبیعی است. ولی چنین رابطه ای بدین مفهوم نیست که خطر کمتری دارد. در واقع اورانیوم طبیعی به مقدار ۱ تا ۳ در میلیون در طبیعت وجود دارد، در حالیکه مواد معدنی هزار بار غلیظتر است. در ثانی اورانیومی که در سلاحها بکار می رود با اورانیومی که محصول فعالیت مراکز غنی سازی و حاوی اتمهای شکسته شده و قویا رادیو آکتیو است مثل اورانیوم ۲۳۶ و پلوتونیوم۲۳۸Plutonum و ۲۳۹ و تکنتیوم ۹۹ Technétiumیا روتنیوم ۱۰۶Ruthéniumکه موجب مسمومیت می شوند. بعلاوه فعالیت آن با گذشت زمان افزایش پیدا می کند.
▪ اسطورۀ جنگ پاک
سلاحهای جدید اورانیوم رقیق شده از عناصر اسطورۀ جنگ پاک و جراحی کننده است، و آنرا تنها به این علت در جدول سلاحهای کلاسیک قرارداده اند که مثل بمب اتمی کلاسیک موجب بوجود آمدن آن قارچ غول آسا نمیشود.
ولی باید دانست که ضایعاتی که بوجود می آورد به همان اندازه مخرب و گسترده است. پس از آزمایشات اولیه در سالهای ۱۹۷۰ در لوس آلاموس ( در آمریکا)، این سلاحها در بعد واقعی در جنگ علیه عراق بسال ۱۹۹۱ و سپس در سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ در بسنی و در سال ۱۹۹۹ در کسزوو و در سربی و افغانستان آزمایش شدند و تمام بمبهای پرنده در این جنگها حاوی اورانیوم رقیق شده بوده اند. پس از اعلان رسمی پایان جنگ خلیج، ارتش آمریکا در طول سه روز بیش از یک میلیون بمب اورانیوم رقیق شده بروی هزاران پناهنده و سرباز عراقی که در حال عقب نشینی روی جادۀ بصره بودند، پرتاب می کند ( که البه نقض مادۀ ۳ قرارداد ژنو محسوب می شود). در میان شاهدین چنین قتل عامی کارول پیکو Carole Picou که عضو خدمات بهداشتی ارتش آمریکاست و خود او امروز در حد صد در صد معلول شده است، از فجیع بودن صحنۀ اتوبان مرگ گزارش می دهد و اجسادی را بیاد می آورد که کاملا سوخته و جزغاله شده بودند.
▪ مسمومیت اورانیوم رقیق شده دو برابر است
به گفتۀ پروفسور A.Durakovic رئیس بخش پزشک هسته ای در دانشگاهGeorgetownde در نیویورک مشاور پنتاگون :
«اورانیوم رقیق شده زمانی مسموم کننده است که بشکل غبار وارد دستگاه گوارشی و یا در دم و بازدم وارد بدن می شود، در اینصورت از هر سمّی که تاکنون علم به شناخت آن نائل آمده، خطرناکتر است.» در حالیکه خصوصیت شیمیایی مسموم کنندۀ اورانیوم رقیق شده پیوسته از جانب مقامات رسمی تکذیب شده است. در هنگام برخورد به هدف اورانیوم رقیق شده تحت تأثیر اکسیژن آتش می گیرد و حرارت خارق العاده ای تولید می کند °۱۱۳۰ که ۱۰ تا صد در صدر اورانیوم را مبنی بر نوع بمب بحالت بخار در می آورد. زمانی که بروی زمین نشست می کنند، براحتی بحالت معلق در می آیند. روشن است که باد و باران این مواد را در اطراف و در فواصل مختلف تا صدها کیلومتر با خود حمل می کنند...مخازن آب زیر زمینی، آب، گیاهان و حیوانات( حیوانات را مبتلا به همان بیماریهایی می سازد که نزد انسان مشاهده می شود) و بطور کلی طبیعت و تمام زنجیر تولیدات غذایی را مسموم می سازد. آلودگی به اورانیوم رقیق شده از سه راه امکانپذیر است : تنفس، و نوشیدن آب یا شیر و بطور کلی غذای آلوده، و از راه جراحت ( اورانیوم رقیق شده وارد جریان خون می شود). از راه تنفس خطرناکترین آنهاست. مسمومیت شیمیایی در وحلۀ نخست به کلیه مربوط می شود (و سپس کبد) و مسمومیت رادیو اکتیو ششها.
□□□
نتایج یک گروه تحقیقاتی در شش منطقه در جنوب عراق نشان داده است که گیاهان سه برابر بیش از حد معمول رادیو آکتیو متصاعد می کنند. در این مناطق ۹۰۰۰۰۰ تن از گیاهان و یک سوم حیوانات آلوده شده اند. در بین کودکان کمتر از پانزده سال که مورد آزمایش پزشکی قرار گرفته اند، ۷۰ در صد آنان در مجاورت تشعشعات بوده و آلوده شده اند.
مردمانی که در مناطق بمباران شده زندگی می کنند محکوم به تحمل پرتوهای رادیو اکتیو هستند. تفاوت مردمان بومی و سربازان کشورهای اشغالگر در این است که مردم این مناطق در تمام طول زندگی خود در مجاورت آلودگی رادیو آکتیو خواهند بود، در حالیکه سربازان پس از مدت کوتاهی به کشورشان باز می گردند. تفاوت دیگر آنها در اینجاست که سربازان به محض باز گشت می توانند بشکل جامعه مدنی و در خواست قرامت کنند و سپس تحت معالجه قرار گیرند. در حالیکه مردم بومی چنین مناطقی غالبا حتی از وجود چنین خطری بی اطلاع هستند. بیمارستانهای عراقی، یعنی بیمارستانهایی که از بمباران جان سالم بدر برده اند، توان عملیاتی ندارند. پیش از دوران جنگ عراق واجد مدرنترین بیمارستانهای منطقه بود و مجرب ترین پزشکان عراقی در آنها فعالیت می کردند. بسیاری از این پزشکان همانند متخصصین و روزنامه نگاران دیگر سیستماتیکمان و بشکل اسرار آمیزی بقتل رسیده اند.
▪ جهانی شدن آلودگی رادیولوژیک
اگر چه سمّی بودن اورانیوم همواره از جانب مقامات رسمی تکذیب شده است، با این وجود از سال ۱۹۷۴ گروه تحقیقاتی وابسته به وزرات دفاع آمریکا در مورد مسمومیت مضاعف این ماده هشدار داده است. زمانیکه گلوله اورانیوم به هدف اصابت می کند، در مجاورت اکسیژن حرارت فوق العاده ای متصاعد می سازد (۵۰۰۰ درجۀ سانتی گراد) که موجب تبخیر ۱۰ تا ۱۰۰ درصد اورانیوم براساس نوع گلوله می شود. به این ترتیب هر گلوله ای که از یک تانک آبرام شلیک می شود بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ گرم غبار تولید می کند. براساس تحقیقات لئونارد دیتز Léonard Dietz تنها ۵ میکرون از این عنصر معدل ۱،۳۶۰ rem یعنی ۳۰۰ بار بیشتر از حد مجاز برای کارکنان مراکز تولید انرژی هسته ای در طول یکسال. عناصر مولکولی غیر قابل حل و تخریب ناپذیر بعلاوه مخلوطی از رادیو نوکلئیدها Radionucléides در آتمسفر پراکنده می شوند. هنگامی که بزمین نشست می کنند، براحتی بحالت معلق در می آیند و توسط باد و باران تا دهها و حتی صدها کیلومتر پراکنده می شود : زمین ، آب و مخازن آب زیر زمینی، گیاه و حیوانات(به بیماریهایی مشابه نزد انسان مبتلا می شوند)، و تمام اینها بدین معنا ست که زنجیر تولیدات کشاورزی و مواد غذایی کاملا آلوده می شوند. آلودگی منطقۀ خلیج فارس به همان شدتی ست که بمبارانهای روباه صحرای ویلیام کلینتون در سال ۱۹۹۸ و حملات پیاپی در مناطقی که بشکل غیر قانونی توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه برای عراق ممنوع شده بود. و محاصرۀ جنایتکارانۀ جامعۀ بین الملل در سال ۱۹۹۰ هر گونه اقدام پیشگیری کننده ای را در این زمینه ناممکن ساخت و مواد مولکولی با باد و باران در طول پانزده سال در حال پراکنده شدن هستند. کشورهای همسایه طبیعتا از چنین فاجعه ای در امان نیستند.