سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
اینجا غرب است؛ از خانواده خبری نیست
خانواده با وجود اینکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بینی اسلامی اهمیت و ارزش شایان توجهی به آن داده میشود. قداستی هم که به این نهاد بخشیده می شود به سبب عقدی است که ارتباط یا مشروعیتِ ارتباط زن و مرد را معین میسازد. یک پیمان مهم و با اهمیت که از جنبههای مختلف برای طرفین مسئولیت هایی ایجاد میکند.
آنچه در غرب نه تنها به آن توجهی نمی شود بلکه انواع و اقسام روش های فرار از جنبه های شرعی و عرفی آن هم به ذهن ها رسوخ کرده و به سرعت در سطح جامعه فراگیر می شود. عاملی که خود زمینه ساز فروپاشی بسیاری از خانواده ها را فراهم می آورد.
در حال حاضر زوال خانوادههایی که والدین و فرزندان با هم زندگی مینمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است.
الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانوادههای آمریکایی و درصد زیادی از خانوادههای غربی تسری یافته، جامعهشناسان، روانشناسان و جمعیتشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است. مشکلات ناشی از استرسهای احساسی، تحصیل و آینده فرزندان به همراه بحرانهای روحی و جسمی والدین و آسیبهای مختلف اجتماعی و فرهنگی میتواند خانوادههای تکوالدینی را به عنوان یکی از چالشهای مهم جوامع غربی تبدیل نماید.
سوال اینجاست چه چالشهایی ممکن است خانوادههای تک والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟
با توجه به اینکه مطابق آمارهای ارایه شده در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۵/۱۳ میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی ۷/۲۱ میلیون کودک و نوجوان زیر ۲۱ سال را بر عهده داشتهاند، در حالی که یکی از والدین آنها در جایی دیگر زندگی میکرده است. این در حالی است که در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوجهای ازدواج نمودهای که فرزند نیز دارند از ۴۰ درصد کل جمعیت در سال ۱۹۷۰ به ۲۴ درصد کل جمعیت در سال ۲۰۰ کاهش یافته است.
امروزه ۸/۱۳ میلیون فرزند در آمریکا (۲۳ درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر ۱۵ سال سن دارند، با مادرانشان زندگی میکنند. ۷/۲ میلیون فرزند نیز (۵ درصد از کل فرزندان) با پدرانشان زندگی میکنند و روزانه این آمار رو به افزایش می باشد. همچنین در آمریکا نسبت خانوادههایی با مادران مجرد به ۲۶ درصد و نسبت خانوادههایی با پدران مجرد به ۵ درصد افزایش یافته است. این آمار البته در سال ۲۰۰۶ یک و نیم برابر شده است.
خانوادههای تک والدینی به یکی از جنبههای دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر نظیر خانوادههای بدون پدر و یا مادر، فرزندان بدون سرپرست و یا فرزندانی که با پدربزرگ یا مادر بزرگ هایشان زندگی میکنند و یا زندگی مشترکی بدون پیوند ازدواج، تشکیل داده اند جمعیتشناسان و جامعهشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است.
سیمون دانکن و دوزالیندا دواردز دو استاد جامعهشناس معتقدند که تغییرات طولانی مدتی در الگوهای خانواده و ارتباط میان زنان و مردان در حال وقوع است.
انها در علت یابی این تغییرات معتقدند که این شیوههای جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که بر اساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن به وجود می آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانههای ارتباط جمعی نیز میتواند در این امر مؤثر باشند. رسانه هایی که محتوای آن همواره غرب را گرفتار چالش های بی شماری کرده است.
بنا بر این گزارش همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم میکند، ازدواج و تشکیل خانوادههای مرسوم را با چالشهایی جدی روبرو نموده است.
بنا بر این گزارش خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، از ۹ درصد کل خانوادهها به ۱۶ درصد افزایش یافتهاند که از مجموع والدین، ۸۵ درصد مادر و ۱۵ درصد آنان پدر بودهاند.
این گزارش حاکی است در سالهای اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننمودهاند، رشد چشمگیری داشته است؛ به طوریکه تقریباً یک سوم زنان قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننمودهاند.
خانوادههای بدون پدر از ۷ میلیون در سال ۱۹۹۰ به ۱۰ میلیون خانواده در سال ۲۰۰۰ میلادی افزایش یافتهاند که این آمار تا سال ۲۰۰۷ با افزایش جدی روبرو بوده است.
این در حالی است که طبق گزارش های مستند، ۴۸ درصد پدران مجرد و ۴۴ درصد مادران مجرد در مناطق حاشیهای شهرها زندگی میکنند و ۵۸ درصد پدران بدون همسر و ۴۹ درصد مادران فاقد شوهر، صاحب خانه هستند.
به هر حال، خانوادههای تک والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیبهایی نظیر استرسهای احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند تا بتوانند غرب را از چالش های مدرن نجات دهند.
جوامعی که دین ستیزی را نوعی "ارزش" تلقی می کنند و فارغ از هنجارهای انسانی و اخلاقی دست به ابتکار اخلاقیات مدرن می زنند، نتیجه ای جز این نیست.
احسان حمزه ای
منبع : برنا نیوز
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
آمریکا ایران مجلس شورای اسلامی خلیج فارس مجلس دولت سیزدهم دولت بودجه حجاب شورای نگهبان مجلس یازدهم محمدباقر قالیباف
سیل هواشناسی قتل تهران شهرداری تهران فضای مجازی شورای شهر تهران شورای شهر سلامت پلیس وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو ایران خودرو سایپا دلار بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مالیات تورم مسکن
تلویزیون سینمای ایران فرانسه سریال رسانه سینما تئاتر فیلم رسانه ملی موسیقی بازیگر سریال پایتخت
ناسا سازمان سنجش
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه عربستان حماس روسیه نوار غزه اوکراین ترکیه عراق
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال وحید شمسایی بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر
هوش مصنوعی تبلیغات اپل خودرو برقی همراه اول آیفون گوگل روزنامه سامسونگ ایرانسل
داروخانه سازمان غذا و دارو خواب کاهش وزن مشروبات الکلی دیابت پرستار سلامت روان بارداری دندانپزشکی هندوانه