یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

طبقه‌بندی‌های بازخورد (۲)


  بازخورد بيرونى
حال، زمان آن رسيده است تا مدل مفهومى اجراء حرکات انسانى را با اضافه کردن بازخورد بيرونى که در شکل زير نشان داده شده است، به انتهاء رسانيم. بازخورد بيرونى که گاهى به آن بازخورد افزوده (Augmented feedback or enhanced feedback) نيز مى‌گويند، شامل خبرهائى است که در نتيجهٔ اجراء حاصل مى‌شود و به‌وسيلهٔ عواملى مانند صداى مربي، عقربهٔ کرونومتر، امتياز داور شيرجه، فيلم يا نوار ويدئويى بازى و مانند آن به فراگيرنده ارائه مى‌گردد. از اين رو بازخورد بيرونى بيشتر از بازخورد درونى است. خصيصهٔ مشترکى که در تمام مثال‌هاى بالا وجود دارد اين است که بازخورد، خبرهائى را که به‌طور طبيعى وجود دارند جمع‌آورى يا تکميل مى‌کند. از همه مهم‌تر اينکه بازخورد بيروني، اطلاعاتى است که معلم يا مربى بر آن کنترل دارد و از اين رو مى‌تواند آن را ارائه نکند يا در زمان دلخواه و به شکلى که بر يادگيرى تأثير بيشترى بگذارد، ارائه کند. دانشمندان يادگيرى حرکتى تمايل دارند که واژهٔ بازخورد را به‌طور اختصاصى به جاى واژهٔ بازخورد افزوده يا بازخورد بيرونى به‌کار برند و ما نيز در اين مبحث اين‌گونه عمل کرده‌ايم.
آگاهى از نتيجهٔ (KR). آگاهى از نتيجهٔ (Knowledge of results - KR) يکى از مهمترين انواع بازخورد بيرونى است. KR، خبرهاى کلامى (يا قابل کلامى شدن) دربارهٔ موفقيت يک عمل با توجه به هدف محيطى است. وجود بازخورد درونى در بسيارى از حرکات باعث مى‌شود که از KR بى‌نياز باشيم؛ براى مثال اگر به ژيمناست بگوئيد که با پشت به زمين خورده است، يا به بسکتباليست بگوئيد که پرتابش موفقيت‌آميز نبوده است، خبرهاى کلامى شما تکرار خبرهائى است که به صورت‌هاى ديگر به ورزشکار رسيده است.
با وجود اين، بازخورد درونى هميشه ورزشکار را از KR بى‌نياز نمى‌کند. ژيمناست و شيرجه‌رو بايد صبر کند تا امتياز داور، کيفيت اجراء او را نشان دهد. در تيراندازى و کمان‌کشي، هميشه ميسر نيست که محل برخورد تير به هدف را ديد؛ بنابراين مربى يا امتيازى که داور مى‌دهد بايد خبر KR را فراهم کند. KR در اين دو ورزش اهميت بسيار زيادى دارد؛ زيرا شاگرد بدون آن از خطاى خود مطلع نخواهد شد.
در تحقيقات که خبرهاى رسيده به فراگيرنده قابل کنترل است؛ مکرراً از KR استفاده مى‌کنند. محققان چگونگى ايجاد يادگيرى به‌وسيلهٔ فرآيندهاى بازخوردى را مطالعه مى‌کنند و در حال حاضر فرضيه‌هاى عملکردى بازخورد، با اين الگوهاى تحقيقى ارزشيابى مى‌شوند. اغلب تحقيقات گذشته، براساس يک تکليف ساده مانند تکليف تعيين جهت با چشمان بسته که در آن آزمودنى نمى‌توانست خطاى خود را تشخيص دهد، انجام مى‌شد. اين تحقيقات عموماً نشان مى‌دهند که بدون KR به هيچ وجه يادگيرى به‌وجود نمى‌آيد (تروبريج - Trowbridge و کيسون - Cason، سال ۱۹۳۲). از سوى ديگر، ارائه KR دربارهٔ خطاها باعث چنان پيشرفت سريعى در تمرين مى‌شود که آثار آن حتى پس از انقضاء KR در آزمون‌هاى ياددارى همچنان مشهود است. اين نتايج نشان مى‌دهد زمانى که فراگيرنده از طريق بازخورد درونى نمى‌تواند خطاى خود را شناسائى کند، يادگيرى به وقوع نمى‌پيوندد مگر اينکه KR فراهم شود.
منظور اين نيست که بدون KR يادگيرى امکان ندارد، احتمالاً بسيارى از حرکات را بدون اينکه مربى شما را از نتيجهٔ آن آگاه کند آموخته‌ايد، مانند پرتاب آزاد توپ فوتبال و توپ بسکتبال که از طريق بازخورد درونى خبر دستيابى به هدف (آيا پرتاب شما گل شد يا خير) را دريافت کرده‌ايد و اين بازخورد، اساس يادگيرى شما بوده است. از اين رو، اساس اين است که خبرهائى دربارهٔ خطا، چه درونى و چه بيروني، بايد وجود داشته باشد تا يادگيرى صورت پذيرد.
برخى از اين يافته‌ها را مى‌توان به‌شرح زير خلاصه کرد:
- اگر فراگيرنده از خطاى خود آگاه نشود (به‌وسيلهٔ بازخورد درونى يا بيروني)، تمرين به يادگيرى منجر نخواهد شد؛
- بازخورد بيرونى به شکل آگاهى از نتيجه باعث يادگيرى سريع و پايدار مى‌شود؛
- کلاً، خبرهاى مربوط به خطا، چه ناشى از منابع درونى باشد و چه بيروني، براى حصول يادگيرى اساسى است.


همچنین مشاهده کنید