نتایج چنین آلودگی در پی جنگهای پیاپی علیه یوگوسلاوی، افغانستان و عراق به دروازه های یونان رسیده است، به اسرائیل، عربستان صعودی، پاکستان، ترکیه، سوریه، لبنان، آلبانی، مقدونیه، فلسطین، ایران، ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، چین و هند. امروز پیشبینیها حاکی از این امر هستند که آلودگی اورانیوم رقیق شده بطرف نیمکرۀ شمالی در حال گسترش است و بزودی تمام کرۀ زمین را احاطه خواهد کرد.
AIEA مرگ بیش از نیم میلیون نفر را در عراق پیشبینی می کند.
آلودگی محیط زیست برای بومیان منطقه در حال توسعه است. برخی مناطق جنوبی عراق (مناطق کشاورزی آبیاری شده که تقریبا در چنین سرزمین خشکی نادر بنظر می رسد) بر اساس آمار ابتلا به سرطان ۷۰۰ درصد و تولد کودکان معلول ۴۰۰ درصد و ابتلا به لوسمی ( لوکمی) ۳۵۰ درصد افزایش داشته است. افزایش وضع حمل نابهنگام توسط زنان باردار و تولد اطفال مونگلولی به شدت افزایش پیدا کرده است، حتی در بین بانوان کمتر از ۲۵ سال. کودکانی که با باقیماندۀ سلاحهای منفجر شده بازی می کنند، همگی به لوسمی مبتلا می شوند و می میرند، دورۀ آشکار شدن آن چند سال بطول می انجامد. آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشبینی می کند که تحت تأثیر یک میلیون گلوله اورانیوم در سال ۱۹۹۱ یعنی بین ۳۵۰ تا ۸۰۰ تن اورانیوم ( براساس بنیادLeake d&#۰۳۹;Amesterdam). در چند سال آینده باید در افغانستان و بالکان شاهد نتایج مشابهی باشیم.
▪ سلاح کشتار دسته جمعی در حال توسعه
سلاح کشتار دسته جمعی با شارژ اورانیوم رقیق شده در ردۀ سلاحهای قراردادی یا کلاسیک (غیر اتمی) ثبت نام شده است. در حال حاضر چندین کشور در حال گسترش چنین سلاحهایی هستند
۲از جمله : اسرائیل، ترکیه، روسیه،پاکستان، فرانسه. در فرانسه ۱۰۰
آزمایش در فضای باز در منطقۀ
Gramat
Lotدر
Bourgesانجام گرفته است و در بورژ
▪ در ادامۀ هیروشیما بغداد
فرصتی تازه برای صنایع هسته ای :
مبدل ساختن کشورهای محکوم شده به زباله دانی رایگان برای زباله های رادیو اکتیو
استفادۀ نظامی از اورانیوم، برای صنایع هسته ای که در سال ۵۰۰۰۰۰ تن از این نوع زباله ها تولید می کنند، گشایش بسیار مطلوبی ست. ذخیرۀ جهانی حدودا بر یک میلیون و نیم تن بالغ می شود که ۷۰۰۰۰ تن از آن در ایالات متحدۀ آمریکاست. کشورهای اتمی با حمله به برخی کشورها بخش قابل توجهی از ذخایر خود را برایگان و بشکل بمباران صادر می کنند که نگهداری از آنها بسیار گران تمام می شود، و به