جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جکی چان افسانه آسیائی


جکی چان افسانه آسیائی
اگر باستر کیتون زنده و سرحال بود و در هنگ کنگ زندگی می‌کرد و به کارگردانی و بازی در کمدی‌های کونگ فو مشغول بود، محصول کارش احتمالاً ما را به یاد فیلم‌های جکی چان می‌انداخت.
سکانس‌های حادثه‌ای چان غیر از اینکه یکی از بهترین انواع خود در هالیوود می‌باشند، بیشتر به خاطر طراحی دقیق و خنده‌دار صحنه‌های مبارزه که یک حادثه بالقوه مرگبار را به یک کمدی استادانه تبدیل می‌کند از سایرین متمایز می‌باشند. همانند فیلم‌های کیتون خنده تماشاگر گاهی اوقات به خاطر ترس از دلاوری محض و ناگهانی قطع می‌شود.
چان با چهره دوستانه‌اش و هیکل محکم و عضلانی‌اش (۱۷۲ سانتی‌متر قد و ۶۸ کیلو وزن) یک قهرمان سنتی حادثه به‌نظر می‌رسد همانطور که منتقد سینمائی مجله نیویورک بست جیمی برنارد گفته اس: ”برخلاف قهرمانان حادثه آمریکائی، چان اغلب خودمانی است و مسیر ساده را انتخاب می‌کند“. اغلب فیلم‌هائی که اعتبار او را شکل داده‌اند، چو مهربانانه ماجراجوئی‌های پسرها را دارد. این فیلم‌ها ساده، خوش‌ساخت و غافلگیرکننده هستند. چان یک جایگزین ملایم و خوش‌فیلم برای ستارگان جاهل قاب‌ هالیوود مانند آرنولد شوارزنگر، سیلوستر استالونه و ژان کلودون دام را ارائه می‌کند او به‌عنوان یک رزمی‌کار اموزش دیده می‌توانست بدون کوششی به سبک فیلمسازی آنها ادامه می‌دهد.
چان هنرمندی با سابقه، با بیش از صد فیلم (بیش از ۴۰ فیلم به‌عنوان یک فرد بزرگسال) کارش را با فیلم‌های ارزان هنرهای رزمی (مانند ”مشت جدید خشم“ ۱۹۷۶) آغاز کرک که در آنها سبک مبارزه بروس لی بزرگ را تقلید می‌کرد. او تنها پس از آنکه سبک مبارزه خنده‌دار و در عین حال آکروباتیک خاص خودش را تکمیل کرد، ستاره شماره یک کیشه‌های سینماهای آسیا شد. چان تمام کارهای بدلکاری را خودش انجام می‌دهد و چندبار هم آسیب دیده است.
به همین دلیل است که هیچ شرکت بیمه‌ای تولیدات او را تحت پوشش بیمه خود قرار نمی‌دهد او پس از آنکه بسیاری از بدلکاران در جریان ساخت داستان پلیس آسیب دیدند و دیگر کسی تمایل نداشت که مجدداً با او کار کند، مجبور شد ”انجمن بدلکاران جکی چان“ را تشکیل دهد. چان پس از اینکه تیم خودش را شکل داد شخصاً آنها را تحت تعلیم قرار داد و هزینه‌های پزشکی آنها نیز خودش تأمین نمود. او همچنین ”فرشتگان جکی“ یک آژانس بازیگری و مدل را برای انتخاب بازیگر در تولیدات استادانه خود که روز به روز هم بیشتر می‌شدند، تأسیس نمود.
زندگی چان هنوز هم در خدمت افسانه هنگ کنگ است. او گفته است، خانواده‌اش در زمان تولدش آنقدر فقیر بودند که چون استطاعت تأمین هزینه‌های درمانی و تغذیه او را نداشتند پیشنهاد کردند تا او را به یک پزشک انگلیسی که او را به دنیا آورده بود بفروشند (آنها سرانجام در این تصمیم خود تجدیدنظر کردند) وقتی چان یک بچه خردسال بود پدر و مادرش شغلی در کنسول فرانسه در هنگ کنگ پیدا کردند و به ترتیب به‌عنوان آشپز و خدمتکار مشغول به‌کار شدند. آنها سپس برای کار در سفارت آمریکا به استرالیا رفتند. پسربچه شش ساله در سال ۱۹۶۱، تنها به هنگ کنگ برگردانده شد تا برای مدت ده سال در مدرسه تحقیقاتی اپرای چین مشغول به تحصیل شود.
