یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

طریق عشق جانا بی بلا نیست


طریق عشق جانا بی بلا نیست    زمانی بی بلا بودن روا نیست
اگر صد تیر بر جان تو آید    چو تیر از شست او باشد خطا نیست
از آنجا هرچه آید راست آید    تو کژمنگر که کژ دیدن روا نیست
سر مویی نمی‌دانی ازین سر    تو را گر در سر مویی رضا نیست
بلاکش، تا لقای دوست بینی    که مرد بی بلا مرد لقا نیست
میان صد بلا خوش باش با او    خود آنجا کو بود هرگز بلا نیست
کسی کو روز و شب خوش نیست با او    شبش خوش باد کانکس مرد ما نیست
که باشی تو که او خون تو ریزد    وگر ریزد جز اینت خون‌بها نیست
دوای جان مجوی و تن فرو ده    که درد عشق را هرگز دوا نیست
درین دریای بی پایان کسی را    سر مویی امید آشنا نیست
تو از دریا جدایی و عجب این    که این دریا ز تو یکدم جدا نیست
تو او را حاصلی و او تورا گم    تو او را هستی اما او تورا نیست
خیال کژ مبر اینجا و بشناس    که هر کو در خدا گم شد خدا نیست
ولی روی بقا هرگز نبینی    که تا ز اول نگردی از فنا نیست
چو تو در وی فنا گردی به کلی    تو را دایم ورای این بقا نیست
ز حیرت چون دل عطار امروز    درین گرداب خون یک مبتلا نیست


همچنین مشاهده کنید