این ترتیب این کشورها و مناطق را به زباله دانی اتمی و مجانی مبدل می سازند. با این حساب که عمر اورانیوم چهار میلیارد و نیم سال است. کویت جهت پاکسازی سرزمین کم وسعت خود تا کنون ۱۴ میلیارد دلار خرج کرده است (مترجم : با نتایج قابل اغماض). آمریکاییها جهت پاکسازی ۲۳ تانک خود سه سال وقت گذاشتند و چهار میلیون دلار هزینه کردند، در حالیکه پنج هزار تانک عراقی که در طول جنگ تخریب شده است و قویا رادیو اکتیو هستند، هنوز بر جامانده است. در فوریۀ ۲۰۰۳ آمریکاییها در مورد مناطق آلوده شده در عراق از خود سلب مسئولیت کردند. در هر صورت خسارات وارد آمده به محیط زیست غیر قابل بازگشت هستند. در افغانستان طوفان شن از تمام کشور عبور می کند و آلودگیهای پیاپی به رودخانه ها می رسد. رود کابل و رود اندو از پاکستان عبور می کند و از ذخایر آب کشاورزی و آب آشامیدنی بشمار می آید. تیمهای «هسته ای – بیولوژیک – شیمی» جهت اندازه گیری درجۀ آلودگی در افغانستان حضور پیدا کردند ولی گروه خبرنگاران را که تا پیش از ورود آنها در کنار متفقین کار می کردند، محبوس کردند. از اکتبر سال ۲۰۰۱ پزشکان افغانی مرگ سریع عده ای را اعلام کردند که درجۀ آلودگی آنها بسیار زیاد بوده است
▪ سکوت و تحریف و سانسور اورانیوم رقیق شده
فقدان بررسی، تحریف و سانسور
گزارشات سازمان ملل متحد برای حفظ محیط زیست (PNUE) دربارۀ موضوع آلودگی رادیو اکتیو در کزووKosovo در آغاز امر از ۷۲(هفتاد و دو) صفحه به ۲ (دو) صفحه تقلیل پیدا کرد! در نوامبر سال ۲۰۰۰ (سال دو هزار) هیئتی از PNUE ( سازمان حفظ محیط طبیعی وابسته به سازمان ملل متحد) مأموریت بازرسی از ۱۱ (یازده) منطقه از ۱۱۲ (صد و دوازده) منطقۀ در کزوو را بعهده داشت که در سال ۱۹۹۹ توسط نیروهای OTAN بمباران شده بود. این بازرسی تحت نظارت مسئولین OTAN انجام گرفت و در منطقی که آنها انتخاب کرده بودند و از شانزده ماه پیش با دقت کامل توسط ده اکیپ پاکسازیهای لازم را تا جایی که برایشان ممکن بود انجام داده بودند. پس از برسی ۳۵۵ نمونه براداری از خاک، آب، کیاهان و شیر، هیئت بازرسی PNUE نتیجه را اعلام کردند که بر اساس آن تشعشعات رادیو اکتیو پیرامون مراکز بمباران شده ضعیف است و آلودگی به غبارهای اورانیوم نیز ضعیف هستند. با وجود پلوتونیوم موجود در بمبهای بکار برده شده، هیئت بازرسی اعلام کردند که نتایج اخطار کننده نیستند. با این وجود خطر آلودگی آبهای زیر زمینی و آب آشادمیدنی را تأیید کردند که تحت تأثیر سلاحهایی مدفون شده ممکن است آلودگی آنها به ده برابر و حتی صد برابر افزایش پیدا کند . از جانب دکتر Chris Busby که متخصصی با اعتبار جهانی ست در کتابی بنام «بالهای مرگ» دربارۀ تشعشعات ضعیف، که نتایج بررسیهای او مورد تأییدRoyal society de Londres (جامعۀ سلطنتی لندن) قرار گرفت، گزارش می دهد که در ژاکوا Jacova