جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ظهور انواع جدید مخاطبان(۲)


نوع آخر از انواع چهارگانه، مخاطب ثبتنامي، است که به‌نظر مى‌رسد به بحث ما دربارهٔ مفاهيم متفاوت مخاطب رسانه‌اى چندان مربوط نباشد. اين نوع مجموعه‌اى به‌هم پيوسته از افرادى است که (با هر هدف خاص خطابي، مبادله‌اي، يا مشاوره‌اي) از امکانات يک شبکهٔ ارتباطى استفاده مى‌کنند، تحت نظارت يک مرکز هستند. در اينجا، يا برعمل استفاده يا بر محتواى مورد استفاده نظارت شده و ثبت و ضبط مى‌شوند. اين حالت را مى‌توان به‌عنوان نمونه در مورد صدور متمرکز قبض مکالمات تلفنى يا اشتراک اينترنت مشاهده کرد، هرچند ممکن است دسترسى به آرشيو مرکزى به‌خاطر رعايت حريم خصوصى افراد عملى نباشدو به‌کارگيرى روش مردم‌سنجي در مخاطب‌پژوهى هم مثال ديگرى براى مخاطب ثبت‌نامى است که معمولاً با اطلاع و آگاهى خود کاربران رسانه‌ها انجام مى‌شود.
کاربرد الگوى ثبت‌نامى افزايش يافته و همواره امکانى است براى کنترل. اين الگو به بحث انواع مخاطبان رسانه‌اى ارتباط اندکى دارد، هرچند مخاطبان رسانه‌هاى الکترونيکى ضرورتاً قابل کنترل‌تر و مداخله‌پذيرتر هستند. همچنين، مى‌توان مفهوم مخاطبان ثبت‌شده را در جايى که رفتارهاى ارتباطى خصوصى ضبط شده و مورد اعتراض باشد، به‌ کاربرد. اين الگو بيش از ديگر الگوها با ترس‌هاى ناشى از نظارت و کنترل بيش از پيش ارتباطات خصوصى مردم همراه بوده است (Gandy, 1989; Spears, & Lea, 1994)
گونه‌شناسى بورده‌ويک و ون‌کام (۱۹۸۶) که در اينجا تشريح شد، مسائل جديدى را مطرح مى‌کند و راه جديدى را در نگرش به مخاطبان رسانه‌اى مى‌گشايد. آن‌گونه که ديديم، گونه‌شناسى فوق سؤال مربوط به ويژگى گروه‌وار مجموعه‌هاى کاربران رسانه‌اى را دور مى‌زند، هرچند مسأله فوق هنوز هم جايگاه خود را دارد. تجارب نخستين در حيطهٔ شبکه‌هاى کابلى دوسويه متعلق به جماعت‌هاى محلى بر اين ديدگاه مبتنى بودند که روابط اجتماعى پيشين به‌رواج رسانه‌هاى دوسويهٔ جديد منجر خواهند شد و رسانه‌ها نيز متقابلاً رابط اجتماعى را تقويت خواهند کرد (Dutton, Blumler & Kramer, 1987). اينترنت هم ظاهراً به تشکيل نوع جديدى از اجتماع هم‌صحبت‌هاى سابقاً ناشناس که علايق و سلايق مشترک دارند منجر گرديده است (Rheingold, 1994). گونه‌شناسى‌هاى اوليه بر اين فرض استوار بودند که رفتار مخاطبان ماهيتاً رفتارى عمومى است چون رسانه‌هاى جمعي، بنا به تعريف، در عرصهٔ عمومى جامعه کار مى‌کنند. اين فرض، همچنين، حاکى از آن است که هميشه يک خط ‌فاصله روشن بين ارتباطات جمعى و ارتباطات بين فردى (که هميشه خصوصى هستند) وجود دارد.
پيشرفت‌هاى اخير و الگوهاى جديدتر از روابط بين فرستندگان و گيرندگان ارتباطي، هر دو فرضيهٔ فوق را زير سؤال برده‌اند. امروزه، به‌عنوان مثال، استفاده از رسانه طبق الگوى مراجعه‌اى براساس آميزه‌اى از مقاصد خصوصى (مانند برنامه‌ريزى يک مسافرت) و عمومى (نظير اقتباس يک عقيده درخصوص مسأله‌اى عمومي) تحقق مى‌يابد. الگوهاى مراوده‌اي نيز موارد بسيار گسترده‌اى از استفاده‌هاى خصوصى و عمومى را دربر مى‌گيرند. وجود کاربردهاى گسترده در مصرف فزايندهٔ اينترنت قابل مشاهده است. نوع ثبت‌نامى نيز اين امکان را دارد که مخاطبان خصوصى و مبادلهٔ خصوصى پيام‌ها را به‌اطلاعات قابل دسترس عموم تبديل کند.


همچنین مشاهده کنید