شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قرارداد یکساله یعنی چه؟


قرارداد یکساله یعنی چه؟
▪ فوتبال ایران برشی از یک کیک بزرگ است؛ کیکی که جامعه و اقتصاد جامعه و سیاست، برش‌های دیگرش هستند. این برش‌ها همه تقریبا یک مزه می‌دهند. یکی‌شان نارگیلی نیست و دیگری وانیلی. دامنه وحشتناک تغییرات در باشگاه‌های فوتبال ایران هم غیرطبیعی نیست و اتفاقا اتفاقی است کاملا عادی چه اینکه ما همین هرج و مرج را در امور سیاسی هم می‌بینیم. همین طنز تلخ فوتبال را جاهای دیگر هم می‌بینیم. پس زیاد افسرده نشوید.
▪ کاشانی می‌رود، مصطفوی جایش می‌آید. استیلی رفتنی می‌شود، قطبی را برمی‌گردانند. کعبی و آقایی و رودباریان می‌روند، استیلی و مرزبان و سعید عزیزیان رفته بودند. نصرتی می‌خواهد برود. آشوبی رفته و می‌خواهد برگردد. توره را می‌خرند. پتروویچ و منصوری و مجتبی شیری ثبت می‌کنند و میثاق معمارزاده هم پرسپولیسی می‌شود. محمد علوی و فرانک آتسوی قراردادشان را ثبت می‌کنند و مازیار زارع هم هنوز دارد به پیشنهاد پرسپولیس فکر می‌کند.
▪ اینجا چه خبر است؟ پرسپولیس مگر قهرمان نشده؟ قهرمان که انقلاب نمی‌کند. قهرمان اسلحه تکامل تدریجی را دستش می‌گیرد و جلو می‌رود. انقلاب مال بازنده‌های سابق است؛ مال کسانی که به شدت از چیزی یا چیزهایی ناراضی‌اند. پرسپولیس ۸۸-۸۷ با حداقل پنج تغییر در ترکیب اصلی نسبت به فصل قبل، کارش را شروع می‌کند. این تغییر حدودا ۵۰ درصدی یعنی چه؟ بوی انقلاب نمی‌دهد؟ می‌دهد اما چرا بوی انقلاب می‌دهد؟
▪ همان طنز تلخ سیاست و اقتصاد ایران که تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌هایش به شدت بوی «ناگهان» می‌دهد؛ اینجا هم جاری است. فوتبال ایران هم بدجوری به ناگهان عادت کرده است و یک مربی در آستانه گرفتن حکم سرمربیگری همان‌قدر باید به آینده نزدیکش بدبین باشد که یک مدیرعامل موفق به فردایش. مشکل اما فقط این «ناگهان» نیست. مشکل چیست؟
▪ قراردادهای یک‌ساله. این بهشتی که در فوتبال ایران برای بازیکنان ساخته شده، هیچ جای دیگر این کره خاکی پیدا نمی‌شود.
در اروپا حتی کریس رونالدو جرات ندارد و حق ندارد بخواهد قرارداد یک‌ساله با تیمش ببندد. قرارداد یک‌ساله یعنی باشگاه یک فصل حقوق درست و حسابی به شما می‌دهد اما آخر فصل آزادی هر جا خواستی بروی و یک ریال یا یک دلار هم به باشگاه سابقت ندهی.
در اروپا فقط با بازیکنان مستهلک و فرسوده بالای ۳۰ سال قرارداد یک‌ساله بسته می‌شود که آن هم توجیه اقتصادی دارد چه اینکه باشگاه نمی‌خواهد یک مهره مصدوم روی دستش بماند؛ این قاعده اما در مورد بازیکنان آماده و جوان برعکس است.
اگر اینجا حسین کعبی، آقایی، جباری و خیلی مهره‌های مطرح دیگر اجازه دارند هر تابستان قرارداد یک‌ساله ببندند و آخر فصل دوباره آزاد شوند؛ در سطح اول فوتبال جهان اگر یک ستاره به فاصله ۱۸ ماه تا پایان قراردادش برسد؛ با فشار شدید باشگاه برای تمدید قرارداد مواجه می‌شود و اگر راضی به این کار نشود؛ به فروش می‌رسد تا نتواند به عنوان مهره آزاد به تیم دیگری برود و باشگاه را از حق انتقال بی‌نصیب بگذارد.
▪ مدیری که می‌داند عمر کاری‌اش به شدت محدود است؛ می‌خواهد در همان مدت محدود مهره‌های درشت جذب کند و همین ترس از آینده نزدیک است که باشگاه‌های ایرانی را به برده ستاره‌ها و حتی برده بازیکنان متوسط تبدیل کرده است. وقتی حبیب کاشانی مزد موفقیتش را با برکناری می‌گیرد؛ طبیعی است مدیران دیگر پشت قراردادهای احمقانه و کوتاه با مهره‌های موثر قایم شوند.
ی این کیک به شدت بدمزه است. اصلا تهوع‌آور است. همین سیستم برده‌داری است که ستاره را دچار توهم می‌کند. نیکبخت‌واحدی وقتی بین دو نیمه تعویض می‌شود، ورزشگاه را ترک می‌کند. خب با این پوئن‌های بی‌نظیری که در فوتبال احمقانه ایران بهش می‌دهند؛ حق ندارد میزبان توهم شود؟ حق دارد.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید