یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نیاز به برنامه‌ریزی جهانگردی


دولت‌ها روز به روز بيشتر به اين واقعيت پى مى‌برند که جهانگردى نه تنها طيفى بسيار گسترده از اثرگذارى را دارد، بلکه به‌صورت بالقوه موجب تجديد حيات اجتماعى و فرهنگى مى‌شود. از اين رو، در صحنهٔ توسعهٔ جهانگردي، برنامه‌ريزى نقشى مهم‌تر پيدا مى‌کند. زيرا انتظارات و هدف‌هاى دولت‌ها از توسعهٔ جهانگردى به فراسوى منافع اقتصادى مى‌رسد، و براى دست‌يابى به اين هدف‌ها و تأمين انتظارات و خواسته‌ها، برنامه‌ريزى اهميت بيشترى پيدا مى‌کند.
اهميت باارزش برتر برنامه‌ريزى تنها بدين‌سبب نيست که مى‌تواند هدف‌هاى عمومى را تأمين کند و چنين انتظاراتى را برآورد؛ بلکه هرقدر اين صنعت رشد مى‌يابد و بلوغ بيشترى پيدا مى‌کند، به همان نسبت، بازار مسافرت و جهانگردى پيچيده‌تر و مشکل‌تر مى‌شود. اين امر، به نوبهٔ خود، بر برنامه‌ريزان فشار وارد مى‌آورد تا برنامه‌ريزى را به‌عنوان وسيله يا ابزارى براى افزايش کيفيت منطقه به‌کار برند. در دنياى پررقابت کنونى تنها ساختن مکان‌ها و تجهيزاتى که مورد توجه جهانگردان قرار گيرد، کافى نيست. هرقدر مکان‌ها و منطقه‌هاى پذيرش مسافران و جهانگردان رشد بيشترى يابد و جهانگردان حق انتخاب بيشترى پيدا کنند و به کيفيت و ارزش مکان اهميت بيشترى بدهند، مکان‌ها و محل‌هاى عقب‌مانده بيشتر مورد بى‌مهرى و کم‌لطفى جهانگردان قرار مى‌گيرند. بنابراين، منافع هر دو بخش خصوصى و عمومى در اين است که به برنامه‌ريزى جهانگردى توجه خاصى نمايند و آن را امرى ضرورى به حساب آورند.
منتقدان برنامه‌ريزى نسبت به اثربخش بودن اين پديده چنان خوش‌بين نيستند و در اين زمينه به برنامه‌هائى اشاره مى‌کنند که هرگز کسى به سراغ آنها نرفته يا به اجراء درنيامده است. در بسيارى از موارد، منشاء اين بدبينى شيوهٔ برنامه‌ريزى قديمى است که بيشتر به رويه‌هاى قانونگذارى و تدوين مقررات تأکيد مى‌شد و به‌ندرت کسى درصدد ارائهٔ اره‌هائى براى تأمين اين هدف‌ها برمى‌آمد. گذشته از اين، گونه‌هاى مختلف برنامه‌ريزى (استفاده از پديدهٔ 'برنامه‌ريزي' به‌عنوان نوعى ابزار يا وسيله) مانند برنامهٔ کلان و سيستم کنترل توسعهٔ زمين، حول محور منطقه‌بندى و سيستم ايجاد انگيزه براى توسعه مى‌چرخد. اغلب: بدون مشارکت دادن اهالى منطقه، از اين ابزارها استفاده مى‌شود و در بسيارى از موارد به پيچيدگى عوامل محيطي، محتوا و بستر جهانگردى و نيز به نيازهاى جامعهٔ ميزبان توجهى نمى‌شود. در بسيارى از موارد، در برنامه‌هاى کلان سعى مى‌شود که به يک منطقه در زمانى خاص توجه شود و در اين اقدام به ماهيت پوياى سيستم‌هاى اقتصادى و اجتماعى توجه لازم نمى‌گردد. براى پرهيز از اين مسئله به‌هنگام توسعهٔ جهانگردى پايدار بايد از روش‌هائى استفاده کرد تا اعضاء جامعهٔ ميزبان بتوانند مشارکت بيشترى داشته باشند.
با وجود مشکلاتى که برنامه‌ريزان جهانگردى با آنها روبه‌رو مى‌شوند و مقاومت‌هائى که در اين راه به‌وجود مى‌آيد، ببيشتر صاحب‌نظران در اين مورد اتفاق‌نظر دارند که در برنامه‌ريزى جهانگردى به هدف‌هاى ارزشمندى توجه مى‌شود که در مسئله‌هاى زير مورد توجه قرار مى‌گيرند:
- نياز به داشتن ديدگاه، جهت و تعهد مشترک در صنعت جهانگردى که اين‌کار از طريق فرآيند شرکت دادن گروه‌هاى ذى‌نفع ميسّر مى‌شود.
- اثراتى که جهانگردي، از نظر فرهنگى و اجتماعى بر محيط دارد و اينکه به‌هنگام بررسي، ارزيابى و قضاوت دربارهٔ اين اثرات بايد ديدگاهى بلندمدت داشت.
- مشکلاتى که جامعه، از نظر منابع، با آنها روبه‌رو مى‌شود و احتمال دارد که يک چارچوب مناسب سياسى يا نيروى کارآزموده براى ارائهٔ اين نوع خدمات وجود نداشته باشد.
- در يک بازار بسيار رقابتي، وجود تضمين بقاءِ منطقه (مقصد مسافر) و نياز به نشان دادن واکنش مناسب در برابر تغييراتى که در بازار مسافرت و جهانگردي، رخ مى‌دهد.
- سرعت بسيار زياد تغييرات در صنعت جهانگردي، در زمينه‌هائى چون حمل‌ونقل و ارتباطات.
- تضمين نوعى ثبات و پيش‌بينى براى رشد و توسعهٔ فراگير، به‌ويژه براى بخش خصوصى و آنهائى‌که مى‌خواهند در اين زمينه پول‌هائى را سرمايه‌گذارى کنند.


همچنین مشاهده کنید