آلودگی رادیواکتیو صدبرابر بیشتر از حد معمول است و ده برابر توریوم Thorium (از مشتقات اورانیوم) بیشتر از اورانیوم رقیق شده است. پس از بمباران افغانستان PNUE سازمان حفظ محیط زیست وابسته به سازمان ملل متحد، جهت ارزیابی درجۀ اورانیوم رقیق شده در مناطق بمباران شده از OMS سازمان جهانی بهداشت در خواست بودجه کرد ولی پاسخی از جانب Gro Harmel Brundtland که ریاست آنرا بعهده داشت دریافت نکرد. بنا به اظهارات Robert J.Parsons به تأخیر انداختن چنین موردی از این جهت بود که عوارض قربانیانی که قویا آلوده شده بودند بسیار مشاهده می شد و علاوه براین دو دهه جنگ مردم منطقه را از نظر بهداشتی در موقعیت شکننده ای قرار داده بود. دولتهایی که باعث و بانی چنین جنایاتی هستند پیوسته اثرات جرم و کاربرد سلاحهای کشتار جمعی و تأثیراتشان در لفافه ای از سرب پنهان می کنند. OTAN در سال ۲۰۰۰ اعلام کرد که افکار عمومی جهانی ممکن است در برخورد با استفاده از سلاحهای رادیو اکتیو، عکس العمل منفی نشان دهد...
به این ترتیب شاهد سانسور رسانه هایی هستیم که غالبا وابسته به صنایع نظامی هستند مثل France Serge Dassault و Matra Lagardère و یا در صنایع ساختمان مثل Bouygues که اورانیوم رقیق شده را ماده ای کاملا معمولی می دانند. سکوتی که به کشورهای مسئول بمبارانها و آلودگیها اجازه می دهد تا از مخارج پاکسازی شانی خالی کنند و بخصوص ساخت و کابرد سلاحهایی از این دست را امری عادی جلوه دهند که تا مدتها پیش از جنگ در خلیج فارس تابو بحساب می آمد. کشورهایی که هدف بمباران قرار گرفتند و به همین منوال سربازانی که در چنین جنگهایی شرکت داشتند، هیچکدام از خطر آلودگی مطلع نشدند. استفاده از اورانیوم رقیق شده در جنگ خلیج ۱۹۹۱ تنها هشت ماه بعد از جنگ، توسط روزنامه های بریتانیایی آشکار شد. هیچ روزنامۀ فرانسوی از بکار گرفتن اورانیوم رقیق شده حرفی نمی زنند. از ۵۸۰۰۰۰ ( پانصد و هشتاد هزار) سرباز آمریکایی که در جنگ خلیج شرکت داشتند ۳۲۵۰۰۰ سیصد و بیست و پنج هزار) نفر از آنها دچار عوارض دائمی شده اند، و ۱۱۰۰۰ (یازده هزار نفر) کشته شده اند یعنی با ریتم ۱۴۰ سرباز در ماه. ده سال پس از مداخله در خلیج بیش از نیمی از سربازان دچار عوارض دائمی شده اند. در حالیکه در منازعات قرن گذشته چنین عوارضی در حد ۵ درصد ( در ویتنام ۱۰ درصد) بوده است. بر اساس تحقیقات جامعۀ رزمندگان قدیمی نشان می دهد که پس از جنگ خلیج ۶۷ درصد از اطفالی که بدنیا آمده اند، نقص عضو داشته اند. روزنامه مستقل آنها اعلام می کند که ۴۰ درصد از سربازانی که در حملۀ سال ۲۰۰۳ شرکت داشتند، شانزده ماه پس از بازگشت، دچار عوارضی شدند که نمایانگر منتهی شدن آنها به سرطان است. جوامع مدنی سربازان آمریکایی مثل( Veterans For Peace (VFP علیه استفاده از سلاحهای رادیو اکتیو و صلح فعالیت می کنند.
Ramsey Clark : «برای جلوگیری قطعی ساخت و استفاده از چنین سلاحهایی، باید اردوگاه اطلاعاتی سراسری در تمام جهان ایجاد کرد زیرا سرنوشت بشریت بدان بستگی دارد.»
با این وجود بر اساس قوانین بین المللی نظارت بر سلاحها، اورانیوم رقیق شده که شیمیایی و در عین حال اتمی ست غیر قانونی است ((conventions de La Haye de ۱۸۹۹ et ۱۹۰۷, de Genève de ۱۹۲۵ et ۱۹۴۹, Charte de Nuremberg de ۱۹۴۵, convention des Nations-Unies du ۱۰ octobre ۱۹۸۰, dite « Convention des armes inhumaines ») به این علت که درد و رنج و خسارات بیفایده ببار می آورد و قابلیت تفکیک نیز ندارد و محیط زیست را برای دراز مدّت آلوده می سازد، مثل مین که سالها پس از منازعات قربانی می گیرد. استفاده از این سلاح در بیانیۀ اوت ۱۹۹۶ ، n°۹۶/۱۶ حقوق بشر در سازمان ملل متحد محکوم شده است. از سوی دیگر پارلمان اروپا در ژانویه ۲۰۰۱ استفاده از چنین سلاحهایی را منع می کند ( ولی در ساختن آنها ممنوعیتی اعلام نکرده است).
بسیاری از شخصیتهای بین المللی مثل روزالین برتل Rosalie Bertell متخصص کانادایی بیماریهای مسری و بیماریهای رادیو اکتیو (جایزۀ نوبل ۱۹۸۶) و رامسی کلارک Ramsey Clark مشاور سابق دولت آمریکا در امور قضایی و وکیل بین المللی و بسیاری از جوامع آمریکایی و به همین مونال در فرانسه تلاش می کنند تا افکار عمومی جهان را به چنین موضوعی جلب کنند «ممنوعیت بین المللی و بی قید و شرط پزوهش، تولید، آزمایش، حمل، نگهداری و استفاده از اورانیوم رقیق شده
در امور نظامی و بازشناسی آن بعنوان رادیو اکتیو خطرناک. پاکسازی مناطق آلوده و معالجۀ افراد آلوده شده.» اگر چنین فراخوانی در سطح جهانی انعکاس پیدا نکند، بیش از پیش مناطقی از صحنۀ جهانی و کرۀ زمین حذف خواهند شد و به زباله دانی رادیو اکتیو تبدیل می گردند و مردمان این مناطق نیز به مرگی آرام محکوم خواهند شد. و سرانجام همین مصیبت گریبتنگیر تمام مردم جهان خواهد شد.
▪ دربارۀ نوزادان معلول مادرزادی
دکتر محمد میراکی Mohamed Miraki در Perpetuel Death from America «مرگ دائمی صادره از آمریکا» از یک فرد افغانی نقل قول می کند : «اگر ما را تنها یکبار می کشتند، چندان اهمیتی نداشت، ولی آنها در حال نابود کردن ما برای چندین نسل آینده هستند.»
تثبیت اورانیوم رقیق شده روی جنین زن باردار رشد آنرا دچار اختلال می کند و موجب تولد نوزادانی معلول مادرزادی می شود که هرگز دیده نشده است و یا بسیار نادر بوده است. به این ترتیب بسیاری از این اطفال بدون سر بدنیا می آیند، بدون عضو ( مثل قربانیان تالیدومید Thalidomide در سالهای ۵۰) ...وقتی یک زن عراقی بچه ای بدنیا می آورد، اولین سؤال او این نیست که دختر است یا پسر بلکه می پرسد آیا کودک من معمولی ست یا ...
ژوئل پنوشه
۳۱ اوت ۲۰۰۵
▪ باز هم اورانیوم رقیق شده
بر اساس گزارشات ماهنامه های فرانسوی «علوم و زندگی» (Sciences et Vie) و «علم و آینده»(Siece et Avenir) در ماه فوریه ۲۰۰۱، پس از فوت تعدادی از سربازان OTAN در بالکان در اثر ابتلا به سرطان لوسمی (لوکمی)، اورانیوم رقیق شده که در سلاحها بکار رفته بود و به همین منوال در صنعت هواپیما سازی غیر نظامی موضوعیت پیدا کرد.
اورانیوم رقیق شده فلزی متراکم است و همین کیفیت از سال ۱۹۶۰ موجب شد تا از آن بعنوان وزن تعادلی در قسمتهای دم و بالهای متحرک هواپیما استفاده کنند (بخوانید سوء استفاده کنند).
سازندۀ آمریکایی بوئینگ مدتها آنرا برای ۷۴۷ بکار می برد تا اینکه در سال ۱۹۸۰ به تنگستن Tungstène رو آورد که به محصولی رقابتی تبدیل شده بود و از روسیه و چین صادر می شد.
بر اساس Nuclear Regulatory Commission هیئت آمریکایی که به امور قوانین و آیین نامه هسته ای می پردازد، ۱۶۸ (صد و شصت و هشت) مک دونل- دوگلاس DC-۱۰ و ۶۰ لاکهید L-۱۰۱۱ و ۲۰۲ بو ئینگ ۷۴۷ حامل اورانیوم رقیق شده بعنوان وزن تعادلی هستند. چند فروند از این هواپیماها فعال هستند؟ ماهنامۀ «علوم و زندگی» معتقد است که پاسخ به چنین پرسشی بسیار مشکل است. با این وجود حدس زده می شود که حداقل ۳۸۰ تن اورانیوم رقیق شده در بالای سر ما در گردش است با حساب اینکه ۳۲۰ تن در صحنۀ جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ پراکنده شده است. این حجم از اورانیوم رقیق شده وقتیکه هواپیماها پرواز می کنند خطرناک نیستند : اورانیوم رقیق شده بیشتر بخاطر مسمومیت شیمیایی آن خطرناک است تا بخاطر پرتو افکنیهای رادیو اکتیویتش. مشکل زمانی شروع می شود که هواپیما دچار سانحه می شود و اورانیوم رقیق شده آتش می گیرد. تنفس این غبار که در شوشها بشکل دراز مدت نشست می کند. تنها یک بخش از غبار اورانیوم رقیق شده قابل حل و در طول سه روز از خون و از طریق ادرار خارج می شود، در حالیکه بخش غیر قابل حل (نامحلول) بشکل اکسید پراکنده می شود و بطور مشخص روی استخوانها ثابت می ماند. چنین عناصری بویژه به کلیه حمله می کنند.
پس از سانحۀ بوئینگ ۷۴۷ El Al در آمستردام، بسال ۱۹۹۲ چندین هزار نفر به بیماریهایی مزمن مبتلا شدند( تهوع، سر درد، اختلال در خواب، بیماریهای گوناگون عصبی). بر اساس گزارشی رسمی در سال ۱۹۹۹ مرتبط بودن بیماریهای مزمن بین این افراد را با سانحۀ هوایی تأیید می کند.
وقایع شناخته شده هستند : شمار قابل توجهی از هواپیماهای ار فرانس Air France نیز مشمول همین خطر هستند. با این وجود ماهنامۀ «علوم و زندگی» هشدار می دهد که بریگادهای آتش نشانی و گروههای نجات به تجهیزات مناسب برای رویایی با چنین خطری آماده نشده اند.
در مورد هواپیمای کنکوردی که تابستان گذشته در پاریس سقوط کرد، «علوم و زندگی» خاطر نشان مس کند که در این هواپیما اورانیوم رقیق شده بکار نرفته بوده است زیرا شکل دلتایی بال هواپیما عهده دار وزن متعادل کننده است.
ژوئل پنوشه
روزنامه نگار آزاد، محقق دانشگاهی
http://bioeconomie.۱۲h۶۰.com/texte_۰۲.php
برگردان از فرانسه توسط حمید محوی
روزنامه هنر و مبارزه
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه