یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ای آفتاب رویت در اوج دلفروزی


ای آفتاب رویت در اوج دلفروزی    وی تیر چشم مستت در عین دیده دوزی
در چنگ آرزویت سوزم چو عود و سازم    چون چنگم ار بسازی چون عودم ار بسوزی
رفتیم و روز وصلت روزی نبود ما را    یا رب شب جدائی کس را مباد روزی
ای شمع جمع مستان بخرام در شبستان    تا بزم می‌پرستان از چهره بر فروزی
گفتی شبی که وصلم هم روزی تو باشد    ای روز وصل جانان آخر کدام روزی
در نیم شب برآید صبح جهان فروم    گر نیم شب در آید خورشید نیم ورزی
گل گر چه از لطافت بستان فروز باشد    نبود چو آن سمنبر در بوستان فروزی
خواجو بچشم معنی کی نقش یار بینی    تا چشم نقش بین را ز اغیار بر ندوزی


همچنین مشاهده کنید