چان جوان از ساعت پنج صبح تا حوالی نیمه شب برنامه آموزشی بی‌نهایت سخت تمرین تکنیک‌های اپرای پکن را انجام می‌داد. این برنامه شامل آواز، رقص، نمایش، حرکات آکروباتیک و انواعی از هنرهای رزمی بود که همگی زیر تهدید تنبیه بدنی (تنبیه با چوب) و محرومیت غذائی انجام می‌شد.
یوشان یوان، استاد سختگیر مدرسه چان را که در آن موقع یوان لو نامیده می‌شد در یک گروه نمایشی از شاگردان با نام ”هفت بخت کوچک“ قرار داد، جائی که او رابطه‌اش با دوستان فوق‌العاده با استعدادش، ساموهونگ و یوئن بیائو که بیش از سه دهه ادامه داشت را آغاز کرد این سه برادر - همانطور که خودشان خود را اینگونه خطاب می‌کنند - یک مثلث با هیبت حادثه‌ای - کمدی را تشکیل دادند و کارهائی نظیر ”چرخ‌های آسیاب“ (۱۹۸۳) و ”اژدها برای ابدیت“ (۱۹۸۸). هر دو به کارگردانی هونگ و ”پروژه الف“ (۱۹۸۳) به کارگردانی چان را تولید نمودند.
چان کار سینا را در سن هشت سالگی و با نمایش چینی ”وونگ تین بار بزرگ و کوچک“ (۱۹۶۲) آغاز کرد. او در تعدادی از فیلم‌های آوازی هنگ کنگی نیز حضور پیدا کرد. گفته می‌شود که چان تا سن ده سالگی در بیش از ۲۵ فیلم حضور داشته است.
او در ۱۷ سالگی فارغ‌التحصیل شد و نام جن یوان لونگ را برای خود برگزید و شغلی به عنوان یک بدلکار و مبارز هنرهای رزمی در استودیو برادران شاو پیدا کرد. چان زمانی که در فیلم ”مشت خشم/ ارتباط چینی“(۱۹۷۱) به عنوان بدلکار آقای سوزوکی کار کرد، از سوی بروس ‌لی مورد تمجید قرار گرفت. چان آنچه که بنا به گزارشات بلندترین سقوط تاریخ در یک فیلم هنگ کنگی بود را به موفقیت اجراء کرد و به حق هم لی را تحت‌تأثیر قرار داد.
چان ازلی که دچار مرگ نابهنگامی شد برتری جست و تبدیل به گران‌قیمت‌ترین هنرپیشه در هنگ‌کنگ و در ادامه این موفقیت در بعد بین‌الملی، تبدیل به گرانبهاءترین هنرپیشه در ژاپن و سایر آسیا گردید. او با تعدادی از پرهزینه‌ترین تولیدات، بارها رکورد فروش را در سینماهای آسیا شکست. چان همچنین به‌عنوان یک خواننده پاپ فردی بسیار بااحساس است. در بسیاری از فیلم‌ها او در حال خواندن و اجراء آواز دیده می‌شود.
چان با ”جنجال بزرگ“ (۱۹۸۰) و سپس در ادامه با کارهای زیر تلاش‌های متعدد خود برای کسب شهرت در سینماهای آمریکا را آغاز کرد اما با موفقیت محدودی همراه شد، به‌عنوان بخشی از تولیدات کمدی بزرگ با هدایت بورت ریتولدز در دو فیلم ”شلیک گلوله توپ“ (۱۹۸۳ و ۱۹۸۰) با موضوع مسابقه اتومبیلرانی، و به‌عنوان مأمور NTC در نقش مقابل دنی ایلو در فیلم ”محافظ“ (۱۹۸۵) چان نمی‌توانست برای این کارها از خلاقیت خویش استفاده کند و با بدلکاران نیز هماهنگی نداشت.
با اینکه بعضی از انگلیسی‌زبان‌ها با تولیدات عالی هنگ کنگی او آشنا بودند، اما اغلب آمریکائی‌ها شانس درستی برای تماشای کارهای خلاق او نداشتند. چان در فیلم ”غرش در بروتکس“ (۱۹۹۶) پنجمین فلم انگلیسی‌زبان خود، از این مشکلات اجتناب کرد.
چان با همکاری استنلی تونگ، بدلکار سابق و راننده ماهری که به کارگردانی روی آورده بود (کسی که داستان پلیس ۳: سه پاسبان جان را هدایت کرده بود) و با هنرپیشه محبوب و مردمی آنتیا موی به صورت خلافی هدایت غرش در بروتکس را بر عهده گرفت.
این فیلم که در ونکوور کانادا، فیلمبرداری شد، گولدن‌ هاروست هنگ کنگ را با خط جدید سینمای آمریکا پیوند داد و داستانی به سبک قدیمی را با بدلکاری‌های جدید نشان و فروش خوبی هم پیدا کرد. چان در فیلم یک پاسبان هنگ‌کنگی را به‌صورتی فوق‌العاده به تصویر کشید که در دروان تعطیلات از عهده یک گروه خلافکار برمی‌آ‌ید.داستان نه چندان سنگین فیلم، جولا نگاهی عالی‌ برای قابلیت‌های ورزشی بی‌نظیر چان و شخصیت بچه‌گانه او مهیا کرد. علی‌رغم دوبله نامطلوب فیلم، تماشاگران کاملاً مفتون و مبهوت آن شدند. این فیلم که با هزینه متوسطی (۶ میلیون دلار) ساخته شده بود در همان روزهای اول اکران ۱۰ میلیون فروش کرد و در هفته اول نمایش تبدیل به فیلم شماره یک سینماها شد. آمریکا سرانجام جکی چان را کشف کرده بود عوامل اجرائی بدون معطلی تلاش کردند تا محصولات بیشتری از مشهوترین فرد هنگ‌کنگ عرضه نمایند.
در حالی که چند فیلم بعدی او با استقبال خوبی در گیشه‌ها مواجه شدند (مانند فیلم: ”آقای عالی“ (۱۹۹۸) ساعت شلوغی (۱۹۹۸) ثابت کرد که یک فیلم مردم‌پسند است چان در این فیلم به‌عنوان یک رزمی‌کار با بازیگر طنز، کریس تاکر تشکیل گروهی داد و به چنان موفقیتی دست یافت که مجبور به ساخت ساعت شلوغی ۲ (۲۰۰۲) هم شد محبوبیت بی‌حد فیلم‌های ساعت شلوغی باعث شد که چان در کارهای آمریکائی بعدی خود به‌جای اینکه خودش به تنهائی ستاره فیلم باشد، باز هم با یک هنرپیشه محبوب طنز با مایه‌ها حادثه‌ای همکاری نماید.
هنرپیشه فیلم موفق بعدی، یعنی ”ماه شانگ‌های“ (۲۰۰۰) اوون ویلسون بود. یک فیلم کمدی - وسترن بسیار سرگرم‌کننده که چان در آن نقش جان وانگ (نامی که شبیه جان وین تلفظ می‌شود) را بازی می‌کرد و در غرب قدیم به کمک روی اوباتون (ویلسون) در جستجوی یک شاهزاده ربوده شده بود. چان مجدداً نبوغ خود را نشان داد و نشان داد که کماکان در حال پیشرفت است.
چان در سال ۲۰۰۳ در فیلم کمدی حادثه‌ای ”لباس شام“ یا هنرپیشه استعدادی که مایه‌های کمدی کمتری دارد، یعنی جنیفر لاوهویت (کسی که استعدادش در زمینه‌های دیگری است) تشکیل گروه داد. فیلم با شور و حرارت و با استادی زیادی ساخته شد اما تماشاگران زیادی را به خود جذب نکرد.
او در سال ۲۰۰۳ برای فیلم ”شوالیه‌های شانگ‌های“ مجدداً با ویلسون همگروه شد. فیلمی که دو هنرپیشه برای ساخت صحنه‌های بسیار پرحادثه آن به لندن رفتند. در همان سال، چان در فیلم انگلیسی‌زبان ”مدالیون“ که با بازیگران هنگ‌کنگی ساخته شده بود بازی کرد و در آن نقش یک کارآگاه را بازی کرد که درگیر یک سری حوادث مرگبار درباره یک مدال اسرارآمیز بود و توسط نیروهای مافوق بشری به یک جنگجوی غیرکشنده تبدیل شده بود. این فیلم با یکسری بدلکاری‌های جذاب و خلاقیت‌های زیبای جان در نظر اغلب منتقدین یک فیلم نسبتاً استاندارد چان بود. اما از دید بعضی‌ها هم فیلمی غیرمنتظره محسوب می‌شد.
