چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تمثیل


بی‌نمازی با یکی از اهل راز    خواست گوید علت ترک نماز
گفت : هر وقتی که کردم قصد آن    آفتی آمد به مالم، ناگهان
و آن دگر گفتش که من کردم نماز    مدتی بسیار و شبهای دراز
تا برون آیم ز فقر و احتیاج    گیرد آن دکان و بازارم رواج
حاصلی از وی توقع داشتم    چون نشد، یکبارگی بگذاشتم
این بود احوال جهال، ای عزیز!    این بودشان پایه‌ی قدر و تمیز
واجبی را در خیال، این گمرهان    کرده‌اند از جهل خود، ممکن گمان
داده نسبت بخل یا غفلت به وی    در مقایل، خویش را دانسته شیء
غیر ممکن، کی ز ممکن کرد فرق    آنکه در دریای تشبیه است غرق
تا نشد اوصاف امکانیش فهم    کی تواند دید کوته، دست وهم
ساحت عزت، چه سان داند بری    از خلاء و سطح و بعد جوهری
تا ندانسته است اعراض عدد    بر چه معنی خواهدش گفتی احد
هرچه گوید، در رضا و در غضب    زان منزه‌دان، جناب قدس رب
گرچه تقدیس خداوند صمد    از ره تقلید هم ممکن بود
زان جهت گوییم: جمعی از عوام    یافته در سلک اسلام، انتظام
لیک، این اسلام، حکم ظاهر است    تا برون آید ز گبر و بت‌پرست
گرنه فضل از حق خود دارد قبول    کی شود مقبول تقلید اصول
بلکه آن تقلید هم از مشکلات    اصل مطلب چون بود از غامضات
ز آن، نبی مجمل رساند اول پیام    که در آن منظور بودش خاص و عام
رفته رفته، عقلها چون شد قوی    یافت بسطی مجملات معنوی
آنکه از علم سیر دارد خبر    کرده در اقوال معصومین نظر
دیده اجمالات و تفصیلاتشان    در تکلم، مختلف حالاتشان
سائلی پرسید از تفویض و جبر    تا شناسد، کیست در امت چو گبر
گفت: تفویض، آنکه اعمال تمام    حق مفوض کرده باشد بر آنام
راست گفت؛ این نیز تفویضی بدست    لیک، آن نه کز پیمبر واردست
چون نبودش تاب استعداد و درک    کرد زان تفسیر، این تفیض، درک


همچنین مشاهده کنید