چان پس از آن ”دور دنیا در هشتاد روز“(۲۰۰۴) را ساخت، یک نسخه کمدی از داستان کلاسیک ژول ورن که در آن چان نقش پاسپارتوت، همسفر فیلیپ فاگ را در مسافرتش بر عهده داشت. کسی که این بار ستاره اصلی داستان بود یک دزد چینی که به‌صورت ناشناس مسافرت می‌کرد و از تاک که دور از وطنش بود در برابر تهدیدات گوناگون و موقعیت‌های خطرناک دفاع می‌کرد.
▪ تحصیلات: مؤسسه تحقیقای اپرای چین
▪ همسر: الاین ان جی
▪ جوایز: جایزه هنرپیشه مرد منتخب کودکان ۲۰۰۳
▪ جایزه سینمائی MTV به خاطر یک عمر خدمت به سینما ۱۹۹۵
▪ جایزه اسب طلائی بهترین بایگر به خاطر فیلم ”داستان جنایت“ ۱۹۹۳
▪ جایزه اسب طلائی بهترین بازیگر به خاطر فیلم ”داستان پلیس ۳“ ۱۹۹۲
● فعالیت‌ها
▪ ۲۰۰۴ در فیلم حادثه‌ای دیسنی ”دور دنیا در ۸۰ روز“ براساس داستان کلاسیک ژول ورن، در نقش پاسپارتوت بازی کرد.
▪ ۲۰۰۳، همکاری مجدد با ساموهونگ به‌عنوان همبازی در فیلم ”صحاف بزرگ“
▪ ۲۰۰۳، بازی در فیلم کمدی حادثه‌ای ”شوالیه‌های شانگهای“
▪ ۲۰۰۲، بازی در فیلم کمدی حادثه‌ای ”لباس شام“
▪ ۲۰۰۲: کسب جایگاه ”ستاره“ در راهرو مشاهیر هالیوود
▪ ۲۰۰۱: همکاری مجدد با تاکر در ”ساعت شلوغی ۲“
▪ ۲۰۰۰، بازی در فیلم حادثه‌ای ”ماه شانگ‌های
▪ ۱۹۹۸، بازی در ”آقای عالی“
▪ ۱۹۹۸، اجراء نقش کوچک در ”بسوط، هالیوود، بسوز“
▪ ۱۹۹۸، همکاری با بازیگر کمدی، کریس تاکر برای فیلم پرفروش ”ساعت شلوغی“
▪ ۱۹۹۶، در جشنواره فیلم ایالات متحده آمریکا در دالاس، تگزاس مورد تمجید قرار گرفت.
▪ ۱۹۹۶، حضور در مصاحبه‌های متعدد در ایالات متحده، از جمله اولین کنفرانس بین‌الملی در اینترنت.
▪ ۱۹۹۶، به جریان افتادن مجدد فعالیت‌های سینمائی او در ایالات متحده با بازی در ”غرش در برونکس“، پنجمین فیلم آمریکائی - (که در ونکوور کانادا فیلمبرداری شد)، و اولین فیلم انگلیسی‌زبان او.
▪ ۱۹۹۶، امضاء قرارداد با آژانس ویلیام مورسی برای انجام فعالیت‌های سینمائی، تلویزیونی و آگهی در آمریکا
▪ ۱۹۹۳، بازی در یکی از معدودترین نقش‌های درام، در فیلم ”داستان جنایت“ یک ملودرام جنائی
▪ ۱۹۹۲، هدایت بیش از ۳۰۰ نفر در ادارات پلیس هنگ کنگ برای اعتراض به جنایات سازماندهی شده
▪ ۱۹۸۹، رد پیشنهاد مایکل داگلاس برای بازی در نقض منفی در فیلم راین سیاه ریدلی اسکات
▪ ۱۹۸۹، کارگردانی و بازی در فیلم ”آقای کانتون و خانم روز“ که بازسازی فیلم ”جیبی پر از معجزه“ (۱۹۶۱) ساخته فرانک کاپرا بود و داستان آن در هنگ کنگ دهه ۱۹۳۰ اتفاق می‌افتاد و تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم سال هنگ‌کنگ شد.
▪ ۱۹۸۶، کارگردانی و بازی در ”اسلحه خدا“ فیلمی به تقلید از ایندیاتا جونز که سومین فیلم پرفروش هنگ کنگ در دهه ۱۹۸۰ شد. او در جریان ساخت این فیلم دچار شکستگی جمجمه از ناحیه پیشانی شد.
▪ ۱۹۸۵، کارگردانی و بازی در ”داستان پلیس“ که مدتی بعد در جشنواره فیلم نیویورک نمایش داده شد.
▪ ۱۹۸۵، بازی در فیلم ”محافظ“ یک ”فیلم درام پلیسی که بازی دنی ایلو که در آمریکا تولید شد.
▪ ۱۹۸۴، حضور در ”شلیک گلوله توپ ۲“ ۱۹۸۳، کارگردانی و بازی در فیلم ”پروژه الف“، فیلمی که بسیاری از آن به‌عنوان بهترین فیلم او یاد می‌کنند، یک فیلم کمدی حادثه‌ای.
▪ ۱۹۸۰، اولین فیلم امریکائی، بازی در فیلم ”جنجال بزرگ“ ساخت شرکت کولدن هاروست با همراهی خوزه فرر. فیلمی که در آن شخصیت روستائی معمول خود در فیلم‌های هنگ کنگی را کنار گذاشت.
▪ ۱۹۸۰، بازی در نقش دوم در فیلم ”شلیک گلوله توپ“، یک فیلم کمدی با موضوع مسابقه اتومبیلرانی به کارگردانی‌ هال نیدهام و بازی بورت رینولدز و تعداد زیادی بازیگر مطرح دیگر.
▪ ۱۹۸۰، بازگشت به هنگ کنگ به‌منظور تمرکز بر پیشرفت و ارتقاء سطح فیلم‌هایش برای بازار آسیا با ساخت فیلم‌های کمدی حادثه‌ای استادانه.
▪ ۱۹۷۸، بازی در فیلم کمدی کونگ‌فو، ”استاد مست“، یکی از اولین فیلم‌های هن کنگی که با موفقیت وارد بازار ژاپن شد.
▪ ۱۹۷۷، بازی در اولین فیلم کمدی کونگ‌فو ”یک تکه کونگ‌فو“، فیلم حدود دو سال بعد نمایش داده شد.
▪ ۱۹۷۷، همکاری با تهیه‌کننده مستقل، ان جی سی یونن (مشهور به ووسی یوان) برای بازی در اولین فیلم او، ”مار در سایه عقاب“، (۱۹۷۸). یکی از اولین نمونه‌های شکل‌گیری شخصیت کمیک جان.
▪ ۱۹۷۵، حضور در ”دست مرگ“ یکی از اولین کارهای کارگردان جان وو.
▪ ۱۹۷۴، این نمایش تئاتری به‌عنوان بازیگر نقش اول در ”غریبه در هنگ کنگ“
▪ ۱۹۷۳، اولین هدایت فیلم: ”ببر کوچک کوانگ دونگ“، تا سال ۱۹۷۴ نمایش داده نشد.
▪ ۱۹۷۳، اولین تجربه بهظعنوان کارگردان رزمی ”قهرمان“ (همچنین بازی در نقش دوم مرد)
▪ ۱۹۷۲، فعالیت به‌عنوان بدلکار آقای سوزوکی در فیلم ”مشت خشم/ ارتباط چینی“ ساخت لووی، یک فیلم محبوب بروس لی و اجراء موفق آنچه که بلندترین سقوط تاریخ گزارش شده است.
▪ ۱۹۷۲. اولین تجربه به‌عنوان طراح صحنه‌های مبارزه ”پلیس زن“.
▪ ۱۹۷۱، اولین بازی در فیلم به‌عنوان یک بزرگسال ”ببر کوچکی از کانتون“.
▪ ۱۹۷۱. فارغ‌التحصیل شد و مجدداً به والدینش در استرالیا پیوست و در کارهای متفرقه متعددی مانند ظرفشوئی و اجراءسازی کار کرد.
▪ ۱۹۶۲. اولین تجربه بازیگری در سن هشت سالگی در نمایش چینی ”وونگ تین بار بزرگ و کوچک“.
▪ ۱۹۶۱ در هفت سالگی به تنهائی به هنگ کنگ بازگشت تا در مؤسسه تحقیقاتی اپرای چین تحت تعلیم قرار گیرد.
▪ ۱۹۷۱-۱۹۶۱. فراگیری تکنیک‌های اپرای پکن هر روز از ساعت ۵ صبح تا حوالی نیمه‌شب، زیر تهدید به تنبیه بدنی و محرومیت غذائی و یادگیری بازیگری، آواز، رقص، آکروبات و ...
▪ ۱۹۵۴، توسط والدین فقیرش پیشنهاد شد که به قیمت ۱۵۰۰ دلار هنگ کنگ به یک پزشک انگلیسی فروخته شود. پدر سرانجام در تصمیم خود تجدیدنظر کرد.
مترجم: مهدی تسلی‌بخش
منبع : مجله‌رزم‌آور